حسین شریعتمداری کیست؟
رویداد۲۴ نازیلا معروفیان: حامیانش او را «سردار قلم» و مخالفانش اما او را امنیتیترین روزنامهنگار ایران میدانند. حسین شریعتمداری مدیرمسئول امنیتیترین روزنامه کشور است. حسین شریعتمداری روزنامهنگاری «انقلابی» است. در اینجا عبارت «انقلابی» به معنای دقیق کلمه به کار میرود؛ عبارتی که از دوران انقلاب کبیر فرانسه باب شد. انقلاب کبیر فرانسه رویدادی منحصر به فرد بود که ژاکوبنها به عنوان انقلابیون تندروی آن معتقد بودند هر چیزی که مربوط به نظم کهن «L'Ancien Régime» میشود را باید نابود کرد. پس از پیروزی این انقلاب دورانی از وحشت آغاز شد که در آن هرکس که صرفا با ژاکوبنها موافق نبود را به زیر گیوتین میسپردند.
از قضا روزنامهنگاری به نام «ژان پل مارا» در دوران انقلاب کبیر فعال بود که با سرمقالههایش بسیاری از مردم بیگناه را به زندان یا زیر تیغ گیوتین میفرستاد و به کمیتههای انقلابی خط میداد که چه کسی را به دلیل ضدانقلاب بودن سرکوب کنند.
پس از انقلاب ایران نیز نوعی «ژاکوبنیسم انقلابی» اتفاق افتاد که در پی ریشهکنی رادیکال نظم سیاسی و اجتماعی پیشین و از نو ساختن همه چیز شده بود و طبعا در آن نیاز به «روزنامهنگاران انقلاب» حس می شد تا به سیستم امنیتی خط و نشان دهند. حسین شریعتمداری در قامت همان «بازجو-خبرنگار» ظاهر شد و تا به امروز مشغول همان فعالیت است.
بیوگرافی حسین شریعتمداری
به گزارش رویداد۲۴ حسین شریعتمداری زاده ۱۳۲۶ در دماوند تهران است. پدر او یکی از سخنوران بهنام دماوند بود. شریعتمداری که در دماوند به حسین شریعت و برادر حسین معروف بود، از همان جوانی مبارزه سیاسی با حکومت پهلوی را آغاز کرد و مدتی هم توسط ساواک دستگیر شد. برخی منابع نزدیک به شریعتمداری ادعا دارند که او طی این دستگیری دندانهایش شکست.
مدرک تحصیلی حسین شریعتمداری
در بیوگرافیهایی که از حسین شریعتمداری منتشر شده است اشارهای واضح به مدرک تحصیلی وی نشده است، اما در برخی از این مطالب اشاره شده که او دانشجوی رشته پزشکی بوده است. ۱۷ تیرماه ۱۳۹۲ سایت انتخاب در واکنش به «دکتر» خطاب کردن حسین شریعتمداری در برنامه «میراث» شبکه چهارم سیما نوشت: «پس از آنکه بسیاری از چهرههای خاص سیاسی موفق شدند بدون طی کردن دوره دکترا، این عنوان را برای خود بخرند، تلویزیون در اقدامی که برای آن توضیح نداده، امروز در گفتگو با مدیرمسئول کیهان وی را دکتر حسین شریعتمداری خواند. تلویزیون اشاره نکرد که حسین شریعتمداری کی و کجا موفق به اخذ مدرک دکترا شده است.»
خود شریعتمداری در گفتوگویی که با باشگاه خبرنگاران در ۲۸ بهمن ۱۳۹۷ داشته است درباره مدرک تحصیلیاش میگوید: «بنده پس از طی کردن دوران دبیرستان وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شدم. سال دوم به دلیل درگیریای که با یکی از اساتید داشتم رئیس دانشگاه از من خواست که بهتر است با پای خودم از این دانشگاه بروم. سپس وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شدم اواسط تحصیلم بازداشت شدم و قرار بود تا ابد در زندان بمانم که خوشبختانه انقلاب شد و آزاد شدم.»
همسر حسین شریعتمداری
حسین شریعتمداری با «عصمت باروتی» متخصص زنان و زایمان ازدواج کرد که البته لازم به ذکر است خانم عصمتی سابقه مشاور وزیر و سرپرست دفتر امور زنان این وزارت بهداشت را در کارنامه خود دارد که همین هم باعث حواشی متعددی برای شریعتمداری شد.
سابقه عضویت حسین شریعتمداری در سپاه
حسین شریعتمداری سابقه حضور در جنگ ایران و عراق را درد و بهعنوان فرمانده سپاه پاسداران در آنجا فعالیت میکرد. به گفته خودش هیچوقت از امتیاز جانبازیش استفاده نکرده و تمایلی هم به استفاده از آن ندارد.
حضور حسین شریعتمداری در وزارت اطلاعات
حسین شریعتمداری در دوران وزارت علی فلاحیان مسئول بخش معاونت اجتماعی در وزارت اطلاعات بوده است. برخی افراد از جمله اکبر گنجی در کتاب «عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری» ادعا میکنند که شریعتمداری در وزارت اطلاعات بازجو نیز بوده و بازجوییهای بسیاری از فعالان سیاسی کرده است. شریعتمداری اما خلاف این ادعا را مدعی میشود و میگوید که «هرگز سعادت بازجو شدن در وزارت اطلاعات را نداشتم.»
اکبر گنجی در کتاب عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری در این خصوص نوشته است: «حسین شریعتمداری با حکم علی فلاحیان به ریاست گروه اجتماعی وزارت اطلاعات منصوب شد. حسین شریعتمداری باتوجه به سابقه کار در دفتر سیاسی در «بولتنسازی» خبره و دارای تجربه فراوان بود؛ لذا در وزارت اطلاعات در بولتنسازی علیه روشنفکران و توجیه نظریه تهاجم فرهنگی به کار گرفته شد.»
بیشتر بخوانید: سیداحمد علمالهدی کیست؟
حسین شریعتمداری و تهیه برنامه هویت
سال ۱۳۷۵ برنامهای تلویزیونی به اسم «هویت» به درخواست سعید امامی ساخته شد که ظاهرا همه کاره ساخت این برنامه حسین شریعتمداری شود. در این برنامه اعترافات تلویزیونی بسیاری از فعالان سیاسی به ویژه زندانیان نهضت آزادی پخش شد. حسین شریعتمداری در تاریخ ۲۰ مردادماه ۱۳۷۸ در خصوص برنامه هویت گفت: «این برنامه (هویت) از سوی صداوسیما تهیه شده و در آن جمع زیادی از صاحبنظران سخن گفته بودند در این برنامه پشت صحنه و هویت اصلی جریانهای ضدانقلاب به صورت مستند افشا شده بود که بنده این برنامه را یکی از برنامههای پر افتخار میدانم و البته کسانیکه از هویت انقلابی خود پشیمان شدهاند و امروز با برخی از همان عوامل ضدانقلاب پالوده میخورند طبیعی است که از این برنامه عصبانی باشند و این شمکل از استحاله شدن آنهاست.»
اکبر گنجی در شماره ۱۸۸ روزنامه صبح امروز در ۲۴ مردادماه ۱۳۷۸ در این خصوص نوشت: «شاید منظور آقای شریعتمداری این باشد که سازمان صداوسیما بهعنوان تهیهکننده فقط بودجه آن برنامه را در اختیار «محفل اطلاعاتی» گذارده تا آن سناریوی خویش را با بازیگری امثال شریعتمداری، کارگردانی کند. این نکته بعید و دور از ذهن است چرا که «محفل اطلاعاتی» آنقدر بودجه بی حساب و کتاب در اختیار داشت که به بودجه صداوسیما محتاج نبود. فاقد شناسنامه بودن «هویت» به راحتی ذهن را به «محفل اطلاعاتی» معطوف میکرد، اما دلایل بسیار دیگری وجود دارد که نشان میدهد هویت تماما محصول خلاقیتهای بلا رقیب سعید امامی است.»
بازجویی شریعتمداری از احسان طبری و نورالدین کیانوری
یکی از بازجوییهای مهم شریعتمداری، بازجویی از احسان طبری بود. شریعتمداری در اینباره چنین گفته است: «وظیفه بنده و دو سه نفر دیگر گفتگو با احسان طبری و کیانوری بود. مسئولیت بازجویی با افراد دیگری بود. آنها متهم به طراحی شبهه کودتا بودند. احسان طبری یکی از پنج تئوریسین کمونیسم و چهرهای همچون روژه گارودی معروف بود. پس از دستگیری احسان طبری به دستور امام مسئول گفتگو با این چهره موثر کمونیسم شدم. بر این اساس بنده مسئول گفتگو با ایشان شدم. امام معتقد بودند که باید با این افراد درباره اسلام سخن گفت و آنها را با حقیقت آشنا کرد.»
او همچنین با اشاره به اینکه احسان طبری بدون آنکه محاکمه شود پس از زندان در خانهای ویلایی و مدرن در شمال شهر تهران زندگی میکرد، گفته «احسان میگفت الان کا.گ.ب سازمان امنیتی شوروی و سیا به دنبال من هستند. به همین خاطر از احسان طبری در آن خانه مراقبت میشد.»
دفاع شریعتمداری از سعید امامی
حسین شریعتمداری بارها در روزنامه کیهان با روشهای گوناگون از سعید امامی دفاع کرده است. یکی از مهمترین دفاعیات او مربوط به ماجرا قتلهای زنجیرهای است. ماجرا از قتل داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری شروع شد. فروهر و همسرش در خانه خود با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند.
حسین شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان نوشت: «تردیدی نیست که عاملان این جنایت را بایستی در میان دوستان و آشنایان فروهر که با او و خانوادهاش رفتوآمد داشتهاند، جستوجو کرد. و اما دوستان فروهر چه کسانی بودهاند؟ آیا غیر از این است که بسیاری از دوستان و آشنایان فروهر، افراد وابسته به جریانهای مخالف نظام، عناصر ضدانقلاب، خبرنگاران رادیوها و رسانههای بیگانه و امثال آنها بودهاند؟ ... بنابراین سادهاندیشی است که رابطه قاتل یا قاتلان با سرویسهای جاسوسی آمریکا و دنبالههای داخلی آنها کشف نشده باقی بماند.»
او کمی بعد مقداری مشروعیت به قتل فروهر و پروانه اسکندری میبخشد و در این باره میگوید: «آنها بسیاری از مسائل شرعی و دینی را قبول نداشتند به طوریکه هیچ روحانیای حاضر نشد نماز میت آنها را بخواند.» البته مهدی خزعلی در اینباره ادعاهای تندی علیه شریعتمداری مطرح کرده است.
حسین شریعتمداری در سال ۱۳۸۸
حسین شریعتمداری از سال ۱۳۷۲ به عنوان مدیرمسئول کیهان منصوب شده بود، درباره اعتراضات سال ۸۸ گفت: «مایکل لدین، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، یک سال بعد از فتنه ۸۸ طی سخنانی در بنیاد دموکراسی آمریکا میگوید «ما روزی خواهیم نشست و درباره تاریخ پنهان جنبش سبز در ایران سخن خواهیم گفت و همه شما خواهید گفت که جنبش سبز از سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) شروع شده است، اما من در آن روز به شما اطلاع خواهم داد که ریشه این حرکت به اواسط دهه ۱۹۸۰ (سالهای ۶۵ و ۶۶) بازمیگردد که در طول مراحل مختلف، تکامل یافته است. من حرفهای بیشتری دراینباره دارم، اما همین جا سخنانم را قطع میکنم»
شریعتمداری گفت: «همین آقای مایکل لدین در روز ۶ مهرماه همان سال یعنی ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۰ با صراحت اعلام میکند ما در دوران ریاستجمهوری ریگان که من مشاور امنیتی وی بودم، با دفتر میرحسین موسوی، نخستوزیر دولت ایران، ارتباط نزدیک داشتیم. فتنه ۸۸ ناکام مانده و شکست خورده و طشت وطنفروشی و رسوایی فتنهگران از بام افتاده است، ولی کانون اصلی فتنه یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سایر مراکز همسو با آنان به عنوان دشمنان اصلی انقلاب در عرصه حضور دارند و بیتردید، توطئهها و فتنههای دیگری در آستین دارند که نمیتوان و نباید از آن غفلت کرد.»
حسین شریعتمداری در تازهترین واکنش خود در تاریخ ششم اسفندماه ۱۴۰۱ درباره میرحسین موسوی و نگاه مطبوعات اصلاحطلب به او اینگونه نوشت: «دبیرکل حزب مردمسالاری با آسمان ریسمان به هم بافتن، ایراداتی حزبی و جناحی به قانون اساسی وارد کرده و از مرد شماره یک فرقه فتنه ۸۸ (میرحسین موسوی) درخواست کرده که او هم کمک کنند تا با اصلاح همین قانون اساسی فعلی به تمامی اهداف مردمی دستیابیم!
در ادامه آمده است: نکته قابلتأمل در این گزارش، انتشار بخشی از اظهارات کواکبیان است که گفته: «یک خواهش هم از آقای مهندس میرحسین موسوی دارم. آقای مهندس اخیراً بیانیهای دادند و بیانیهایشان این بود که قانون اساسی فعلی کنار گذاشته شود. البته من معتقدم که بیانیه آقای موسوی در جایگاه خودش در درازمدت میتواند موردتوجه قرار بگیرد، اما از ایشان میخواهم که فعلاً کمک کنند تا همین قانون اساسی فعلی اصلاح شود.» جالبتوجه آنکه بیانیه اخیر مرد شماره یک فتنه ۸۸ که بر عبور از جمهوری اسلامی ایران و کنار گذاشتن قانون اساسی فعلی متمرکز بود، به حدی خشونت پرور، رادیکالی و در پازل دشمن تعریف شد که بخشی از اصلاحطلبان (مانند جبهه اصلاحات ایران) هم به آن انتقاد وارد و حتی از آن اعلام برائت کردند. حالا دبیرکل مردمسالاری گفته که در درازمدت «کنار گذاشتن قانون اساسی فعلی» بخوانید رژیم چنج) میتواند موردتوجه قرار گیرد نکته جالب دیگر آنکه در بهمنماه سال جاری در حالی که میرحسین با انتشار بیانیهای خواستار «گذار از جمهوری اسلامی و برگزاری همهپرسی قانون اساسی شده بود» همین خاتمی که در فتنه ۸۸ یار غار موسوی بود، یک روز پس از آن در بیانیهای مدعی شد که همچنان فرصت برای اصلاحات باقی است و انجام اصلاحات در جمهوری اسلامی «منوط به تغییر و اصلاح قانون اساسی نیست» و «با بازگشت به روح و نصّ همین قانون اساسی میسر است.»
اتهام شریعتمداری علیه موسوی و کروبی
حسین شریعتمداری سال ۱۳۸۹ میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی را متهم به همکاری با کشورهای دیگر در جهت اعتراضات سال ۸۸ کرد. شریعتمداری در این یادداشت نوشت: «فتنه ۸۸ شبیه جنگ احزاب بود، همه دشمنان دور هم جمع شده بودند و در این فتنه هیچ یک از مخالفان داخلی و خارجی غایب نبودند و مارکسیستها، منافقین، بهاییها، موساد، MI۶ و... بودند و این حضور نیز پنهان نبوده و آشکارا بود. برخی از آقایان میگویند اینها از ما حمایت میکردند در صورتی که اینگونه نیست، شما رحم اجارهای رژیم صهیونیستی بودید یعنی ولیده ناپاک رژیم صهیونیستی را در رحم خود پرورش دادید، اما سقط شد زیرا در مقابل شما ملت مسلمان ایران بود. فتنه یک آزمایش نیز هست، فتنه یعنی داخل کردن طلا در آتش که عیار آن مشخص میشود و ما در فتنه دیدیم طلای ملت ما خلوص ۹ دی را داشت و معلوم شد همه هستند و ناخالصیها بسیار کم بود به طوری که دیده نمیشدند. شما اگر نقشه راه را داشته باشید فتنه در همان زمان که دارد شکل میگیرد میتوانید بشناسید، ریچارد هاوس، مسئول شورای سیاست خارجی آمریکا که سند آن نیز وجود دارد میگوید ما به این نتیجه رسیدیم که برای مقابله با ایران باید به ائتلاف سفید دست بزنیم.»
وی افزود: «اگر قرار باشد محور ائتلاف چند نقطه باشد، جمع کردن مخالفان دور این چند نقطه مشکل است و هرچه محور ائتلاف به نقطه نزدیک باشد شعاع ائتلاف بیشتر خواهد بود و بر این اساس دیدید کسانی که باورتان نمیشد دور هم جمع شدند. یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری میگوید آمدهام خط امام را زنده کنم و مبانی فراموش شده اسلام را به میدان آورم و این فقط در پرتو ولایت فقیه ممکن است که با توجه به آن و پیروی از آن، جلوی دیکتاتوری گرفته میشود و سپس میبینید که مارکسیستها، منافقین و... نیز هستند و زمانی که اینها را دور هم میبینیم باید شک کرد. هرگاه دیدید گروهها، جریانات و اشخاص ناهمگن با هم ائتلاف میکنند، نمیشود به تابلوی ائتلاف اعتماد کرد؛ تابلوی ائتلاف آنها مخالفت با دولت بود ولی آیا منافقان مخالف دولت هستند، آنها با اساس درگیر هستند و هدف ائتلاف گروههای ناهمگن نقطه مشترک همه آنهاست و آن نقطه مقابله با اساس نظام است که بعدها نیز این موضوع را ابراز کردند.»
شریعتمداری بار دیگر در سال ۱۴۰۰ در کیهان در این باره نوشت: «حضور آقای ظریف در ملاقات خاتمی و سوروس در اعترافات کیان تاجبخش نماینده جرج سوروس نیز آمده و از تلویزیون هم پخش شده. اگر غیر از این بود خود ایشان ماجرا را تکذیب میکرد. تاجبخش میگوید اگر ما یکی از اولین نمونههای این برگزاری ارتباط را سفر آقای عطریانفر به بنیاد سوروس ببینیم، میتوانیم نهایتا آن را در ملاقات مستقیم جناب آقای خاتمی همراه با جناب آقای ظریف با آقای سوروس ببینیم، بنابراین، این یک ارتباط مستمری بوده که ادامه داشته است.»
محمود علیزاده طباطبایی وکیل سیدمحمد خاتمی در خصوص مصونیت قضایی حسین شریعتمداری طی گفتوگویی اظهار کرد: «از سال گذشته بالغ بر ده شکایت علیه آقای حسین شریعتمداری صورت گرفته است، اما نکته حائز اهمیت اینجاست که ایشان از مصونیت قضایی برخوردار است. بنده به وکالت از مهندس موسوی، آقای خاتمی و بسیاری دیگر از دوستان از این آقا شکایت کردم، اما به هیچ نتیجهای نرسیدم. یک هیات منصفهای آنجا وجود دارد که کاملا یکدست رفتار کرده و به طرف آقای شریعتمداری رای صادر میکنند! هیئت منصفه بارها اذعان کرده است که به اتفاق آرا شکایت وارد نیست! دادگاه هم اگر تابع نظر هیئت منصفه نباشد، تحت فشار نیروهای امنیتی قرار گرفته و در نهایت آنها هم همان حرف هیات منصفه را میزنند! بنابراین شکایت از حسین شریعتمداری به هیچ کجا نمیرسد، چون او از کاملا از مصونیت قضایی برخوردار است و نتیجهای هم نخواهد داشت. به همین دلیل است ما شکایت نمیکنیم و الا ادعای آقای شریعتمداری کاملا خلاف واقع است و اصلا ایشان برای سند رو کردن به شکایت نیازی ندارند! ایشان میتوانند هر سندی که دارند رو کنند البته هیچ سندی وجود خارجی ندارد.»
شریعتمداری در روز بعد از انتشار اظهارات آقای شریعتمداری نوشت: «در پی انتشار این سخنان، سید محمود علیزاده طباطبایی، وکیل محمد خاتمی در مصاحبهای مدعی شد به دلیل اینکه شکایت از مدیر مسئول کیهان به نتیجه نمیرسد، این شکایت را مسکوت گذاشته و دنبال نمیکنند. وی با اتهامزنی به هیئت منصفه، قضات و نیروهای امنیتی، مدعی مصونیت قضایی حسین شریعتمداری شد. این ادعای وکیل خاتمی از چند جنبه قابل تامل است؛ نخست آنکه کار وکیل پیگیری و اقدام حقوقی و قضایی است و نه جنجال رسانهای و سیاسیبازی. جناب وکیل که مانند موکلش میداند داستان چیست البته ترجیح میدهد بهجای پیگیری حقوقی هیاهو و جنجال کرده و آسمان و ریسمان ببافد. نکته دوم آنکه برخلاف ادعای علیزادهطباطبایی مبنی بر مصونیت قضایی حسین شریعتمداری، همین چند روز پیش دادگاه در پرونده شکایت گروهک شارمین علیه مدیر مسئول کیهان رای صادر کرد که البته صدور این رای در جای خود قابل تامل است. نکته سوم هم اینکه حتی اگر فرض را بر صحت ادعای علیزادهطباطبایی بگذاریم که شریعتمداری از مصونیت قضایی برخوردار است و دادگاه علیه او رای نمیدهد، مردم و افکار عمومی که شاهد دادگاه و مباحث مطرح شده در آن خواهند بود و قضاوت خواهند کرد که آیا خبر کیهان درست است یا تکذیب خاتمی و اطرافیانش.»
بیماری حسین شریعتمداری
سال ۱۳۸۸ خبری مبنی بر بستری شدن حسین شریعتمداری در بیمارستان و مبتلا شدنش به سرطان مری در رسانهها منتشر شد. خبری که از سوی خود شخص شریعتمداری تکذیب شد او در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: «ماجرا از این قرار است که من روز گذشته در بیمارستان مورد مداوا قرار گرفتم که پزشکان علت بیماریام را عدم استراحت و فعالیت زیاد اعلام کرده بودند که به لطف خدا امروز از بیمارستان مرخص شدم و اکنون در موسسه در حال انجام کار همیشگی خودم هستم. برای ضد انقلابهایی که برای من آرزوی مرگ کرده بودند باید بگویم زندگی و مرگ در دست خداست و خداوند است که تصمیم میگیرد که چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد.»
واکنش حسین شریعتمداری به جنبش زن زندگی آزادی
روزنامه کیهان تحت مدیریت حسین شریعتمداری در اولین واکنش خود نسبت به مرگ مهسا امینی نوشت: «کار به جایی رسیده بود که فردی در توئیتر با اشاره به خونریزی از گوش این بیمار تحت درمان، با کلی توضیح به اصطلاح علمی نتیجه گرفته بود که این حالت حکایت از برخورد جسم سخت با سر و... است! در شرایطی که ماجرای بیهوشی و نهایتاً فوت تاثر انگیز «مهسا امینی» در هنگام حضور در یکی از مراکز پلیس بازار دروغ پردازی و شایعه سازیهای هدفمند ضد انقلاب و برخی در داخل را داغ کرده بود انتشار تصاویر این حادثه یک بار دیگر رسوایی این فرصتطلبان را رقم زد. در فیلم منتشر شده از پلیس که مربوط به محل مراجعه مرحومه امینی است کاملا واضح و مشخص است که وی بدون مشکلی وارد سالن عمومی که افراد زیادی هم در ان مستقر هستند میشود و پس از نشستن در محل در ادامه بعد از گفتگو با شخصی که در محل حضور دارد ناگهان بیهوش میشود و در ادامه با حضور عوامل اورژانس به بیمارستان منتقل میشود. انتشار این تصاویر کافی بود که تمام دروغ پردازیها و داستان سراییهای ضد انقلاب و همراهان داخلی آنها نقش بر آب شود و این افراد و جریانات بار دیگر رسوا شوند.»
چند روز پس از مرگ مهسا امینی حسین شریعتمداری در کیهان با تاکید بر طبیعی بودن مرگ خانم امنیتی نوشت: «مدعیان اصلاحات نظیر محمد خاتمی، جهانگیری، عبدالله نوری، جبهه اصلاحات، حزب اتحاد ملت، حزب کارگزاران و یک مشت آدمها و گروههای دمدستی دیگر، نه فقط از فوت خانم مهسا امینی متأسف نیستند بلکه از این اتفاق ناگوار خشنود و خوشحال نیز هستند و این رخداد تاسفآور را فرصتی برای خالی کردن عقدههای فرو خورده خود از پیروزیهای چشمگیر اسلام و انقلاب و مخصوصاً حماسه بینظیر راهپیمایی اربعین تلقی میکنند. کارنامه این طیف به وضوح نشان میدهد که ابراز تاسف آنها از فوت خانم مهسا امینی نمیتواند با هویت برملا شده آنها همخوانی داشته باشد! و به ماجرای همان شخصی شبیه است که به استفاده از انواع مواد مخدر آلوده بود و در همان حال برای فریب دیگران ادعا میکرد که برای سلامت قلب حتی از نوشیدن چای پُر رنگ هم خودداری میکند! تعجب نکنید. بخوانید! اسناد ارائه شده از سوی مسئولان و مخصوصاً فیلمی که از محل وقوع حادثه منتشر شده است کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که فوت خانم مهسا امینی بر اثر سکته قلبی بوده است اتفاقی که در هر جای دیگری نیز احتمال وقوع آن وجود داشته و نمیتواند کمترین ربطی به نیروی انتظامی داشته باشد و برخلاف آنچه که طیف مورد اشاره ادعا میکنند، ضرب و شتم و یا هیچ برخورد فیزیکی دیگری در میان نبوده است.»
ایده برخورد افراد خودسر با بیحجابان توسط شریعتمداری
عجیبترین اظهارات اخیر شریعتمداری ایده آتش به اختیار دادن به آمران به معروف است. او در روزنامه کیهان در تاریخ ۲۸ اسفندماه ۱۴۰۱ نوشت: «مگر حجاب خانمها یک واجب شرعی و الزام قانونی نیست؟! اگر چنین است که هست، چرا مسئولان محترم که پاسداشت اسلام و قوانین نظام تکلیف تعریفشده و خالی از تردید آنان است در مقابل کشف حجاب برخی از خانمها که مدتی است به یک پدیده پلشت و ناپسند اجتماعی تبدیل شده است مهر سکوت بر لب زده و چاره درخور توجهی نمیاندیشند؟! یا اگر چارهای اندیشیده و به کار گرفتهاند چرا آثار و نشانه قابل توجهی از آن دیده نمیشود؟ ... این نارضایتی در ابراز نگرانیهای پیدرپی مردم به وضوح قابل مشاهده است. تودههای عظیم مردم احساس میکنند که حق آنها از سوی یک اقلیت اندک وکم شمار پایمال شده است و حق دارند حق مسلم خویش را که مشروع و قانونی نیز هست مطالبه کنند. با توجه به تعهد و دلسوزی شناخته شده مسئولان محترم، تردیدی نیست که برای مقابله با هنجارشکنی مورد اشاره، طرح و برنامهای دارند و از کنار پدیده پلشت کشف حجاب بیتفاوت عبور نخواهند کرد، ولی باید برای مردم توضیح بدهند که چه طرح و برنامهای را در دست اقدام دارند؟ و تاکنون کدام بخش از این طرح و برنامه را به اجرا در آوردهاند؟ زیرا آنچه از ظاهر ماجرا استنباط میشود، کمتوجهی نسبت به این پدیده زشت و پلشت است! این روال اگر ادامه داشته باشد، احتمال مواجهه با یک رخداد خسارتبار دور از انتظار نیست. مردم مسلمان و پاکباخته ایران اسلامی بارها نشان دادهاند که برای حفظ سلامت جامعه و پیشگیری از گزند ناهنجاریها با کسی تعارف ندارند! بنابراین بعید نیست اگر به این نتیجه (ولو غیر واقعی) برسند که دستاندرکاران امور برای مقابله با کشف حجابِ برخی از خانمها از توان لازم برخوردار نیستند! یا خدای نخواسته در انجام وظایف خود کوتاهی میکنند! احتمالا خود برای مقابله با این هنجارشکنی که باورهای دینی و عفت و اخلاق جامعه را تهدید میکند، دست به کار شوند!»
ریا یعنی فریب
خرکی مذهب منافق
دشمن انسانیت
دشمن زن و مرد
دشمن آدمیت
دشمن خدا بود
سینما هنر
پرويز پرستویی
فیلم بیغ دیوانه
طی طریق در مسیر
تاریکی جهل
پرش خرکی
زمین خورد
افتاد
بارها گفته ام و بار دگر می گویم / که من “ ول شده “ این ره نه به خود می پویم
در پس آینه طوطی صفتم داشته اند / آنچه “ استاد خودم “ گفت بگو آن گویم !
تاریکی جهل
پرش خرکی
زمین خورد افتاد
................
حرف خدا درست بود
عدالت حق ایران بود
دفاع مقدس
غیرتمندی و شرف
مرد و زن دختر و پسر
کلاس آدمیت
مرام انسانیت
عدالت حق ایران بود
حرف خدا درست بود
غیر از این هر چه بود
بی اعتبار بود
هرکس که بود
عجب صبری خدا دارد
سیاست هایی که این آدم دنبال می کرد همه به سود اسرائیل و به زیان ملت های مسلمان تمام شد. همین اواخر خواهان بمباران امارات بود. در داخل هم همه کوششش متهم ساختن دیگران به وابستگی به خارجی ها بود. هر آدم حسابی چیز فهم را جاسوس امریکا و اسرائیل و ... معرفی می کرد.
الان متعجبم چرا علیه عادی سازی روابط ایران با اعراب توطئه نمی کند. شاید هم می کند ما هنوز خبردار نشده ایم.
سیاست هایی که این آدم دنبال می کرد همه به سود اسرائیل و به زیان ملت های مسلمان تمام شد. همین اواخر خواهان بمباران امارات بود. در داخل هم همه کوششش متهم ساختن دیگران به وابستگی به خارجی ها بود. هر آدم حسابی چیز فهم را جاسوس امریکا و اسرائیل و ... معرفی می کرد.
الان متعجبم چرا علیه عادی سازی روابط ایران با اعراب توطئه نمی کند. شاید هم می کند ما هنوز خبردار نشده ایم.
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز ....
حسین شریعتمداری 43 سال است یک مرده و یک روح سرگردان متوهم است که کل وجود ناپاک و بی ارزشش دشمنی با ملت ایران است ..... همین
روسیه هم داره درجنگ هم بوده ولی ازمغز جانبازه یه جانی ولی پدرومادری که به نام دین و اسلام هرغلتی میکنه ومثل بقیه مفت خوره ورانت بازو حیله گری بیش نیست ومن نمیدونم چی بگم ملت ایران گیر چه آدمهای گرگ صفت افتاده
از قدیم گفتند
کاسه چینی چو صدا می کند
خود صفت خویش ادا می کند
اینها ذات خبیث و خبث طینت خودشونو دارند نشون میدم.