اصولگرایان در انتخابات ۱۴۰۰ چارهای جز اقناع رییسی ندارند/ تصور تکرار دولت سوم روحانی دشوار است
رویداد۲۴ رایان حسینی: دو ماه تا انتخابات ۱۴۰۰ باقی مانده است؛ لابیها و رایزنیهای سیاسی با شدت ادامه دارد اما برای مردم ظاهرا دو سال تا انتخابات باقی است و نشانهای از مشارکت دیده نمیشود. دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا برای افزایش مشارکت اسامی مختلفی را مطرح کردهاند که در میان اصلاح طلبان، نام سیدحسن خمینی و در میان اصولگرایان، نام حجت الاسلام سیدابراهیم رییسی بیش از سایرین شنیده میشد. اگر این دو چهره در انتخابات ریاست جمهوری حضور مییافتند، احتمالا دوقطبی حداکثری «رییسی-خمینی» مهمترین دوقطبی انتخابات پیش رو میشد، اما روز گذشته با تصمیم قطعی عدم کاندیداتوری سیدحسن خمینی، شرایط به کلی تغییر کرد.
برخی معتقدند در این وضعیت شانس سیدابراهیم رییسی به مراتب بهتر شده و برخی معتقدند درصورت عدم حضور رییسی، فضا به نفع لاریجانی است. اما در این شرایط کفه ترازو به نفع چه کسی است؟ رسول بابایی تحلیلگر سیاسی و مدیر کمپینهای انتخاباتی در گفتوگو با رویداد۲۴ این فضا را تحلیل کرده است. او معتقد است رییسی حتما در انتخابات شرکت خواهد کرد چون فضا به سمتی رفته که بعید است از رقابت امتناع کند. بابایی در تحلیل ایده خود میگوید بعید است فردی جزو نفرات اول نظرسنجیها باشد و با آمدنش سطح مشارکت را بالا ببرد، اما به سادگی از حضور در انتخابات امتناع کند. متن گفتوگوی رویداد۲۴ با رسول بابایی را در ادامه بخوانید:
* حدود ۲ ماه بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است، اما فضای کشور اصلا حال و هوای انتخاباتی ندارد، علت را در چه میبینید؟
تقریبا همیشه همینطور بوده است. در دورههای گذشته هم معمولا بعد از ثبتنام کاندیداها تازه شاهد اوجگیری فضای انتخاباتی بودهایم. این را هم در نظر بگیرید که در این دوره با بحرانی به نام اپیدمی کرونا و چالشهای بزرگ اقتصادی هم روبرو هستیم. البته برخی ابهامات هم وجود دارد که باعث شده فضای رقابتها تاکنون چندان شفاف نباشد.
* چه ابهاماتی؟
یکی از مهمترین ابهامات این انتخابات آن است که هنوز ورود برخی از چهرههای اصلی به عرصه رقابتها قطعی و علنی نشده است. یکی از مهمترین چهرهها سیدابراهیم رییسی است که حضور یا عدم حضورش در انتخابات چه برای اصولگرایان و چه برای اصلاحطلبان تعیینکننده و سرنوشتساز خواهد بود.
* البته قبلا اعلام کرده بودند که در این دوره از انتخابات حضور پیدا نمیکنند.
درست است که گفته نمیآید و برنامهای برای حضور و کاندیداتوری ندارد، اما تحلیل و پیشبینی بنده این است که در انتخابات حاضر میشود. از سوی دیگر منطق انتخابات هم حکم میکند که حتما در این رقابتها حاضر باشد. نمیشود که فردی جزو نفرات اول نظرسنجیها باشد و با آمدنش سطح مشارکت را بالا ببرد، اما به سادگی از حضور در انتخابات امتناع کند.
* یعنی آقای رییسی حتما در انتخابات حاضر میشود؟
تحلیل و پیشبینی من از منطق انتخابات این است. ببینید در نظرسنجیهایی که ارگانهای مختلف درباره انتخابات انجام دادهاند، دو نفر با فاصله زیاد از بقیه جلوترند. آقای رییسی و آقای احمدی نژاد. با دلایل مشخصی میتوان پیشبینی کرد که رد صلاحیت آقای احمدی نژاد قطعی است. در چنین شرایطی اگر حجت الاسلام رییسی هم وارد انتخابات نشود مثل این میماند که بخواهیم یک لیگ فوتبال برگزار کنیم، اما دو تیم محبوب کشور در مسابقات حاضر نباشند.
* واقعا تصور میکنید حضور حجت الاسلام رییسی سطح مشارکت عمومی را بالا میبرد؟
بله. البته تنها این نیست و دلایل متعدد دیگری هم وجود دارد. یکی اینکه آقای رییسی میتواند کشتی نجات اصولگرایان هم باشد. اصولگرایان مشکلات زیادی دارند که حل آنها جز با حضور سید ابراهیم رییسی امکانپذیر نیست. یکی از این مشکلات وجود تشتت در میان آنها است. در این وضعیت تنها کسی که میتواند اصولگرایان را به اجماع برساند آقای رییسی است. البته این فقط حرف من نیستو بسیاری از شخصیتهای مطرح اصولگرا بارها بر این نکته تاکید کردهاند. اگر رییسی نیاید با تکثر کاندیدا در میان اصولگرایان روبرو خواهیم شد و کاندیداهای اصولگرا هم نشان دادهاند که رقیبان جدی برای یکدیگر هستند، در چنین حالتی احتمال باخت آنها بسیار بالا میرود. تجارب گذشته نظیر ریاست جمهوری ۹۶ و مجلس ۹۸ به آنها آموخته است که برای پیروزی باید به دنبال اجماع و کاندیدای واحد باشند بنابراین در سال ۱۴۰۰ تنها کسی که میتواند اصولگرایان را به این هدف برساند، آقای رییسی است.
* چرا اینگونه تحلیل میکنید؟ در انتخابات گذشته آقای رییسی حضور داشت و اصولگرایان به اجماع هم رسیدند اما باز هم شکست خوردند. چه چیزی تغییر کرده است؟
درست است که شکست خوردند، اما رای بسیار بالایی به دست آوردند. در واقع بیشترین رای یک کاندیدا در رقابت با رییس جمهور مستقر از اول انقلاب تاکنون متعلق به آقای رییسی است و همین باعث شد که او چهره یک شکست خورده را نداشته باشد. از طرف دیگر از آن زمان تاکنون او با حضور در قوه قضاییه و اقداماتی که در آن قوه انجام دادند، تلاش کرد برند خودش را ارتقاء دهد و رابطهاش با طبقات مختلف اجتماعی هم را بیشتر کند بنابراین فکر میکنم از ۴ سال قبل محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
نکته دیگر اینکه رقیبان او هم طی این مدت افول کردهاند. از طرف دیگر تخریبهایی هم که در انتخابات گذشته علیه او صورت گرفت، بیاثر شده است. مثلا میگفتند اگر رییسی بیاید، دلار ۵ هزار تومان میشود یا میگفتند در پیادهروها دیوار میکشد و از این قبیل چیزها. اما با رسیدن دلار به ۲۵ هزار تومان و عملکرد رییسی در قوه قضاییه ماجرا تغییر کرد.
بیشتر بخوانید: رسانههای اصولگرا در انتخابات ۱۴۰۰ از کدام نامزد حمایت میکنند؟
* اصولگرایان بدون حجت الاسلام رییسی چقدر شانس پیروزی دارند؟
فقط پیروزی در انتخابات مطرح نیست. مساله مهم دیگر ایجاد یک دولت اجماعی و قدرتمند است که این را هم هیچکدام از کاندیداهای دیگر نمیتوانند محقق کنند. یعنی آقای رییسی هم مشکل اجماع اصولگرایان را حل میکند، هم مشکل رایآوری و هم مشکل ایجاد یک دولت اجماعی و قوی را. بنابراین شما هم به این نتیجه خواهید رسید که اصولگرایان چارهای جز اقناع او برای حضور در انتخابات ندارند.
* واقعا این توانایی را دارد که بتواند همه اصولگراها را در دولتش راضی نگه دارد؟
نه. فقط این نیست. سیدابراهیم رییسی به لحاظ شخصیتی انسان قدرتمندی است. از طرف دیگر مورد حمایت همه نهادهای حاکمیتی هم قرار دارد. در طی این سالها رییس قوه قضاییه، نایب رییس خبرگان و عضو مجمع تشخیص هم بوده است. همه اینها باعث میشود بتواند ارتباطات خوبی با همه حاکمیت داشته باشد و یک اجماع حاکمیتی و ملی ایجاد کند؛ بهگونهای که نه تنها اصولگرایان بلکه حتی اصلاح طلبان هم حاضر باشند با دولتِ آقای رییسی همکاری کنند.
* آقای رییسی با حکم آیت الله خامنهای مسئولیت قوه قضاییه را بر عهده دارد. از طرف دیگر خودشان هم چند بار گفتهاند که میخواهند سند تحول قوه قضاییه را اجرا کنند. این حضور به معنای تناقض در تصمیمات نیست؟
بله، اینها نکات درستی است. اما باید به اهمیت قوه مجریه هم توجه کنیم. در صحبتهای اخیر رهبری هم بر اهمیت قوه مجریه و جایگاه رییس جمهور تاکید زیادی شده بود که نشان دهنده جایگاه بینظیر این مقام در جمهوری اسلامی است. ظرفیت و امکاناتی که برای کار و ایجاد تحول در قوه مجریه وجود دارد، در قوه قضاییه و هیچ جای دیگری وجود ندارد. به علاوه برای قوه قضاییه افراد دیگری وجود دارند که میتوانند جایگزین آقای رییسی شده و کار آنجا را به پیش ببرند در حالیکه برای قوه مجریه دچار فقر کاندیدا و فقدان شخصیت قدرتمند در میان کاندیداهای موجود هستیم.
* اگر آقای قالیباف بخواهد بیاید، چطور؟
قبلا هم گفتیم که آقای قالیباف و سایر کاندیداهای احتمالی، قدرت حل آن سه چالش اصولگرایی یعنی اجماع، رای آوری و ایجاد دولت قدرتمند ندارند. البته آقای قالیباف اعلام کرده که اگر آقای رییسی بیاید، در انتخابات کاندیدا نمیشوند. همچنین منطقا هم رقابت دو رییس قوه برای رسیدن به ریاست قوه سوم معنا ندارد و پیام درستی را به جامعه منتقل نمیکند، بنابراین چنین اتفاقی نخواهد افتاد. در انتخابات گذشته هم شاهد بودیم که نهایتا آقای قالیباف به نفع آقای رییسی کنار کشید.
* فرض کنیم که پیشبینی شما درست باشد، اما در طرف مقابل هم اصلاح طلبان بیکار ننشستهاند و حتما برای پیروزی برنامه دارند.
پیشبینی من این است که سید ابراهیم رییسی هم در انتخابات حاضر میشود و هم پیروز این انتخابات خواهد بود. هر کسی که از میان اصلاحطلبان یا دولت کنونی کاندیدا شود، به معنای دوره سوم آقای روحانی خواهد بود و با توجه به شرایط کنونی، تصور تکرار دولت روحانی برای دوره سوم کمی دشوار است.
* ممکن است چهرههایی باشند که نسبتی با دولت فعلی ندارند.
فرقی نمیکند. بالاخره دولت فعلی منسوب به اصلاح طلبان بوده و با حمایتهای آنها به پیروزی رسیده است و بسیاری از آنها هم در آن حضور جدی داشتهاند. در این وضعیت هر کسی که از طرف دولت روحانی یا اصلاح طلبان در انتخابات حاضر شود، باید به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که دیدگاه و تحلیلش درباره دولت روحانی چیست؟ اول از همه باید نقاط ضعف و قوت این دولت با بگوید و اینکه آیا این دولت را موفق میداند یا خیر؟ آیا مسئولیت عملکرد دولت روحانی را میپذیرد؟ اگر نمیپذیرد چگونه از مردم انتظار دارد که باز هم به اصلاحطلبان اعتماد کنند؟ باید دلایل عدم موفقیت دولت روحانی را به صورت شفاف بگوید و اینکه دولت جدیدی که او تشکیل خواهد داد چه تفاوتی با دولت روحانی خواهد داشت.
* این یعنی سرنوشت کاندیداهای اصلاح طلب به سرنوشت دولت روحانی گره خورده است؟
فرض کنید آقای جهانگیری یا آقای ظریف در انتخابات شرکت کند، هر کدام از اینها اگر از دولت فعلی حمایت کرده و عملکرد آن را تایید کند به منزله ادامه دولت روحانی است و مردم هم اجازه تداوم دولت آقای روحانی برای دوره سوم را نخواهند داد. از طرف دیگر اگر عملکرد دولت را تایید نکنند چگونه میخواهند از زیر بار مسئولیت دولتی که از اعضای اصلیاش بودهاند، شانه خالی کنند؟
* وضعیت آقای ظریف یا جهانگیری چطور است؟
باور من این است که آقای ظریف در این انتخابات حاضر نخواهد شد. ایشان خودشان هم بارها گفته که تخصصشان در حوزه سیاست خارجی است، در حالیکه رییس جمهور در ایران باید در حوزه مدیریت مسایل داخلی متبحر باشد. این حرف خود آقای ظریف است. اما فرض کنیم که آقای ظریف در انتخابات نامنویسی کنند و تایید صلاحیت هم بشود؛ چه ایده و طرحی برای حل مسائل کشور خواهد داشت؟
آیا با سابقه و پیشینهای که دارد چیزی فراتر از وعده حل مسایل در سیاست خارجی را خواهد داد؟ آیا میتواند خودش را به عنوان حلّال مشکلات معرفی کند و مهمتر از همه اینکه آیا مردم چنین وعدهای را از او میپذیرند؟ آقای ظریف احتمالا شعار اصلاح سیاست خارجی را میدهد و اینکه تحریمها را رفع میکند و با آمریکا و ۵+۱ به توافق میرسد و به این طریق تمام مشکلات کشور را حل میکند. اما مشکل اینجاست که این همان طرح و وعده آقای روحانی در سال ۹۲ است.
آقای روحانی هم در آن سال میگفت که من میآیم و تحریمها را بر میدارم و با حل تحریمها تمام مشکلات کشور حل میشود. آیا آقای روحانی موفق بود؟ یکی از انتقاداتی که به آقای روحانی وارد میشود، این است که هیچ طرح بدیل و جایگزینی یا به اصطلاح پلن B نداشت. به همین دلیل وقتی که ترامپ بر سر کار آمد و برجام را کنار گذاشت، دولت آقای روحانی زمینگیر شد و به روزمرگی افتاد، چون طرح دیگری برای حل مسایل کشور نداشت. حالا مردم از آقای ظریف هم میپرسند که اگر توافقی در سیاست خارجی صورت نگرفت یا حتی اگر هم توافقی صورت گرفت و باز هم آمریکا آن را نقض کرد، چه برنامه دیگری برای حل مسایل کشور دارد؟ اگر دولت بایدن همین رویکرد فعلی را نسبت به برجام و تحریم و.. داشته باشد، یعنی تکرار دولت ترامپ باشد، و از طرف دیگر مجلس و سایر نهادها هم با برنامههای آقای ظریف همراهی نکنند، آیا ۶ ماه دیگر ایشان نخواهند گفت که نمیگذارند من کار کنم؟ بنابراین احتمال کمی میدهم که آقای ظریف در انتخابات حاضر شود هرچند که حضور ایشان باعث سنگین شدن رقابتهای انتخاباتی میشود. اگر چه در صورت حضور در انتخابات به هر حال باید به پرسشهای زیادی پاسخ بدهد.
* آقای جهانگیری چطور؟
در مورد ایشان که وضع خیلی بدتر است. علاوه بر مشکلات شخصی و حاشیهای فراوان، حضور ایشان دقیقا تداعیگر تداوم دولت آقای روحانی برای دوره سوم است؛ چیزی که مردم به هیچ عنوان به دنبال آن نیستند. در مورد این انتخابات آنچه به طور قطعی میتوان گفت این است که مردم اجازه تکرار دولت روحانی برای بار سوم را نخواهند داد و هر کاندیدایی که حضورش چنین معنایی برای مردم داشته باشد، بازنده این انتخابات خواهد بود.