حرص و آز برای طی طریق قدرت از نردبان پارلمان شهری!
شورای شهر اول در تهران با عضویت 15 چهره شاخص اصلاح طلب در سال 77 تشکیل شد؛ علی رغم عنادورزی برخی تریبون های عمومی نظیر صداوسیما برای ناکام جلوه دادن شورای شهر اول اما در این دوره از شورای شهر پایتخت اقدامات کم نظیری در راستای انتظام بخشی به امور اداره شهر توسط اصلاح طلبان عضو صورت گرفت؛ اقداماتی نظیر تدوین روشهای طرح سوال از شهرداریها، پیگیریهای معضلات مردمی، استیضاحها، شورایاریها، نهادهای فرهنگی، تفریغ بودجه، نظارت بر عملکردها، منطقه بندی نظارتها، بازرسیها، تدوین آیین نامهها، سازوکار انتخاب شهردار و قس علیهذا همه و همه توفیقات و دستاوردهای شورای شهر اول بود؛ البته این واقعیت قابل کتمان نیست که برخی اختلافات میان طیف های چپ و راست جریان اصلاحات، شورای شهر اول پایتخت را ناتمام گذاشت و حتی موجب شد دیگر اصلاح طلبان د ادوار بعدی دست برتر را در پارلمان شهری پایتخت نداشته باشند.
ائتلاف نا نوشته و آسیب ها
در چند سال اخیر با ائتلاف نانوشتهای که میان دو جریان تحول خواه کشور یعنی جریان اعتدال و جریان اصلاحات صورت گرفته است، هواخواهان و بدنه اجتماعی تحول خواهان که عمدتا از قشر جوان و تحصیلکرده کشورهستند شاهد یک انسجام مطلوب در راس هرم سیاسی و تصمیم سازی خود هستند؛ نمود عینی این انسجام در دو انتخابات سالهای 92 و 94 به عیان ترین شکل ممکن ظهور و بروز یافت و بنا بر اذعان صاحبنظران(حتی از جناح اصولگرا) در انتخابات ریاست جمهوری 96 نیز این توفیق و ظفرمندی تحول خواهان با حمایت از دکتر روحانی تداوم می یابد؛ اما در این میان آنچه که برای هواخواهان و سازمان رای، تحول خواهان مایه نگرانی محسوب می شود، نام نویسی لجام گسیخته افرادی است که خود را اصلاح طلب می دانند و بدون سازمان یافتگی خاصی آماده رقابت برای تصدی کرسی های 21 گانه پارلمان شهری پایتخت شده اند!
از آقازادههای پُرنَخوت و متکبر که بگذریم به انبوهی از کنشگران سیاسی و مدنی برمیخوریم که به تعبیری هنوز غوره نشد می خواهند مویز شوند؛ افرادی که الفبای سیاست ورزی و کنشگری سیاسی و مدنی را نیاموخته و تلمذ نکرده اند اما به مدد ادا و اطوارهای تلگرامی و کف و سوت های میتینگ های محفلیِ تهییجی و عاری از خردورزی شان، مدعی رجلیت سیاسی و تخصص مدنی و شهریاند!
اینکه مدیر فلان روزنامه یا دبیر فلان تشکل این جریان و یا عضو سابق ستاد انتخاباتی فلان شخصیت اصلاح طلب، چه تخصص و تدبری در خود دیده که داوطلب کاندیداتوری در انتخابات شورای شهر شده، جای سوال و حیرت است! بسیاری از این حضرات که کباده تحلیلهای آبکی شان را فیل هم نمیتواند بکشد، فاقد سابقه در زمینههای مرتبط با مدیریت شهریاند؛ مگر نه اینکه بعد از فجایعی همچون پلاسکو و مفاسدی نطیر املاک نجومی و استخدام های خارج از ضابطه در مجموعه شهرداری پایتخت و ضعف فرآیند نظارت در شورای شهر تهران، اصلاح طلبان بر آن شدند تا تخصص گرایی و پاک دستی را بعنوان مولفه های اصلی در گزینش نیروهایشان برای ورود به پارلمان شهری قرار دهند؟!
پس چه شد آن همه تیترهای پر سوز و گداز که شورای شهر جای عناصر باندی و ورزشکاران و هنرمندان غیرمتخصص نیست؟! در جایگاه نمایندگی مردم پایتخت در پارلمان شهری و تلاش برای حل معضلات بعضا لاینحل پایتختِ در شُرف انفجارِ ایران چه فرقی میان آن ورزشکار علاقه مند به سلفی و آن جوانک به اصطلاح اصلاح طلب فاقد تجربه و تخصص وجود دارد؟!
گذشته از همه این تفاسیر، این بلبشوی نام نویسی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر بویژه در کلانشهر تهران و این حرص و آز جوانکهای ناپخته اصلاح طلب برای طی طریق قدرت از نردبان پارلمان شهری، لیست بندی انتخابات شوراها را در اردوگاه اصلاحطلبان با معضل مواجه می سازد و چه بسا موجب شود اصلاح طلبان به سیاق ادوار گذشته( به استثنای شورای اول) باز هم بازنده آوردگاه انتخابات شوراها در پایتخت باشند؛ امری که موجب استمرار مدیریت شهری معیوب تهران به منوال گذشته میشود و پایتخت نشینان را در حوزه مدیریت شهری از چشیدن حلاوت کنش اصلاح طلبی محروم می سازد؛ امید که چنین مباد...
دیده بان ایران