استقبال اصولگرایان از جنبشهای اصیل منطقه!/ محافظهکاران ایران درباره طالبان چه میگویند؟
رویداد۲۴ در روزهایی که طالبان در حال تصرف شهرهای مختلف افغانستان است، به نظر میرسد برخی سیاستمداران ایرانی، تمایل دارند تا نگاه داخلی به طالبان تغییر کند و به عنوان متحدان احتمالی ایران در آینده نزدیک، از آنها یاد شود. روز شنبه روزنامه کیهان در سرمقاله خود نوشت «در این پیشرویها خبری از جنایتهای هولناک، شبیه جنایات داعش در عراق نیست. طالبان حتی اعلام کرده کاری با شیعیان این کشور هم ندارد (و تا لحظه تنظیم این گزارش نیز خبری درباره جنایت این گروه علیه شیعیان افغان لااقل، مخابره نشده است). طبق این گزارشها، خبری از قتلعام غیرنظامیان بیگناه و تخریب خانهها هم نیست و آنچه هست، صرفا درگیری با نیروهای مسلح دولتی است. نیروهای طالبانی که امروز از آن حرف میزنیم، اولا نیروی یکدست و هماهنگی نیست ثانیا، با طالبانی که میشناختیم و مثلا سر میبرید، تفاوتهایی کرده است. طالبان این تغییر رویه را رسما نیز اعلام کرده اما میزان صحت و سقم این ادعاها نیاز به بررسی جدی دارد.»
بهمن سال گذشته هم عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشته بود «طالبان بر خلاف داعش و القاعده اهل مذاکره است و این نشان میدهد به قدرتخواهی در جغرافیای افغانستان (نه جهان اسلام) یا شراکت در قدرت در آنجا معتقد است، در غیر اینصورت مذاکره نمیکرد. اگر ارتباط با آنان داعش را زمینگیر، سلامت شیعیان را تضمین و خواب راحت را از امریکاییها میگیرد، ارتباط لازم است و دولت باید این موضوع را باز بگذارد.»
در زمان سفر تیم گروهی از اعضای طالبان به ایران، احمد نادری نماینده تهران در صفحه توییتر خود نوشت: «طالبان یکی از جنبشهای اصیل منطقه و با زمینه قوم پشتون است. حضور در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوحه را بایستی به فال نیک گرفت. همکاری با آنان میتواند به گسترش ثبات در جامعه افغانستان و جلوگیری از نفوذ گروههایی همچون داعش منجر شود. نباید در دام بازنماییهای اشتباه رسانههای آمریکایی از آنان بیفتیم.»
این توییت در حالی منتشر شد که مالک شریعتی دیگر نماینده مجلس در توییت دیگری ادعا کرد اصلاح طلبان به دنبال حمله به افغانستان بودند، اما رهبر انقلاب با این پیشنهاد موافق نبودند. مالک شریعتی نوشت «مرداد۷۷ پس از شهادت ۹ دیپلمات ایرانی در مزارشریف افغانستان به دست طالبان، اکثریت اعضای شعام در دولت خاتمی رای به دخالت نظامی ایران در افغانستان دادند و جمع بندی را خدمت رهبری فرستادند؛ اما پاسخ مدبرانه ایشان این بود: «وارد این دام نمیشویم» جنگ و صلح تان را دیدیم؛ عقلتان را...»
در زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برای اولین بار اصولگرایان، با اهل سنت به تفاهم رسیدند و مولانا عبدالحمید از ابراهیم رئیسی حمایت کرد؛ این حمایت در شرایطی رخ داد که همواره شیعیان تندرو میان اصولگرایان، نگاه مثبتی به اهل سنت در ایران نداشتند، اما به نظر میرسید آنها نیز در گذر زمان در بعضی عقاید رادیکال خود تجدید نظر کردهاند.
البته ارتباط میان ایران و طالبان که هر دو داعیهدار رهبری مسلیمین جهان هستند، ممکن است در درازمدت به اختلاف برسد، اما در آغاز راه، افغانستان میتواند در کنار ایران، تبدیل به دولتهایی شود که قوانینی مثل حجاب اجباری را در کشورهای خود اجرا میکنند.
عبدالله گنجی در مطلب دیگری هم سعی دارد کشتن دیپلماتهای ایرانی در افغانستان را از کارنامه طالبان پاک کند «طالبان افغانستان در شهادت دیپلماتهای ایران نقش نداشتند و جمهوری اسلامی نیز به این باور رسید که ترور آن عزیزان با هماهنگی سیستم اطلاعاتی یک کشور ثالث صورت گرفته بود. درباره شهادت شیعیان افغانستان اگر هنر جمهوری اسلامی متعهد کردن طالبان به حرمت خون تشیع است، این هنر قابل تقدیر است. البته طالبان نیز بارها اعلام کردهاند که به حرمت خون شیعیان پایبند هستند، اما مدعی هستند وقتی به جایی حمله میکنند و کسی مقاومت کند، درگیر خواهند شد و فرقی نمیکند که در مقابلشان شیعه است یا سنی، اما اینکه صرفاً به خاطر شیعه بودن سراغ کسی بروند را قبول ندارند. حمله به منطقه شیعه نشین غرب کابل در زمستان ۱۳۷۳ و ورود از آن نقطه به داخل کابل و شهادت عبدالعلی مزاری یا حمله به ولایت بامیان که منجر به صدور بیانیه استمدادخواهی مقام معظم رهبری شده، شاید از این جنس بوده که هدف تصرف سرزمین بوده است و شهادت شیعیان بر اثر مقاومت بوده است، نه اتهام تکفیر.»
بعضی فعالان سیاسی خارج از کشور، تغییر رویکرد ایران نسبت به طالبان به خصوص در دو سال اخیر را ناشی از حضور سردار اسماعیل قاآنی در راس سپاه قدس میدانند. قاآنی سالها در افغانستان حضور داشته است. بی بی سی در تحلیلی در این باره مینویسد «طبیعتا ایران از هر فرصتی که برای ضربه زدن به آمریکاییها به دست آید، استقبال میکند. طالبان و ایران لزوما دوست هم نیستند، اما دشمنی مشترک دارند و همین مسئله آنها را موقتا به هم نزدیک کرده است. اما حالا که طالبان در حال مذاکره با آمریکاییها هستند، بعید است که ایران بتواند آنها را به ادامه جنگ ترغیب کند.»
به نظر میرسد اوضاع در افغانستان در حال وخیمتر شدن است. در روزگاری که مردم ایران فرصت رصد اخبار افغانستان را ندارند و تغییر دولتها هم مانع گرفته شدن تصمیم قاطع در دستگاه دیپلماسی کشور میشود. اما هر چه که باشد، آتش بزرگی زیر خاکستر افغانستان در حال شعلهور شدن است...