قلعهنویی: مرگ فوتبال است که کفاشیان رئیس فدراسیونش باشد
رویداد24- سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی علیه رئیس فدراسیون موضعگیری کرد.
امیر قلعهنویی با حضور در شبکه ورزش تلویزیون صحبتهایی مطرح کرد که گزیدهای از اظهارات وی در زیر میآید:
* معتقدم 10،15 سال دیگر مردم با اتفاقاتی که سال گذشته در استقلال رخ داد، آشنا خواهند شد و متوجه میشوند. دو سال پیش را قبول دارم که نتیجه نگرفتن ما به دلیل مسائل فنی بود اما پارسال را قبول ندارم. یکسری مسائلی افتاد که از یکسریها دلخور هستم و از چند جناح درون تیم به بیرون تیم مشکلاتی به وجود آورد. متاسفانه در این فوتبال این اتفاقات رخ میدهد.
* یکی از افتخارات من این است که بچه پایینشهر و نازیآباد هستم. در محله ما معروف است که میگویند همیشه به گونهای رفتار کن که اگر جلوی آینه ایستادی، شرمنده نشوی. خدا را شکر من چنین کار کردم. زمانی که در مس کرمان بودم اگر بازیهایی را که سرمربی این تیم بودم را محاسبه کنید، تیم در رده دوم قرار میگیرد هر چند که در پایان فصل تیم دهم شد. در استقلال اهواز هم که اولین سال سرمربیگریام بود تیم را از سقوط نجات دادم. معتقدم این کارها به لطف خدا، ائمه اطهار و بر اساس یک کار گروهی است.
* معتقدم آدمهای بزرگ به سختی کار فکر نمیکنند بلکه به کار بزرگی که میخواهند انجام دهند، فکر میکنند. البته من نمیگویم آدم بزرگی هستم اما به فکر کاری هستم که انجام میدهم. زمانی که از این تیم رفتم شرایطی به وجود آمد. من مربی سادهای نیستم. در آن سال به مدیرعامل باشگاه گفتم دوست دارم در تراکتورسازی بمانم. حتی لیست بازیکنان را هم به او دادم و سه خواسته از او داشتم. اول اینکه بازیکنانی را که نمیخواهم با آنها تسویه شود. دوم اینکه بازیکنانی را که میخواهم، نگه داریم و سوم اینکه بازیکنان مدنظر را جذب کنیم. ما قصد داشتیم برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران با بازیکنانی که نمیخواهیم و قرار است از تیم جدا شوند، تسویه حساب کنیم. آیا به نظر شما این خواستههای من غیرمعقول بود؟ من به خاطر اینکه مردم تبریز پرشور و شوق هستند میخواستم تیم خوبی را ببندم چرا که در آن سال تیم در رده دوم قرار گرفته بود و ما میخواستیم سال آینده نتایج بهتری کسب کنیم و در آسیا هم زنگ تفریح نباشیم. پس از این اتفاقات مدیرعامل باشگاه به من زنگ زد و گفت به جلسه هیأت مدیره بروم اما من گفتم لزومی ندارد که جعفری به من گفت هیئت مدیره اعلام کرده یک هزار تومانی هم ندارند که پرداخت کنند. در آن سال 50 میلیون پول پیش خانه من را هم پرداخت نکردند. مردم همه داستانها را نمیدانند.
* وقتی که برای بار دوم عباسی، مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی با من تماس گرفت و خواست تا هدایت تراکتورسازری را بپذیرم، گفتم امسال میخواهم استراحت کنم. کارهایی بیرون از ایران داشتم که متوقف شده بود و از آنها ضرر هم کردم. حالا پشت دوربین به شما آن مسائل را خواهم گفت. به عباسی هم گفتم که من آبروی خود را ذره ذره به دست آوردهام و اگر قرار است به تیم تراکتورسازی بیایم اجازه دهید از نیمفصل بیایم اما او به من گفت که اولیویرا شرایط را مناسب نمیبیند و میخواهد برود. با همسرم که مشورت کردم او به من گفت که به تبریز بروم شاید قسمت بوده که این اتفاق رخ دهد و ذهن مردم در مورد مسائل پاک شود. من به هیچ عنوان دنبال تشویق و القاب مختلف نیستم. یک عکس هم با جامهایی که گرفتم، ندارم. دوست نداشتم که عکسی داشته باشم چون دنبال آنها نیستم بلکه میخواهم تکلیفم را به درستی انجام دهم.
