تاریخ انتشار: ۱۱:۵۹ - ۲۷ مهر ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

جای خالی ارتش ملی | چرا ارتش لبنان در برابر اسرائیل ساکت است؟

بمباران لبنان به عادت روزانه اسرائیل تبدیل شده است. اسرائیل مدعی است همه این حملات با هدف ترور نیرو‌های ارشد حزب الله و زیرساخت‌های کلیدی این گروه انجام می‌شود، اما آنچه در عمل رخ داده، حملات مرگبار به ساختمان‌های مسکونی خارج از پایگاه‌های شناخته شده حزب الله و حمله به خاک یک کشور مستقل عضو سازمان ملل است. سوال اینجاست که چرا ارتش لبنان هیچ کاری نمی کند؟

جای خالی ارتش ملی | چرا ارتش لبنان هیچ واکنشی به حملات اسرائیل نشان نمی‌دهد؟
رویداد۲۴ | لیلا فرهادی: وزارت بهداشت لبنان اعلام کرده که از اواخر سپتامبر، بیش از ۱۶۰۰ نفر در لبنان بر اثر حملات اسرائیل کشته و هزاران نفر زخمی شده اند. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، اکنون حدود ۱.۲ میلیون نفر در لبنان آواره هستند.  سوالی که پیش می‌آید این است که ارتش لبنان کجاست؟

ارتش لبنان کجاست؟

کلایو جونز، مدیر مؤسسه مطالعات خاورمیانه و اسلامی در دانشگاه دورهام، بریتانیا به فرانس ۲۴ می‌گوید: ارتش لبنان بین اسرائیل و حزب الله گیر کرده و در رابطه با تهاجم اسرائیل کار بسیار بسیار کمی می‌تواند انجام دهد.

او توضیح داده که «ما گزارش‌هایی از سربازانی داریم که مجبورند شغل دوم داشته باشند، زیرا حقوق ماهانه آن‌ها هزینه‌های اولیه زندگیشان را پوشش نمی‌دهد، و این شامل حتی افسران ارشد ارتش لبنان هم می‌شود.»

جونز می‌گوید: «نقش اکثر ارتش‌ها دفاع از تمامیت ارضی کشور است که ارتش لبنان هرگز قادر به ایفای آن نبوده و قطعاً در حال حاضر نیز قادر به انجام آن نیست».

 دلیل ناتوانی ارتش لبنان در دفاع از مرزهای کشور چیست؟

ارتش لبنان حدود ۸۰ هزار سرباز دارد که با بودجه اندک کنونی ارتش لبنان، کشوری که ۵ سال اخیر با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم کرده، اداره می‌شود.

ارتش لبنان به دلایل مختلف قادر به اجرای حرفه‌ای نقش یک ارتش به عنوان حافظ منافع یک کشور نیست. مهمترین عامل بازدارنده، فرقه‌های رقیب در سیستم سیاسی لبنان است که جلوگیری از نفوذ سیاسی این ادیان و فرقه‌های مختلف بر صفوف نظامی، کار ساده‌ای نیست. همین مساله، به علاوه نیرو‌های ژئوپلتیکی که نظم سیاسی لبنان پس از جنگ سال ۲۰۰۵ را شکل داده سبب شده تا بازیگران موازی نظامی غیردولتی، استقلال عملیاتی و حتی مشروعیت ملی بیشتری کسب کنند. بارزترین نمونه ظهور چنین نیروی نظامی غیر دولتی‌ای در لبنان، حزب الله است. جنبش شیعه که از سال ۱۹۹۲ یک پای ثابت سیاست لبنان و پارلمان این کشور است و از سال ۲۰۰۵ هم در سطح وزیران در دولت حضور داشته است.

آرام نرگیزیان عضو ارشد مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک واشنگتن گزارشی تفصیلی درباره تعامل حزب الله و ارتش لبنان بعد از سال ۲۰۰۵ در «موسسه ایتالیایی مطالعات سیاست بین الملل» منتشر کرده که این گزارش در نشریه بنیاد کارنگی هم بازنشر شده است. او در این گزارش خود توضیح داده که چطور ارتش و حزب الله در لبنان طی سی سال گذشته هر دو به طور همزمان به درجه‌ای از مشروعیت دست پیدا کرده اند و با وجود اختلافات بنیادین و مسیر‌های توسعه متفاوتشان، به یک همزیستی رسیده اند.

این گزارش تاکید کرده با این حال دوگانگی نظامی در لبنان برای امنیت ملی این کشور ضرر داشته است.

ظهور یک دوگانگی نظامی در لبنان


بیشتر بخوانید: آتش جنگ بر دامن عروس خاورمیانه | همه آنچه باید درباره حمله اسرائیل به لبنان بدانید


لبنان در دهه ۱۹۷۰ دستخوش جنگ‌های خونین داخلی بین گروه‌های قومی و فرقه‌ای این کشور بود. جنگ‌هایی که با حظور نظامی سوریه در لبنان در سال ۱۹۷۶ ادامه و در نهایت در سال ۱۹۹۰ با دخالت نیرو‌های نظامی سوریه خاتمه پیدا کرد. با اینهمه، پس از آنکه اسرائیل در سال ۲۰۰۰ مناطق اشغالی جنوب لبنان را ترک کرد، برخی گروه‌های سیاسی و سیاستمداران لبنانی به تدریج خواستار خروج نیرو‌های سوریه شدند.

در سال‌های جنگ داخلی لبنان، این کشور صحنه رقابت سوریه، سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل بود که در سال ۱۹۷۸ و مجددا در سال ۱۹۸۲، ارتش خود را وارد خاک این کشور کرد و از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ نیز بخشی از جنوب لبنان را تحت عنوان منطقه حایل امنیتی در اشغال داشت.

سال ۲۰۰۵، سال خروج نیرو‌های سوریه از خاک لبنان است. دوره ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۷ با دو روند رقابتی در حاکمیت امنیتی لبنان پس از جنگ تعریف می‌شود. از یک سو، ارتش لبنان تلاش کرد اعتبار و استقلال نظامی خود را حفظ و توسعه دهد. از سوی دیگر، جناح‌های سیاسی رقیب به سرعت پس از عقب نشینی پرسنل امنیتی و اطلاعاتی سوریه خود را تثبیت کرده بودند و مشتاق نفوذ و تنظیم نیرو‌های ارتش پس از سوریه بودند.

در حالی که ارتش لبنان در تلاش برای بازتعریف خود در میان لبنان قطبی شده پس از سوریه بود، حزب الله در حال رشد بود.

در سال‌های بین ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰، ارتش و حزب الله لبنان دائم در تنش بودند. جنگ سال ۲۰۰۶ بین اسرائیل و حزب‌الله نشان داد که سوریه و ایران می‌توانند از انتقال سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته‌تر برای تقویت امنیت داخلی و منطقه‌ای این گروه استفاده کنند. همزمان ارتش لبنان در جنگ ۳۳، تنها نقش ناظر را بازی کرد و اقداماتش به چند عملیات نمادین علیه نیرو‌های اسرائیلی محدود می‌شد.

سال ۲۰۰۸ هم ارتش لبنان از ورود مستقیم به درگیری بین حزب الله و گروه اهل تسنن موسوم به ائتلاف ۱۴ مارس متشکل از احزاب سیاسی ضد حزب الله در خیابان‌های بیروت خووداری کرد. برخی ناظران این تصمیم ارتش را «بی طرفی ارتش» و برخی دیگر «از دست رفتن فرصت» برای ارتش جهت مخالفت با هر گونه اقدام نظامی داخلی توسط نیرو‌های سیاسی-فرقه‌ای رقیب در کشور قلمداد کردند.

بحران سیاسی سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ لبنان هم به تضعیف ارتش کمک کرد. در این سال‌ها بنب ست طولانی مدتی در سیستم سیاسی فرقه‌ای لبنان ایجاد شد و همین بن بست به بازنشستگی افسران کلیدی ارتش منجر شد.

ارتش لبنان در مبارزه علیه داعش در سال ۲۰۱۷ فرصت جدیدی پیدا کرد. «کمپین سپیده‌دم تپه‌ها در لبنان» به عملیات ارتش لبنان علیه داعش اطلاق می‌شود. این کمپین دوگانگی نظامی در لبنان را بیش از پیش نمایان کرد. در همین زمان مذاکرات محرمانه حزب الله با داعش برای آزادی اسرای حزب الله، عملا این کمپین را با چالش مواجه کرد و اعتبار ارتش را از بین برد.

با اینکه ارتش لبنان از مشروعیت و محبوبیت بالایی در جامعه برخوردار است، اما قادر به مقابله با سیستم فرقه‌ای حاکم بر کشور که به نیرویی مانند حزب الله سطح قابل توجهی از نقش سیاسی را اعطا کرده، نیست. هیچ نهاد دولتی در لبنان از جمله ارتش نمی‌تواند اعتبار داخلی حزب الله را به چالش بکشد؛ بنابراین این اولین بار نیست که ارتش لبنان در زمان حمله به خاک این کشور به جای مقابله، ایستاده و صحنه را تماشا می‌کند. در جریان حملات اخیر، مواضع ارتش لبنان در منطقه بنت جبیل هم مورد هدف قرار گرفته و دو سرباز لبنانی در جریان آن کشته شده اند. تحلیلگرانی که با عملکرد ارتش لبنان آشنا هستند می‌گویند که اگر تهاجم اسرائیل به مواضع ارتش ادامه داشته باشد، نیرو‌های نظامی لبنانی وارد نبرد خواهند شد -، اما محدود.

یک ژنرال سابق ارتش لبنان به خبرگزاری «ای بی سی» آمریکا گفته ارتش باید در حد امکانات موجودش وارد عمل شود وگرنه دست به خودکشی زده است.

سقوط اقتصادی لبنان در سال ۲۰۱۹ آسیب سختی به ارتش وارد کرد. این کشور بودجه‌ای برای خرید تسلیحات و حفظ تجهیزات، وسایل نقلیه و هواپیما‌های موجود خود نداشت. حقوق متوسط یک سرباز لبنانی حدود ۲۲۰ دلار در ماه است و بسیاری از آن‌ها مجبورند به شغل دوم متوسل شوند. در یک مقطع، ایالات متحده و قطر برای حقوق ماهانه سربازان لبنانی یارانه ماهانه به دولت این کشور پرداخت می‌کردند. با این که دولت آمریکا کمک به ارتش لبنان را راه حلی برای تقویت حاکمیت لبنان و امنیت این کشور به ویژه در برابر عملیات‌های تروریستی می‌داند، اما در درون آمریکا هم برای حمابت بیشتر از ارتش لبنان اختلاف نظر‌هایی وجود دارد. برخی قانون گذاران آمریکایی معتقدند کمک‌هایی که به ارتش می‌کنند به دست حزب الله می‌افتد (هرچند هیچ مدرکی برای ادعای خود ندارند.)

همزمان در لبنان، بسیاری بر این باورند که ایالات متحده مانع از دستیابی ارتش به تسلیحات پیشرفته‌تر شده، چون این تجهیزات می‌تواند علیه اسرائیل به کار برود که قوی‌ترین متحد آمریکا در منطقه است.

ولید عون، ژنرال بازنشسته ارتش لبنان و تحلیلگر نظامی به‌ای بی سی نیوز گفته: این نظر شخصی من است که ایالات متحده به ارتش لبنان اجازه نمی‌دهد تجهیزات دفاع هوایی پیشرفته داشته باشد و این موضوع به اسرائیل مربوط می‌شود.

فقدان تجهیزات پیشرفته نظامی مانند جت‌های جنگنده مدرن، سامانه‌های دفاع هوایی و توپخانه سنگین، توانایی ارتش برای مقابله مؤثر با ارتش اسرائیل را از ارتش لبنان سلب کرده و سیستم توزیع قدرت پیچیده لبنان مانع از شکلگیری یک دولت مرکزی قوی برای متحد کردن نیرو‌های مسلح تحت فرماندهی واحد شده است. این وضعیت در کنار ذهنیتی که می‌گوید درگیری کنونی، بین اسرائیل و لبنان نیست بلکه بین حزب الله و اسرائیل است باعث شده ارتش لبنان به جای اقدام در جهت حفظ امنیت کشور، به نقش نظاره گر خود ادامه بدهد.

 

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما