عامه پسند؛ فیلمی گزنده در نقد سوکوب جنسیتی
رویداد۲۴ مازیار وکیلی: فیلم عامه پسند به کارگردانی سهیل بیرقی در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. «عامه پسند» در فضای امروز سینمای ایران فیلم بسیار جسورانهای است؛ فیلمی درباره سرکوب اقلیتهای جنسی و جنسیتی در ایران.
فیلم داستان زنی ۵۷ ساله و خانهدار بنام فهیمه میربُد است که بعد از بیست و هشت سال به دلیل آشنایی شوهرش به زنی دیگر از او جدا میشود و برای زندگی به شهر پدری خود، شهر رضا برمیگردد.
بیرقی با ظرافت تمام سرکوب قلیتها را متوجه همه اجزای جامعه، اعم از حاکمیت، مردم و حتی زنانی میکند که با تکیه بر سنت و برمبنای شایعهپراکنی توانستهاند گلیم خود را از جامعه مردسالار بیرون بکشند.
فهیمه بعد از بیست و هشت سال کار و زحمت در خانه یک مرد کارمند صفت، بدون هیچ پشتوانهای به شهر پدری خود میآید تا شکل تازهای از زندگی را تجربه کند. او میخواهد زنی باشد مدرن، مستقل و باصلابت که کسب و کار خودش را راه میاندازد اما مشکل اینجاست که به خاطر بیست و هشت سال زندگی معمولی و ایفای نقش یک زن خانهدار نتوانسته به درستی جامعهپذیر شود و از بسیاری از مناسبات درون جامعه اطلاع یابد.
او سالها به سبب جایگاه سنتی که برایش تعریف شده از دستیابی به منابع اطلاعاتی که او را مستقل و توانمند بار بیاورد محروم مانده است و تمام تغذیه اطلاعاتی او محدود به فضای مجازی خصوصاً اینستاگرام است. سهیل بیرقی به طور تلویحی شکلی از سرکوب زنان در جامعه مردسالار به تماشاگر نشان میدهد که تا به امروز از چشم مخاطب دور مانده. مردی، همسر خودش را برای مدت طولانی برمبنای یک جایگاه سنتی تعریف میکند و باعث میشود زن نتواند به درستی فضای جامعه را درک کند. به خاطر همین شکل ظریف سرکوب است که فهمیه در مواجهه با وضعیت جدید آنقدر بی دست و پا و دست و پا چلفتی به نظر میرسد.
او میخواهد متفاوت باشد و زندگی تازهاش را جوری شکل بدهد که تا پیش از این نمیتوانسته، اما به خاطر همان جامعهپذیری ناقص که محصول بیست و هشت سال سرکوب است در برابر وضعیت تازه به شدت آسیبپذیر است. این آسیبپذیری بعد از آشنایی با میلاد بیشتر خودش را نشان میدهد. میلاد که به لحاظ جنسیتی متفاوت از جامعه اطراف خود است همان مشکلاتی را دارد که فهیمه با آن درگیر است.
بیرقی با دادن کدهای ظریفی مثل حسرت میلاد از رفتن همخانهاش او را کنار فهیمه قرار میدهد تا نشان دهد عرف سنتی در سرکوب هر فردی که شبیه خودش نیست بیرحمانه عمل میکند و تا فرد مورد نظر را نابود نکند از پا نمینشیند.
بیشتر بخوانید: «سه کام حبس»؛ تکرار ژست فیلمسازی دردمند در ایران
به گزارش رویداد۲۴ یکی از تکنیکهای جالب توجهی که بیرقی برای تقابل حاکمیت با رویکرد تازه فهیمه در نظر گرفته، عدم نمایش مسئولان نهادهای دولتی هنگام ملاقات با فهیمه است. نه کارمندان بانک، نه مسئولان بیمه، نه مسئولان قضایی، نه صاحب بنگاهی که قرار است به فهیمه خانه اجاره دهد و نه مصاحبه کنندهای که فهیمه برای استخدام به او مراجعه میکند در قاب تصویر بیرقی جایی ندارند. تمام این افراد هم از ادبیاتی تخفیف دهنده استفاده میکنند و برخی از آنها حتی نام فامیلی خود فهیمه را غلط تلفظ میکنند. همه او را به خاطر آشنایی قدیمی با شوهر سابق فهیمه به حضور میپذیرند و برای خود او شان و جایگاهی قائل نیستند.
عدم نمایش و حذف فیزیکی مردان، باعث شده ترسناکتر به نظر برسند. ما آنها را گرگهایی تصور میکنیم که با استفاده از ابزار قانونی آمادهاند تا به بره بیپناهی مثل فهیمه حمله کنند. بیرقی با استفاده از همین تکنیک ظریف و ساده نشان میدهد که آن سرکوب جنبه قانونی هم پیدا کرده است.
عمدهترین دلیلی که فهیمه به میلاد جذب میشود همین مسئله سرکوب است. میلاد هم به خاطر گرایش جنسیتی متفاوتی که دارد مدام از سوی مردم و عرف سنتی جاری در جامعه سرکوب میشود. فهیمه این موضوع را با همان سطح پایین فهم از جامعه پیرامون خود درک میکند و به همین خاطر میلاد را به عنوان شریک انتخاب میکند.
قسمت تلخ و غم انگیز ماجرا اینجاست که افسانه به عنوان تنها آشنای به ظاهر همراه فهیمه هم به او ضربه میزند. او زنی است سنتی که با تکیه بر سنتها و عرف پذیرفته شده جامعه پیرامونش توانسته کسب و کار پُر رونقی راه بیاندازد و به نان و نوایی برسد.
لحظهای که افسانه کافه فهیمه را میخرد و با استفاده از همان جایگاه سنتی پلمپ، ملک را که به خاطر کلاسهای یوگا میلاد تعطیل شده میشکند. با جمع شدن کافه (به عنوان نماد مدرنیته) قلیانها وارد آن خانه میشوند تا آنجا بدل به سفره خانه (به عنوان نماد سنت) شود.
فیلم با حضور فهیمه در مطب دکتر شروع میشود. او برای آغاز زندگی جدید با تزریق ژل به صورت خود سعی میکند جوان به نظر برسد. اما در سکانس پایانی وقتی به مطب دکتر باز میگردد تا تزریق ژل را ادامه دهد، پشیمان میشود و از این کار خودداری میکند.
عرف توانسته فهمیه فیلم عامه پسند غلبه کند و فهیمه پذیرفته که همان پیرزن دست و پا چلفتی بیعرضه است که بیست و هشت سال خانهداری کرده است. بیرقی در عامهپسند موفق شده نشان دهد که در جامعهای سنتی که عرفهای دست و پا گیر سراسر آن را فرا گرفته بازنده زنی است که همیشه به سرکوب شده است. این نگاه تلخ و بیرحمانه ریشه در واقعیت جامعه ایران دارد. در چنین جامعه سنتزدهای جایی برای مدرنیته وجود ندارد و بازنده کسی است که میخواهد فارغ از عرفهای سنتی و خط کشیهای جنسی و جنسیتی مستقل و متفاوت زندگی کند.
عوامل فیلم عامه پسند:
کارگردان، نویسنده و تهیهکننده: سهیل بیرقی
بازیگران: فاطمه معتمدآریا، هوتن شکیبا و باران کوثری
مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان
تدوین: هایده صفی یاری
موسیقی: کریستف رضاعی
طراح چهرهپردازی: مهرداد میرکیانی
عکاس: مریم تخت کشیان
مجری طرح: مجید کریمی