تاریخ انتشار: ۱۷:۳۷ - ۱۲ دی ۱۳۹۹

نزاع فراگیر در پیش است؟

حتی اگر با غیرعادی‌ترین سیاستمدار تاریخ بشریت در امریکا هم مواجه باشیم، بررسی ابعاد مختلف فعل و انفعالات نظامی امریکا در مناطق پیرامونی ایران بویژه در کشور عراق، یک اقدام گسترده نظامی علیه ایران را نشان نمی‌دهد.

جنگ ایران و آمریکا

رویداد۲۴ دکتر کیومرث یزدان پناه درو-دلایل متعددی وجود دارد که به ما نشان می‌دهد این حجم از اقدامات گسترده نظامی امریکا در عراق قبل از اینکه یک اقدام آفندی فراگیر بر علیه ایران باشد، بیشتر شبیه یک هشدار نظامی به ایران و نیرو‌های تحت حمایت اش در منطقه است تا در اقدامی بازدارنده و در سالگرد ترور سردار سلیمانی هر گونه اقدام احتمالی نظامی و تلافی جویانه از سوی ایران را خنثی کند؛ که این اقدام هم بیشتر تحت تاثیر گفتمان فزاینده تهدید و انتقام از سوی مقامات سیاسی و نظامی ایران است که بعد از ترور شهید فخری زاده تا به امروز در بالاترین سطح سیاسی و رسانه‌ای حفظ شده است.

علاوه بر نکات فوق، استدلال‌های قوی دیگری نیز وجود دارد که احتمال هرگونه درگیری فراگیر در این مقطع تاریخی با ایران را منتفی می‌سازد که برخی از آن‌ها در ذیل اشاره می‌شود:


بیشتر بخوانید: احتمال درگیری نظامی مستقیم بین ایران و آمریکا چقدر است؟




۱. جابجایی قدرت در امریکا: ساختار سیاست داخلی و خارجی امریکا که متکی بر حفظ نماد قدرت جهانی در داخل و استثناء گرایی در جهان خارج است، در آستانه جابجایی قدرت، اجازه جنگ فراگیر و بدون برنامه را به امریکا نمی‌دهد.

۲. نوع فعل و انفعالات متفاوت نظامی و فراخواندن نیروی‌های سنتی امریکا به منطقه از بمب افکن‌های B۵۲ گرفته تا زیر دریایی اتمی غیر عملیاتی نشان دیگری از عدم جنگ فراگیر دارد. هر چند برخورد نقطه‌ای و ناگهانی بویژه بر علیه نیرو‌های مقاومت آن هم در خارج از خاک ایران دور از ذهن نیست؛ که البته این برخورد هم در دولت ترامپ دیگر اتفاق نخواهد افتاد.

۳. تکراری بودن یک اقدام تکراری سه باره در یکسال اخیر. طی سال گذشته میلادی یعنی ۲۰۲۰ این سومین بار است که منطقه شاهد فعل و انفعالات گسترده نظامی آمریکا بوده و هر بار نیز در طبل نزاع فراگیر کوبیده اند، اما این فعل و انفعالات لزوما به معنای جنگ فراگیر با ایران نبوده است.

۴. عقلانیت ژئوپلیتیک ایران که معمولا درک درستی از تحولات دارد و محرک هیج اقدام تحریک آمیز درگیرانه نیست؛ و بطور قطع ایران دنبال یک راه حل مطمئن و قوی برای پایان دادن به جنگ نرم و بشدت روانی علیه خود است و با همه شرارت‌های جهانی و منطقه‌ای امریکا و متحدان و نوکران منطقه‌ای اش، این ایران است که مدام پالس گفتمان صلح و تفاهم از موضع برابر را مخابره می‌کند.

۵. ترس کشور‌های عربی منطقه از بروز هرگونه نزاع فراگیر. در شرایط فعلی وقوع هرگونه جنگ فراگیر منجر به فروپاشی قطعی اقتصاد‌های بشدت وابسته ۵ کشور کوچک منطقه خلیج فارس و سرعت فراگیری بحران‌های منطقه‌ای با نتایج تلخ و بسیار پر هزینه برای دیگران خواهد بود.

۶. از همه مهمتر مهیا نبودن زمینه‌های جنگ بزرگ با ایران. امریکا خوب می‌داند که آغاز هر گونه نزاع فراگیر با ایران سرآغاز بزرگترین بحران جهانی خواهد شد و از اینکه در شرایط فعلی هیچ برآیندی از نتایج یک جنگ فراگیر با ایران برای امریکا مشخص نیست.


اما نکته مهم این است که ایران در حال حاضر دارای توانمندی نظامی بالا با قدرت رزم مدرن در دو سطح متقارن و نامتقارن و قدرت عملیات خطی در دریا بویژه خلیج فارس بوده و با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی خود که امکان تنوع اقدام در سطوح مختلف برای مقابله وسیع به کشورمان می‌دهد، کار را برای هرگونه درگیری احتمالی سخت و پیچیده می‌سازد که این موضوعات مهم از چشم امریکایی‌ها دور نیست.

۷. با توجه به مبهم بودن نتایج هرگونه درگیری نظامی با ایران، آغاز هر گونه درگیری نظامی تبدیل به مخمصه ژئوپلیتیکی دشوار برای امریکا خواهد شد و حتی ممکن است واکنش بسیار تند روسیه و چین را هم در پی داشته باشد.

۸. هراس دو جانبه (امریکا و ایران) و چند جانبه از سوی اکثر کشور‌های منطقه و جهان از وقوع یک جنگ بزرگ و پرهزینه و بسیار خسارت بار و از همه مهمتر تضاد و دوگانگی شدیدی که در حال حاضر در ستاد فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا نسبت به هر گونه جنگ‌های بزرگ و فراگیر بویژه با ایران وجود دارد.

حال با در نظر داشتن این دلایل و دیگر چالش‌های بزرگ احتمالی، می‌توان گفت که زمان برای جنگ فراگیر در این منطقه مناسب نبوده و در صورت وقوع هر گونه درگیری و نزاع، منطقه بزرگ خاورمیانه در یک چرخه بزرگ و خطرناک ژئوپلیتیکی گرفتار خواهد آمد؛ و اولین دستاورد آن بی ثباتی عمیق در جهان خواهد بود.


لذا بنظر می‌رسد فعلا درگیری ایران و امریکا گسترش نمی‌یابد و تردید‌های مدجود حاکی از این است که فعل و انفعالات نظامی امریکا در روز‌های اخیر نشانه یک جنگ بزرگ با ایران نیست.


بنظر می‌رسد که سیاست قطعی امریکا در قبال ایران که در دوره بایدن نیز ادامه خواهد داشت، سیاست "طعمه مستاصل" است تا ابتدا ایران از یک بازیگر بزرگ به یک بازیچه غیر موثر تبدیل و سپس با مخاطرات جدی در داخل مواجه شود. تا در مرحله نهایی زمینه‌های برخورد نظامی با ایران فراهم شود.


موضوعی که زمانبر بوده و شاید ایران در این فرصت زمانی اوضاع را به گونه‌ای دیگر مدیریت کند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: آمریکا ، عراق
نظرات شما