* وقتی به تراکتورسازی آمدم کاردوسو بازیکن خارجی تیم به من گفت مشکل تیم این است که به 4 گروه تقسیم شده است. بازیکنان خارجی، بازیکنان سرباز، بازیکنان بومی و بازیکنانی که با تیم قرارداد دارند. این صحبت او خیلی به من کمک کرد و باعث شد تا تیم را خیلی زود جمع کنم. تمام انرژی خود را برای مسائل بیرون از زمین گذاشتم و تیم یکدلی را جمع و جور کردم. نمونه آن هم بختیار رحمانی بود که پیش از این فضای خوبی را برای او ایجاد نکرده بودند. فضایی که برای سربازها به وجود آوردند باعث شده بود همه فکر کنند آنها خائن هستند اما واقعا هم اکنون میبینید که آنها سرباز مردم هستند.
* ابتدا باید بگویم که من دوستان خوبی دارم که آنها برای من مثل برادرند. پرهام در چند سفر با ما بود و من به او گفتم مالکیت نساجی را قبول کن چرا که جای مازندران در لیگ برتر خالی است. حدود 50،60 بازیکن مازندرانی داریم اما یک تیم از مازندران در لیگ برتر وجود ندارد. نساجی از تیمهای پرطرفدار مازندران است و از طرف دیگر هم برای تیم خونه به خونه بابل دعا میکنم تا این تیم لیگ برتری شود. استقلال خانه من است و جا دارد همین جا از پرویز مظلومی بابت زحماتی که برای استقلال میکشد تشکر کنم اما صحبت من این است که باید به تیمی مانند پرسپولیس به عنوان یک سرمایه ملی نگاه کرد.
* شما یک سریال میسازید و باید هزینههای زیادی هم برای ساخت آن انجام دهید اما زمانی که استقلال و پرسپولیس با هم بازی دارند به طور مثال 80 هزار تماشاگر به استادیوم میآیند و من چون 12 سال در شهرداری بودم با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوم که ما در استادیوم 10 ساعت به 80 هزار نفر سرویس میدهیم و این یعنی اینکه 800 هزار ساعت این افراد از محیطهای آلوده به دور هستند. باید یک نکته بگویم و آن این است که همه جای دنیا از انجام بازی فوتبال لذت میبرند و تنها جایی که از فوتبال لذت نمیبرند، همین جاست. شما فکر میکنید من چرا به ملوان رفتم؟ هر چند که باید بگویم آن دو هفته جزو بهترین روزهای زندگی من بود که در انزلی بودم. به نظرم در حق این تیم ظلم میشود آن هم در حالی که سرمایههای زیادی آنجا وجود دارد. سؤال من این است که چطور میشود این تیم با آن شرایط به مشکل بخورد. چرا مدیری میگوید باشگاه نفت را نمیخواهد آن هم در حالی که این باشگاه در عربستان برای ایران افتخارآفرینی کرد. تیمهایی مثل تهران جوان، بانک ملی و پاس کجا هستند؟
* به نظرم برخی از مدیران با تفکر غلط به فوتبال ما وارد شدند. ما هم اگر انتقادی میکنیم به خاطر ایران است نه چیز دیگر. به طور مثال من کی و کجا گفتم مخالف کیروش هستم؟ فقط یک مورد در برنامه ورزش و مردم او حرفی زد که واقعیت نداشت. حتی زمانی که تیم ملی به لبنان باخت اولین کسی که حمایت کرد،من بودم. ما باید ایران را دوست داشته باشیم.
* ما در بنگلادش قهرمان آسیا شدیم و در حالی که شاهرخ بیانی سن و سال بیشتری نسبت به شاهین داشت اما شاهین بیانی کاپیتان استقلال بود. زمانی که منتظر گرفتن جام بودیم شاهرخ گفت که ببینیم شاهین به من که برادر بزرگتر هستم تعارف میکند جام را بالای سر ببرم؟ در همین حین ناگهان دیدیم کاظم اولیایی که مدیرعامل باشگاه بود جام را بالای سر برد و آنقدر خندیدیم که نمیتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم. فردای آن روز همه روزنامههای بنگلادش در حالی که باید عکس کاپیتان تیم قهرمان را چاپ میکردند عکس مدیرعامل باشگاه را چاپ کردند که او جام قهرمانی را بالای سر برده بود!
