چگونه دولتهای بعد از انقلاب مدارس ابتدایی را نابود کردند؟ | سرنوشت عدالت آموزشی در دستان وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان برنامه
رویداد۲۴ | محمد آزاد: مشخصترین وعده اقتصادی رئیسجمهور در نخستین حضور خود در مجلس عادلانهکردن آموزش در ایران بود. معاون سابق وزیر آموزش و پرورش در گفتگو با رویداد۲۴ میگوید اکنون ۳۳ سال است که بودجه آموزش و پرورش در ایران ناتراز است و سازمان برنامه و بودجه نگاه کالایی به آموزش دارد. به گفته ابراهیم سحرخیز مطابق اصول ۳، ۳۰ و ۴۳ قانون اساسی آموزش رایگان و عادلانه وظیفه دولت، و امور آموزشی از شئون حاکمیت است و نباید به بازار واگذار میشد. به گفته او بودجه دولت جنگ برای آموزش از امروز بهتر بود.
او به صداقت پزشکیان اشاره میکند اما موفقیت تحقق سخنان او را مشروط به تغییر نگاه سازمانهای بودجهریز به مساله آموزش میبیند؛ سازمانهایی که به گفته او قویترین وزرای آموزش و پرورش را هم زمین زدهاند.
وظیفه قانونی و حاکمیتی
آموزش کالا نیست؛ ابراهیم سحرخیز، معاون سابق وزیر آموزش و پرورش، در مورد سخنان رئیسجمهور در روز اول رای اعتماد به وزرا در مورد آموزش عادلانه میگوید: «ما بر اساس قانون اساسی، که در ۳ فقره در اصول ۴۳، ۳ و ۳۰ صراحتا ذکر شده است، وظیفه تامین آموزش و پرورش عادلانه را برعهده داریم. این مساله جز قانون اساسی، با تاکید در سخنان مقام رهبری در سال ۱۴۰۲، بار دیگر مطرح شد.»
بیشتر بخوانید:
او ادامه میدهد: «آموزش عادلانه پیشنیاز توسعه اقتصادی و استقلال اقتصادی و سیاسی است. در اصل ۳۰ قانون اساسی آموزش رایگان و در اصل ۳ تامین آموزش و پرورش عادلانه، متقارن بهداشت آمده است و از حقوق مسلم شهروندی است. رهبری در سال ۱۴۰۲ در دیدار حضوری به مناسبت آغاز سال تحصیلی آموزش را از شئون امور حاکمیتی و دولتی عنوان کردند.»
خیانت به کشور
سحرخیز میگوید: «اما من خود شاهد بودم و مجموعهای از حضرات پیش من میآمدند و میگفتند آموزش و پرورش باید برونسپاری شود تا دولت از زیر بار بودجه سنگین آموزش و پرورش بیرون بیاید، که من معتقد بودم این کار خیانت به کشور است.»
این معاون پیشین وزیر تاکید میکند: «اما از برنامه دوم توسعه که در زمان هاشمی رفسنجانی بسته شد آموزش را به چشم کالا تعریف کردند و آن را به سبک هدفمندی و به بهانه مشارکت مردم و مردمی سازی مطرح کردند اما پشت پرده و در حقیقت برنامه این بود که بلایی سر مدارس دولتی بیاورند که مردم از مدارس دولتی به غیرانتفاعی کوچ کنند. برنامه این بود که بیاعتمادی به مدارس دولتی در میان مردم تقویت شود و از زمان دولت آقای هاشمی تا حتی دولت رئیسی این سیاست پیگیری شد.»
او اضافه میکند: «در زمان دولت آقای روحانی میبینید که وزیر آموزش و پرورش میگوید این وزارتخانه گران اداره میشود. دقیقا در مجلس که آمد، زمانی که من مشاور کمیسیون بودم گفت مدارس دولتی بهرهوری ندارند و با کمتر از یک چهارم این هزینه میتوان مدارس دولتی را به غیردولتی واگذاری و اداره کرد. نتیجه آن شد که در لایحه بودجه دولت آقای روحانی از مجلس اجازه خواست هر سال ۱۰ درصد از مدارس دولتی واگذار شود.»
معلم ناشی، دانشآموز ردی
سحرخیز تاکید میکند: «ارزان اداره کردن همان و نتیجه آن شد برونسپاری و ورود هزاران معلم خرید خدمات آموزشی به آموزش و پرورش و ما امروز همچنان در مناطق محروم دبیر و معلم نداریم، پولی هم برای استخدام معلم جدید هزینه نمیشود. خرید خدمات یعنی چه؟ یعنی یک دانشجوی بیکار، کسی که هیچ گونه دورهای جهت آموزش فرزندان مردم ندیده و از سر ناچاری و بدون انگیزه شغلی وارد سیستم آموزشی میشود. نتیجه آن میشود همین معدلهای ۸ و ۹ امتحان نهایی.»
او خبر میدهد: «الان نقشه ایران را نگاه بکنید از خراسان شمالی، گلستان تا جنوب و غرب کشور نقشه نمرات قرمز است. نتیجه دیگر این است که از تمام شرکتکنندگان در کنکور دانشگاه، فقط ۱۰ درصد نمره لازم برای کنکور دولتی امکان دارد. آن ۱۰ درصد پذیرفتهشده در دانشگاه دولتی تحصیلکرده مدارس غیرانتفاعی، تیزهوشان و نمونه دولتی یعنی مدارس پولبگیر هستند.»
سحرخیز میگوید: «در این مدارس انواع و اقسام برنامه آموزشی فوق برنامه و اردوی المپیاد و نظیر آن برگزار میشود. مشخصا با این همه دوپینگ، رقابت برای ورود به دانشگاه ناعادلانه و نتیجه آن هم ناعادلانه است و مختص فرزندان خانوادههای مرفه خواهد بود؛ شقالقمر نکردهاند. فرزندان دیگر در مدرسه دولتی سر کلاسهای ۴۰ نفره با معلم آموزشندیده -که همان هم به دلیل کمبود معلم باید دو برابر کار کند و انگیزه و توان او مرتب کمتر میشود- چرا باید توان رقابت داشته باشند؟ در یک مدرسه مخروبه و با این شرایط دانشگاه سهل است، دیپلم هم نمیشود گرفت.»
پول بده نتیجه بگیر
این کارشناس مسائل آموزشی اضافه میکند: «پس آقای پزشکیان، که آدم صادقی است و من هم به او اعتقاد و علاقه دارم، باید دقت کنند که به حرف نیست. سازمان برنامه و بودجه و نگاه سازمانهای پولپرداز را برای این کار باید تغییر دهد. آیا آقای پورمحمدی به این نوع نگاه عادلانه به بخش آموزش معتقد است؟»
او معتقد است: «به نظر نگاه سازمان برنامه از برنامه سوم تا امروز به مساله آموزش تغییر نکرده است و آموزش و پرورش را اولویت نمیداند و میگوید این وزارتخانه پول هدر میدهد نه اینکه سرمایهگذاری است. این حرف دنیا است که توسعه پایدار نیازمند نیروی متخصص است.»
سحرخیز به دولت جنگ اشاره میکند: «بودجه دولت میرحسین برای آموزش و پرورش در زمان جنگ از امروز بهتر بود. نگاه سازمان برنامه از برنامه سوم توسعه قویترین وزرا را زمین زده است؛ اکنون ۳۳ سال است که وزارت آموزش و پرورش، بین ۲۳ تا ۲۵ درصد کسری بودجه دارد. یعنی پول حقوق ندارد. ناترازی منابع انسانی دارد. ۱۷۵ هزار معلم کم دارد، حتی با وجود کلاسهای ۴۰ نفره. چرا بودجه را تراز نمیکنند؟ چون اعتقاد ندارند!»
سحرخیز نتیجه میگیرد: «پس اولین گام تراز کردن و تغییر نگاه بودجهای به آموزش و پرورش است. باید بار دیگر نگاه مردم به مدارس دولتی را احیا کرد. با بودجه تراز، ناظر در مدارس دارید. نباید وضعیت به گونهای باشد که مثل امروز به امان خدا رها شده باشد و بشنویم که مصرف مواد افیونی به پایه ششم رسیده باشد و از طرفی مدرسه در تهران وجود داشته باشد که بعد از اتمام تحصیلات محصلان را برای تحصیلات به انگلستان بفرستد.»