تاریخ انتشار: ۱۴:۳۴ - ۱۴ آذر ۱۳۹۷

فرش در کشورش غریب است/ جولان هند و چین در بازار هنر ایرانی

بازار فرش این روز‌ها حاکی از این است که این بازار با رکود بی‌سابقه‌ای مواجه است به طوری که عملا سودآوری در این بازار غیرممکن شده است و بسیاری از تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش مجبور به محدود کردن کار خود یا حتی تعطیلی کامل آن شده‌اند.
فرش در کشورش غریب است/ جولان هند و چین در بازار هنر ایرانی
رویداد۲۴  صبح روز سه شنبه، درست نقطه میانی هفته، در انتهای کوچه کفاش‌های بازار تهران، راسته فرش فروش‌ها خلوت‌تر از آن چیزی بود که می‌توان فکر کرد. در راسته فرش فروش ها، مسئله دیگری که توجه را جلب می‌کرد حجره‌های بسیاری بود که تعطیل و خالی بودند و روی دربشان درج شده بود این واحد تجاری به اجاره می‌رسد، و بعضی از حجره‌های بزرگتر که کارشان، فقط صادرات بوده و فروش داخلی نداشته اند، اکنون تنها روی درب شیشه ایشان درج شده بود این واحد تجاری تعطیل است.

دیگر فرش فروشان درباره این حجره‌های تعطیل شده می‌گفتند “صاحبان این حجره‌ها به دلیل اینکه فرش خریدار ندارد و همچنین باید مالیات بر درآمد دهند و دخل و خرجشان با هم همخوانی نداشته حجره‌های خود را تعطیل کرده اند و آن‌ها را به اجاره می‌گذارند”. شاید به همین علت بود که خیلی از انبار‌ها یا غرفه‌های فرش فروشی تبدیل به انباری برای صنف پارچه فروشان شده بود و هماهنگی و شکوه بازار فرش را ناموزون کرده بود.

دیگر حجره‌ها نیز که باز بودند صاحبانشان یا به تنهایی نشسته بودند یا چند نفری در حال گپ زدن بودند و یا حتی مشغول به رفوگری فرش‌های کهنه بودند کاری که قبل از این کارگرانی انجام می‌دادند که اکنون به دلیل رکود بازار فرش بیکارند. جلوی درب بسیاری از حجره‌ها انبوهی فرش تا شده بود که فروشندگان آن‌ها با ناراحتی زیاد می‌گفتند “فرش را ذلیل کردند؛ این فرش‌ها زمان زیادی (حداقل ۴سال) است که تولید شده اند، اما به دلیل اینکه کسی آن‌ها را حتی با نازلترین قیمت برای یک فرش نخریده است نتوانستیم برای مال خودمان راه حل دیگری پیدا کنیم چرا که سرمایه امان است و بابت تولید آن زحمت کشیدیم و همین گونه هم که این جاست به دلمان آتش می‌زند. ”

بازار فرش هم مثل بقیه بازار‌ها خراب است

وقتی که درباره وضعیت تولید و فروش فرش سوال می‌پرسیدی همه تجار اولین حرفشان این بود: خراب است. با این حال خیلی از حجره داران از ترس ماموران مالیات یا به قول خودشان «دارایی‌چی‌ها» حاضر به صحبت کردن نبودند، اما از بعضی دیگر وقتی که راجع به بازار فرش پرسیده می‌شد گویی داغ دلشان تازه شده می‌گفتند “اوضاع فرش هم مثل هر کالای دیگری خراب است و به دلیل کمیابی و بالا رفتن قیمت مواد اولیه قیمت فرش هم حدود دو برابر افزایش یافته است و همین امر باعث شده که فرش خریداران خود را از دست بدهد. ” خیلی از فروشندگان می‌گفتند ما ماهانه حداکثر سه تخته قالی می‌توانیم بفروشیم که این مقدار با هزینه‌های موجود اصلا سود ندارد. این مسئله فروشندگانی که خود واحد تولیدی داشتند را بیشتر متضرر کرده بود چرا که می‌گفتند” نمی‌توانیم پول بافندگان و هزینه‌های واحد‌های تولیدی خود را بدهیم و مجبور به محدود کردن تولیدات خود هستیم و اگر اوضاع بهبود نیابد واحد‌های تولیدی خود را تعطیل می‌کنیم چرا که همین الان هم حقوق بافنده‌ها را نمی‌توانیم بدهیم. ” با این وجود، اما خیلی از حجره داران فرش امیدوار به بهبود بازار بودند و می‌گفتند ما عمر خود را صرف تولید فرش کردیم و به همین راحتی تولید آن را رها نمی‌کنیم.

خیلی از فرش فروشان معتقد بودند که اگر تولید و صادرات فرش تولیتی داشت و سرمایه گذاری درستی در این زمینه می‌شد و دولت از تاجران فرش حمایت می‌کرد درآمد فرش از صادرات می‌توانست ارقام بسیار بالایی تا حد یک میلیارد دلار را تجربه کند. این در حالی است که صادرات فرش دستباف ایران از سال ۱۳۹۰ تاکنون نوساناتی داشته است به طوری که ارزش صادرات آن هر سال نسبت به سال قبل از خود بیش از ۲۰ درصد کاهش داشته است و رشد صادرات این کالا هنوز نتوانسته است به میزان سابق بازگردد.

بازار فرش آهسته آهسته از دست کشور فرش در می‌آید

در این میان یکی از صادرکنندگان فرش می‌گوید: “در حال حاضر برای تولید فرش با کمبود مواد اولیه مواجهیم؛ یعنی ابریشم، رنگ و پشم هم کمیاب و هم گران است. بافنده به دنبال مواد اولیه است که بتواند فرش ببافد، اما وقتی قیمت مواد اولیه بالا است رغبتی برای بافت فرش ندارد. برای مثال قیمت پشم نسبت به سه ماهه گذشته افزایش حدود ۸۰ درصدی داشته است. برای صادرات فرش باید دست تاجر و صادر کننده را باز بگذارند تا کارش را پیش ببرد در حالی که اینطور نیست. برای مثال می‌گویند باید ارز حاصل از صادرات را بازگردانید این در حالی است که ارز حاصل از فروش فرش را نمی‌توان به سرعت بازگرداند. ”

این صادر کننده فرش در ادامه می‌گوید: “کشور‌هایی مثل ترکیه، پاکستان، چین و هند از صادرکنندگان خود حمایت‌های جدی می‌کنند برای مثال برای صادرکنندگانشان در نمایشگاه هانوفر با هزینه خود دولت محوطه می‌گیرند، هزینه سفر آن‌ها را فراهم می‌کنند، معاف از مالیاتشان می‌کنند و حتی به آن‌ها جایزه صادراتی می‌دهند، اما در کشور ما باید هزینه تمام این کار‌ها را خود پرداخت کنیم و اگر بخواهیم برای مثال در نمایشگاه هانوفر شرکت کنیم در این شرایط ارزی باید حدود ۶۰ هزار یورو بپردازیم و وقتی درآمدی نداریم مجبوریم این مبلغ را از سرمایه خود بدهیم و اگر این کار را هم می‌کنیم مجبوریم به این علت در آنجا کسی را پیدا کنیم که بتوانیم کالای خود را بفروشیم. مجموع شرایط طوری رقم خورده که درآمد ما از مخارج‌مان کمتر است و به همین علت است که می‌بینیم کشور‌هایی مثل هند و پاکستان دارند بازار فرش را از دست ما در می‌آورند و برای ما دوام آوردن در چنین شرایطی بسیار سخت است و این مسئله در حالی است که اگر در هر جایی از دنیا تولید فرش وجود داشته باشد یک ایرانی بر سر آن کار است با این حال رفته رفته بسیاری از بازار‌های جهانی از دست ما در آمده است. ”

وی ادامه می‌دهد: “زمانی ۲۶۰ نفر از صادر کنندگان فرش در بندر هامبورگ انبار داشتند، اما امروز حدود ۳۰ نفر هستند که در این بندر انبار دارند و بقا در این شرایط سخت است چرا که هزینه‌ها بسیار بالا است و فروش مثل قبل نیست. با این وضع همه ما رفته‌رفته از بازار خارج می‌شویم چرا که هر کس با این شرایط تا مدتی می‌تواند دوام بیاورد. این در حالی است که اگر برای مثال می‌گوییم در کشور یک میلیون بافنده وجود دارد دستکم ۶ میلیون نفر می‌توانند از تولید فرش شغل داشته باشند. کشاورز، کارگر، رنگرز و …. ”

این صادرکننده فرش تصریح می‌کند: “برای مثال زمانی من ۵۰ نفر رفوگر داشتم، اما امروز ۲ نفر رفوگر دارم و به این علت است که کار نیست و بالا رفتن قیمت مواد اولیه باعث شده که تولیدات خود را محدود کنم، اما اگر کار و تولید باشد حداقل ۵۰ نفر می‌توانند از این طریق زندگی خود را بچرخانند. من می‌گویم رییس اتحادیه ما باید خود صادرکننده باشد تا سختی‌های مربوط به صادرات را بفهمد و بداند که کار ساده‌ای نیست همینطور ممکن است خانم دستپاک فردی بسیار باسواد باشد، اما رئیس مرکز ملی فرش باید کسی باشد که از فرش سر دربیاورد. ما هر سال در آلمان با مقامات مرکز ملی فرش ایران جلسه می‌گذاریم و آن‌ها را مهمان می‌کنیم و از مشکلاتمان می‌گوییم؛ این آقایان هم قول می‌دهند، اما وقتی که به تهران می‌رسند این مسائل فراموش می‌شود. حتی من فکر می‌کنم که اگر از جانب ایشان و حتی شخص وزیر هم اراده‌ای برای حل مسئله صادرات فرش باشد در هیات دولت با مخالفت روبه رو می‌شود. برای مثال اخیرا بنا بود دولت حدود سه میلیون یورو برای تبلیغات کمک کند و این مسئله را وزیر هم تایید کرده بود، اما وزیر عوض شد و از دولت کمکی دریافت نکردیم. ”

تعمیم و تسهیل بافت فرش از رشد شغل‌های کاذب جلوگیری می‌کند

خیلی از تولیدکنندگان فرش معتقدند: “بافت فرش می‌تواند به عنوان شغل دوم خانوار‌های ایرانی حساب شود و برای آن‌ها منبع درآمدی کنار درآمد اصلی آن‌ها باشد و تسهیل و ترویج بافت فرش به خصوص در شهرستان‌ها می‌تواند قیمت تمام شده فرش را پایین بیاورد و امکان رقابت با کشور‌های دیگر را راحت‌تر کند و این روند بهتر از آن است که افراد مجبور می‌شوند شغل‌های کاذب داشته باشد و اگر بیم آن وجود دارد که حقوق بافنده تضییع شود دولت می‌تواند متولی این کار باشد به شرط آن که زیرساخت‌های بافت مدرن فرش وجود داشته باشد و به خانواده‌ها آموزش داده شود و از طرفی قیمت مواد اولیه تولید فرش نیز به گونه‌ای باشد که خانواده‌ها توان تهیه آن را داشته باشند. ”

حمایت دولت را نمی‌خواهیم؛ چوب لای چرخمان نگذارد

بسیاری دیگر از فروشندگان فرش که سابق بر این صادرکننده نیز بودند می‌گویند: “تولید فرش نیاز به متولی دارد و باید از آن حمایت شود کما اینکه در همه دنیا اینگونه است؛ اما دولت نه تنها سرمایه گذاری و حمایت درست از تولید این کالا نکرد بلکه چوب لای چرخ آن نیز گذشت. ما فرش را می‌خریم و با زحمت فراوان آن را به کشور‌های دیگر می‌بریم، اما ممکن است تا سه سال نتوانیم آن را بفروشیم، اما دولت پس از سه ماه از ما ارز صادراتی می‌خواهد و چنین وضعیتی برای ما منفعتی ندارد و به همین دلیل از صادرات منصرف شدیم. ”

خیلی از فروشندگان فرش نیز اظهار می‌دارند “اتحادیه از ما پول می‌گیرد و علیه خودمان کار می‌کند. برای مثال به اتحادیه می‌گوییم فرش ما را بردند و پول آن را دریافت نکردیم دستکم به دارایی بگویید تا ما را از مالیات معاف کند، اما اتحادیه از این مسئله شانه خالی می‌کند و این حداقل کاری است که می‌توان انجام داد و وقتی ما درآمدی نداریم چطور باید مالیات بردرآمد پرداخت کنیم؟ ”


راه چاره رقابت با هند بافت مدرن فرش است

فرش ایران همچنان با کیفیت‌ترین فرش در دنیا است، اما روند به گونه‌ای بوده است که بازار این کالا در جهان به دست کشور‌های دیگر افتاده است. بسیاری از تولیدکنندگان علت آن را قیمت تمام شده کمتر و هزینه پایین تولید در کشوری مثل هند و همچنین حمایت جدی دولت‌ها از این کالا باعث افزایش میل خریداران به فرش‌های تولیدی این کشور‌ها شده است.