* کیروش مربی بزرگی است و به ایران آمده تا به فوتبال ما خدمت کند اما الان از امکانات ایراد میگیرد. مطمئنا کیروش با مطالعه به فوتبال ما آمده هرچند که باید به او کمک کرد. برانکو هم مربی اخلاقمداری است و معتقدم که شخص حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور و مسئولان ورزش باید به کیروش کمک کنند.
* کفاشیان رفیق 20 ساله من است و از مدیران خوب ورزش کشور به حساب میآید اما این مرگ فوتبال ماست که کفاشیان رئیس فدراسیونش باشد. ما در فوتبال افرادی مثل محمد دادکان و داریوش مصطفوی را داریم اما میبینیم که یک نفر از دو و میدانی رئیس فدراسیون فوتبال میشود.
* من خاطرات خوبی با رحمتی دارم. او دروازهبان خوبی است. در یک جلسه که با کیروش داشتم و نبی و مترجم کیروش هم میتوانند شهادت دهند چه حرفهایی با او زدم. حتی آخر کار هر دو نفر روی هم را بوسیدیم. به کیروش گفتم اگر پسر شما اشتباهی کند آیا او را از خانه بیرون میکنید؟ فکر کنید رحمتی هم پسر شماست و یک فرصت دوباره به او بدهید. من خاطرات خوبی با رحمتی دارم و عادت ندارم که پشت سر شاگردانم صحبت کنم. اگر خود رحمتی خواست یک روز همه این مسائل را بگوید. سال گذشته رحمتی در لیست من بود اما او میخواست تا حمید بابازاده مربی دروازهبانان استقلال باشد. این در حالی بود که من این مسئله را قبول نکردم و گفتم کریم بوستانی مربی دروازهبانان باشد. به هر حال بازیکن باید در چارچوب وظایف خودش عمل کند. به رحمتی گفتم تو کاپیتان استقلال هستی و به تمرینات تیم بیایی سایر بازیکنان زودتر میآیند و خودش میتواند روی خط برنامه بیاید و در این باره صحبت کند. او نمیخواست کریم بوستانی مربی دروازهبانان باشد و من اگر این مسئله را قبول میکردم از اصول مربیگریام خارج شده بودم.
* فردوسیپور مجری خیلی خوبی است و انتخابش به عنوان مجری سال را به او تبریک میگویم اما به نظرم جنس برنامه او تا حدودی تغییر کرده است. امیدوارم فردوسیپور ابزاری در دست کسی نباشد. او دو بار به خانه من آمد که به او گفتم کاری نکن که جنس برنامهات از راه اصلی خارج شود. فردوسیپور انسان باسوادی است اما گاهی میبینیم که در یک برنامه تلویزیونی سه مدیر را روی خط میآورد. فوتبال ورزش قشنگی است و باید جنس آن فوتبالی جلو برود. یادم میآید روزنامهای به نام حوادث چاپ میشد که حوادث جامعه را بازگو میکرد و آنقدر اتفاقات تلخ و سیاه رسانهای میشد که آن روزنامه بسته شد. همین محمد هوتن پسرم یک روز سر تمرین استقلال آمد و با تیم تمرین کرد که همه رسانهها درباره آن واقعیت را نوشتند اما یک رسانه مطلبی به دروغ منتشر کرد و فردوسیپور در برنامه 90 همان یک رسانه را نشان داد. این کارها باعث میشود فوتبال از دل خانوادهها بیرون بیاید. به نظرم اگر در فوتبال فساد وجود دارد فردوسیپور باید محکم و جدی مقابل آن بایستد و آن را بگوید اما نباید کرامت انسانی زیر سؤال برود. در برنامه سال نو علی ضیا سؤالی از علی کفاشیان پرسید که در حالی که به من این موضوع ربط نداشت با ضیا تماس گرفتم و گفتم حفظ کرامت انسانی از واجبات دین اسلام است و تو نباید کرامت یک مسلمان مثل کفاشیان را زیر سؤال میبردی.
* در مجموع از تمام کسانی که در این مدت با آنها در ارتباط بودم حلالیت میطلبم و امیدوارم تیم در روزهای خوبی قرار داشته باشد و بتوانیم نتایج خوبی کسب کنیم.
امیر قلعهنویی با حضور در شبکه ورزش تلویزیون صحبتهایی مطرح کرد که گزیدهای از اظهارات وی در زیر میآید:
* معتقدم 10،15 سال دیگر مردم با اتفاقاتی که سال گذشته در استقلال رخ داد، آشنا خواهند شد و متوجه میشوند. دو سال پیش را قبول دارم که نتیجه نگرفتن ما به دلیل مسائل فنی بود اما پارسال را قبول ندارم. یکسری مسائلی افتاد که از یکسریها دلخور هستم و از چند جناح درون تیم به بیرون تیم مشکلاتی به وجود آورد. متاسفانه در این فوتبال این اتفاقات رخ میدهد.
* یکی از افتخارات من این است که بچه پایینشهر و نازیآباد هستم. در محله ما معروف است که میگویند همیشه به گونهای رفتار کن که اگر جلوی آینه ایستادی، شرمنده نشوی. خدا را شکر من چنین کار کردم. زمانی که در مس کرمان بودم اگر بازیهایی را که سرمربی این تیم بودم را محاسبه کنید، تیم در رده دوم قرار میگیرد هر چند که در پایان فصل تیم دهم شد. در استقلال اهواز هم که اولین سال سرمربیگریام بود تیم را از سقوط نجات دادم. معتقدم این کارها به لطف خدا، ائمه اطهار و بر اساس یک کار گروهی است.
* معتقدم آدمهای بزرگ به سختی کار فکر نمیکنند بلکه به کار بزرگی که میخواهند انجام دهند، فکر میکنند. البته من نمیگویم آدم بزرگی هستم اما به فکر کاری هستم که انجام میدهم. زمانی که از این تیم رفتم شرایطی به وجود آمد. من مربی سادهای نیستم. در آن سال به مدیرعامل باشگاه گفتم دوست دارم در تراکتورسازی بمانم. حتی لیست بازیکنان را هم به او دادم و سه خواسته از او داشتم. اول اینکه بازیکنانی را که نمیخواهم با آنها تسویه شود. دوم اینکه بازیکنانی را که میخواهم، نگه داریم و سوم اینکه بازیکنان مدنظر را جذب کنیم. ما قصد داشتیم برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران با بازیکنانی که نمیخواهیم و قرار است از تیم جدا شوند، تسویه حساب کنیم. آیا به نظر شما این خواستههای من غیرمعقول بود؟ من به خاطر اینکه مردم تبریز پرشور و شوق هستند میخواستم تیم خوبی را ببندم چرا که در آن سال تیم در رده دوم قرار گرفته بود و ما میخواستیم سال آینده نتایج بهتری کسب کنیم و در آسیا هم زنگ تفریح نباشیم. پس از این اتفاقات مدیرعامل باشگاه به من زنگ زد و گفت به جلسه هیأت مدیره بروم اما من گفتم لزومی ندارد که جعفری به من گفت هیئت مدیره اعلام کرده یک هزار تومانی هم ندارند که پرداخت کنند. در آن سال 50 میلیون پول پیش خانه من را هم پرداخت نکردند. مردم همه داستانها را نمیدانند.
* وقتی که برای بار دوم عباسی، مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی با من تماس گرفت و خواست تا هدایت تراکتورسازری را بپذیرم، گفتم امسال میخواهم استراحت کنم. کارهایی بیرون از ایران داشتم که متوقف شده بود و از آنها ضرر هم کردم. حالا پشت دوربین به شما آن مسائل را خواهم گفت. به عباسی هم گفتم که من آبروی خود را ذره ذره به دست آوردهام و اگر قرار است به تیم تراکتورسازی بیایم اجازه دهید از نیمفصل بیایم اما او به من گفت که اولیویرا شرایط را مناسب نمیبیند و میخواهد برود. با همسرم که مشورت کردم او به من گفت که به تبریز بروم شاید قسمت بوده که این اتفاق رخ دهد و ذهن مردم در مورد مسائل پاک شود. من به هیچ عنوان دنبال تشویق و القاب مختلف نیستم. یک عکس هم با جامهایی که گرفتم، ندارم. دوست نداشتم که عکسی داشته باشم چون دنبال آنها نیستم بلکه میخواهم تکلیفم را به درستی انجام دهم.
* وقتی به تراکتورسازی آمدم کاردوسو بازیکن خارجی تیم به من گفت مشکل تیم این است که به 4 گروه تقسیم شده است. بازیکنان خارجی، بازیکنان سرباز، بازیکنان بومی و بازیکنانی که با تیم قرارداد دارند. این صحبت او خیلی به من کمک کرد و باعث شد تا تیم را خیلی زود جمع کنم. تمام انرژی خود را برای مسائل بیرون از زمین گذاشتم و تیم یکدلی را جمع و جور کردم. نمونه آن هم بختیار رحمانی بود که پیش از این فضای خوبی را برای او ایجاد نکرده بودند. فضایی که برای سربازها به وجود آوردند باعث شده بود همه فکر کنند آنها خائن هستند اما واقعا هم اکنون میبینید که آنها سرباز مردم هستند.
* ابتدا باید بگویم که من دوستان خوبی دارم که آنها برای من مثل برادرند. پرهام در چند سفر با ما بود و من به او گفتم مالکیت نساجی را قبول کن چرا که جای مازندران در لیگ برتر خالی است. حدود 50،60 بازیکن مازندرانی داریم اما یک تیم از مازندران در لیگ برتر وجود ندارد. نساجی از تیمهای پرطرفدار مازندران است و از طرف دیگر هم برای تیم خونه به خونه بابل دعا میکنم تا این تیم لیگ برتری شود. استقلال خانه من است و جا دارد همین جا از پرویز مظلومی بابت زحماتی که برای استقلال میکشد تشکر کنم اما صحبت من این است که باید به تیمی مانند پرسپولیس به عنوان یک سرمایه ملی نگاه کرد.
* شما یک سریال میسازید و باید هزینههای زیادی هم برای ساخت آن انجام دهید اما زمانی که استقلال و پرسپولیس با هم بازی دارند به طور مثال 80 هزار تماشاگر به استادیوم میآیند و من چون 12 سال در شهرداری بودم با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوم که ما در استادیوم 10 ساعت به 80 هزار نفر سرویس میدهیم و این یعنی اینکه 800 هزار ساعت این افراد از محیطهای آلوده به دور هستند. باید یک نکته بگویم و آن این است که همه جای دنیا از انجام بازی فوتبال لذت میبرند و تنها جایی که از فوتبال لذت نمیبرند، همین جاست. شما فکر میکنید من چرا به ملوان رفتم؟ هر چند که باید بگویم آن دو هفته جزو بهترین روزهای زندگی من بود که در انزلی بودم. به نظرم در حق این تیم ظلم میشود آن هم در حالی که سرمایههای زیادی آنجا وجود دارد. سؤال من این است که چطور میشود این تیم با آن شرایط به مشکل بخورد. چرا مدیری میگوید باشگاه نفت را نمیخواهد آن هم در حالی که این باشگاه در عربستان برای ایران افتخارآفرینی کرد. تیمهایی مثل تهران جوان، بانک ملی و پاس کجا هستند؟
* به نظرم برخی از مدیران با تفکر غلط به فوتبال ما وارد شدند. ما هم اگر انتقادی میکنیم به خاطر ایران است نه چیز دیگر. به طور مثال من کی و کجا گفتم مخالف کیروش هستم؟ فقط یک مورد در برنامه ورزش و مردم او حرفی زد که واقعیت نداشت. حتی زمانی که تیم ملی به لبنان باخت اولین کسی که حمایت کرد،من بودم. ما باید ایران را دوست داشته باشیم.
* ما در بنگلادش قهرمان آسیا شدیم و در حالی که شاهرخ بیانی سن و سال بیشتری نسبت به شاهین داشت اما شاهین بیانی کاپیتان استقلال بود. زمانی که منتظر گرفتن جام بودیم شاهرخ گفت که ببینیم شاهین به من که برادر بزرگتر هستم تعارف میکند جام را بالای سر ببرم؟ در همین حین ناگهان دیدیم کاظم اولیایی که مدیرعامل باشگاه بود جام را بالای سر برد و آنقدر خندیدیم که نمیتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم. فردای آن روز همه روزنامههای بنگلادش در حالی که باید عکس کاپیتان تیم قهرمان را چاپ میکردند عکس مدیرعامل باشگاه را چاپ کردند که او جام قهرمانی را بالای سر برده بود!
* کیروش مربی بزرگی است و به ایران آمده تا به فوتبال ما خدمت کند اما الان از امکانات ایراد میگیرد. مطمئنا کیروش با مطالعه به فوتبال ما آمده هرچند که باید به او کمک کرد. برانکو هم مربی اخلاقمداری است و معتقدم که شخص حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور و مسئولان ورزش باید به کیروش کمک کنند.
* کفاشیان رفیق 20 ساله من است و از مدیران خوب ورزش کشور به حساب میآید اما این مرگ فوتبال ماست که کفاشیان رئیس فدراسیونش باشد. ما در فوتبال افرادی مثل محمد دادکان و داریوش مصطفوی را داریم اما میبینیم که یک نفر از دو و میدانی رئیس فدراسیون فوتبال میشود.
* من خاطرات خوبی با رحمتی دارم. او دروازهبان خوبی است. در یک جلسه که با کیروش داشتم و نبی و مترجم کیروش هم میتوانند شهادت دهند چه حرفهایی با او زدم. حتی آخر کار هر دو نفر روی هم را بوسیدیم. به کیروش گفتم اگر پسر شما اشتباهی کند آیا او را از خانه بیرون میکنید؟ فکر کنید رحمتی هم پسر شماست و یک فرصت دوباره به او بدهید. من خاطرات خوبی با رحمتی دارم و عادت ندارم که پشت سر شاگردانم صحبت کنم. اگر خود رحمتی خواست یک روز همه این مسائل را بگوید. سال گذشته رحمتی در لیست من بود اما او میخواست تا حمید بابازاده مربی دروازهبانان استقلال باشد. این در حالی بود که من این مسئله را قبول نکردم و گفتم کریم بوستانی مربی دروازهبانان باشد. به هر حال بازیکن باید در چارچوب وظایف خودش عمل کند. به رحمتی گفتم تو کاپیتان استقلال هستی و به تمرینات تیم بیایی سایر بازیکنان زودتر میآیند و خودش میتواند روی خط برنامه بیاید و در این باره صحبت کند. او نمیخواست کریم بوستانی مربی دروازهبانان باشد و من اگر این مسئله را قبول میکردم از اصول مربیگریام خارج شده بودم.
* فردوسیپور مجری خیلی خوبی است و انتخابش به عنوان مجری سال را به او تبریک میگویم اما به نظرم جنس برنامه او تا حدودی تغییر کرده است. امیدوارم فردوسیپور ابزاری در دست کسی نباشد. او دو بار به خانه من آمد که به او گفتم کاری نکن که جنس برنامهات از راه اصلی خارج شود. فردوسیپور انسان باسوادی است اما گاهی میبینیم که در یک برنامه تلویزیونی سه مدیر را روی خط میآورد. فوتبال ورزش قشنگی است و باید جنس آن فوتبالی جلو برود. یادم میآید روزنامهای به نام حوادث چاپ میشد که حوادث جامعه را بازگو میکرد و آنقدر اتفاقات تلخ و سیاه رسانهای میشد که آن روزنامه بسته شد. همین محمد هوتن پسرم یک روز سر تمرین استقلال آمد و با تیم تمرین کرد که همه رسانهها درباره آن واقعیت را نوشتند اما یک رسانه مطلبی به دروغ منتشر کرد و فردوسیپور در برنامه 90 همان یک رسانه را نشان داد. این کارها باعث میشود فوتبال از دل خانوادهها بیرون بیاید. به نظرم اگر در فوتبال فساد وجود دارد فردوسیپور باید محکم و جدی مقابل آن بایستد و آن را بگوید اما نباید کرامت انسانی زیر سؤال برود. در برنامه سال نو علی ضیا سؤالی از علی کفاشیان پرسید که در حالی که به من این موضوع ربط نداشت با ضیا تماس گرفتم و گفتم حفظ کرامت انسانی از واجبات دین اسلام است و تو نباید کرامت یک مسلمان مثل کفاشیان را زیر سؤال میبردی.
* در مجموع از تمام کسانی که در این مدت با آنها در ارتباط بودم حلالیت میطلبم و امیدوارم تیم در روزهای خوبی قرار داشته باشد و بتوانیم نتایج خوبی کسب کنیم.
منبع: تسنیم
افتخار در انسان بودن است که جامعه ورزش خصوصا فوتبال بویی از آن نبرده است .