سوء مدیریت در حوزه بازیهای رایانهای و شبکههای اجتماعی
آسیبهای پورنوگرافی و استفاده غیر اخلاقی از شبکههای اجتماعی، تنها دغدغه جامعه ما به عنوان جامعه اسلامی نیست. در همه جوامع و با هر اعتقادی، این مسئله تقبیح میشود، زیرا آسیبهای روانی متفاوتی به دنبال دارد. هر جامعهای برای محافظت از سلامت و سعادت مردمانش، به این موضوع اهتمام دارد.
رویداد۲۴ آمار مراجعین به دادگاه خانواده در کشورمان نشان میدهد بسیاری از مشکلات و آسیبهای موجود در خانوادهها و دلیل بسیاری از طلاق ها، مشکلات جنسی زوجین و حتی شیوع مصرف مواد پورنوگرافیک است. در سال ۲۰۰۶ "گوگل ترندز" با اعلام نتایج یک آمار، اعلام کرد که ایرانیها بیشترین کاربران سایتهای غیر اخلاقی هستند.
هرچند این آمار نمیتواند نشان دهنده صرف علاقه ایرانیان به تماشا و سرچ موارد غیر اخلاقی باشد چراکه نمیتوان گوگل را به عنوان سایت جستجوی فراگیر به حساب آورد، بلکه میتوان گفت: برخی کشورها از جمله ایران از آن بیشترین استفاده را میکنند.
علاوه بر این، در برخی کشورهای آمریکائی و اروپائی و برخی دیگر همچون استرالیا و ژاپن، با توجه به عرضه بدون محدودیت انواع CDهای پورنو و موادی از این دست در مراکز متعدد، درصد زیادی از نیاز به جستجوی اینترنتی کاهش پیدا میکند، در عین حال، جستجوگرهای حرفهای که از طریق انواع مجلات و سایر رسانهها تبلیغ میشوند به راحتی کاربر را به سمت خود راهنمائی میکنند.
در کشورهای مذکور، تنها یکی از ابزارهای دریافت پورنو، اینترنت میباشد و نمیتوان گفت: ایرانیان در این زمینه پیشتاز هستند، اما باید بپذیریم که چنین آماری مهم است و با کنکاشی در جامعه، درمی یابیم که نتیجه اعلام شده، دور از ذهن هم نخواهد بود و قطعا پس از گذشت بیش از ۱۰ سال از اعلام این آمار و با گسترش فضای مجازی و عدم برنامه ریزی مناسب برای مدیریت آن، به تعداد سرچهای غیر اخلاقی افزوده شده است. با مراجعه به شبکههای اجتماعی به سادگی میتوانیم درصد استفاده ایرانیان از شبکههای مجازی در موضوع محتوای غیر اخلاقی را دریابیم، موضوعی که بیش از فیلمهای پورنوگرافی، موجب آسیب رساندن به خانواده و جامعه خواهد شد.
روز به روز بر تعداد صفحات، هشتگها و فیلمهای غیر اخلاقی در شبکههای اجتماعی در دسترس و فیلتر نشده مانند اینستاگرام افزوده میشود و کاربرانی از بازههای متفاوت سنی، طبقه ای، فرهنگی و اخلاقی وارد آن میشوند و روزمرگیهای خود را به نمایش میگذارند، اما سوال اصلی این است که آیا حضور کودکان و نوجوانان در چنین فضایی، قابل کنترل و مورد دغدغه والدین و جامعه است؟ آیا در دسترس بودن و راحتی استفاده از شبکههای مجازی، آسیب آنها را برای جامعه، بیش از فیلمهای پورنوگرافی در گذشته نمیکند؟
مخربترین شبکههای اجتماعی را بشناسید!
آسیبهای پورنوگرافی و استفاده غیر اخلاقی از شبکههای اجتماعی، تنها دغدغه جامعه ما به عنوان جامعه اسلامی نیست. در همه جوامع و با هر اعتقادی، این مسئله تقبیح میشود، زیرا آسیبهای روانی متفاوتی به دنبال دارد. هر جامعهای برای محافظت از سلامت و سعادت مردمانش، به این موضوع اهتمام دارد.
بر اساس آخرین مطالعات انجام شده، اینستاگرام به عنوان یکی از بدترین شبکههای اجتماعی از لحاظ تاثیرات مخرب بر روی ذهن و روان کاربران در میان سایر شبکههای اجتماعی شناخته شده است. این شبکهها با افزایش انتشار تصاویر و ویدئوها از زندگی شخصی کاربران، باعث بروز بیشترین میزان عصبانیت، افسردگی، پرخاش گری و ترس فراموش شدن در کاربر میشوند.
سال گذشته در میان ۵ شبکه اجتماعی مورد مطالعه، یوتیوب بالاترین نمره را به عنوان سالمترین شبکه اجتماعی و کمترین اثر گذاری تخریبی بر روی کاربران، از آن خود کرد. در این تحقیق، توییتر در مقام دوم از لحاظ سلامت و عدم تأثیر گذاری مخرب بر روی کاربران قرار گرفت. بعد از توییتر، شبکه اجتماعی فیس بوک وسپس اسنپ چت قرار داشتند و اینستاگرام در رده آخر یعنی رده پنجم قرار گرفت.
در کشورهای مذکور، تنها یکی از ابزارهای دریافت پورنو، اینترنت میباشد و نمیتوان گفت: ایرانیان در این زمینه پیشتاز هستند، اما باید بپذیریم که چنین آماری مهم است و با کنکاشی در جامعه، درمی یابیم که نتیجه اعلام شده، دور از ذهن هم نخواهد بود و قطعا پس از گذشت بیش از ۱۰ سال از اعلام این آمار و با گسترش فضای مجازی و عدم برنامه ریزی مناسب برای مدیریت آن، به تعداد سرچهای غیر اخلاقی افزوده شده است. با مراجعه به شبکههای اجتماعی به سادگی میتوانیم درصد استفاده ایرانیان از شبکههای مجازی در موضوع محتوای غیر اخلاقی را دریابیم، موضوعی که بیش از فیلمهای پورنوگرافی، موجب آسیب رساندن به خانواده و جامعه خواهد شد.
روز به روز بر تعداد صفحات، هشتگها و فیلمهای غیر اخلاقی در شبکههای اجتماعی در دسترس و فیلتر نشده مانند اینستاگرام افزوده میشود و کاربرانی از بازههای متفاوت سنی، طبقه ای، فرهنگی و اخلاقی وارد آن میشوند و روزمرگیهای خود را به نمایش میگذارند، اما سوال اصلی این است که آیا حضور کودکان و نوجوانان در چنین فضایی، قابل کنترل و مورد دغدغه والدین و جامعه است؟ آیا در دسترس بودن و راحتی استفاده از شبکههای مجازی، آسیب آنها را برای جامعه، بیش از فیلمهای پورنوگرافی در گذشته نمیکند؟
مخربترین شبکههای اجتماعی را بشناسید!
آسیبهای پورنوگرافی و استفاده غیر اخلاقی از شبکههای اجتماعی، تنها دغدغه جامعه ما به عنوان جامعه اسلامی نیست. در همه جوامع و با هر اعتقادی، این مسئله تقبیح میشود، زیرا آسیبهای روانی متفاوتی به دنبال دارد. هر جامعهای برای محافظت از سلامت و سعادت مردمانش، به این موضوع اهتمام دارد.
بر اساس آخرین مطالعات انجام شده، اینستاگرام به عنوان یکی از بدترین شبکههای اجتماعی از لحاظ تاثیرات مخرب بر روی ذهن و روان کاربران در میان سایر شبکههای اجتماعی شناخته شده است. این شبکهها با افزایش انتشار تصاویر و ویدئوها از زندگی شخصی کاربران، باعث بروز بیشترین میزان عصبانیت، افسردگی، پرخاش گری و ترس فراموش شدن در کاربر میشوند.
سال گذشته در میان ۵ شبکه اجتماعی مورد مطالعه، یوتیوب بالاترین نمره را به عنوان سالمترین شبکه اجتماعی و کمترین اثر گذاری تخریبی بر روی کاربران، از آن خود کرد. در این تحقیق، توییتر در مقام دوم از لحاظ سلامت و عدم تأثیر گذاری مخرب بر روی کاربران قرار گرفت. بعد از توییتر، شبکه اجتماعی فیس بوک وسپس اسنپ چت قرار داشتند و اینستاگرام در رده آخر یعنی رده پنجم قرار گرفت.
این مطالعه که توسط جامعه سلطنتی بریتانیا به سفارش بخش سلامت انگلستان بر روی بیش از ۱۴۷۹ کاربر جوان و نوجوان از انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی انجام شد نشان داد کاربران شبکههای اجتماعی با مشکلاتی از قبیل: عصبانیت و پرخاشگری، بیش از سایر کاربران شبکههای اجتماعی درگیر هستند. افراد تحت مطالعه سؤال شوندگان، در خصوص ۱۴ تأثیر روانی و فیزیکی که استفاده از شبکههای اجتماعی بر روی آنها گذاشته است، مورد سؤال قرار گرفتند.
نظرات متفاوتی در زمینه تاثیرات مثبت ومنفی این پدیده مطرح است. متکی نبودن بر ارتباط رو در رو، ماهیت ارتباط اینترنتی را متفاوت کرده است، اما نکته قابل توجه در ارتباط اینترنتی این است که خصوصیاتی از قبیل: سن، جنسیت، نژاد و نظایر آن که معیار قضاوت ما درباره افراد در دنیای غیرمجازی قرار میگیرد، در دنیای مجازی اینترنتی وجود ندارند. به همین دلیل، اینترنت فضایی مناسب برای انجام اعمالی است که درفضای واقعی نمیتوان انجام داد مانند کلاهبرداری، پرداختن به مسائل غیراخلاقی و انواع کجروی.
بازیهای رایانهای و شبکههای اجتماعی دو دام نابود کننده نسل آینده
امروزه در ایران و با توجه به موج اعتراضات جنسی، فرهنگی و سیاسی که برخی از آنها از طرف اپوزیسیون خارج نشین برای جامعه ایران در نظر گرفته شده است و جهت دهی افرادی مانند "مسیح علی نژاد"، توجه بیشتر به این عرصه مورد نیاز است.
نظرات متفاوتی در زمینه تاثیرات مثبت ومنفی این پدیده مطرح است. متکی نبودن بر ارتباط رو در رو، ماهیت ارتباط اینترنتی را متفاوت کرده است، اما نکته قابل توجه در ارتباط اینترنتی این است که خصوصیاتی از قبیل: سن، جنسیت، نژاد و نظایر آن که معیار قضاوت ما درباره افراد در دنیای غیرمجازی قرار میگیرد، در دنیای مجازی اینترنتی وجود ندارند. به همین دلیل، اینترنت فضایی مناسب برای انجام اعمالی است که درفضای واقعی نمیتوان انجام داد مانند کلاهبرداری، پرداختن به مسائل غیراخلاقی و انواع کجروی.
بازیهای رایانهای و شبکههای اجتماعی دو دام نابود کننده نسل آینده
امروزه در ایران و با توجه به موج اعتراضات جنسی، فرهنگی و سیاسی که برخی از آنها از طرف اپوزیسیون خارج نشین برای جامعه ایران در نظر گرفته شده است و جهت دهی افرادی مانند "مسیح علی نژاد"، توجه بیشتر به این عرصه مورد نیاز است.
«آزادیهای یواشکی»، «چهارشنبههای سفید» و «دختران خیابان انقلاب»، چند سال است که به چالش حجاب در شبکههای مجازی تبدیل شده است و عدهای در داخل معتقدند این اقدامات فقط نوعی اعتراض به حجاب است، ولی عدهای دیگر، این کمپینها را بخشی از پازل تهاجم فرهنگی میدانند که به این مقدار، منتهی نشده و تنها نمود ظاهری این چالشها اعتراض به حجاب و زیر سوال بردن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی است و به تدریج، با فیلمهای منتشره از زنان بی حجاب در خیابان شروع گشته و به فیلمهای غیر اخلاقی افراد مطرح در اینستاگرام منتهی خواهد شد.
