راز بقا در جاده ساوه
هنر هرحکومت، گفتگو و اقناع شهروندان است و اگر شهروندان اقناع نشوند، شیوههای مخالفت شهروندان به شکلهای دیگر تحقیقاً نمود اجتماعی خواهد یافت. پس اگر حکومتی میخواهد جامعه را در مسیر رشد و تعالی قرار دهد، باید حقوق شهروندان از جمله حق " اعتراض" را به رسمیت بشناسد.
رویداد۲۴ دکتر سید علی طباطبایی، استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت : با یکی از تاکسیهای اینترنتی تماس میگیرم. جوانی با پراید سفید به دنبالم میآید، با سنی حدود ۲۵ تا ۳۰ سال، سر صحبت را با او باز میکنم، متاهل است و همراه همسر و دخترش در جاده ساوه زندگی میکند. با غمی پیدا و نهان سخن میگوید و در ادامه با ابراز نارضایتی کامل از زندگیش به بیان خاطرهای میپردازد.
او میگوید شبی در تلویزیون برنامه رازبقا را تماشا میکرده است که درخصوص یک شیر دریایی بوده است که در هنگام شکار دندانهای پیشینش شکسته شده بود. او میگوید: راوی راز بقای تلویزیون نقل میکرده که این شیر دریایی که دندانهای پیشینش شکسته و با چهرهای خونین و مالین به تصویر کشیده شده، به دلیل آنکه دیگر نمیتواند شکار کند و چیزی بخورد، در آخر خواهد مرد.
راننده تاکسی سرویس اینترنتی میگوید: در آن شبی که فیلم راز بقا و چهره مستاصل و خونین شیر دریایی را دیده بود به شدت برای آن شیردریایی دل سوزانده بود و" غمی" برای شیر دریایی نگون بخت در دلش نشسته بود.
وی ادامه میدهد! اکنون من نیز خودم سوژه "رازبقا " شده ام و ادامه میدهد: ماهها است که دندان درد و خون ریزی لثه دارم و نمیتوانم غذا بخورم. چند روز پیش به دندان پزشک مراجعه کردم و دندان پزشک برای معالجه دندانهایم چندین میلیون تقاضا کرده است.
"راننده تاکسی اینترنتی" نگاهش را از اتوبان کردستان بر میدارد و به چهرهام میدوزد و با همان تألمی که در چشمانش و غمی که در لحن کلامش موج میزند، میگوید: الان من مانند همان شیر دریایی شده ام که نمیتوانم به دلیل بی پولی دندان هایم را معالجه کنم و میدانم آخر بر اثر همین درد خواهم مرد.
هم ذات پنداری جوان سالم و کوشای جامعه ما با شیر دریایی دندان شکسته رازبقا، نشانهای وهمانگیزی از آن چیزی است که در جامعه ما رخ مینمایاند، ولی برخی از ما آن را نمیبینیم. مایی که فکر میکنیم اگر با بستن چشمان خود چیزی را نبینیم، آن چیز حتماً وجود ندارد.
پیش نیاز پاسخ مطلوب به موضوعات اجتماعی، پذیرفتن واقعیتهای پنهان و پیدای فضای موجود جامعه است. تمامی آمارهای جامعه شناسانه، جمعیت شناسانه، سیاسی و اقتصادی بیانگر وجود التهابات شدید، در جامعه به ویژه نزد جمعیت جوانِ جویای کار و زندگی با کرامت است.
سرخوردگی اجتماعی از روندهای دموکراتیک، فساد ساختاری، توزیع رانت و احساس ناامیدی از ایجاد تغییرات مطلوب و داشتن زندگی همراه با کرامت موجب گردیده است که مردم دیگر تاب و توان پذیرفتن فشارهای جدید را از دست دهند. این سرخوردگی اجتماعی موجب بروز مخالفتهای گسترده در جامعه در تمامی سطوح طبقات میگردد. هر حاکمیتی که نتواند مخالفهای درون سیستم را با تدبیر، تغییر و پاسخگوئی مطلوب کنترل کند، این مخالفتها به اعتراضات و اعتراضات درصورت عدم پاسخگویی به اغتشاشات و در صورت عدم پاسخگویی، اغتشاشات به شورشهای اجتماعی و در صورت عدم پاسخگویی، شورشهای اجتماعی به جنگ داخلی منتهی خواهد شد و "جنگ داخلی" در قرن بیست و یکم حتماً موجب دخالت خارجی و سازمانهای بین المللی را فراهم خواهد ساخت.
حال اگر این دوست راننده ما، که سرخورده از ساز و کارهای اجتماعی است و مخالفت هایش به جایی نرسیده و گوش شنوائی برای شنیدن نظراتش نیافته به خیابان بیاید و اعتراض خود را بیان کند، مطمئناً نه سمپاد تروریستهای منافق است و نه دل در گرو سلطنت طلبان منقرض راحت طلب دارد.
هنر هرحکومت، گفتگو و اقناع شهروندان است و اگر شهروندان اقناع نشوند، شیوههای مخالفت شهروندان به شکلهای دیگر تحقیقاً نمود اجتماعی خواهد یافت. پس اگر حکومتی میخواهد جامعه را در مسیر رشد و تعالی قرار دهد، باید حقوق شهروندان از جمله حق " اعتراض" را به رسمیت بشناسد و در جهت گفتگو و اقناع شهروندان، صادقانه حرکت کند وگرنه ایجاد "سکوت قبرستانی" هنری برای هیچ حکومتی محسوب نمیگردد.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط