گفتوگوی صریح مدیر عامل شرکت مخابرات ایران با پیوست/ پولی برای توسعه نداریم
شرکت مخابرات ایران احتمالا برای اولین بار در طول دوران چند دههای خود، زیانده شده است. آن هم ۱۷۶۰ میلیارد تومان.
رویداد۲۴ به گزارش ماهنامه پیوست، این موضوع را مدیرعامل این شرکت میگوید. مجید سطانی که از آذرماه سال گذشته به عنوان هفتمین مدیرعامل این شرکت پس از خصوصیسازی کار خود را آغاز کرده، میگوید. این شرکت با بیش از یکصد هزار نیروی انسانی استخدامی و پیمانکاری، برای تامین هزینههای جاری خود دچار مشکل شده و دیگر نمیتواند به روند فعلی، کار را ادامه دهد. سلطانی که مدرک کارشناسی الکترونیک از دانشگاه علم و صنعت دارد، پیش از این مدیرعامل هلدینگ شرکتهای ICT بنیاد تعاون ناجا و مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات ناجا بوده است.
او در شرایطی مدیرعامل مخابرات شده است که موج جدیدی از اختلافات شرکت مخابرات ایران و وزارت ارتباطات بر سر تعرفههای خدمات این شرکت، آغاز شده و به صورت رسانهای ادامه یافته است.
بیشتر بخوانید: چالشهای اقتصاد مخابرات در سال ۱۴۰۰
مشروح گفتوگوی پیوست با مدیرعامل شرکت مخابرات ایران را در ادامه میخوانید.
مهمترین چالش شما در شرکت مخابرات ایران چیست؟
مخابرات شرکت بزرگ، قدیمی و گسترده با ماموریتهای سنگین و زیادی است. چالش خاصی نداریم. شرکت بزرگی است که باید همواره راهبردها و اموراتش را بررسی کرد و پیش برد. باید همواره راهبردهای مثبتی که در گذشته ترسیم شدهاند را پیش برد و چنانچه راهبردها نیاز به بازنگری دارند آنها را به سرانجام برسانیم و برنام عملیاتی برایشان طراحی کنیم تا شرکت بتواند به عنوان یک شرکت پیشرو به کار خودش ادامه بدهد.
پس از خصوصیسازی مخابرات شما از جمله مدیران عاملی هستید که از طیف سهامداران عمده مخابرات آمدهاید. این نزدیکی چقدر برای شما در انجام امورات شرکت اثرگذار بوده است؟
به نظرم تفاوتی در عملکردها وجود ندارد؛ چون به هر حال دولت هم در این شرکت سهامدار است؛ ۲۰ درصد سهام مستقیم و ۲۰ درصد هم کنترل عملیاتی سهام عدالت را در اختیار دارد. ۹ درصد سهام هم که در بورس است و ۵۰ درصد به اضافه یک سهم در اختیار سهامداران بزرگ است؛ بنابراین اختلاف سهام بسیار کوچک است. به همین دلیل معتقدم نزدیکی مدیر عامل به هرکدام این این دو قطب تفاوت چندانی ندارد و در نهایت همه سهامداران در مجامع شرکت و با همفکری هم سیاستها و راهبردهای پیش رو را ترسیم میکنند. این تقسیمبندی را خیلی قبول ندارم و قائل به آن نیستم.
شاید شما قائل به این تقسیمبندی نباشید؛ اما در عمل همواره بین دولت و مخابرات تضاد وجود داشته است. این تضاد را چطور تعریف میکنید؟
به نظرم تضادی وجود ندارد. بگذارید این مساله را ریشه ایتر باز کنم. میدانید که مخابرات یک مجموعه دولتی بود که حدود ۱۲ سال پیش بر اساس سیاستهای کلی نظام در اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصیسازی با ضوابط و قوانین مشخصی به شرکت خصوصی تبدیل شد. یک مشکل کلی در بحث خصوصیسازی داریم- که منحصر به مخابرات هم نیست- معمولا در این مقوله یا دچار افراطیم یا تفریط.
اگر به سیاستهای قبل و بعد خصوصیسازی همانطور که در سایر کشورها تجربه شده و بهطور واقعی کاهش تصدیگری دولت را به همراه داشته، توجه کنیم واقعا اهداف کلی خصوصیسازی محقق میشوند. نوع نگاه حاکمیتها به بخش خصوصی متفاوت است. نگاه سایر کشورها حمایتی است بهطوریکه زمینه رقابت بخش خصوصی در داخل و خرج را به دنبال دارد که در نهایت، موجب بزرگ شدن شرکتها و فعالیت گسترده آنها میشود.
شرکت مخابرات به دلایلی که ناشی از عدم موافقت برخی از مدیران نسبت به نحوه واگذاری آن بوده، از همان ابتدا با چالشهایی مواجه شد. اگر منطقی به موضوع نگاه کنیم که در این روند بنگاهی دولتی به خصوصی تبدیل شده- بنگاهی که تعداد زیادی پرسنل شاغل دارد، باید بتوانند ماموریتهایش را به خوبی انجام و زیرساختهای کشور را توسعه دهد و در همین حین به مردم خدمات دهد- ضرورت حمایت حاکمیت از آن را درک میکنیم. هر چقدر این حمایت بیشتر باشد مشکلات کمتر میشود.
شما مساله را به عدم خواست برخی از افراد تقلیل میدهید در حالیکه اخیرا بیانیه شدیداللحنی صادر کردید و آقای وزیر هم پاسخ داد. به نظرتان این نوع رابطه منطقی و خالی از چالش است؟
به نظرم این امر هم از جایگاه سیاستگذاری قابل درک است. جناب وزیر به عنوان یک سیاستگذار، مسائلی را مطرح میکنند و اختلافی نیست و ما بالاخره مجری این سیاستها هستیم.
اگر از این منظر نگاه کنیم، سیاستگذار به شما اجازه افزایش تعرفها را نمیدهد و شما آن را قبول ندارید.
ما که هنوز تعرفهها را افزایش ندادهایم؛ اما به هرحال فرآیند اینگونه نیست که هرچه سیاستگذار گفت را بپذیریم و چیزی نگوییم. ما نظراتی داریم؛ مثلا اینکه ثابت نگه داشتن تعرفه مخابرات از ۱۲ سال گذشته تا امروز- در حالیکه هزینهها هر روز افزایش مییابند- درست نیست. ما میتوانیم در این باره اظهار نظرکنیم.
الان توازنی بین هزینهها و درآمدهایمان نداریم و ادامه این مسیر هر بنگاه اقتصادی را با مشکل مواجه کرده و به زمین میزند. ما این حق را داریم که این چالش را اعلام کنیم و معتقدم حتی وزیر محترم هم نسبت به حرف زدن ما و نامه نوشتنمان مشکلی ندارند.
سهامدارن مخابرات عموما نزدیکی و قرابت زیادی با سطوح بالای حاکمیت دارند. چطور است که نمیتوانند این چالشها را در همان سطوح و بدون رسیدن به سطح عمومی حل کنند؟
ما در شرکت مخابرات در بخش لایه اجرا قرار داریم و به نظرم چرایی این سئوال را باید از همان سهامداران بپرسید یا مجموعه دولت باید آن را پاسخ بدهد. ما در بخش مخابرات مجری سیاستها هستیم و تا به حال هم هرآنچه را که در قالب این سیاستگذاریها و مقررات اعلام شده- حتی اگر به ضررمان بوده- انجام دادهایم. با این وجود ما باید حرفهای خودمان را بزنیم و بگوییم که شرکت مخابرات در شرایط ثابت ماندن درآمدها و افزایش هزینههای ناشی از تورم به عدم توازن رسیده که برای کشور مفید نیست. ما باید خدماتی به مردم بدهیم که نیازمند توسعه دائمی زیرساختها، بهروزرسانی و گستردگی است. وقتی این اتفاق نیفتد؛ مردم متضرر میشوند.
سیاستگذار معتقد است ما شرکت را واگذار کردهایم؛ اما سهامداران مخابرات بیشتر از آنکه به سودآفرینی شرکت فکر کنند تمایل به بیرون بردن منافع از شرکت مخابرات دارند. با این تفسیر موافقید؟
اول این نکته را اصلاح کنم که با اعداد و ارقام میتوان مشخص کرد منافع شرکت مخابرات در این ۱۲ سال کجا رفته و بیشتر به چه کسی رسیده است، دولت یا سهامداران؟ ما در چندین موضوع به نهادهای دولتی هزینه پرداخت میکنیم. یک بخش، حق پروانهای است که سازمان تنظیم مقررات از مخابرات اخذ میکند که در حوزه همراه ۳۱.۵ درصد درآمد است (۳ درصد آن به USO اختصاص داده شده است) از بخش ثابت در حوزه دیتا و پیام صوتی به ترتیب ۵ و ۸ درصد از کل درآمد را اخذ میکنند.
بخش دیگر مالیاتی است که بر اساس صورتهای مالی انجام میشود و بخش دیگر هم هزینهای است که به شرکت زیرساخت بابت ارتباطات بین استانی و خدماتی که میگیریم، پرداخت میکنیم. به اینها هزینه فرکانس و نامبرینگ را هم اضافه کنید. اینها درآمدی است که دولت از بنگاه واگذارکرده خود کسب میکند و قابل توجه است. نسبت این درآمد به درآمد سهامداران ۶ برابر بیشتر است.
اینکه میگویند سهامداران برای توسعه شرکت سرمایهگذاری نمیکنند هم به نظرم دقیق نیست. باید بپرسیم ۱۲ سال پیش که خصوصیسازی مخابرات صورت گرفت آیا وسعت شبکه همراه به نسبت امروز بود؟ ما چند نسل ارتقای تکنولوژی در شبکه همراه داشتهایم. این افزایشها را در تعداد سایتها، توسعه کیفی شبکه و گستردگی مناطق جغرافیایی و… داشتهایم.
اما شبکه تلفن ثابت دچار مشکل جدی است. در ۱۲ سال گذشته کمترین سرمایهگذاری در شبکه ثابت صورت نگرفته است.
این را قبول نداریم. اعداد و ارقام در این باره هم روشن هستند. وقتی مخابرات واگذار شد کل سوییچهای نصب شده اینترنت پرسرعت کمتر از ۱۰۰ هزار مورد بود؛ در حالیکه امروز بیش از ۸ میلیون پورت اینترنت پرسرعت نصب کردهایم.
حدود ۱.۵ میلیون پورت در حوزه FTTH ایجاد شده و همچنین سرمایهگذاری در حوزه VDSL اتفاق افتاده است. تعهد مخابرات در زمینه ۱۰ تا ۱۵ هزار دفتر اینترنت روستایی هم انجام شده است. ضمن اینکه از زمان واگذاری تا بهحال به طور متوسط سالانه ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار مشتری جدید در تلفن ثابت داشتهایم که امروز به رقم بالای ۳۲ میلیون مشترک رسیدهایم. این تعداد به تناسب درآمدها و سرمایهگذاریها، قابل قبول است.
در پروانه اولیه شرکت مخابرات، ذکر شده بود اپراتور حق دارد اگر به سیاستی اعتراض داشت، آن را اعلام کند. متاسفانه در الحاقیه پروانه، این بند حذف شد. این حق مخابرات است که نسبت به سیاستهایی که آنها را مفید نمیداند، اعتراض کند.
مدیرعامل شرکت مخابرات ایران میگوید ماهانه ۷۵ درصد درآمد این شرکت، صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان میشود.
پیشنهاد مشخص شما برای تغییر تعرفهها چیست؟
قبل از دوره مسئولیت من، پیشنهادهای مخابرات به صورت کتبی به سازمان تنظیم مقررات اعلام شده و بر روی آن کارشناسی صورت گرفته که البته ابهاماتی هم درباره آن داشته اند. پیشنهاد ما بر اساس هزینه تمام شده و صورتهای مالی بوده است. سازمان تنظیم، قائل به اینکه در بخش ارتباطات ثابت (تلفن ثابت) شرکت سود باشد، نیست. در همین حد که بتواند هزینههایش را جبران کند، کافی میداند. دوستان ما در مخابرات هم اعلام کردند که مشکلی نیست و ما تلاش میکنیم از سایر بخشها سود مورد نظر را تامین کنیم.
در بخش صوت، پیشنهادات مختلفی با فرمولهای مختلف ارائه شده است. یکی فرمول «فلت» است. معمولا در دنیا اینها را نه بر اساس کارکرد بلکه با نرخ ثابت و شرح وظایف اعمال میکنند. فرمول دیگری که به سازمان تنظیم و شورای رقابت ارائه شده و روی کلیات آن توافق دارند هم این است یک کف ثابت به اضافه کارکردی که از آن کف ثابت بیشتر میشود.
روی این پیشنهادات از سال گذشته کارشناسی شده و مدیران سازمان تنظیم و شورای رقابت هم روی این فرمولها توافق نظر دارند منتها اجرایی نشده است. کلیات واستدلالها را پذیرفته اند؛ اما روی اعداد هنوز توافق نشده است.
عدد مورد نظر شما چقدر بوده؟
بر اساس صورتهای مالی، هزینه تمام شده برای هر خط تلفن تا پایان سال ۹۹ ماهیانه حدود ۲۱ هزار تومان بوده است. این عدد کارشناسی شده؛ اما سازمان تنظیم نظراتی دارد که هنوز نهایی نشده است.
فکر نمیکنید اگر هزینه خانوارها از این بایت بالا برود ممکن است خطوط ثابت را جمع کنند و ضریب نفود شما کاهش پیدا کند؟
بله امکانش وجود دارد؛ ولی درصد زیادی نخواهد بود. این افزایش پیشبینی شده برای روستاها، شهرها و کلانشهرها متفاوت است، چون کارکرد متفاوتی دارند. قطعا سازمان تنظیم هم بر این امر تاکید میکند. اعداد و ارقامی که مخابرات میگوید به تناسب نرخ تورم اصلا قابل توجه نیست. اگر فرض کنید این عدد ۵ هزارتومان به سبد خانوار روستایی اضافه کند به نسبت افزایش سایر اقلام مصرفی، عدد زیادی است؟ ممکن است زیاد نباشد، اما شاید به تناسب خدماتی که میگیرد منطقی و توجیهپذیر نباشد. کیفیت خدمات شرکت مخابرات آنچنان افت کرده که گاهی اصلا قابل استفاده نیست.
سئوال این است که کیفیت حاصل چیست؟ کیفیت حاصل بازسازی، نوسازی و نگهداری خوب است. وقتی شرکت مخابرات بابت نوسازی شبکه کابلی چه در شهرها و چه در روستاها توانی ندارد- نه اینکه نخواهد یا مشکلات را نداند بلکه پولی ندارد که آن در این زمینه هزینه کند- چه اتفاقی میافتد؟ برای مثال سوییچ شهرک اکباتان تهران قدیمی است و باید عوض شود. وقتی ما میگوییم درآمد، منظورمان پولیست که باید صرف نوسازی خدمات شود. اگر این اتفاق بیفتد قطعا کیفیت خدمات افزایش مییابد.
میتوان گفت خدمات نوسازی ما با افزایش هزینهها بعد از خصوصیسازی و عدم توانایی تدریجی برای خرید تجهیزات، کند شده است. این موضوع به مرور خود را نشان داده است. اگر نتوانیم نوسازی کنیم، این مسائل به وجود میآید که طبعا در همه بخشها یکسان نیست. مثلا ما بر اساس تواناییای که داشتیم فیبرنوری را تا منازل بردهایم. کافوهای مسی را جمع کرده و آنها را به کافوهای نوری تبدیل کردهایم و جاهایی که این اقدامات انجام شده، هیچ مشکلی از بابت سرعت، نویز و… نداریم.
یکی از شکلهای درآمدزایی مخابرات همکاری با شرکتهای FCP است که البته از وقتی PAPها آمدند با مخابرات مشکل دارند. چرا همکاری بین مخابرات و این شرکتها شکل نگرفته است؟
این همکاری شکل گرفته؛ اما آن شدت و سرعت لازم را به دلایل مختلف که از گذشته وجود داشته، نیافته است. ما در چند ماهی که آمدهایم موضوع همافزایی و همکاری با شرکتهای FCP را در دستور کار داریم. سعی میکنیم مشکلاتشان را حل کنیم و قراردادهایی که مسکوت ماندهاند را به جریان بیاندازیم و اگر لازم است آنها را بازنگری کنیم. در حال حاضر ۷ شرکت این قراردادها را امضا کردهاند.
ما قائل به این نیستیم که شرکت مخابرات باید به همه مشترکین خدمات بدهد، بلکه معتقدیم سایر شرکتها هم باید بیایند و در این فرآیند نقشی برعهده بگیرند و کارکنند. این همافزایی میتواند درآمدزایی، رضایتمندی و کیفیت را بالا ببرد.
اما شرکتهای FCP همچنان میگویند مخابرات همکاری نمیکند.
این قراردادها هنوز بین شرکتها فراگیر نشده و اجرا نشده است. قراردادها به کنترلهای فنی آیتی و تنظیمات و… نیاز دارند که برای چند شرکتی که اول آمده بودند انجام شده و امیدواریم به زودی در همهجا اجرایی شود. شرکت مخابرات نه تنها از شرکتهای FCP بلکه از حضور سایر شرکتها که همکاری با آنها منجر به افزایش درآمد و رضایتمندی مشترکین شود، استقبال میکند و هیچ گاردی در برابر آنها نداریم. طبعا کسبوکار همه باید بچرخد و این مهم است که سیاستگذاران به همه بازیگران این عرصه توجه کنند.
با این وجود نامههای اخیر مخابرات درباره رانژه خطوط (آمادهسازی خطوط تلفن ثابت برای ارایه اینترنت) و تامین برق عملا هم مصوبه کمسیون را نقض کرده و هم شرکتهای FCP را دچار مشکل کرده است.
ببینید مصوبه سازمان تنظیم، مصوب چه سالی است؟ سازمان تنطیم مقررات که آن بالا نشسته و سیاستها را پیریزی میکند، میداند که الان چقدر اختلاف قیمت بین سیم مسی و تعرفه رانژه وجود دارد. الان میانگین متراژ سیمی که در MDFها استفاده میکنیم ۳۰ تا ۴۰ متر است. اخیرا جلسهای با شرکتهای FCP داشتیم و روی قیمت به توافقی رسیدیم. به طور متوسط ۷۴ هزار ۵۰۰ تومان هزینه رانژهکشی و ۴۰ هزارتومان هزینه جمعآوری است؛ اما در مصوبه سال ۹۵ مبلغ ۱۲ هزار تومان برای این کار تعیین شده.
یکی از نگرانیهای شرکتهای FCP این است که مخابرات این هزینه را از مشترکان خودش نگیرد که این امر توازن بازار را به هم میزند.
نه اینطور نیست. صحبتهایی شده و هماهنگیهایی با سازمان تنظیم شده است. به هر حال کار باید انجام شود، چون مردم به خدمات احتیاج دارند. چه مخابرات چه شرکتهای FCP در نهایت باید این کار را انجام دهند، اما بابت این کار نباید متضرر شوند.
شما میگویید مشکلی نیست و هماهنگی شده، اما در عمل این همکاری خروجی ندارد و دولت و رگولاتوری هم آن را نمیپذیرند. به نظرتان چرا این اتفاق نمیافتد؟
راستش این سئوال خود ما هم هست که چرا؟! ما در ماههای اخیر با افزایش قیمتهای مختلفی مواجه بودهایم. اگر شما به نانوایی بروید و یک مرتبه قیمت بیشتری نسبت به روز قبل بگوید، شما چه میکنید؟ در نهایت باید آن مبلغ را پرداخت کنید. همین اتفاق درباره سیم رانژه هم افتاده است و نیازی به استدلال ندارد. همه دوستان ما در سازمان تنظیم مقررات، مخابراتی هستند و تجربه زیادی دارند و میدانند چه خبر است. میگویند برق را از شرکت برق ۱۰ هزار تومان بخرید و به FCPها ۳ هزارتومان بفروشید! این چه منطقی دارد؟
به نظر میآید همه این اتفاقات و چالشها از جمله توقف یا کند شدن روند سرمایهگذاریها در مخابرات از همان عدم توافق و تفاهم بین سهامداران ناشی میشود. اینطور نیست؟
سرمایه گذاری صورت گرفته؛ اما این سرمایهگذاریها متناسب با آن چه نیاز بوده، که انجام نشده است. این موضوع مهمی است. شرکت مخابرات متناسب با درآمدی که به دست آورده در دو بخش سیار و ثابت، سرمایهگذاری کرده است.
وقتی هزینه نیروهای انسانی ما در این ۱۲ سال به گونهای رشد کرده که ۷۵ درصد هزینههای مخابرات را شامل میشود و در مقابل درآمدهای ما افزایش نداشته، چگونه میتوانیم به بخش سرمایهگذاری و توسعه بپردازیم؟
وقتی درباره سرمایهگذاری صحبت میشود، شما کل ثابت و سیار را با هم میبینید؛ اما زمانی که به تعرفهها و درآمد میرسد، سیار را از ثابت جدا میکنید. الان مشکل اصلی در بخش ثابت است.
در بخش ثابت، الان شبکه مخابرات ایران در دورترین روستاهای کشور حضور دارد که این براساس سرمایهگذاریهای سالهای اخیر بوده که در برخی از موارد با خرید و نوسازی تجهیزات هم همراه بودهاند. پس اینطور نیست که بگوییم سرمایهگذاریها متوقف شدهاند. میتوانیم این را تایید کنیم که نیاز به سرمایهگذاری بسیار بالاست.
درآمد شرکت باید به گونهای باشد که بخشی از آن را برای سرمایهگذاری توسعهای کنار بگذارد. در بسیاری از شبکههای اپراتوری دنیا سالانه ۱۶ درصد برای سرمایهگذاری کنار میگذارند؛ چون آنها میدانند بخش فناوری اطلاعات به سرعت رشد میکند و اگر سرمایهگذاری سالیانه صورت نگیرد، قطعا به مشکل بر میخورد؛ اما درآمد و هزینههای ما باید به گونهای متناسب باشند که بتوانیم این ۱۶ درصد را کنار بگذاریم.
وقتی هزینه نیروهای انسانی ما در این ۱۲ سال به گونهای رشد کرده که ۷۵ درصد هزینههای مخابرات را شامل میشود و در مقابل درآمدهای ما افزایش نداشته، چگونه میتوانیم به بخش سرمایهگذاری و توسعه بپردازیم؟ ما به طور مستقیم ۱۳ هزار نیروی انسانی در لایههای ستادی با میانگین ۲۸ سال سابقه داریم. حدود ۳۵ هزار نفر نیروی پیمانکاری و ۵۰ هزار نفر بازنشسته هم داریم. میانگین هزینهای که برای هر نفر حدود ۲۰ میلیون تومان در ماه است.
در همین زمینه هم البته یکسری مطالبات بازنشستهها وجود دارد که پرداخت نشده. برای این مطالبات چه فکری کردهاید؟
قبل از حضور من در مجموعه، صورتجلسهای با بازنشستهها امضا شده بود که بر اساس آن باید مطالبات آنها طی ۵ سال پرداخت شود که اولین قسط آن هم در سال ۹۹ پرداخت شد؛ البته بازنشستهها نظرشان این بود که روند پرداخت، سرعت بگیرد. ما تلاش کردیم این کار را انجام دهیم که اسفندماه هم یک پرداخت داشتیم.
از آنجا که بخشی از مطالبات ما اشخاص حقیقی و حقوقی وصول نشده، در سال ۱۴۰۰ هیات مدیره مصوبهای داشت که براساس آن همه مناطق برای وصول این مطالبات تلاش و اقدام کنند تا بخشی از آنها به واریز مطالبات بازنشستهها اختصاص پیدا کند. در آخرین جلسه هم مقرر شد مطالبات بازنشستهها را در بدترین شرایط تا آبانماه تسویه کنیم. این موضوع برنامه اجرایی دارد و تلاشمان این است که زمان وصول مطالبات را کاهش دهیم.
آقای وزیر از تلاش برای انتزاع داک و فیبرنوری از شرکت مخابرات خبر دادهاند. نظرتان درباره این موضوع چیست؟
ما هنوز جزییات آن را نمیدانیم. این موضوعی حقوقی است چرا که از زمان واگذاری با همین زیرساخت بوده است و نمیتوان آن را جدا کرد.
الان بخش ثابت سود عملیاتی دارد؟
در سال ۹۹ نه. براساس صورتهای مالی که روی کدال منتشر کردهایم شرکت اصلی ۱۷۶۰ میلیارد تومان زیان داشته است که اولین سال زیاندهی در مخابرات است.
در نهایت چقدر به همراهی دولت بعدی امید دارید؟
ما مطمئنیم که دولت محترم راضی به اتفات بد برای مردم نیستند. هرچه زودتر این مشکلات حل شود چرخ زودتر به حرکت درمیآید. بنا بر اعلام دبیر سندیکای ICT، شرکتهای تولیدی داخلی با حدود ۲۵ درصد ظرفیت ما کار میکنند. این نشان میدهد مشکلاتی هست که مانع تولید و حرکت است. اگر این موانع برطرف شود حتما چرخ تولید و توسعه به حرکت در میآید و زیرساختها هم توسعه مییابد.
ما برای سال ۱۴۰۰ منتظر تایید تعرفهها نماندهایم. هرچند امیدواریم و مدام پیگیری میکنیم که تصمیمات به زودی نهایی و اعلام شوند. یک خبر خوب این است که در هیات مدیره تصمیم به سرمایه گذاری ۴ هزار و ۵۰۰ میلیاردی گرفتهایم و مقدمات و مصوبات آن تهیه شده است و تمام طرحهای ما برای توسعه ۲ میلیون پورت استانی با همه جزییات و طرحهای آماده شده و پیشزمینه اجرایی آنها هم به استانها ابلاغ شده است. اگر وزارتخانه و مخصوصا سازمان تنظیم کمک کنند تا شرکت مخابرات به دور طبیعی خودش برگرد همه بازیگران این عرصه از مردم تا شرکتهای دخیل، منفعت میبرند.
او در شرایطی مدیرعامل مخابرات شده است که موج جدیدی از اختلافات شرکت مخابرات ایران و وزارت ارتباطات بر سر تعرفههای خدمات این شرکت، آغاز شده و به صورت رسانهای ادامه یافته است.
بیشتر بخوانید: چالشهای اقتصاد مخابرات در سال ۱۴۰۰
مشروح گفتوگوی پیوست با مدیرعامل شرکت مخابرات ایران را در ادامه میخوانید.
مهمترین چالش شما در شرکت مخابرات ایران چیست؟
مخابرات شرکت بزرگ، قدیمی و گسترده با ماموریتهای سنگین و زیادی است. چالش خاصی نداریم. شرکت بزرگی است که باید همواره راهبردها و اموراتش را بررسی کرد و پیش برد. باید همواره راهبردهای مثبتی که در گذشته ترسیم شدهاند را پیش برد و چنانچه راهبردها نیاز به بازنگری دارند آنها را به سرانجام برسانیم و برنام عملیاتی برایشان طراحی کنیم تا شرکت بتواند به عنوان یک شرکت پیشرو به کار خودش ادامه بدهد.
پس از خصوصیسازی مخابرات شما از جمله مدیران عاملی هستید که از طیف سهامداران عمده مخابرات آمدهاید. این نزدیکی چقدر برای شما در انجام امورات شرکت اثرگذار بوده است؟
به نظرم تفاوتی در عملکردها وجود ندارد؛ چون به هر حال دولت هم در این شرکت سهامدار است؛ ۲۰ درصد سهام مستقیم و ۲۰ درصد هم کنترل عملیاتی سهام عدالت را در اختیار دارد. ۹ درصد سهام هم که در بورس است و ۵۰ درصد به اضافه یک سهم در اختیار سهامداران بزرگ است؛ بنابراین اختلاف سهام بسیار کوچک است. به همین دلیل معتقدم نزدیکی مدیر عامل به هرکدام این این دو قطب تفاوت چندانی ندارد و در نهایت همه سهامداران در مجامع شرکت و با همفکری هم سیاستها و راهبردهای پیش رو را ترسیم میکنند. این تقسیمبندی را خیلی قبول ندارم و قائل به آن نیستم.
شاید شما قائل به این تقسیمبندی نباشید؛ اما در عمل همواره بین دولت و مخابرات تضاد وجود داشته است. این تضاد را چطور تعریف میکنید؟
به نظرم تضادی وجود ندارد. بگذارید این مساله را ریشه ایتر باز کنم. میدانید که مخابرات یک مجموعه دولتی بود که حدود ۱۲ سال پیش بر اساس سیاستهای کلی نظام در اصل ۴۴ قانون اساسی و خصوصیسازی با ضوابط و قوانین مشخصی به شرکت خصوصی تبدیل شد. یک مشکل کلی در بحث خصوصیسازی داریم- که منحصر به مخابرات هم نیست- معمولا در این مقوله یا دچار افراطیم یا تفریط.
اگر به سیاستهای قبل و بعد خصوصیسازی همانطور که در سایر کشورها تجربه شده و بهطور واقعی کاهش تصدیگری دولت را به همراه داشته، توجه کنیم واقعا اهداف کلی خصوصیسازی محقق میشوند. نوع نگاه حاکمیتها به بخش خصوصی متفاوت است. نگاه سایر کشورها حمایتی است بهطوریکه زمینه رقابت بخش خصوصی در داخل و خرج را به دنبال دارد که در نهایت، موجب بزرگ شدن شرکتها و فعالیت گسترده آنها میشود.
شرکت مخابرات به دلایلی که ناشی از عدم موافقت برخی از مدیران نسبت به نحوه واگذاری آن بوده، از همان ابتدا با چالشهایی مواجه شد. اگر منطقی به موضوع نگاه کنیم که در این روند بنگاهی دولتی به خصوصی تبدیل شده- بنگاهی که تعداد زیادی پرسنل شاغل دارد، باید بتوانند ماموریتهایش را به خوبی انجام و زیرساختهای کشور را توسعه دهد و در همین حین به مردم خدمات دهد- ضرورت حمایت حاکمیت از آن را درک میکنیم. هر چقدر این حمایت بیشتر باشد مشکلات کمتر میشود.
شما مساله را به عدم خواست برخی از افراد تقلیل میدهید در حالیکه اخیرا بیانیه شدیداللحنی صادر کردید و آقای وزیر هم پاسخ داد. به نظرتان این نوع رابطه منطقی و خالی از چالش است؟
به نظرم این امر هم از جایگاه سیاستگذاری قابل درک است. جناب وزیر به عنوان یک سیاستگذار، مسائلی را مطرح میکنند و اختلافی نیست و ما بالاخره مجری این سیاستها هستیم.
اگر از این منظر نگاه کنیم، سیاستگذار به شما اجازه افزایش تعرفها را نمیدهد و شما آن را قبول ندارید.
ما که هنوز تعرفهها را افزایش ندادهایم؛ اما به هرحال فرآیند اینگونه نیست که هرچه سیاستگذار گفت را بپذیریم و چیزی نگوییم. ما نظراتی داریم؛ مثلا اینکه ثابت نگه داشتن تعرفه مخابرات از ۱۲ سال گذشته تا امروز- در حالیکه هزینهها هر روز افزایش مییابند- درست نیست. ما میتوانیم در این باره اظهار نظرکنیم.
الان توازنی بین هزینهها و درآمدهایمان نداریم و ادامه این مسیر هر بنگاه اقتصادی را با مشکل مواجه کرده و به زمین میزند. ما این حق را داریم که این چالش را اعلام کنیم و معتقدم حتی وزیر محترم هم نسبت به حرف زدن ما و نامه نوشتنمان مشکلی ندارند.
سهامدارن مخابرات عموما نزدیکی و قرابت زیادی با سطوح بالای حاکمیت دارند. چطور است که نمیتوانند این چالشها را در همان سطوح و بدون رسیدن به سطح عمومی حل کنند؟
ما در شرکت مخابرات در بخش لایه اجرا قرار داریم و به نظرم چرایی این سئوال را باید از همان سهامداران بپرسید یا مجموعه دولت باید آن را پاسخ بدهد. ما در بخش مخابرات مجری سیاستها هستیم و تا به حال هم هرآنچه را که در قالب این سیاستگذاریها و مقررات اعلام شده- حتی اگر به ضررمان بوده- انجام دادهایم. با این وجود ما باید حرفهای خودمان را بزنیم و بگوییم که شرکت مخابرات در شرایط ثابت ماندن درآمدها و افزایش هزینههای ناشی از تورم به عدم توازن رسیده که برای کشور مفید نیست. ما باید خدماتی به مردم بدهیم که نیازمند توسعه دائمی زیرساختها، بهروزرسانی و گستردگی است. وقتی این اتفاق نیفتد؛ مردم متضرر میشوند.
سیاستگذار معتقد است ما شرکت را واگذار کردهایم؛ اما سهامداران مخابرات بیشتر از آنکه به سودآفرینی شرکت فکر کنند تمایل به بیرون بردن منافع از شرکت مخابرات دارند. با این تفسیر موافقید؟
اول این نکته را اصلاح کنم که با اعداد و ارقام میتوان مشخص کرد منافع شرکت مخابرات در این ۱۲ سال کجا رفته و بیشتر به چه کسی رسیده است، دولت یا سهامداران؟ ما در چندین موضوع به نهادهای دولتی هزینه پرداخت میکنیم. یک بخش، حق پروانهای است که سازمان تنظیم مقررات از مخابرات اخذ میکند که در حوزه همراه ۳۱.۵ درصد درآمد است (۳ درصد آن به USO اختصاص داده شده است) از بخش ثابت در حوزه دیتا و پیام صوتی به ترتیب ۵ و ۸ درصد از کل درآمد را اخذ میکنند.
بخش دیگر مالیاتی است که بر اساس صورتهای مالی انجام میشود و بخش دیگر هم هزینهای است که به شرکت زیرساخت بابت ارتباطات بین استانی و خدماتی که میگیریم، پرداخت میکنیم. به اینها هزینه فرکانس و نامبرینگ را هم اضافه کنید. اینها درآمدی است که دولت از بنگاه واگذارکرده خود کسب میکند و قابل توجه است. نسبت این درآمد به درآمد سهامداران ۶ برابر بیشتر است.
اینکه میگویند سهامداران برای توسعه شرکت سرمایهگذاری نمیکنند هم به نظرم دقیق نیست. باید بپرسیم ۱۲ سال پیش که خصوصیسازی مخابرات صورت گرفت آیا وسعت شبکه همراه به نسبت امروز بود؟ ما چند نسل ارتقای تکنولوژی در شبکه همراه داشتهایم. این افزایشها را در تعداد سایتها، توسعه کیفی شبکه و گستردگی مناطق جغرافیایی و… داشتهایم.
اما شبکه تلفن ثابت دچار مشکل جدی است. در ۱۲ سال گذشته کمترین سرمایهگذاری در شبکه ثابت صورت نگرفته است.
این را قبول نداریم. اعداد و ارقام در این باره هم روشن هستند. وقتی مخابرات واگذار شد کل سوییچهای نصب شده اینترنت پرسرعت کمتر از ۱۰۰ هزار مورد بود؛ در حالیکه امروز بیش از ۸ میلیون پورت اینترنت پرسرعت نصب کردهایم.
حدود ۱.۵ میلیون پورت در حوزه FTTH ایجاد شده و همچنین سرمایهگذاری در حوزه VDSL اتفاق افتاده است. تعهد مخابرات در زمینه ۱۰ تا ۱۵ هزار دفتر اینترنت روستایی هم انجام شده است. ضمن اینکه از زمان واگذاری تا بهحال به طور متوسط سالانه ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار مشتری جدید در تلفن ثابت داشتهایم که امروز به رقم بالای ۳۲ میلیون مشترک رسیدهایم. این تعداد به تناسب درآمدها و سرمایهگذاریها، قابل قبول است.
در پروانه اولیه شرکت مخابرات، ذکر شده بود اپراتور حق دارد اگر به سیاستی اعتراض داشت، آن را اعلام کند. متاسفانه در الحاقیه پروانه، این بند حذف شد. این حق مخابرات است که نسبت به سیاستهایی که آنها را مفید نمیداند، اعتراض کند.
مدیرعامل شرکت مخابرات ایران میگوید ماهانه ۷۵ درصد درآمد این شرکت، صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان میشود.
پیشنهاد مشخص شما برای تغییر تعرفهها چیست؟
قبل از دوره مسئولیت من، پیشنهادهای مخابرات به صورت کتبی به سازمان تنظیم مقررات اعلام شده و بر روی آن کارشناسی صورت گرفته که البته ابهاماتی هم درباره آن داشته اند. پیشنهاد ما بر اساس هزینه تمام شده و صورتهای مالی بوده است. سازمان تنظیم، قائل به اینکه در بخش ارتباطات ثابت (تلفن ثابت) شرکت سود باشد، نیست. در همین حد که بتواند هزینههایش را جبران کند، کافی میداند. دوستان ما در مخابرات هم اعلام کردند که مشکلی نیست و ما تلاش میکنیم از سایر بخشها سود مورد نظر را تامین کنیم.
در بخش صوت، پیشنهادات مختلفی با فرمولهای مختلف ارائه شده است. یکی فرمول «فلت» است. معمولا در دنیا اینها را نه بر اساس کارکرد بلکه با نرخ ثابت و شرح وظایف اعمال میکنند. فرمول دیگری که به سازمان تنظیم و شورای رقابت ارائه شده و روی کلیات آن توافق دارند هم این است یک کف ثابت به اضافه کارکردی که از آن کف ثابت بیشتر میشود.
روی این پیشنهادات از سال گذشته کارشناسی شده و مدیران سازمان تنظیم و شورای رقابت هم روی این فرمولها توافق نظر دارند منتها اجرایی نشده است. کلیات واستدلالها را پذیرفته اند؛ اما روی اعداد هنوز توافق نشده است.
عدد مورد نظر شما چقدر بوده؟
بر اساس صورتهای مالی، هزینه تمام شده برای هر خط تلفن تا پایان سال ۹۹ ماهیانه حدود ۲۱ هزار تومان بوده است. این عدد کارشناسی شده؛ اما سازمان تنظیم نظراتی دارد که هنوز نهایی نشده است.
فکر نمیکنید اگر هزینه خانوارها از این بایت بالا برود ممکن است خطوط ثابت را جمع کنند و ضریب نفود شما کاهش پیدا کند؟
بله امکانش وجود دارد؛ ولی درصد زیادی نخواهد بود. این افزایش پیشبینی شده برای روستاها، شهرها و کلانشهرها متفاوت است، چون کارکرد متفاوتی دارند. قطعا سازمان تنظیم هم بر این امر تاکید میکند. اعداد و ارقامی که مخابرات میگوید به تناسب نرخ تورم اصلا قابل توجه نیست. اگر فرض کنید این عدد ۵ هزارتومان به سبد خانوار روستایی اضافه کند به نسبت افزایش سایر اقلام مصرفی، عدد زیادی است؟ ممکن است زیاد نباشد، اما شاید به تناسب خدماتی که میگیرد منطقی و توجیهپذیر نباشد. کیفیت خدمات شرکت مخابرات آنچنان افت کرده که گاهی اصلا قابل استفاده نیست.
سئوال این است که کیفیت حاصل چیست؟ کیفیت حاصل بازسازی، نوسازی و نگهداری خوب است. وقتی شرکت مخابرات بابت نوسازی شبکه کابلی چه در شهرها و چه در روستاها توانی ندارد- نه اینکه نخواهد یا مشکلات را نداند بلکه پولی ندارد که آن در این زمینه هزینه کند- چه اتفاقی میافتد؟ برای مثال سوییچ شهرک اکباتان تهران قدیمی است و باید عوض شود. وقتی ما میگوییم درآمد، منظورمان پولیست که باید صرف نوسازی خدمات شود. اگر این اتفاق بیفتد قطعا کیفیت خدمات افزایش مییابد.
میتوان گفت خدمات نوسازی ما با افزایش هزینهها بعد از خصوصیسازی و عدم توانایی تدریجی برای خرید تجهیزات، کند شده است. این موضوع به مرور خود را نشان داده است. اگر نتوانیم نوسازی کنیم، این مسائل به وجود میآید که طبعا در همه بخشها یکسان نیست. مثلا ما بر اساس تواناییای که داشتیم فیبرنوری را تا منازل بردهایم. کافوهای مسی را جمع کرده و آنها را به کافوهای نوری تبدیل کردهایم و جاهایی که این اقدامات انجام شده، هیچ مشکلی از بابت سرعت، نویز و… نداریم.
یکی از شکلهای درآمدزایی مخابرات همکاری با شرکتهای FCP است که البته از وقتی PAPها آمدند با مخابرات مشکل دارند. چرا همکاری بین مخابرات و این شرکتها شکل نگرفته است؟
این همکاری شکل گرفته؛ اما آن شدت و سرعت لازم را به دلایل مختلف که از گذشته وجود داشته، نیافته است. ما در چند ماهی که آمدهایم موضوع همافزایی و همکاری با شرکتهای FCP را در دستور کار داریم. سعی میکنیم مشکلاتشان را حل کنیم و قراردادهایی که مسکوت ماندهاند را به جریان بیاندازیم و اگر لازم است آنها را بازنگری کنیم. در حال حاضر ۷ شرکت این قراردادها را امضا کردهاند.
ما قائل به این نیستیم که شرکت مخابرات باید به همه مشترکین خدمات بدهد، بلکه معتقدیم سایر شرکتها هم باید بیایند و در این فرآیند نقشی برعهده بگیرند و کارکنند. این همافزایی میتواند درآمدزایی، رضایتمندی و کیفیت را بالا ببرد.
اما شرکتهای FCP همچنان میگویند مخابرات همکاری نمیکند.
این قراردادها هنوز بین شرکتها فراگیر نشده و اجرا نشده است. قراردادها به کنترلهای فنی آیتی و تنظیمات و… نیاز دارند که برای چند شرکتی که اول آمده بودند انجام شده و امیدواریم به زودی در همهجا اجرایی شود. شرکت مخابرات نه تنها از شرکتهای FCP بلکه از حضور سایر شرکتها که همکاری با آنها منجر به افزایش درآمد و رضایتمندی مشترکین شود، استقبال میکند و هیچ گاردی در برابر آنها نداریم. طبعا کسبوکار همه باید بچرخد و این مهم است که سیاستگذاران به همه بازیگران این عرصه توجه کنند.
با این وجود نامههای اخیر مخابرات درباره رانژه خطوط (آمادهسازی خطوط تلفن ثابت برای ارایه اینترنت) و تامین برق عملا هم مصوبه کمسیون را نقض کرده و هم شرکتهای FCP را دچار مشکل کرده است.
ببینید مصوبه سازمان تنظیم، مصوب چه سالی است؟ سازمان تنطیم مقررات که آن بالا نشسته و سیاستها را پیریزی میکند، میداند که الان چقدر اختلاف قیمت بین سیم مسی و تعرفه رانژه وجود دارد. الان میانگین متراژ سیمی که در MDFها استفاده میکنیم ۳۰ تا ۴۰ متر است. اخیرا جلسهای با شرکتهای FCP داشتیم و روی قیمت به توافقی رسیدیم. به طور متوسط ۷۴ هزار ۵۰۰ تومان هزینه رانژهکشی و ۴۰ هزارتومان هزینه جمعآوری است؛ اما در مصوبه سال ۹۵ مبلغ ۱۲ هزار تومان برای این کار تعیین شده.
یکی از نگرانیهای شرکتهای FCP این است که مخابرات این هزینه را از مشترکان خودش نگیرد که این امر توازن بازار را به هم میزند.
نه اینطور نیست. صحبتهایی شده و هماهنگیهایی با سازمان تنظیم شده است. به هر حال کار باید انجام شود، چون مردم به خدمات احتیاج دارند. چه مخابرات چه شرکتهای FCP در نهایت باید این کار را انجام دهند، اما بابت این کار نباید متضرر شوند.
شما میگویید مشکلی نیست و هماهنگی شده، اما در عمل این همکاری خروجی ندارد و دولت و رگولاتوری هم آن را نمیپذیرند. به نظرتان چرا این اتفاق نمیافتد؟
راستش این سئوال خود ما هم هست که چرا؟! ما در ماههای اخیر با افزایش قیمتهای مختلفی مواجه بودهایم. اگر شما به نانوایی بروید و یک مرتبه قیمت بیشتری نسبت به روز قبل بگوید، شما چه میکنید؟ در نهایت باید آن مبلغ را پرداخت کنید. همین اتفاق درباره سیم رانژه هم افتاده است و نیازی به استدلال ندارد. همه دوستان ما در سازمان تنظیم مقررات، مخابراتی هستند و تجربه زیادی دارند و میدانند چه خبر است. میگویند برق را از شرکت برق ۱۰ هزار تومان بخرید و به FCPها ۳ هزارتومان بفروشید! این چه منطقی دارد؟
به نظر میآید همه این اتفاقات و چالشها از جمله توقف یا کند شدن روند سرمایهگذاریها در مخابرات از همان عدم توافق و تفاهم بین سهامداران ناشی میشود. اینطور نیست؟
سرمایه گذاری صورت گرفته؛ اما این سرمایهگذاریها متناسب با آن چه نیاز بوده، که انجام نشده است. این موضوع مهمی است. شرکت مخابرات متناسب با درآمدی که به دست آورده در دو بخش سیار و ثابت، سرمایهگذاری کرده است.
وقتی هزینه نیروهای انسانی ما در این ۱۲ سال به گونهای رشد کرده که ۷۵ درصد هزینههای مخابرات را شامل میشود و در مقابل درآمدهای ما افزایش نداشته، چگونه میتوانیم به بخش سرمایهگذاری و توسعه بپردازیم؟
وقتی درباره سرمایهگذاری صحبت میشود، شما کل ثابت و سیار را با هم میبینید؛ اما زمانی که به تعرفهها و درآمد میرسد، سیار را از ثابت جدا میکنید. الان مشکل اصلی در بخش ثابت است.
در بخش ثابت، الان شبکه مخابرات ایران در دورترین روستاهای کشور حضور دارد که این براساس سرمایهگذاریهای سالهای اخیر بوده که در برخی از موارد با خرید و نوسازی تجهیزات هم همراه بودهاند. پس اینطور نیست که بگوییم سرمایهگذاریها متوقف شدهاند. میتوانیم این را تایید کنیم که نیاز به سرمایهگذاری بسیار بالاست.
درآمد شرکت باید به گونهای باشد که بخشی از آن را برای سرمایهگذاری توسعهای کنار بگذارد. در بسیاری از شبکههای اپراتوری دنیا سالانه ۱۶ درصد برای سرمایهگذاری کنار میگذارند؛ چون آنها میدانند بخش فناوری اطلاعات به سرعت رشد میکند و اگر سرمایهگذاری سالیانه صورت نگیرد، قطعا به مشکل بر میخورد؛ اما درآمد و هزینههای ما باید به گونهای متناسب باشند که بتوانیم این ۱۶ درصد را کنار بگذاریم.
وقتی هزینه نیروهای انسانی ما در این ۱۲ سال به گونهای رشد کرده که ۷۵ درصد هزینههای مخابرات را شامل میشود و در مقابل درآمدهای ما افزایش نداشته، چگونه میتوانیم به بخش سرمایهگذاری و توسعه بپردازیم؟ ما به طور مستقیم ۱۳ هزار نیروی انسانی در لایههای ستادی با میانگین ۲۸ سال سابقه داریم. حدود ۳۵ هزار نفر نیروی پیمانکاری و ۵۰ هزار نفر بازنشسته هم داریم. میانگین هزینهای که برای هر نفر حدود ۲۰ میلیون تومان در ماه است.
در همین زمینه هم البته یکسری مطالبات بازنشستهها وجود دارد که پرداخت نشده. برای این مطالبات چه فکری کردهاید؟
قبل از حضور من در مجموعه، صورتجلسهای با بازنشستهها امضا شده بود که بر اساس آن باید مطالبات آنها طی ۵ سال پرداخت شود که اولین قسط آن هم در سال ۹۹ پرداخت شد؛ البته بازنشستهها نظرشان این بود که روند پرداخت، سرعت بگیرد. ما تلاش کردیم این کار را انجام دهیم که اسفندماه هم یک پرداخت داشتیم.
از آنجا که بخشی از مطالبات ما اشخاص حقیقی و حقوقی وصول نشده، در سال ۱۴۰۰ هیات مدیره مصوبهای داشت که براساس آن همه مناطق برای وصول این مطالبات تلاش و اقدام کنند تا بخشی از آنها به واریز مطالبات بازنشستهها اختصاص پیدا کند. در آخرین جلسه هم مقرر شد مطالبات بازنشستهها را در بدترین شرایط تا آبانماه تسویه کنیم. این موضوع برنامه اجرایی دارد و تلاشمان این است که زمان وصول مطالبات را کاهش دهیم.
آقای وزیر از تلاش برای انتزاع داک و فیبرنوری از شرکت مخابرات خبر دادهاند. نظرتان درباره این موضوع چیست؟
ما هنوز جزییات آن را نمیدانیم. این موضوعی حقوقی است چرا که از زمان واگذاری با همین زیرساخت بوده است و نمیتوان آن را جدا کرد.
الان بخش ثابت سود عملیاتی دارد؟
در سال ۹۹ نه. براساس صورتهای مالی که روی کدال منتشر کردهایم شرکت اصلی ۱۷۶۰ میلیارد تومان زیان داشته است که اولین سال زیاندهی در مخابرات است.
در نهایت چقدر به همراهی دولت بعدی امید دارید؟
ما مطمئنیم که دولت محترم راضی به اتفات بد برای مردم نیستند. هرچه زودتر این مشکلات حل شود چرخ زودتر به حرکت درمیآید. بنا بر اعلام دبیر سندیکای ICT، شرکتهای تولیدی داخلی با حدود ۲۵ درصد ظرفیت ما کار میکنند. این نشان میدهد مشکلاتی هست که مانع تولید و حرکت است. اگر این موانع برطرف شود حتما چرخ تولید و توسعه به حرکت در میآید و زیرساختها هم توسعه مییابد.
ما برای سال ۱۴۰۰ منتظر تایید تعرفهها نماندهایم. هرچند امیدواریم و مدام پیگیری میکنیم که تصمیمات به زودی نهایی و اعلام شوند. یک خبر خوب این است که در هیات مدیره تصمیم به سرمایه گذاری ۴ هزار و ۵۰۰ میلیاردی گرفتهایم و مقدمات و مصوبات آن تهیه شده است و تمام طرحهای ما برای توسعه ۲ میلیون پورت استانی با همه جزییات و طرحهای آماده شده و پیشزمینه اجرایی آنها هم به استانها ابلاغ شده است. اگر وزارتخانه و مخصوصا سازمان تنظیم کمک کنند تا شرکت مخابرات به دور طبیعی خودش برگرد همه بازیگران این عرصه از مردم تا شرکتهای دخیل، منفعت میبرند.
منبع: پرتال شرکت مخابرات ایران