به طور محسوس در شبکههای اجتماعی، عرف جامعه و فرهنگ ایرانی- اسلامی نشانه گرفته شده است. فیلمهایی تاثیر گذار از پارتیهای دختران و پسران تهرانی با دیزاینهای زیبا، رقص طراحی شده دختر و پسر، نمایش جذاب از روابط دوستی دختر و پسر حتی فراتر از برخی روابط در فرهنگ غرب و راه اندازی صفحاتی برای افراد با گرایش همجنس گرایی، تنها گوشهای از این تهاجم فرهنگی بارز در شبکههای اجتماعی و به خصوص اینستاگرام است.
به طور محسوس در شبکههای اجتماعی، عرف جامعه و فرهنگ ایرانی- اسلامی نشانه گرفته شده است. فیلمهایی تاثیر گذار از پارتیهای دختران و پسران تهرانی با دیزاینهای زیبا، رقص طراحی شده دختر و پسر، نمایش جذاب از روابط دوستی دختر و پسر حتی فراتر از برخی روابط در فرهنگ غرب و راه اندازی صفحاتی برای افراد با گرایش همجنس گرایی، تنها گوشهای از این تهاجم فرهنگی بارز در شبکههای اجتماعی و به خصوص اینستاگرام است.
شاید فکر کنید نوجوان شما تحت کنترل شماست و تنها صفحات دوستان و آشنایان را دنبال میکند، اما متاسفانه اینستاگرام دارای قسمتی به نام اکسپلور است که مملو از ویدئوهای مختلف با موضوعات گوناگون است. هرچند عموما پستها یا فیلدهای مورد علاقه کاربر را نشان میدهد، اما گاهی شامل همه نوع پستی میشوند و خطرناکترین قسمت این برنامه محسوب میشود.
برخی کارشناسان معتقدند که این نشانه گیری فرهنگی از سوی اپوزیسیون و غرب، فرمول پیچیده و سختی ندارد، فرمول این است که شما را از عقبه فرهنگی خودتان جدا میکنند و میبرند به عقبه دوری که چیزی از آن باقی نمانده و یا از عقبه مذهبی هم جدا میکنند و عنوان جدیدی را به عنوان امر درست و منطقی نشان میدهند که اگر این فرمول، جواب بدهد هیچ پدر و مادری نمیتوانند فرزندان خود را کنترل کنند، چون نسل قبل را عقب افتاده تلقی میکنند.
برخی کارشناسان معتقدند که این نشانه گیری فرهنگی از سوی اپوزیسیون و غرب، فرمول پیچیده و سختی ندارد، فرمول این است که شما را از عقبه فرهنگی خودتان جدا میکنند و میبرند به عقبه دوری که چیزی از آن باقی نمانده و یا از عقبه مذهبی هم جدا میکنند و عنوان جدیدی را به عنوان امر درست و منطقی نشان میدهند که اگر این فرمول، جواب بدهد هیچ پدر و مادری نمیتوانند فرزندان خود را کنترل کنند، چون نسل قبل را عقب افتاده تلقی میکنند.
در حقیقت، هویت را از شما میگیرند و وقتی هویت گرفته شد به جای حقیقت، یک واقعیت مجازی نشان میدهند یا یک آینده مجازی نزدیکی را ترسیم میکنند که اگر دو قدم دیگر بردارید به آن میرسید، اما آن سرابی است که دسترسی به آن مانند خیال است. هرچند فرمولهای مورد استفاده اپوزیسیون ساده است، اما همه آنها با تفکر و برنامه ریزی بلند مدت است.
آسیبهای بازیهای رایانهای
بازیهای رایانه ای، با بهره گیری از تصاویر پرتحرک و صداهای مهیج، دنیایی از هیجان را به این انسانهای تشنه جنب و جوش ارزانی میکنند و همین جذبه و کشش زیاد است که روح و جسم آنان را برده وار، مطیع خود میسازد و به دنیایی از تخیلات میبرد که خود را محور و قهرمان اصلی ماجرا میپندارند. مهمترین ویژگی بازیهای رایانه ای، حالت جنگی غالب آنها و جنگیدن با دشمن برای رسیدن به مرحله بعدی بازی است. استمرار چنین بازی هایی، نوجوان را پرخاش گر و ستیزه جو میسازد و در نتیجه، او تلاش میکند خواسته هایش را با زور و تهاجم به دست آورد.
مجید قادری، مدیر مرکز سرگرمیهای سازنده کانون پرورش فکری میگوید: «خشونت» و «سکس»، مهمترین محرکههایی است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازیهای رایانه ای، به حد افراط از آن استفاده میشود. چهرههای معروف هالیوود که در فرهنگ اسلامی ما ضد ارزش و غیراخلاقی هستند، در این بازیها به صورت قهرمانهای شکست ناپذیر جلوه نمایی میکنند؛ لذا دیده میشود که آسیبهای برآمده از بازیهای رایانه ای، علاوه بر تاثیرات مخرب جسمی و روحی برای خود فرد، جامعه را نیز تحت الشعاع خود قرار میدهند. اشاعه فرهنگ برهنگی و ترویج سکس، از آفتهای مهم بازیهای رایانهای است. نبردهای تن به تن دختران نیمه عریان، رقص و موسیقی غربی و ... در این گونه بازیها تبلیغ شده و متأسفانه بی هیچ گونه دشواری، در فروشگاهها به معرض فروش گذاشته میشود.
برخی از برنامههای رایانه ای، با بازیهای ساده آغاز شده و به تصاویر مستهجن ختم میشوند؛ در برخی از این بازی ها، جایزه پیروزی، ظاهر شدن عکسهای مستهجن بر روی صفحه رایانه افراد است. دنیای مجازی، ولی نزدیک به واقعیت که در بازیهای رایانهای به تصویر کشیده میشود، آن قدر مسحور کننده و جذاب است که مخاطب کودک و نوجوان در معرض تأثیر تمام باورهایی قرار میگیرد که از سوی طراحان این بازیها به او القا میشود.
فرد، دچار از خودبیگانگی شده و مانند آنها میاندیشد. برای نوجوانی که در حال بازی است، فرقی نمیکند که دشمن کیست؛ بلکه دشمن همان است که بازی میگوید. در میان انبوه بازیهای رایانهای که اکنون به آسانی در دسترس کودکان قرار میگیرند، بازیهایی وجود دارند که در آن، مسائل اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای مسلمان به ویژه ایران، مورد گستاخی قرار میگیرد. در واقع، ترویج کنندگان تروریسم، این بازیها را میدان مناسبی برای تاخت و تاز عقیدهها و آرای خود در میان کودکان و نوجوانان یافته اند و حقیقت و واقعیتهای موجود را به آسانی وارونه جلوه میدهند.
راه حل این مشکل اساسی که بیشتر نوجوانان و جوانان را هدف قرار داده و در گام بعدی به خانواده و فرهنگ آسیب میرساند چیزی بیش از فیلتر کردن است. خانوادهها به عنوان موثرترین نهاد میبایست از این فضاها مطلعتر باشند. این شکاف نسلی میان فرزندان و والدین که روز به روز بیشتر میشود و به همین خاطر، فشار بر روی ابزارهایی که شناخت و استفاده شان برای نسل گذشته سختتر است، تبدیل به مکانی برای جولان تهاجم فرهنگی میشود. جایی که معمولا پدر و مادرها شناختی نسبت به آن ندارند و نهادهای موثر نیز جز ایجاد موجهایی مثل فیلترینگ که سادهترین راه است برای آن تفکر و برنامهای ارائه نمیدهند.
چندی پیش، پلیس در طرحی به اسم سالمسازی فضای مجازی به برخی عناصر معلوم الحال و البته مشمئز کننده اینستاگرامی یا «شاخهای اینستاگرام» توصیه کرد در پهنای وب نسبت به عملکرد و رفتارشان تجدید نظر کرده و دست از رفتارهای غیر اخلاقی و مروج آسیب اجتماعی خود بردارند. هر چند این رفتار به مسخره شدن حجاب و هنجارهای اجتماعی و حتی عملکرد پلیس منجر شد، اما تا حدودی نشان دهنده دغدغه پلیس بود، دغدغهای که ظاهرا بدون بررسیهای لازم و مطالعه در خصوص آسیبهای اجتماعی و شناخت نسل جدید بود و تنها منجر به پوشش حجاب توسط افرادی شد که به بی اخلاقی، معروف شده بودند و بیم آن میرفت که خود نیز آسیب اجتماعی جدیدی را رغم بزند.
بازیهای رایانهای و شبکههای اجتماعی دو دام نابود کننده نسل آینده
یکی از مهمترین نهادهای مسئول، «صدا و سیما» است که میتواند تلاشهایی برای شناساندن فضای مجازی و کاهش اثرات مخرب شبکههای اجتماعی بر روی ذهن و روان کاربران مختلف انجام دهد. متاسفانه صدا و سیمای ما منحصر به چند نمونه برنامه خاص شده و هیچ نشانی از برنامههایی برای بالا بردن "سواد رسانه ای" افراد جامعه ندارد. برنامههای آموزشی رسانه مذکور، اصولا محدود به آموزش کنکوریها و یا آموزشهایی به سبک " به خانه بر میگردیم" برای خانمهای خانه میشوند.
آسیبهای بازیهای رایانهای
بازیهای رایانه ای، با بهره گیری از تصاویر پرتحرک و صداهای مهیج، دنیایی از هیجان را به این انسانهای تشنه جنب و جوش ارزانی میکنند و همین جذبه و کشش زیاد است که روح و جسم آنان را برده وار، مطیع خود میسازد و به دنیایی از تخیلات میبرد که خود را محور و قهرمان اصلی ماجرا میپندارند. مهمترین ویژگی بازیهای رایانه ای، حالت جنگی غالب آنها و جنگیدن با دشمن برای رسیدن به مرحله بعدی بازی است. استمرار چنین بازی هایی، نوجوان را پرخاش گر و ستیزه جو میسازد و در نتیجه، او تلاش میکند خواسته هایش را با زور و تهاجم به دست آورد.
مجید قادری، مدیر مرکز سرگرمیهای سازنده کانون پرورش فکری میگوید: «خشونت» و «سکس»، مهمترین محرکههایی است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازیهای رایانه ای، به حد افراط از آن استفاده میشود. چهرههای معروف هالیوود که در فرهنگ اسلامی ما ضد ارزش و غیراخلاقی هستند، در این بازیها به صورت قهرمانهای شکست ناپذیر جلوه نمایی میکنند؛ لذا دیده میشود که آسیبهای برآمده از بازیهای رایانه ای، علاوه بر تاثیرات مخرب جسمی و روحی برای خود فرد، جامعه را نیز تحت الشعاع خود قرار میدهند. اشاعه فرهنگ برهنگی و ترویج سکس، از آفتهای مهم بازیهای رایانهای است. نبردهای تن به تن دختران نیمه عریان، رقص و موسیقی غربی و ... در این گونه بازیها تبلیغ شده و متأسفانه بی هیچ گونه دشواری، در فروشگاهها به معرض فروش گذاشته میشود.
برخی از برنامههای رایانه ای، با بازیهای ساده آغاز شده و به تصاویر مستهجن ختم میشوند؛ در برخی از این بازی ها، جایزه پیروزی، ظاهر شدن عکسهای مستهجن بر روی صفحه رایانه افراد است. دنیای مجازی، ولی نزدیک به واقعیت که در بازیهای رایانهای به تصویر کشیده میشود، آن قدر مسحور کننده و جذاب است که مخاطب کودک و نوجوان در معرض تأثیر تمام باورهایی قرار میگیرد که از سوی طراحان این بازیها به او القا میشود.
فرد، دچار از خودبیگانگی شده و مانند آنها میاندیشد. برای نوجوانی که در حال بازی است، فرقی نمیکند که دشمن کیست؛ بلکه دشمن همان است که بازی میگوید. در میان انبوه بازیهای رایانهای که اکنون به آسانی در دسترس کودکان قرار میگیرند، بازیهایی وجود دارند که در آن، مسائل اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای مسلمان به ویژه ایران، مورد گستاخی قرار میگیرد. در واقع، ترویج کنندگان تروریسم، این بازیها را میدان مناسبی برای تاخت و تاز عقیدهها و آرای خود در میان کودکان و نوجوانان یافته اند و حقیقت و واقعیتهای موجود را به آسانی وارونه جلوه میدهند.