سید فخرالدین عامریان از تاجران بین المللی فرش در این باره می‌گوید: “فرش دستباف به علت اینکه یک کالای لوکس و گران قیمت است در بازار داخل چندان مشتری ندارد و فروشش بیش‌تر از طریق صادرات است. در حال حاضر ما سه رقیب جدی داریم که ترکیه، پاکستان و هند هستند. صادرکنندگان ما به سختی می‌توانند با آن‌ها رقابت کنند و دلیل عمده آن نیز این است که دولت‌های این سه کشور به صادرکنندگانشان تسهیلات می‌دهند. با این وجود ما با این شرایط صادر می‌کردیم و درآمد حدود ۴۰۰ میلیون دلاری از محل صادرات در سال داشتیم، اما از ۲۴ فروردین امسال همزمان با مشکلات صادراتی که دولت به وجود آورد از جمله سامانه نیما و این مسائل، درآمد سالیانه حاصل از صادرات فرش به کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار رسیده است. قبل از ممنوع شدن واردات اگر من به برزیل فرش صادر می‌کردم می‌توانستم مابه‌ازای صادراتم کالا وارد کنم و کالای وارد شده را به پول تبدیل کنم، اما پس از ممنوعیت واردات این کار هم میسر نیست و به همین خاطر آمار صادرات هر سال کاهش می‌یابد. ما در شرایط تحریم قرار داریم و وقتی صادر می‌کردیم به سختی پولش به ایران باز می‌گشت، ولی وقتی دولت گفت که باید ارز حاصل از صادرات را در طول سه ماه بازگردانید این مسئله بسیاری از همکاران من را از صادرات و در نتیجه تولید، منصرف کرد. ”

این تاجر بین المللی فرش در ادامه معتقد است: “یکی از دلایل اصلی افزایش فروش فرش هندی این است که هندی‌ها مطابق با سلیقه فروشندگان و به طور مدرن فرش تولید می‌کنند برای مثال هرسال یک رنگ به عنوان رنگ سال انتخاب می‌شود و تولیدکنندگان طرح‌های جدیدی بر اساس همان رنگ تولید می‌کنند، اما طرح‌های ما همان طرح‌هایی است که ۱۰۰ سال پیش بافته می‌شده و اکثرا هم به رنگ لاکی است که این مسئله با سلیقه خریداران فرش مطابق نیست. از طرفی در هند کارگاه‌های متمرکز وجود دارد یعنی یک طرح کشیده می‌شود و دو هزار بافنده یک کارگاه تولیدی همان طرح را می‌بافند که اتفاقا مطابق مد است در حالی که حتی ۱۰ درصد از کارگاه‌های فرشبافی ما چنین نیستند. این درحالی است که همه دنیا می‌دانند فرش ایران با کیفیت‌ترین نوع فرش است و حاضرند بابت آن حتی پول بیشتری پرداخت کنند و لازم نیست ما قیمت فرش را پایین بیاوریم، اما باید به گونه‌ای باشد که با سلایق مشتریان همخوانی داشته باشد نه اینکه همان مدل را بازتولید کند. در واقع باید نوعی فرشبافی مدرن را در کشور پیاده سازی کنیم. ”

عامریان همچنین درباره اظهارات اخیر ذوالانواری یکی از اعضای اتحادیه صادرکنندگان فرش مبنی بر اینکه شرکت‌های چینی و هندی پشم ایران را با قیمت نازل خریدند و تولید کنندگان فرش را با مشکل مواجه کردند می‌گوید: “کشور چین و هند پشم مورد نیاز خود را از استرالیا تامین می‌کنند که از کیفیت بالایی برخوردار است و اگر هم خریداری شده میزان آن آنقدری نبوده است که ما را با مشکل مواجه کند. ”

اطلاعات دقیق و یکپارچه می‌تواند راهگشا باشد

به نظر می‌رسد مشکل تجار فرش و وخامت بازار فرش ناشی از نبود اطلاعات دقیق، مستند و یکپارچه درباره تمامی شرایط این بازار است. برای مثال درباره تهیه مواد اولیه عده زیادی از تجار از کمبود پشم شکایت داشتند، این در حالی است که رییس مرکز ملی فرش اعلام کرده بود نیاز داخلی ما برای تولید فرش دستباف تامین می‌شود. همچنین یکی از اعضای اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف اظهار کرده بود که شرکت‌های چینی و هندی به سبب نرخ بالای ارز در ایران، پشم را از ایران خریدند و ما را با مشکل کمبود مواد اولیه مواجه کردند در صورتی که این اظهارات خلاف ادعای رئیس مرکز ملی فرش و یکی دیگر از تجار است. اگر در این باره اطلاعات پایه به طور جامع، مستند و یکپارچه وجود داشته باشد از جمله میزان تولید فرش، انواع طرح‌ها و رنگ‌هایی که در ایران تولید می‌شود، سلیقه مشتریان و سبک‌های جدید قالی، نرخ دقیق و میزان مواد اولیه موجود برای تولید فرش و … می‌توان مشکلات بازار فرش را شناسایی و برای آن برنامه ریزی کرد تا بازار فرش چه در ایران و چه در جهان رونق یابد.
 
منبع: اقتصاد ۲۴
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما