تاریخ انتشار: ۱۰:۰۶ - ۲۰ آذر ۱۳۹۵

داستان پیرزنی که با شوکر ماموران شهرداری اهواز نقش زمین شد/ شهرداری: تکذیب می‌کنیم

تصویر پیرزن اهوازی که با ضربه شوکر مأموران شهرداری نقش بر زمین شده، چند روزی است که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود؛ اما حالا نه‌تنها مسئولان شهرداری اهواز که رئیس شورای این شهر هم اتفاق رخ داده را تکذیب می‌کند و می‌گوید: «تنها درگیری بین مأموران شهرداری و یک پسر جوان دستفروش بوده است که روز چهارشنبه اتفاق افتاد.»
رویداد۲۴-شهروند نوشت: تصویر پیرزن اهوازی که با ضربه شوکر مأموران شهرداری نقش بر زمین شده، چند روزی است که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود؛ اما حالا نه‌تنها مسئولان شهرداری اهواز که رئیس شورای این شهر هم اتفاق رخ داده را تکذیب می‌کند و می‌گوید: «تنها درگیری بین مأموران شهرداری و یک پسر جوان دستفروش بوده است که روز چهارشنبه اتفاق افتاد.»

در روزهاي گذشته رسانه‌هاي محلي اهواز گفت‌وگويي با «سمير» پسر پيرزن اهوازي را منتشر كرده‌اند كه از حال وخيم مادرش بعد از درگيري با شوكر مأموران شهرداری اهواز خبر داده بود: «روز ١٦ آذر یک اکیپ ١٠ نفره از اجرايیات شهرداری اهواز که همه شوکر برقی دست‌شان بود، وارد خیابان خوانساری (حراجی‌ها) شدند. آنها از میان همه دستفروشان به مادر ۷۰ ساله من که جلوی مغازه خودم، نرسیده به خیابان طالقانی (طلافروشان) بساط پهن می‌کند، حمله‌ور شدند و با شوکر برقی او را نقش زمین کردند.» «سمیر» که تقریبا ۴۰‌سال دارد و در مغازه کوچک خود سیخ و منقل می‌فروشد، در اين باره مي‌گويد: «مادر من زنده است ولی وضع مناسبی ندارد. بعد از آن حادثه چند ساعتی در بیمارستان امام(ره) بستری شد. الان هم روزی دوبار به بیمارستان می‌بریمش. حالا هم به كلانتري ١٣ اهواز مراجعه و شکایت کرده‌ایم.»

اما در پيگيري‌هايي كه «شهروند» از ماجرا داشت، دو نفر از اعضاي شوراي شهر اهواز به جاي تأييد حادثه درگيري ميان پيرزن و مأموران شهرداري، حادثه مشابه دیگری را که روز چهارشنبه اتفاق افتاده بود، توضيح دادند. هوشنگ شير مردي، رئيس شوراي شهر اهواز توضیحاتش درباره این حادثه را این‌گونه شروع می‌کند: «در جریان جمع‌آوری دستفروشان در شهر اهواز، روز چهارشنبه یکی از دستفروشان مرد، به این اقدام مأموران معترض شده بود که همین مسأله سبب شد تا از سوی مأموران شهرداری بازداشت شود، ظاهرا بعد هم با رضايت ماجرا ختم به خير شد.» او ادامه می‌دهد: «متأسفانه اين افراد خواهان بازگشت به هسته مركزي شهر هستند. طبق مصوبه پيشين شوراي شهر قرار بود كه دستفروشان در مركز شهر بساط نكنند و به بازارچه‌هاي محلي بروند اما همچنان اصرار دارند كه به محله‌هاي قبلي برگردند. قبلا هم با مأموران شهرداري درگير شده و چند نفري را هم مجروح كرده‌اند. ما هم به‌عنوان نمايندگان مردم از آنها حمايت مي‌كنيم؛ اما به صورت قانوني. البته اينها هم بيشتر مظلوم‌نمايي مي‌كنند.»

او با اشاره به اتفاقی که برای این دستفروش رخ داد، می‌گوید: «مأموران به اين مرد جوان گفته بودند كه بساط خود را جمع كند اما او مقاومت کرده بود که درنهايت نيروي انتظامي با آنها برخورد كرد.» او در پاسخ به اينكه آيا استفاده از شوكر توسط مأموران شهرداري مورد تأييد است، می‌گوید: «مأموران شهرداري مجهز نيستند، اما قطعا مأموران نيروي انتظامي كه همراه آنها هستند، شوكر دارند.» پس ماجراي پيرزن اهوازي كه در رسانه‌هاي اجتماعي منتشر شده است، چيست؟ يعني مصاحبه‌هايي كه با رسانه‌ها هم شده دروغ است؟ شير مردي در پاسخ به اين سوال می‌گوید: «درگيري با هيچ زنی در شهرداري گزارش نشده است. بنده به‌عنوان رئيس شوراي شهر اين موضوع را تأييد نمي‌كنم.» اما پسر اين پيرزن از حال وخيم مادر خود خبر داده است. رئيس شوراي شهر در این‌باره می‌گوید: «من حتي فيلم و عكس آن را هم نديده‌ام. اما اگر واقعا مدعي هستند، بيايند به من مراجعه كنند تا ماجرا را بررسي كنم. قطعا اگر واقعيت داشته باشد، با خاطيان برخورد مي‌شود. در مورد اخير هم من از شهردار مي‌خواهم كه برخورد با فرد خاطي را در دستور كار قرار دهد.»

حيدري، رئيس كميسيون خدمات شهري شوراي شهر اهواز هم ماجراي درگيري پيرزن را به‌طور كامل تكذيب می‌کند: «معاون خدمات شهري در تماس با من گفت كه ماجراي پيرزن صحت ندارد و افرادي هستند كه عليه من اين اخبار را در صفحات مجازي منتشر كرده‌اند.»

با وجود اين خبرنگار روزنامه همشهری خوزستان در مراجعه حضوري به مغازه پسر پيرزن دستفروش اهواز اعلام كرده كه او بيشتر از ٧٠‌سال سن دارد كه با ضربه شوكر نقش بر زمين شده است. اگرچه علیرضا حلاج، سرپرست خدمات شهری شهرداری اهواز همچنان در گفت‌وگو با اين نشريه تصویر منتشرشده از زن دستفروش را غیرواقعی می‌داند: «این تصویر به هیچ‌وجه صحت ندارد. تنها مأموران نیروی انتظامی از شوکر استفاده می‌کنند. مأموران اجراییات شهرداری از این ابزار استفاده نمی‌کنند.»بنابراين طي دو روز دوحادثه براي دستفروشان در شهر اهواز رخ داده كه يك مورد آن هنوز تأييد نشده است. حالا البته مسئولان فرمانداري اهواز به اين موضوع ورود كرده‌اند.

علی مظفری، معاون سیاسی، اجتماعی فرماندار اهواز با بیان این‌که هیچ‌ کدام از مأموران شهرداری اهواز حق برخورد با دستفروشان را ندارند، به ايرنا گفته است: «مسأله ضرب و شتم این دستفروشان پیگیری و با مأمور خاطی در این ماجرا برخورد می‌شود. حتی درصورتی که قوانین ازسوی عده‌ای از افراد ازجمله دستفروشان رعایت نشود، شهرداری اهواز باید حقوق شهروندی آنها را به جا آورد.» او همچنين ساماندهی دستفروشان را از برنامه‌های فرمانداری اهواز دانسته است: «دراین زمینه جلسات متعددی برگزار شده و چندین نقطه ازسوی شهرداری به‌عنوان محل استقرار دستفروشان جانمایی و پیشنهاد شده است. دستفروشان نیز پیشنهاداتی ازجمله اختصاص بخشی از پارکینگ رفاه در مرکز شهر را مطرح کرده‌اند که هنوز درحال کارشناسی است و درصورت موافقت مسئولان متولی، نهایی می‌شود.»

٢٩ آبان‌ماه هم انتشار فيلم سيلي‌‌زدن مأمور سد معبر شهرداري فومن بر صورت زن دستفروش سروصداي زيادي به پا كرد. بعد از اين ماجرا مسئولان شهرداري اين شهر از زن دستفروش دلجويي كردند و مأمور خاطي هم تعليق شد.

گفت‌وگو با دستفروش اهوازی: قاضی گفت فیلم نداشتی زندان می‌رفتی

چند ماهي است ازدواج كرده. از ٧‌سال قبل با دستفروشي در بازار عبدالحميد اهواز روزگار مي‌گذراند. محمد عبيداوي، پسرجوان ٢٣ساله‌اي است كه در روزهاي گذشته تصويرش مانند تصوير پيرزن اهوازي كه روز سه‌شنبه ١٦ آذر با مأموران شهرداري اهواز درگير شده بود، در شبكه‌هاي اجتماعي منتشر شد. او ظهر روز چهارشنبه تازه مي‌خواست در بازار بساط كند كه يكي از مأموران شهرداري اهواز درگيري را با او آغاز كرد؛ آن هم با شوكر و خودروي مخصوص شهرداري.


روز چهارشنبه چه اتفاقي براي شما در بازار اهواز افتاد؟

ساعت يك ظهر روز چهارشنبه تازه داشتم در بازار بساط مي‌كردم كه سامان سعيدي كه از مأموران شهرداري است، با خودرو به سمت بساط من آمد و درحالي كه سرعت زيادي داشت، از روي جنس‌هاي من رد شد. با عجله فرياد زدم كه الان بساطم را جمع مي‌كنم اما فحاشي كرد. بعد هم با باتوم برقي به طرفم آمد و من را زد. بعد هم چند نفري آمدند من را به كلانتري بردند.

شكايت كرديد؟

بله من همان موقع درشعبه ١٣ كلانتري از او شكايت كردم اما به من گفتند كه رضايت بده. گفتم: رضايت نمي‌دهم. من فيلم داشتم و آن را به قاضي نشان دادم. او هم گفت: اگر اين فيلم را نداشتي، حتما زندان مي‌رفتي.

در نهايت كي از آن‌جا بيرون آمديد؟

چهارشنبه ساعت ٤ عصر.

قبلا هم با مأموران شهرداري درگيري داشتيد؟

بله. من كار ديگري بلد نيستم. هيچ پولي هم ندارم كه بتوانم شغل ديگري براي خودم دست و پا كنم. همه زندگي‌ام در بساط بازار و دستفروشي خلاصه مي شود. نمي‌دانم اگر اين شغل را هم از من بگيرند، بايد چه كنم و كجا بروم. با همين دستفروشي هم نمي‌توانم نان شبم را دربياورم. پول همين جنس‌ها را هم كه دربساطم بود، قرض كردم.

آيا صدمه‌اي هم ديديد؟

صدمه جسمي نديدم اما تمام لباس‌هايم را پاره كردند. همه اهالي بازار هم شاهد هستند.

واقعا شوكر داشتند؟ چون تا همين حالا مسئولان شهرداري آن را تكذيب كرده‌اند؟

بله باتوم برقي داشتند.

بعد از اين ماجرا مسئولان شهرداري از شما دلجويي نكردند؟

نه. هيچ تماسي با من گرفته نشد.

قبلا هم با همين مأمور درگير شده بوديد كه اينطور برخورد كرد؟

نه. قبلا هيچ برخوردي با او نداشتم.

كجا زندگي مي‌كنيد؟

از چهارماه قبل كه ازدواج كرده‌ام، درخانه كوچكي در محله علوي زندگي مي‌كنم.

دانشگاه هم رفته‌ايد؟

نه. من همان مدرسه را هم به زور تمام كردم. پول نداشتم كه به دانشگاه بروم. دو تا كارتن حوله براي دستفروشي دارم كه آن را هم با پول قرضي خريده‌ام.


نظرات شما