نشنال اینترست:
آمریکا باعث خلق «هیولایی» به نام همکاری ۲۵ ساله ایران و چین شده است
اخیرا اخباری مبنی بر توافق ۲۵ ساله چین و ایران، نگرانیها را در مورد اتحاد قریبالوقوع بین دو رقیب آمریکا افزایش داد. روزنامه نیویورک تایمز، با افشای جزئیات توافق ۲۵ ساله تهران و پکن نوشت که این امر میتواند نفوذ چین در غرب آسیا را گسترش داده و توان اقتصادی ایران را در برابر تحریمهای آمریکا قوت ببخشد.
رویداد۲۴ نشنال اینترست در مقالهای با عنوان «آمریکا باعث خلق هیولایی به نام همکاری ۲۵ ساله ایران و چین شده است» به قلم جول وتنو و فیلیپ ساندرز نوشت: اخیرا اخباری مبنی بر توافق ۲۵ ساله چین و ایران، نگرانیها را در مورد اتحاد قریبالوقوع بین دو رقیب آمریکا افزایش داد. روزنامه نیویورک تایمز، با افشای جزئیات توافق ۲۵ ساله تهران و پکن نوشت که این امر میتواند نفوذ چین در غرب آسیا را گسترش داده و توان اقتصادی ایران را در برابر تحریمهای آمریکا قوت ببخشد. البته این نگرانیها تاحدی بیش از حد به نظر میرسند چرا که هر دو کشور ایران و چین هنوز نسبت به یکدیگر با احتیاط رفتار میکنند. با این وجود، در حالی که تهدید محور چین-ایران همچنان جدی نیست، اما همکاری نزدیکتر دو طرف هنوز هم میتواند منجر به افزایش قدرت نظامی ایران و حضور بیشتر نظامی و اطلاعاتی چینیها در منطقه شود. این چالشها که در توافق نامه گزارش شده به آن اشاره نشده مشکلات بسیاری را طی سالهای آینده به وجود خواهد آورد.
در ادامه این مطلب آمده است: در ژانویه سال ۲۰۱۶، دو کشور توافق کردند که به عنوان بخشی از مشارکت جامع راهبردی جدید خود، توافق نامه همکاری جامع بیست و پنج سالهای را دنبال کنند. اسناد هجده صفحهای اخیر از قرارداد تهران و پکن نشان میدهد که دو طرف در حال امضای توافقی جامع با اندکی جرح و تعدیل هستند. در این توافقنامه پیش بینی شده که دو طرف همکاری را در شش حوزه اصلی بسط دهند. این شش حوزه شامل خرید نفت و گاز طبیعی ایران، سرمایه گذاریهای چین در زیرساختها از جمله کمک به توسعه بندر چابهار و بندرعباس، توسعه فناوریهای نوین مثل ۵ جی و هوش مصنوعی، بانکداری و تجارت، حوزههای دفاعی با تمرکز بر مبارزه با تروریسم و هماهنگی در نهادهای چند جانبه میشود.
دلایل خوبی برای چرایی تمایل چین و ایران به همکاری وجود دارد. اقتصاد دو کشور در واقع مکمل یکدیگر است چرا که چین بزرگترین وارد کننده نفت در جهان و ایران به دنبال خریدارانی است که مایل به نقض تحریمهای آمریکا باشند. ایران همزمان در حوزه زیرساختی از جمله توسعه ریلی و ۵ جی نیازمند نوسازی است و چین این امکان را در اختیارش میگذارد. پکن همچنین ایران را به عنوان پیوندی در امتداد کمربند و ابتکار جاده ابریشم جدید، که سین کیانگ را به خاورمیانه متصل میکند، میبیند. از نظر استراتژیک نیز هر دو کشور از درک مشترک واشنگتن به عنوان یک رقیب و نگرانی در مورد مداخله نظامی ارتش این کشور انگیزه میگیرند. ایران به دنبال سلاح، تخصص و گسترش نفوذ نظامی خود در منطقه و چین هم به دنبال این است که ایران را به یک همکار استراتژیک برای تقابل با آمریکا تبدیل کند.
