تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ - ۰۷ مرداد ۱۴۰۲

سکینه دختر امام حسین (ع) کیست؟

سکینه دختر امام حسین (ع) همراه مادرش در واقعه کربلا حضور داشته و بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) در زمره اسیران کربلا بود. مقاتل در وقایع مختلفی از شب و روز عاشورا از آن بانو یاد کرده‌اند.

سکینه دختر امام حسین (ع) کیست؟

رویداد۲۴ هدی کاشانیان: سکینه دختر امام حسین(ع)، (۴۷ یا ۵۱ - ۱۱۷ ه. ق) مادرش رباب دختر امرء القیس بود. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده‌اند و لقب وی را سکینه نهاده‌اند که به معنی وقار و سکون است. وی همراه مادرش در واقعه کربلا حضور داشته و بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) در زمره اسیران کربلا بود. مقاتل در وقایع مختلفی از شب و روز عاشورا از آن بانو یاد کرده‌اند.

سال ولادت سكينه به درستى مشخص نيست. ولى چون در زمان حيات پدرش بالغه و بانويى رشيده بوده مى‌توان گفت در روز عاشورا ده يا چهارده ساله و تولدش سال ۴۷ يا ۵۱ قمرى بوده است. حضرت سكينه، بانویی عفيفه، بخشنده، شاعر، فصيح و بليغ، آشنا در نزد اهل ادب و اشعاری در رثای امام حسین (علیه‌السلام) سروده است.

ازدواج سکینه دختر امام حسین(ع)

مورخان می‌نویسند امام حسین(ع) در کربلا سکینه را به ازدواج پسر عمویش عبدالله بن حسن درآورد، اما شیخ مفید، عبدالله بن حسن را در زمان واقعه کربلا کودکی که به سن بلوغ و ازدواج نرسیده، توصیف می‌کند. برخی منابع همسر سکینه را ابوبکر بن حسن بن علی معرفی کرده‌اند. البته بر اساس همین منابع ابوبکر کنیه عبدالله بن حسن بوده است. برخی مورخان معتقدند قبل از آن که ازدواج آنان به زفاف بینجامد، عبدالله در واقعه کربلا به شهادت رسید.

شیخ محلاتی، عبدالله بن مسلم بن عقیل را همسر وی معرفی کرده است. برخی از منابع تاریخی همسر سکینه را مصعب بن زبیر، دانسته‌اند. در کتاب الطبقات الکبری و الاعلام آمده است که بعد از قتل مُصعَب، سکینه به همسری عبدالله بن عثمان درآمد و بعد از مرگ عبدالله، زید بن عمر نوه عثمان بن عفان با او ازدواج کرد. در این کتاب از نقل بعضی گفته شده سکینه در اواخر عمر به همسری اصبغ بن عبدالعزیز نیز درآمده است. برخی از فقیهان شیعه از ازدواج سکینه دختر امام حسین(ع) با مصعب بن زبیر برداشت کرده‌اند که ازدواج زنان شیعه با مسلمانان غیر شیعه اشکالی ندارد.

سکینه دختر امام حسین(ع) در کربلا

سكينه بلاياي سنگين روز عاشورا را با دلي استوار و اراده اي پولادين تحمل کرد. اين توان، برخاسته از باطن پاك و توجه كامل او به ذات احديت بود، همان گونه كه امام حسين عليه‌السلام درباره‌اش فرموده: «دخترم، دائم محو جمال الهي است.» مطمئناً اگر امام بردباري او را محك نزده بود و به درجه ايمانش واقف نبود، او را همراه خويش به سفري پرحادثه نمي‌برد تا مبادا از آن حوادث دهشت بار روحش متزلزل شده و دينش دستخوش دگرگوني گردد. سكينه به مرتبه اي از يقين و رضاي الهي رسيده بود كه كشته شدن پدر و برادرها و عموها را ديد، اما لب به شكايت نگشود و آن مصائب را لطف الهي دانست.


بیشتر بخوانید: مبارزات امام حسین


وي نظاره گر وقايع عاشورا بود. او نداي كمك خواهي پدرش را كه مظلومانه يار و ياور مي طلبيد، شنيد و با تمام وجود، درد بي كسي مادر، خواهر، عمه‌ها و زنان را چشيد و با اينكه در اوان جواني بود، سرپرستي دختران كوچكتر از خود را به عهده گرفت و به دلداري آنها پرداخت. با آنكه عطش تا عمق وجودش پنجه افكنده بود، دليرانه مقاومت كرد و از بي‌آبي، شكوه نکرد.

جاماندن حضرت سکینه از کاروان اسرا

به گزارش رویداد۲۴ حضرت سكينه در توقفگاه «قصر بنی مقاتل» كه سپاه عمر بن سعد مشغول استراحت و تهيه‌ آب بودند، تنها به سوى درختى رفت و اندكى خوابيد. در اين هنگام، دشمن زبون، كاروان اسيران را حركت داده و سكينه در بيابان جا ماند. درخواست هم محمل او، فاطمه بنت الحسین (علیه‌السلام) از ساربان مبنى بر توقف كاروان بى‌نتيجه ماند و قافله‌ اسيران حركت كرد. ولى پس از طى مقدارى از مسير و با اصرارِ فاطمه، ساربان، شتر را نگه داشت و سكينه به كاروان ملحق شد.

حضرت سکینه در مجلس یزید

امام محمدباقر (علیه‌السلام) مى‌فرمايد: چون ذريه و اهل بيت امام حسين (علیه‌السلام) را در روز و با وضعى خاص به مجلس یزید بردند، مردم جفاكار شام گفتند: اسيرانى نيكوتر از اينان نديده‌ايم. حضرت سكينه كه ريسمان به كتفش بسته بودند فرمود: ما اسيران خاندان پيامبريم.

گردانندگان مجلس يزيد، سكينه را جايى نشانده بودند كه سر بريده پدر را نبيند، ولى وقتى تلاش كرد تا آن ‌را ببيند يزيد با چوب خيزران بر لب و دندان مبارک پدرش مى‌زد. صداى گريه‌اش بلند شد. به‌طورى كه زن‌هاى يزيد و دختران معاویه به گريه افتادند. سرانجام او و خواهرش، فاطمه، بى‌تاب گشته و به عمّه‌ خود حضرت زینب پناه بردند و گفتند: «عمّه جان! يزيد با چوب دستى خود دندان‌هاى پيشين پدرمان را مى‌زند.»

سکینه دختر امام حسین (ع) کیست؟

بازگشت حضرت سکینه به مدینه

چون سكينه به مدینه بازگشت در منزل پدر مظلومش، خانه‌اى كه امام سجاد (علیه‌السلام) هميشه در آن مى‌گريست و شب و روز نمى‌شناخت اقامت گزيد و فريادش لحظه‌اى قطع نشد. او با زنان بنی هاشم لباس سياه پوشيد و مجلس عزا به پا كرد. غذايشان نيز توسط جوانمردان آل عبدالمطلب و امام سجاد (علیه‌السلام) تهیه مى‌شد.

نقل شده که سکینه روزی با دختر عثمان در مجلسی حاضر بود، دختر عثمان برای فخرفروشی گفت: «أنا بنت الشهید: من دختر شهید هستم» سکینه جوابش را نداد تا زمانی که صدای اذان برخاست، همین که مؤذن گفت: «أشهد أن محمداً رسول الله(ص)» سکینه گفت: «این پدر من است یا پدر تو؟» دختر عثمان شرمسار شد و گفت: «دیگر به شما فخر نخواهم فروخت».

وفات حضرت سکینه

سکینه در پنجم ماه ربیع الاول سال 117 در مدینه درگذشت خلیفه در شام هشام بن عبدالملک بود و حاکم مدینه ابن مطیر، خالد بن عبدالملک بن الحارث بن حکم. پس از درگذشت سکینه، حاکم مدینه پیام داد که او را دفن نکنید تا بر او نماز بخوانم و پیش از ظهر از مدینه خارج و به جنگل‌های اطراف رفت، نماز ظهر خوانده شد نیامد، نماز مغرب را خواندن، وی نیامد جنازه را در بقیع قرار داده بودند که بر اثر گرما نگران بودند که جسد دچار بوی بد شود از این‌رو خواسته شد که عود و بخور در کنار جنازه او دود کنند. محمد بن عبداللّه پسر خواهرش فاطمه دختر امام حسین(ع)، سی دینار بخور خرید و در کنار نعش دود کردند بعد از نماز عشا حاکم مدینه آمد و به شیبه بن نصاح دستور داد بر جنازه نماز بخواند. این نشانه کینه وی نسبت به جناب سکینه است که به عمد این گونه عمل کرد تا از وی انتقام بگیرد. برخی گفته‌اند که سکینه با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان که در مصر بود ازدواج کرد و از مدینه به طرف مصر حرکت کرد و در دمشق درگذشت. از این‌رو در قبرستان باب الصغیر، قبری منسوب به سکینه است.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: محرم
نظرات شما