سه چالش اساسی مذاکرات وین
رویداد۲۴ تضمین ذاتی یکی از موضوعات مهمی است که هم چنان میان ایران و آمریکا مورد بحث است. مقامات کشورمان از روز نخست مذاکرات احیای برجام بر این مساله تاکید کردهاند که بازگشت به برجام باید منوط به تضمین یا تضمین های سیاسی، حقوقی و تجاری ـ اقتصادی باشد که مانع از خروج یک جانبه یک عضو از آن شده و به تکرار تجربه می ۲۰۱۸ منجر نشود. اما مقامات آمریکایی ارایه تضمین حقوقی و سیاسی را با توجه به محدودیتهای قانونی قوانین این کشور رد کردند و مدعی هستند با توجه به اینکه برجام یک معاهده نیست اساسا هیچ تضمینی در این که رییس جمهور بعدی آمریکا این توافق را رد نکند وجود ندارد.
با این حال این مساله از نگرانیهای عمده تیم مذاکرهکننده کشورمان در روند مذاکرات بوده است و تلاش دارند به نحوی برای رفع این نگرانی، فرمول و دستور العملی طراحی شود.
طرح ایدهها و پیشنهادهای مختلف در این رابطه راه به جایی نبرد تا اینکه در نهایت مقامات و مسئولان هستهای و سیاسی به این نتیجه رسیدند که بهترین تضمین حفظ پویایی و فعال بودن صنعت هسته ای کشور در برابر هر گونه عهد شکنی از سوی طرف های مقابل است؛ همان طور که ضمانت برجام چیزی نبود جز حفظ توان و امکان بازگشت سریع به فعالیتهای هستهای.
در عین حال هنوز بر سر این مسئله اختلاف نظرهای جدی وجود دارد و تا نهایی شدن این موضوع زمان باقی است.
از دیگر موضوعات مورد بحث در مذاکرات وین، مساله رفع تحریمها و ابعاد آن است. از مهم ترین مسایل مورد بحث در مذاکرات از ابتدا تا کنون موضوع رفع تحریم های یک جانبه آمریکا به ویژه آن بخش از تحریم هایی است که تحت عناوین دیگری به جز هستهای، انجام گرفته است و در عمل رفع تحریمها در چارچوب برجام را بی اثر می کند. علاوه بر این، اقدام آمریکا در تحریم برخی نهادهای حاکمیتی همچون سپاه از دیگر چالشهایی است که مذاکرات را به چالش کشیده است.
موضوع دیگری که محل بحث مذاکره کنندگان ایران و آمریکا و اتحادیه اروپاست و به نظر به یکی از چالشها در این دور تبدیل شده، سوالات و ابهاماتی است که آژانس در رابطه با سه مکان غیرهستهای در ایران دارد.
بر اساس بیانیه مشترک میان ایران و آژانس در تاریخ ۵ مارس ۲۰۲۲، ایران حسن نیت خود را در تعامل با آژانس با ارائه اطلاعات فنی دقیق نشان داد و انتظار این بود که آژانس نیز با رویکردی مستقل، بی طرفانه و حرفهای، اقدامی سازنده و واقع بینانه در جهت عادی سازی موضوعات پادمانی که به اذعان خود آژانس به هیچ وجه نگرانی عدم اشاعه ای نداشته، صورت دهد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و در میان مذاکرات ایران و آژانس و برخلاف بیانیه مشترک ایران و آژانس برای خاتمه پروندههای ادعایی؛ سه کشور اروپایی با وجود دسترسی ایران به دو مکان و ارایه اطلاعات تکمیلی با چراغ سبز آمریکا و اسراییل مسیر تشدید فضا و تصویب قطعنامه علیه ایران را در پیش گرفتند.
قطعنامه پیشنهادی آمریکا و تروئیکای اروپا علیه ایران، ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ با وجود مخالفت جدی چین و روسیه در نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به تصویب رسید. در این قطعنامه نویسندگان نسبت به ادعاهای ساختگی درباره پیدا شدن مواد هستهای در سه مکان اعلام نشده در ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار همکاری کامل ایران با آژانس بینالمللی هستهای شدند. در این قطعنامه از ایران خواسته شد تا برای «انجام تعهدات قانونی خود بر اساس فوریت عمل کند و بدون تأخیر، پیشنهاد مدیرکل آژانس را برای تعامل بیشتر برای شفافسازی و حل و فصل همه مسائل پادمان باقیمانده را بپذیرد.»
بیشتربخوانید: هشدار بانک تجارت جهانی؛ اگر برجام احیا نشود نرخ تورم در کل تاریخ ایران رکورد میزند
متعاقب این اقدام، ایران برخی از همکاریها با آژانس را که فراتر از پادمان بود و تنها بر مبنای حسن نیت و در چارچوب برجام انجام می گرفت از جمله فعالیت دوربینهای فراپادمانی، دستگاه اندازه گیری بر خط سطح غنا OLEMو فلومتر آژانس را قطع کرد. هم چنین سازمان انرژی اتمی نسبت به نصب سانتریفیوژهای پیشرفته اقدام کرد.
ایران معتقد است، هیچ موضوع پادمانی در خصوص فعالیتهای هستهای کنونی ایران که همواره نیز در گزارشهای مختلف تایید شده، وجود ندارد و ادعاهای مطرح شده در خصوص سالهای ۲۰۰۳ نمیتواند مبنای فشار جدید بر ایران باشد. در حالی که داوطلبانه به تعامل عملی و سازنده خود با آژانس ادامه داده و از نزدیک با آژانس برای رسیدگی به سؤالات مورد بحث همکاری کرده و در دو دهه اخیر آژانس نتوانسته ادعاهای طرف اسرائیلی را اثبات کند اما متأسفانه تعامل مثبت و سازنده ایران با پاسخ مناسب از سوی آژانس مواجه نشد.
مقامات ایران در رابطه با سوالات آژانس در مورد چهار مکان مورد سوال که به گفته مقامات یکی از این مکانها رفع ابهام شده است، معتقدند: سوالات آژانس باید مبتنی بر مبانی، مدارک و دلایل جدی باشد. سوالات مبتنی بر ادعاهای معطوف به جاسوسی و مواردی از این دست به هیچ وجه قابل قبول نبوده و نخواهد بود و فراهم آوردن امکان دسترسی برای آژانس مشروط به آن است که سوالات و ابهامات یک بار و برای همیشه تمام شود.
ظاهرا مقامات آمریکایی و اروپایی عضو برجام یادشان رفته که تمام موضوعات گذشته در چارچوب پی ام دی به یک باره و برای همیشه در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ توسط شورای حکام بسته شد و در قطعنامه ۲۲۳۱ نیز این موضوع مورد تایید قرار گرفت. این کشورها به خوبی می دانند که ادعاهای مطرح شده درباره فعالیتهای هسته ای ایران در مکانهای مورد اشاره ساختگی، جعلی و سیاسی هستند، همان طور که ادعاها درباره ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران (پی ام دی) سیاسی و ساختگی بود و یک شبه بعد از تفاهم بر سر برجام این مساله نیز با یک چکش روی میز بسته شد.
نکته قابل توجه این است که اگر این کشورها خواهان همکاری "کامل" ایران در رابطه با سوالات پادمانی هستند خوب می دانند که باید همزمان و متقابلا تحریمهای برجامی و فرابرجامی علیه ایران را به طور "کامل" رفع کنند.
علاوه بر این، چگونه کشورهای اروپایی و آمریکا درباره سوالات پادمانی آژانس آن را کاملا در چارچوب اختیارات این نهاد و مستقل از برجام می دانند در حالی که درباره رفع تحریمها یا همکاریها با آژانس در چارچوب پروتکل الحاقی، معتقدند رویه باید همانی باشد که در برجام ۲۰۱۵ در پیش گرفته شد؟ بنا براین همان طور که در در ۲۰۱۵ همزمان موضوع پی ام دی مورد بررسی و مذاکره قرار گرفت و به طور رسمی خاتمه یافت، چند سوال مطرح از سوی آژانس هم باید در همین چارچوب بررسی شود.
همان طور که در روند مذاکرات منتج به برجام جامع اقدام مشترک اتفاق افتاد، هیچ تردیدی نیست که حل و فصل اتهامات ساختگی علیه ایران در قالب پی ام دی، فقط با یک تفاهم سیاسی ممکن شد. اکنون هم حل ابهامات و سوالات جزیی و کم اهمیت آژانس درباره چند مکان غیر هستهای در ایران که برخی آنها مورد بازدید و بازرسی آژانس نیز قرار گرفته است، جز با یک تفاهم سیاسی امکانپذیر نیست.
به نظر میرسد این سه موضوع چالش اصلی پیش روی مذاکره کنندگان در شهر وین است. دو طرف در حال چانه زنی برای رسیدن به نقطه مطلوب در بحث تضمینها و لیست تحریمها هستند اما سختترین چالش وین رسیدن به یک راهحل برای بسته شدن پرونده های ادعایی آژانس خواهد بود.