پیش از این، مخالفت چین با برنامه غنی سازی اورانیوم ایران مشهود بود، اما برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ که محدودیتهایی را برای برنامه هستهای ایران اعمال میکرد با حمایت پکن همراه شد. فقط یک هفته پس از عملی شدن برجام، رئیس جمهور چین به تهران سفر کرد و پیشنویس مشارکت جامع استراتژیک بین دو کشور را امضا کرد. از آن زمان، تهران و پکن روابط مختلفی را در حوزههای مختلف برقرار کردهاند. این روابط شامل مشارکت چین در پروژههای ریلی ایران، خرید نفت این کشور و جلسات مداوم بین مقامات عالی رتبه میشد. روابط نظامی دو طرف نیز که در دهه ۱۹۸۰ هنگامی که چین به بزرگترین تأمین کننده تسلیحات ایران تبدیل شد، آغاز گردید، دوباره رو به افزایش است. در دسامبر سال ۲۰۱۹ ناوهای جنگی چین، ایران و روسیه مانور مشترکی را در دریای عمان برگزار کردند که باعث جلب توجه بسیاری از تحلیلگران شد.
بیشتر بخوانید: زنگ خطر توافق ۲۵ ساله برای هند و آفریقا/ چشمان نگران جهان به ربع قرن همکاری ایران و چین
به نظر میرسد که توافق فوق آغاز همکاریهای آینده ایران و چین باشد. با این وجود، عدم اشاره به جزئیات در توافق نامه خود بیانگر محدودیتهای مشارکت بین دو طرف است. تحلیلگران ایرانی که متن فارسی را مطالعه کردهاند معتقدند که هیچ هدف گذاری دقیقی برای سرمایه گذاری یا تجارت وجود ندارد.
اما هیچ یک از اینها نباید باعث دست کم گرفتن این توافق از سوی آمریکا شود. این توافق با وجود همه ابهاماتاش میتواند فواید عمدهای برای تهران و پکن داشته باشد. به عنوان مثال هم پکن و هم تهران میتوانند از چشم انداز همکاریهای عمیقتر دو جانبه برای ایجاد اهرمی جهت ارتباط با رهبران خارجی دیگر استفاده کنند. توافق ایران و چین همچنین دست آمریکا را در مذاکرات احتمالی آینده میبندد. البته از طرفی همانطور که پکن همکاریهای نظامی با ایران را برای بهبود روابط خود با واشنگتن در دهه ۱۹۹۰ محدود کرد، حالا نیز میتواند با قول اعمال محدودیت در اجرای توافق نامه جدید به نوعی از واشنگتن امتیاز بگیرد.
صرف نظر از آنچه بر روی کاغذ آمده، همکاری چین و ایران میتواند در چندین حوزه مشکلاتی را برای آمریکا کند. اول اینکه، ادامه انتقال نفت به چین برای تهران پول نقدی فراهم میکند که بتواند از زیر بار تحریمهای آمریکا تا حدی خلاصی یابد. دوم بحث سرمایهگذاریهای چین در بنادر استراتژیک ایران است. استقبال تهران از مشارکت چین برای کمک به توسعه چابهار وضعیت هند در این بندر را با شک و تردیدهای جدیای رو به رو میکند و میتواند توانایی دهلی نو برای ایجاد توازن در برابر چین را کاهش دهد. سوم، اگرچه بعید است چین از سرگیری مجدد برنامه تسلیحات هستهای ایران حمایت کند، اما میتواند پس از اتمام محدودیتهای سازمان ملل در ماه اکتبر، به دنبال فروش سلاح به تهران باشد. در این بین آمریکا چارهای ندارد جز آنکه برای محدود کردن همکاریهای چین و ایران از سیاست چماق و هویج استفاده کند.
در ادامه این مطلب آمده است: در ژانویه سال ۲۰۱۶، دو کشور توافق کردند که به عنوان بخشی از مشارکت جامع راهبردی جدید خود، توافق نامه همکاری جامع بیست و پنج سالهای را دنبال کنند. اسناد هجده صفحهای اخیر از قرارداد تهران و پکن نشان میدهد که دو طرف در حال امضای توافقی جامع با اندکی جرح و تعدیل هستند. در این توافقنامه پیش بینی شده که دو طرف همکاری را در شش حوزه اصلی بسط دهند. این شش حوزه شامل خرید نفت و گاز طبیعی ایران، سرمایه گذاریهای چین در زیرساختها از جمله کمک به توسعه بندر چابهار و بندرعباس، توسعه فناوریهای نوین مثل ۵ جی و هوش مصنوعی، بانکداری و تجارت، حوزههای دفاعی با تمرکز بر مبارزه با تروریسم و هماهنگی در نهادهای چند جانبه میشود.
دلایل خوبی برای چرایی تمایل چین و ایران به همکاری وجود دارد. اقتصاد دو کشور در واقع مکمل یکدیگر است چرا که چین بزرگترین وارد کننده نفت در جهان و ایران به دنبال خریدارانی است که مایل به نقض تحریمهای آمریکا باشند. ایران همزمان در حوزه زیرساختی از جمله توسعه ریلی و ۵ جی نیازمند نوسازی است و چین این امکان را در اختیارش میگذارد. پکن همچنین ایران را به عنوان پیوندی در امتداد کمربند و ابتکار جاده ابریشم جدید، که سین کیانگ را به خاورمیانه متصل میکند، میبیند. از نظر استراتژیک نیز هر دو کشور از درک مشترک واشنگتن به عنوان یک رقیب و نگرانی در مورد مداخله نظامی ارتش این کشور انگیزه میگیرند. ایران به دنبال سلاح، تخصص و گسترش نفوذ نظامی خود در منطقه و چین هم به دنبال این است که ایران را به یک همکار استراتژیک برای تقابل با آمریکا تبدیل کند.
پیش از این، مخالفت چین با برنامه غنی سازی اورانیوم ایران مشهود بود، اما برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ که محدودیتهایی را برای برنامه هستهای ایران اعمال میکرد با حمایت پکن همراه شد. فقط یک هفته پس از عملی شدن برجام، رئیس جمهور چین به تهران سفر کرد و پیشنویس مشارکت جامع استراتژیک بین دو کشور را امضا کرد. از آن زمان، تهران و پکن روابط مختلفی را در حوزههای مختلف برقرار کردهاند. این روابط شامل مشارکت چین در پروژههای ریلی ایران، خرید نفت این کشور و جلسات مداوم بین مقامات عالی رتبه میشد. روابط نظامی دو طرف نیز که در دهه ۱۹۸۰ هنگامی که چین به بزرگترین تأمین کننده تسلیحات ایران تبدیل شد، آغاز گردید، دوباره رو به افزایش است. در دسامبر سال ۲۰۱۹ ناوهای جنگی چین، ایران و روسیه مانور مشترکی را در دریای عمان برگزار کردند که باعث جلب توجه بسیاری از تحلیلگران شد.
بیشتر بخوانید: زنگ خطر توافق ۲۵ ساله برای هند و آفریقا/ چشمان نگران جهان به ربع قرن همکاری ایران و چین
به نظر میرسد که توافق فوق آغاز همکاریهای آینده ایران و چین باشد. با این وجود، عدم اشاره به جزئیات در توافق نامه خود بیانگر محدودیتهای مشارکت بین دو طرف است. تحلیلگران ایرانی که متن فارسی را مطالعه کردهاند معتقدند که هیچ هدف گذاری دقیقی برای سرمایه گذاری یا تجارت وجود ندارد.
اما هیچ یک از اینها نباید باعث دست کم گرفتن این توافق از سوی آمریکا شود. این توافق با وجود همه ابهاماتاش میتواند فواید عمدهای برای تهران و پکن داشته باشد. به عنوان مثال هم پکن و هم تهران میتوانند از چشم انداز همکاریهای عمیقتر دو جانبه برای ایجاد اهرمی جهت ارتباط با رهبران خارجی دیگر استفاده کنند. توافق ایران و چین همچنین دست آمریکا را در مذاکرات احتمالی آینده میبندد. البته از طرفی همانطور که پکن همکاریهای نظامی با ایران را برای بهبود روابط خود با واشنگتن در دهه ۱۹۹۰ محدود کرد، حالا نیز میتواند با قول اعمال محدودیت در اجرای توافق نامه جدید به نوعی از واشنگتن امتیاز بگیرد.
صرف نظر از آنچه بر روی کاغذ آمده، همکاری چین و ایران میتواند در چندین حوزه مشکلاتی را برای آمریکا کند. اول اینکه، ادامه انتقال نفت به چین برای تهران پول نقدی فراهم میکند که بتواند از زیر بار تحریمهای آمریکا تا حدی خلاصی یابد. دوم بحث سرمایهگذاریهای چین در بنادر استراتژیک ایران است. استقبال تهران از مشارکت چین برای کمک به توسعه چابهار وضعیت هند در این بندر را با شک و تردیدهای جدیای رو به رو میکند و میتواند توانایی دهلی نو برای ایجاد توازن در برابر چین را کاهش دهد. سوم، اگرچه بعید است چین از سرگیری مجدد برنامه تسلیحات هستهای ایران حمایت کند، اما میتواند پس از اتمام محدودیتهای سازمان ملل در ماه اکتبر، به دنبال فروش سلاح به تهران باشد. در این بین آمریکا چارهای ندارد جز آنکه برای محدود کردن همکاریهای چین و ایران از سیاست چماق و هویج استفاده کند.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط