تاریخ انتشار: ۱۶:۴۵ - ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱
مصطفی ملکیان:

عمل نکردن به تکلیف اخلاقی، باعث از دست رفتن سرمایه اجتماعی می‌شود

چهارمین جلسه از درس‌گفتار فلسفه و اخلاق نیکوکاری با تدریس مصطفی ملکیان و به میزبانی موسسه اجتماعی آگاپه در ۲۸ اردیبهشت برگزار شد.

نیکوکاری

رویداد۲۴ نشست سوم به طور تفصیلی درباره نیکوکاری و ارتباط آن با اخلاقی زیستن اختصاص داشت. همچنین به اهمیت و ضرورت اخلاقی انجام عمل نیک و دسته‌بندی و اولویت‌بندی در نیکوکاری به گروه‌های مختلف اشاره شد.

در نشست چهارم مطرح شد: حال که زیست اخلاقی و نیکوکاری یکی از ضروریات زندگی است، با چه ملاک‌ها و معیارهایی این ضرورت را، درحالیکه در محاصره قواعد اجباری بسیاری است و گاهی متعارض هم هست، تشخیص دهیم.

ملکیان ابتدا درباره تکلیف درونی و تکلیف بیرونی در انجام وظایف و تعهدات اخلاقی صحبت کرد. به گفته ملکیان اگر در انجام تعهدات و وظایف به‌عنوان یک شهروند تکلیف و اجباری بیرونی قرار دارد، اخلاق فاقد تکلیف و اجبار بیرونی است. به بیان دیگر در اخلاق، تکلیف بیرونی مطلقا وجود ندارد و هیچ کس مطلقا از بیرون مجبور نیست اخلاقی زندگی کند، پلیس، قانون، خانواده، قوه ‌مجریه و قهریه و مانند آن‌ها نمی‌تواند کسی را ملزم به زندگی اخلاقی کند. به گفته ملکیان اگر حقوق فقط در چارچوب اجبار معنا پیدا می‌کند، اخلاق و زیستن اخلاقی فقط در چارچوب آزادی معنا پیدا می‌کند. به گفته وی:‌ «بنابراین یکی از مهمترین فرق‌های اخلاق و حقوق این است که اخلاق در آزادی معنا دارد. من باید آزاد باشم که اخلاقی رفتار کنم یا خیر؟ وقتی اخلاقی رفتار کردم در این صورت عمل من دارای ارزش اخلاقی می شود... حال اگر تکلیف از بیرون بر اخلاقی زیستن وجود ندارد، پس اینکه می‌گوییم ما مکلف هستیم بر اخلاقی زیستن، مکلفش کیست؟ پس چرا می‌گوییم که ما تکلیف اخلاقی داریم؟ اینجاست که گفته می‌شود، مکلفِ تکلیف اخلاقی، درون خود من است. من از درونم باید آن را ادراک کنم که من ملزم هستم به اخلاقی رفتار کردن. اگر این الزام را در درونم احساس کردم، می‌گویند تو احساس تکلیف اخلاقی می‌کنی. به عبارت دیگر، ما «خبر» پیدا می‌کنیم که تکلیف قانونی داریم اما برای اخلاقی رفتار کردن ما «احساس» می‌کنیم که تکلیف اخلاقی داریم. تکالیف حقوقی‌مان را باید به ما بگویند، اما مکلفِ تکلیف اخلاقی درون من است. لذا کسی نباید تکلیف اخلاقی من را اخبار کند. پس من تکلیف درونی دارم بر اخلاقی زیستن. حال اگر کسی اعتنا نکند به این تکلیف اخلاقی درونی،‌ چه می‌شود؟ چه چیزی است که باعث می‌شود فرد در درون خود احساس کند، باید اخلاقی رفتار کند یا از انجام آن سر باز زند؟»

ملکیان دراین باره گفت: « این نتیجه شکاف بین معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی است... این شکاف از کجا منتج می‌شود؟ ادیان ابراهیمی بر این باورند که فریبکاری مانع زیست اخلاقی می‌شود. شیطان و ابلیس دائما ما را تحریک می‌کند که اخلاقی رفتار نکنیم. ارسطو به نظریه فریب قائل نبود. به گفته او ضعف اراده باعث می‌شود که فرد اخلاقی عمل نکند. وقتی اراده ضعیف باشد فرد با اینکه می‌داند باید اخلاقی زندگی کند، این‌کار را نمی‌کند، ‌این را نظریه ضعف اراده می‌گویند. در این باره نظریات مختلفی وجود دارند،‌ 11 نظریه در این باب وجود دارد. فارغ از این بهرحال ما گاهی به تکلیف اخلاقی درونی خود و اخلاقی زیستن خود را ملتزم نمی‌کنیم.»

«وقتی انسان اخلاقی رفتار نکند، 4 پیامد و نتیجه برای خود شخص به بار می آید. نخست: احساسات و عواطف دیگران و اطرافیان نسبت به او کاهش می‌یابد و دیگر احترامی پیش دیگران نخواهد داشت، آبرومند نخواهد بود و دیگر کسی به او اعتماد نخواهد کرد. دوم:‌ اگر اخلاقی عمل نکنیم به میزانی که اخلاقی عمل نمی‌کنیم، وضع جامعه بدتر می‌شود. سوم:‌ ما به میزانی که اخلاقی عمل می‌کنیم آرامش داریم. به میزان اخلاقی عمل کردن هر فرد در درون خود شاد است. خنده بیرونی منظور نیست. شادی درون منظور است. و چهارم: با اخلاقی رفتار نکردن ما مانع خودشکوفایی خود می شویم. اگر من همه استعدادهای درونی‌ام را بتوانم

شکوفا کنم، از قید و بندهای درونی‌ام رها می شوم و خوشکوفا می‌شوم. مثال: وقتی فقیری نزد شما می‌آید و یک میلیون تومان کمک از شما می‌خواهد، اگر شما این کمک را به او بکنید نخستین اثر آن چیست؟ به اندازه یک میلیون تومان فتیله درد و رنج جامعه پایین کشیده می شود. اما یک اثر دیگر هم دارد، حب مال را در خودتان تضعیف کرده‌اید. حب مال با دادن مال کم می‌شود. لذا اگر اخلاقی عمل نکنم خودشکوفایی حاصل نمی شود.»

بنابراین هر فرد آزاد است اخلاقی رفتار کند، اما این اخلاقی رفتار کردن برای وی هزینه‌هایی دارد که باید آن را بپردازد. مقابل آن هم وجود دارد، می‌توان اخلاقی زندگی نکرد و هزینه‌های زندگی غیراخلاقی را هم پرداخت. به این ترتیب، برای زیستن اخلاقی ما دارای تکلیف بیرونی نیستم اما اگر احساس کردم باید اخلاقی رفتار کنم مکلف خواهم بود سلسله کارها و رفتارهای دیگری را نیز انجام دهم. در ابتدا انسان آزاد است کاری را انجام دهد اما وقتی آزادانه وارد آن کار شد،‌ دیگر آْزاد نیست.

مصطفی ملکیان در پایان مباحث خود درباره انجام عمل خیریه گفت: امور خیریه در واقع یک تصمیم بزرگ است. سه کار است که گاهی در امور خیریه با هم همپوشانی دارند:‌ اول اینکه: «حتی‌المقدور از درد و رنج افراد و اشخاص می‌کاهد. دوم مجال خود ابرازگری انسان را فراهم می‌آورد. سوم انجام فعالیت های خیریه زمینه‌ساز است. یعنی یک وقت من به فقرا غذا می دهم که از گرسنگی نجات پیدا کنند و وقتی دیگر اما کارخانه‌ای را ایجاد می‌کنم که گرسنگان در این کارخانه کار می‌کنند و از گرسنگی نجات پیدا می‌کنند. با این کار زمینه هایی ایجاد می‌کنم که نیازمندان کم می‌شوند. این‌ها فعالیت های خیریه‌ای اشتراکی یا تشریکی هستند.» حال انسان‌ها وقتی تصمیم می‌گیرند کار خیر کنند،‌ باید بررسی کنند که در کدام یک می‌خواهند کار خیر انجام دهند.

در نشست پنجم و آینده درباره اینکه چرا باید بعد از تصمیم به اخلاقی زندگی کردن مکلفیم در امور خیریه شریک باشیم،‌ صحبت خواهد شد.

نشست‌های فلسفه و اخلاق نیکوکاری چهارشنبه‌های آخر هرماه به میزبانی آگاپه برگزار می‌شود. برای مشاهده کامل این جلسات می‌توانید آن را از آپارات آگاپه یا آکادمی آگاپه مشاهده کنید.

شایان ذکر است آکادمی آگاپه، یکی از دپارتمان‌های موسسه نیکوکاری مهر هوشمند (آگاپه) است، که در راستای ماموریت این سازمان مردم نهاد (عام المنفعه، غیرسیاسی و غیرانتفاعی) به دنبال توسعه فرهنگ احسان و نیکوکاری در جامعه، افزایش آگاهی و دانش جمعی در خصوص مسئولیت اجتماعی و اقدامات اثربخش است. در این راستا تلاش می‌کند ارتباط بین نهادهای دانشگاهی، اساتید و مراجع علمی را با حوزه اجتماعی و جامعه مدنی تسهیل کند. برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به آدرس www.AgapeNgo.com مراجعه فرمایید.

نظرات شما