نامه سرگشاده یار دیرین احمدینژاد
مشروح نامه حجت الاسلام میرتاج الدینی به احمدینژاد به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر احمدینژاد رئیس جمهور محترم سابق
سلام علیکم
با تبریک سال نو و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون احتراماً با توجه به مسائل اخیر، مطالبی را به عنوان برادری خیرخواه به استحضار میرساند.
در اولین جلسه برای همکاری با دولت جنابعالی به عنوان معاون امور مجلس به این فرمایش مولا امیرالمومنین استفاده نموده و آن را پایه همکاری و همراهی قرار دادم «ثُم لیکنَ آثرهم عندک اقولهم بمرالحق لک»، «پس باید برگزیدهترین همکاران خود در نزد تو آن کس باشد که سخن حق را که به مذاقها تلخ میآید بیشتر از دیگران به تو بگوید.»
امیر سخن این فراز بلند اصل مدیریتی را که عامل بسیاری از صلاحها است، اینچنین به پایان میرساند: «و نیز کسی که خداوند از آنچه برای دوستانش نمیپسندد کمتر تو را یاری دهد در حالی که چنین کاری در اثر هوای نفس تو وقوع یابد؛ در هر جا و به هر نوعی که باشد.»
اینجانب در دوره حضور در دولت تلاش کردم که به این اصل با ادبیات نرم عمل نمایم لکن هرچه پیش رفتیم این نکته آشکارتر گردید که سخن حق هرچه نرمتر هم باشد بر مذاق دولتمردان تلخ مینماید.
همیشه یک سوال جدی وجود دارد که چرا بسیاری از دوستان، همکاران و حامیان اولیه شما کنار رفتند و یا آنها را کنار گذاشتید که در دولتهای گذشته بیسابقه بوده است. جنابعالی در دوره اول خود گفتید کابینه 74 میلیونی تشکیل میدهید، اکنون این کابینه به 3، 4 نفر کاهش یافته است بسیاری از اعضای دولت نهم و دهم با شما قطع رابطه نمودهاند. چرا؟ آیا تاکنون به این مسئله مهم اندیشیدهاید؟
خاطر شریفتان هست که در یکی از جلسات دولت این موضوع پیش آمد و در مذاکرات دولت ثبت است که گفتم عدهای از اعضای دولت از اول با شما نبودند و به رفتن آنها کسی خرده نمیگیرد اما بسیاری افراد چنین نبودند؛ امثال آقایان فتاح، لنکرانی، صفار هرندی در دولت نهم و آقایان محصولی، بذرپاش، میرکاظمی و سیدمهدی هاشمی در دولت دهم و الان هم اکثر اعضای دولت نهم و دهم در کنار شما نیستند.
آن موقع هم این تذکر برادرانه را گفتیم اکنون نیز میگوییم؛ تا زمانی که خودتان را در حلقه خاص زاویهدارها محصور کردهاید، این روند ادامه داشته و فرصتهای خدمت از دست خواهد رفت. برای نمونه، این قلم، از خدمات دولت نهم و دهم حتی پس از پایان دولت دفاع میکرد اما چه شده است که امروز در نامه سرگشاده رفتار شما را نقد میکنند. البته هیچ موقع از حاشیههای دولت دفاع نکرده و در صدد اصلاح آن بودم.
پس از دولت دهم، مدتی چنین القا شد که آقای مهندس مشایی از دفتر شما کنار رفت و عزلت گزیدند و جنابعالی نیز تلویحاً آن را تأیید میکردید ولی اکنون معلوم شد که آن هم یک تاکتیک بوده است و تحرکات سیاسی اخیر جنابعالی و ایشان خلاف آن را بر همگان آشکار ساخت.
جنابعالی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 همان روش شکستخورده سال 92 را برگزیدهاید و متأسفانه نه به تجربه گذشته اعتنا دارید و نه به خیرخواهی دوستان و دلسوزان.
در سال 92 همه اعضای دولت را از کاندیداتوری حفظ کردید؛ حتی بعضی که بدون اطلاع شما ثبتنام کرده بودند، مثل دکتر رفیعی و دکتر خلیلیان آنها را وادار به انصراف نمودید به زعم اینکه اگر کاندیدایی غیر از آقای مشایی باشد احتمال رد صلاحیت گزینه شما بیشتر خواهد شد و برای اینکه شورای نگهبان را در تنگنا قرار دهید اصرار بر این داشتید که فقط یک نفر از طرف شما کاندید شود، غافل از آنکه شورای محترم نگهبان فراتر از مصلحتاندیشیهای اینچنینی عمل میکند و بر اساس تشخیص صلاحیتهای فردی، سیاسی و مدیریتی افراد و مُر قانون عمل مینماید. هرچند بر مذاق عدهای خوش نیاید.
در نامه اخیر نامه آقای مشایی به حجتالاسلام والمسلمین آقای خاتمی رئیس جمهور محترم اسبق اینچنین القا شده بود که رأی مردم به جنابعالی در سال 84 رأی به جریان رقیب اصلاحطلبی نبوده بلکه رأی به اصلاحات بیشتر بوده است و در واقع ایشان خاستگاه اصلی رأی شما را تحریف کردند و این نوعی ناسپاسی به آرای مردم انقلابی و ولایی است؛ آنان که جنابعالی را در میان چندین کاندیدای مطرح به مرحله دوم انتخابات رساندند و فراموش نکردهایم که بیشترین آرای شما در استان قم و اصفهان بوده است که در مرحله دوم به کل کشور گسترش یافت. رواج گفتمان عدالتخواهی رهبر معظم انقلاب و رویکرد توجه به اقشار محروم و مستضعف جامعه و خدمت صادقانه به مردم و توجه به ارزشهای انقلاب که توسط فرزندان انقلاب به اقصینقاط کشور رسانده شد، زمینه پیروزی را فراهم آورد نه تفکری که اکنون در حلقه تنگ آن گرفتار شدید.
این تفکر خاص که متأسفانه قولاً و عملاً با آن عجین گشتهاید و با شعارها و اندیشههای اولیه شما فاصله گرفته است همان تفکری است که فرصت ارزشمند خدمت را در دولت از بین برد و موجب حاشیهدار شدن دولت و فاصله گرفتن از خط اصیل انقلاب و روحانیت گردید. همه حامیان اصلی شما از مردم انقلابی و علما و روحانیت و فرهیختگان سیاسی جامعه از دلسوزان و یاران انقلاب کنار رفتند و شکاف با مجلس اصولگرا، جریانهای انقلابی و ارزشی روز به روز عمیقتر گشت و تلاش دوستان برای ترمیم و حفظ وحدت نتیجه نداد. البته بداخلاقیهای سیاسی از هر دو طرف به این موضوع دامن زد. این حلقه محدود اطرافیان شما را تا آنجا تنزل دادند که کلیپ دون شأن حضرتعالی برای تحویل سال درست میکنند و آن را در فضای مجازی پخش میکنند.
در پایان به این فرمایش حضرت علی (ع) اشاره میکنم: «من استبدا برأیه هلک» تصمیم فردی و عدم مشورت با دلسوزان و صاحبان خرد انسان را به وادی استبداد رأی سوق میدهد. جنابعالی بدون مشورت با حامیان قبلی خود و دلسوزان انقلاب و حتی بدون مشورت با همکاران دولت خود به فکر تداوم دولت خود بودید و فردی را که حاشیهساز اصلی دولت شما بود برگزیده بودید و این موضوع دولت را از رسالت اصلی و تاریخی خود مخصوصاً در 2 سال آخر که همزمان با تشدید تحریمهای دشمن بود دور میکرد. انتظار این بود؛ بدون صرف وقت به حاشیهها، همه همت، توان و انرژی دولت را برای عبور از تحریمهای سخت مصروف مینمایید تا 6 سال خدمت گسترده و صادقانه یاران انقلاب و مدیران سختکوش با 2 سال پایانی دولت دهم مخدوش نمیگردید و بهانه به دست مخالفان و اصلاحطلبان نمیافتاد. اکنون هم انتظار این است در مسیری که انتخاب کردهاید بازنگری کنید و راهی انتخاب کنید که نتیجه آن دوری از دوقطبی سازی یا دعوای سیاسی بیحاصل باشد تا زمینه برای انتخاب دولتی کارآمد و انقلابی فراهم گشته و گشایشی در معیشت اقتصادی مردم حاصل شود.
مردم بصیر و انقلابی به خوبی انگیزههای تحرکات سیاسی را میدانند و با کسی هم عقد اخوت نبستند و هر کسی با هر سابقهای با خطر اصیل انقلاب و ولایت زاویه پیدا کند به راحتی از آن عبور میکند و تاریخ انقلاب آن را بارها ثابت کرده است، از این رو از خداوند متعال مسئلت مینمایم همه ما را در راه پاسداری از آرمانهای انقلاب اسلامی موفق و عاقبت کارمان را به خیر و سعادت مقدر فرماید.
و ما اُرید الا الاصلاح ما استطعت