راه حل این مشکل اساسی که بیشتر نوجوانان و جوانان را هدف قرار داده و در گام بعدی به خانواده و فرهنگ آسیب میرساند چیزی بیش از فیلتر کردن است. خانوادهها به عنوان موثرترین نهاد میبایست از این فضاها مطلعتر باشند. این شکاف نسلی میان فرزندان و والدین که روز به روز بیشتر میشود و به همین خاطر، فشار بر روی ابزارهایی که شناخت و استفاده شان برای نسل گذشته سختتر است، تبدیل به مکانی برای جولان تهاجم فرهنگی میشود. جایی که معمولا پدر و مادرها شناختی نسبت به آن ندارند و نهادهای موثر نیز جز ایجاد موجهایی مثل فیلترینگ که سادهترین راه است برای آن تفکر و برنامهای ارائه نمیدهند.
چندی پیش، پلیس در طرحی به اسم سالمسازی فضای مجازی به برخی عناصر معلوم الحال و البته مشمئز کننده اینستاگرامی یا «شاخهای اینستاگرام» توصیه کرد در پهنای وب نسبت به عملکرد و رفتارشان تجدید نظر کرده و دست از رفتارهای غیر اخلاقی و مروج آسیب اجتماعی خود بردارند. هر چند این رفتار به مسخره شدن حجاب و هنجارهای اجتماعی و حتی عملکرد پلیس منجر شد، اما تا حدودی نشان دهنده دغدغه پلیس بود، دغدغهای که ظاهرا بدون بررسیهای لازم و مطالعه در خصوص آسیبهای اجتماعی و شناخت نسل جدید بود و تنها منجر به پوشش حجاب توسط افرادی شد که به بی اخلاقی، معروف شده بودند و بیم آن میرفت که خود نیز آسیب اجتماعی جدیدی را رغم بزند.
بازیهای رایانهای و شبکههای اجتماعی دو دام نابود کننده نسل آینده
یکی از مهمترین نهادهای مسئول، «صدا و سیما» است که میتواند تلاشهایی برای شناساندن فضای مجازی و کاهش اثرات مخرب شبکههای اجتماعی بر روی ذهن و روان کاربران مختلف انجام دهد. متاسفانه صدا و سیمای ما منحصر به چند نمونه برنامه خاص شده و هیچ نشانی از برنامههایی برای بالا بردن "سواد رسانه ای" افراد جامعه ندارد. برنامههای آموزشی رسانه مذکور، اصولا محدود به آموزش کنکوریها و یا آموزشهایی به سبک " به خانه بر میگردیم" برای خانمهای خانه میشوند.
اگر از بخشی که در اخبار ۲۰:۳۰ به فضای مجازی اختصاص دارد بگذریم، صدا و سیما طوری برنامه سازی میکند که انگار نه انگار عده زیادی از جوانان و نوجوانان در شبکههای اجتماعی، در حال گذران وقت هستند و قبل از اخبار سراسری، به اخبار و اطلاعات دسترسی دارند. صداوسیما هنوز شیوه گذشته خود را در برنامه سازی دارد و شاید نیازی هم به اذیت کردن خود در عرصه فرهنگی نمیبیند.
علاوه بر آن، کلاسهای سواد رسانهای میتواند به بخشی از برنامه درسی مدارس اضافه شود و البته آن هم نه به شیوه ساده لوحانه که موجب تمسخر دانش آموزان شود و یا آنها را تحریک به پیگیری صفحات کند. کارشناسان مختلف در حوزههایی مثل پزشکی اجتماعی، علوم رسانه و حوزههای وابسته میتوانند در قالب کلاس و همایش، والدین و دانش آموزان را مطلع کنند تا از آسیبهای چنین فضاهایی کاسته شود.
علاوه بر آن، کلاسهای سواد رسانهای میتواند به بخشی از برنامه درسی مدارس اضافه شود و البته آن هم نه به شیوه ساده لوحانه که موجب تمسخر دانش آموزان شود و یا آنها را تحریک به پیگیری صفحات کند. کارشناسان مختلف در حوزههایی مثل پزشکی اجتماعی، علوم رسانه و حوزههای وابسته میتوانند در قالب کلاس و همایش، والدین و دانش آموزان را مطلع کنند تا از آسیبهای چنین فضاهایی کاسته شود.
منبع:دیدارنیوز
خبر های مرتبط