رسانه روسی تحلیل کرد؛:
وقتی همه خود را برنده انتخابات مجلس ایران می دانند
رویداد24-آقای روحانی از نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران بسیار خرسند به
نظر می آید، هم اصولگراها و هم اصلاح طلبان خود را پیروز انتخابات می
دانند. ماجرا چیست؟ در نهایت پیروز انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران کدام
جناح است؟
شاید برخی حضور ذهن نداشته باشند اما بنده حدود شش ماه پیش در مقاله ای در اسپوتنیک با عنوان "آینده رنگارنگ مجلس ایران" پیش بینی چنین مجلسی را کرده بودم. مجلسی که همه طیف های سیاسی در آن حضور دارند و هیچ طیفی به تنهایی اکثریت مطلق مجلس را در اختیار نداشته باشد.
با این شرایط همه خوشحال خواهند بود و هیچ کدام اعتراضی نخواهند داشت.
قطعا هم آقای دکتر روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران باید از نتیجه این انتخابات خوشحال باشند. اولین انتخابات سراسری در دوران زمامداری وی به خوبی برگزار شد بی سر و صدا، همه جناح های سیاسی مملکت هم کم و بیش راضی هستند که در مجلس حضور دارند پس چرا ناراحت باشند.
همه نتیجه گیری ها نشان می دهد که مجلس ایران امروزه به سه جناح عمده تقسیم شده:
1 — اصلاح طلبان و حامیان دولت معروف به لیست امید
2 — اصولگراها
3 — مستقلین
اگر جور دیگری بخواهیم به این مجلس نگاه کنیم می توان گفت تندروهای همه جناح های سیاسی کشور در این مجلس حضور ندارند. یعنی عملا مجلس شورای اسلامی هم به نوعی مثل دولت یک مجلس میانه رو به حساب می آید.
اگر به سابقه سیاسی آقای روحانی بپردازید متوجه می شوید که آقای روحانی در همه ادوار مجلس جزو فراکسیون اصولگراها بوده و نه اصلاح طلب ها ولی همیشه یک اصولگرای میانه رو به حساب می آمده. در انتخابات اخیر ریاست جمهوری اصلاح طلبان با وی ائتلاف کردند و خط جدیدی به نام خط میانه رو ها را راه اندازی کردند. به همین دلیل هم هست که در دولت فعلی آقای روحانی هم شخصیت های اصلاح طلب حضور دارند و هم شخصیت های اصولگرا. اگر به لیست امید نگاه کنید تعداد زیادی از اعضای این لیست از اصولگرایان شاخص می باشند و اگر هم بخواهیم مقداری دقیق تر باشیم همچون آقای روحانی جزو اصولگراهای میانه رو به حساب می آیند. اصلاح طلب های این لیست هم جزو اصلاح طلبان میانه رو به حساب می آیند. پس نباید تعجب کنیم که برخی اصولگراها در لیست اصلاح طلبان حامی دولت حضور دارند.
به جز تعدادی انگشت شمار از اصلاح طلبان شناخته شده در لیست امید بقیه اعضای این لیست همه چهره های نوظهور اصلاح طلب هستند. این خود یک دگرگونی درون اصلاح طلبان نیز به حساب می آید چرا که یکی از مشکلات اصلی جناح اصلاح طلب در انتخابات قبلی وابستگی دائم به چهره های قدیمی بود و همین مساله منجر به اختلاف در میان اصلاح طلبان گشته بود چرا که عمده طرفداران جناح اصلاح طلب را جوانان تشکیل می دادند در حالی که بدنه اصلاحات در مقابل ورود جوانان به رده های بالاتر مقاومت زیادی داشت و در همین راستا بود که احزاب جدید اصلاح طلب مانند حزب ندا (نسل دوم اصلاح طلبان) تشکیل شد و در اخبار شاهد مخالفت های شدید اصلاح طلبان کهنه کار با این حزب نیز بودیم، که البته این انتخابات نشان داد پیروان این تفکر درست می اندیشیدند.
خوشحالی اصلاح طلبان به این دلیل است که لیست ائتلافی آنها با لیست حامیان دولت عملا توانسته اکثریت مجلس را در اختیار بگیرد و توانستند نشان دهند که هنوز بدنه اجتماعی قدرت مندی را در اختیار دارند و از همه مهم تر برای اولین بار کاری کردند که در ایران سابقه نداشته و آن متقاعد کردن مردم به رای دادن به لیست به جای افراد و قطعا اگر این لیست بتواند به صورت گروهی در مجلس خوب عمل کند در آینده شاهد رای دادن مردم به لیست احزاب و گروه های سیاسی خواهیم بود.
ادوار قبلی مجلس نیز نشان داده که معمولا کاندیداهای مستقل به دلیل نیاز به تامین خواسته های حوزه انتخابیه خود بیشتر به سمت دولت ها گرایش پیدا می کنند و به همین دلیل هم حامیان دولت امیدوار هستند اینان را به سمت خود بکشانند و فراکسیون اکثریت مطلق مجلس را تشکیل دهند.
در مورد اصولگراها می توان گفت با اینکه درصد خوبی از مجلس را به دست آورده اند اما باید بپذیرند که متحمل شکست بزرگی شده اند. همین که اکثریت مطلق مجلس را از دست داده اند خود یک شکست به حساب می آید اما به هر حال بدنه اجتماعی آنها را نجات داد و اجازه نداد کاملا از صحنه مجلس حذف شوند. اصولگراها امروزه به همان مشکلی دچار شده اند که سالها پیش اصلاح طلبان با آن مواجه بودند یعنی وابستگی به چهره ها و شخصیت های شاخص قدیمی. تقریبا می توان گفت اکثر چهره های کهنه کار اصولگرای مجلس در این دوره نتوانستند رای بیاورند و دلیل اصلی را می توان در دوری آنها از بدنه اجتماعی و خواسته های مردم مخصوصا در دوره اخیر مجلس دانست و اگر بخواهند در ادوار بعدی انتخابات موفق شوند قطعا باید به این اشکال خود به دقت بپردازند.
دلیل خوشحالی اصولگراها از نتیجه انتخابات به این دلیل است که بخشی از کاندیداهای مستقل جزو اصولگرایانی هستند که به دلیل پر شدن لیست بزرگ اصولگراها نتوانستند در لیست حضور داشته باشند و خوب به صورت مستقل وارد انتخابات شدند و از سوی دیگر بخشی از میانه روهای لیست امید نیز جزو اصولگرایان سنتی به حساب می آیند و عملا در صورتی که این افراد را جزو اصولگرایان به حساب آوریم اینان اکثریت مجلس به حساب می آیند. اینان امیدوار هستند که پس از شروع کار مجلس مجددا این اصولگراها را به سمت خود بکشانند. البته میتوان گفت کار بسیار سختی را در پیش دارند.
به هر صورت شاید بتوان گفت این مجلس بهترین مجلسی بود که دولت آقای روحانی می توانست به دست آورد تا در سال آخر دوره اول ریاست جمهوری خود با آن کار کند اما قطعا از همین الآن نیاز خواهد داشت رایزنی های فراوان جهت جذب نیروهای مستقل و نگاه داشتن نیروهای همراه داشته باشد.
منبع : اسپوتنیک فارسی
شاید برخی حضور ذهن نداشته باشند اما بنده حدود شش ماه پیش در مقاله ای در اسپوتنیک با عنوان "آینده رنگارنگ مجلس ایران" پیش بینی چنین مجلسی را کرده بودم. مجلسی که همه طیف های سیاسی در آن حضور دارند و هیچ طیفی به تنهایی اکثریت مطلق مجلس را در اختیار نداشته باشد.
با این شرایط همه خوشحال خواهند بود و هیچ کدام اعتراضی نخواهند داشت.
قطعا هم آقای دکتر روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران باید از نتیجه این انتخابات خوشحال باشند. اولین انتخابات سراسری در دوران زمامداری وی به خوبی برگزار شد بی سر و صدا، همه جناح های سیاسی مملکت هم کم و بیش راضی هستند که در مجلس حضور دارند پس چرا ناراحت باشند.
همه نتیجه گیری ها نشان می دهد که مجلس ایران امروزه به سه جناح عمده تقسیم شده:
1 — اصلاح طلبان و حامیان دولت معروف به لیست امید
2 — اصولگراها
3 — مستقلین
اگر جور دیگری بخواهیم به این مجلس نگاه کنیم می توان گفت تندروهای همه جناح های سیاسی کشور در این مجلس حضور ندارند. یعنی عملا مجلس شورای اسلامی هم به نوعی مثل دولت یک مجلس میانه رو به حساب می آید.
اگر به سابقه سیاسی آقای روحانی بپردازید متوجه می شوید که آقای روحانی در همه ادوار مجلس جزو فراکسیون اصولگراها بوده و نه اصلاح طلب ها ولی همیشه یک اصولگرای میانه رو به حساب می آمده. در انتخابات اخیر ریاست جمهوری اصلاح طلبان با وی ائتلاف کردند و خط جدیدی به نام خط میانه رو ها را راه اندازی کردند. به همین دلیل هم هست که در دولت فعلی آقای روحانی هم شخصیت های اصلاح طلب حضور دارند و هم شخصیت های اصولگرا. اگر به لیست امید نگاه کنید تعداد زیادی از اعضای این لیست از اصولگرایان شاخص می باشند و اگر هم بخواهیم مقداری دقیق تر باشیم همچون آقای روحانی جزو اصولگراهای میانه رو به حساب می آیند. اصلاح طلب های این لیست هم جزو اصلاح طلبان میانه رو به حساب می آیند. پس نباید تعجب کنیم که برخی اصولگراها در لیست اصلاح طلبان حامی دولت حضور دارند.
به جز تعدادی انگشت شمار از اصلاح طلبان شناخته شده در لیست امید بقیه اعضای این لیست همه چهره های نوظهور اصلاح طلب هستند. این خود یک دگرگونی درون اصلاح طلبان نیز به حساب می آید چرا که یکی از مشکلات اصلی جناح اصلاح طلب در انتخابات قبلی وابستگی دائم به چهره های قدیمی بود و همین مساله منجر به اختلاف در میان اصلاح طلبان گشته بود چرا که عمده طرفداران جناح اصلاح طلب را جوانان تشکیل می دادند در حالی که بدنه اصلاحات در مقابل ورود جوانان به رده های بالاتر مقاومت زیادی داشت و در همین راستا بود که احزاب جدید اصلاح طلب مانند حزب ندا (نسل دوم اصلاح طلبان) تشکیل شد و در اخبار شاهد مخالفت های شدید اصلاح طلبان کهنه کار با این حزب نیز بودیم، که البته این انتخابات نشان داد پیروان این تفکر درست می اندیشیدند.
خوشحالی اصلاح طلبان به این دلیل است که لیست ائتلافی آنها با لیست حامیان دولت عملا توانسته اکثریت مجلس را در اختیار بگیرد و توانستند نشان دهند که هنوز بدنه اجتماعی قدرت مندی را در اختیار دارند و از همه مهم تر برای اولین بار کاری کردند که در ایران سابقه نداشته و آن متقاعد کردن مردم به رای دادن به لیست به جای افراد و قطعا اگر این لیست بتواند به صورت گروهی در مجلس خوب عمل کند در آینده شاهد رای دادن مردم به لیست احزاب و گروه های سیاسی خواهیم بود.
ادوار قبلی مجلس نیز نشان داده که معمولا کاندیداهای مستقل به دلیل نیاز به تامین خواسته های حوزه انتخابیه خود بیشتر به سمت دولت ها گرایش پیدا می کنند و به همین دلیل هم حامیان دولت امیدوار هستند اینان را به سمت خود بکشانند و فراکسیون اکثریت مطلق مجلس را تشکیل دهند.
در مورد اصولگراها می توان گفت با اینکه درصد خوبی از مجلس را به دست آورده اند اما باید بپذیرند که متحمل شکست بزرگی شده اند. همین که اکثریت مطلق مجلس را از دست داده اند خود یک شکست به حساب می آید اما به هر حال بدنه اجتماعی آنها را نجات داد و اجازه نداد کاملا از صحنه مجلس حذف شوند. اصولگراها امروزه به همان مشکلی دچار شده اند که سالها پیش اصلاح طلبان با آن مواجه بودند یعنی وابستگی به چهره ها و شخصیت های شاخص قدیمی. تقریبا می توان گفت اکثر چهره های کهنه کار اصولگرای مجلس در این دوره نتوانستند رای بیاورند و دلیل اصلی را می توان در دوری آنها از بدنه اجتماعی و خواسته های مردم مخصوصا در دوره اخیر مجلس دانست و اگر بخواهند در ادوار بعدی انتخابات موفق شوند قطعا باید به این اشکال خود به دقت بپردازند.
دلیل خوشحالی اصولگراها از نتیجه انتخابات به این دلیل است که بخشی از کاندیداهای مستقل جزو اصولگرایانی هستند که به دلیل پر شدن لیست بزرگ اصولگراها نتوانستند در لیست حضور داشته باشند و خوب به صورت مستقل وارد انتخابات شدند و از سوی دیگر بخشی از میانه روهای لیست امید نیز جزو اصولگرایان سنتی به حساب می آیند و عملا در صورتی که این افراد را جزو اصولگرایان به حساب آوریم اینان اکثریت مجلس به حساب می آیند. اینان امیدوار هستند که پس از شروع کار مجلس مجددا این اصولگراها را به سمت خود بکشانند. البته میتوان گفت کار بسیار سختی را در پیش دارند.
به هر صورت شاید بتوان گفت این مجلس بهترین مجلسی بود که دولت آقای روحانی می توانست به دست آورد تا در سال آخر دوره اول ریاست جمهوری خود با آن کار کند اما قطعا از همین الآن نیاز خواهد داشت رایزنی های فراوان جهت جذب نیروهای مستقل و نگاه داشتن نیروهای همراه داشته باشد.
منبع : اسپوتنیک فارسی