تاریخ انتشار: ۱۰:۲۱ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۷
سید مصطفی تاج زاده:

اصلاح‌طلبان می‌توانند مانع از درگیری‌های داخلی در کشور بشوند/ تفاوتمان با براندازان در راه‌حل‌هاست

کلاف سیاست در ایران پیچیده‌تر از همیشه است. ضرورت همگرایی و انسجام داخلی در حالی احساس می‌شود که هر یک از جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا در سطوح مختلف با چالش‌های بسیاری مواجه‌اند.
بسیاری از مردم دیگر به روش گذشته رای نخواهند داد/سیاست‌ورزی نیابتی جوابگوی شرایط بحرانی امروز نیست/ همچنان باید از دولت حمایت کرد
رویداد۲۴ عملکرد دولت روحانی و نابسامانی‌های اقتصادی موجود عرصه را بر اصلاح‌طلبان تنگ‌تر کرده است. برخی تحلیلگران اصلاح‌طلب معتقدند باید رادیکال‌تر عمل کرد. رادیکال شدن اما در وضعیت کنونی ساده نیست و بدون مرزبندی مشخص با طیف موسوم به برانداز ممکن به نظر نمی‌رسد. مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات از جمله اصلاح‌طلبانی است که با رادیکال شدن موافق است اما ادامه حمایت از دولت را نیز لازم می‌داند. به اعتقاد او بدون صراحت در موضع‌گیری‌ها نمی‌توان کاری از پیش برد و سیاست‌ورزی نیابتی در فضای امروز جامعه جوابگو نیست. تاجزاده تاکید می‌کند که اصلاح‌طلبان باید با قوی‌ترین و مدیرترین کادر خود به میدان آیند. در عین حال ادامه حمایت از دولت را ضروری می‌داند و معتقد است که حمایت از دولت قانونی بهتر از فرصت دادن به دولت در سایه است.

 اصلی‌ترین نیاز امروز جریان اصلاحات چیست؟

در درجه اول صراحت و شفافیت بیشتر در اتخاذ مواضع و سخن گفتن است. چه صحبت با حکومت و نهادهای انتصابی و چه دولت و مجلس. در درجه دوم نیز انسجام و کارایی تشکیلاتی بیشتر و تلاش برای راه‌اندازی رسانه‌ای که همه اصلاح‌طلبان کم و بیش در آن حضور داشته باشند.

برخی تحلیلگران معتقد هستند که اصلاح‌طلبان باید رادیکال‌تر عمل کنند، با این ایده موافق هستید؟

اگر منظور از رادیکال شدن این است که اصلاح‌طلبان اعلام کنند به روش سال‌های ٩٢ تا ٩٦ نمی‌توان سیاست‌ورزی کرد و لازم است تجدید نظرهایی در آن صورت گیرد، با آن موافقم. زیرا سیاست‌ورزی نیابتی جوابگوی شرایط بحرانی امروز نیست. همه گرایش‌ها باید با قوی‌ترین و مدیرترین کادرهای خود در میدان رقابت و مشارکت سیاسی حاضر شوند.

این رویکرد چگونه به اصلاح‌طلبان کمک خواهد کرد؟

مشکلات انباشته‌تر از آن است که بتوان بدون حضور قوی‌ترین چهره‌ها و شایسته‌ترین مدیران با هر گرایشی و نیز بدون جلب حمایت مردم و مشارکت فعال آنان به مصاف معضلات رفت. اگر رادیکالیزم به این معنا است که صریحا بگوییم با نظارت استصوابی مخالف هستیم، بله موافقم. انتخابات باید آزاد و مقدمات آن فراهم شود. یعنی تاسیس اتحادیه، سندیکا، احزاب و مطبوعات و نیز برپایی تجمعات اعتراضی آزاد شود و آزادی فضای مجازی تامین شود. مردم خود ببینند و باور کنند که هر شهروندی در ایران‌زمین با هر گرایشی می‌تواند نامزدهای مورد نظر خود را از میان داوطلبان پیدا کند.

با توجه به نامه اخیر جوانان اصلاح‌طلب و تاکیدی که بر ضرورت استفاده از نیروهای متعهد‌تر داشتند، رادیکال شدن می‌تواند موجب تقویت پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات شود؟

بله، به نظر من بسیاری از مردم دیگر به روش گذشته رای نخواهند داد و اگر هم رای بدهند منتخبان‌شان قادر به حل مشکلاتی مثل بی‌کفایتی و فساد گسترده نخواهند بود. توجه کنید که کشورهایی مانند سوریه، عراق، یمن، افغانستان، لیبی و... که دچار هرج و مرج و گرفتاری و جنگ‌های داخلی شدند، همه یک فصل مشترک داشتند و آن اینکه در کنار رژیم فاقد یک جریان اصلاحی قدرتمند بودند. جریانی که بتواند به صورت همزمان هم با حکومت سخن بگوید و آن را تعدیل کند و هم با مردم حرف زده و آنان را متوجه وخامت اوضاع و عواقب انتخاب‌های نادرست کند. بنابراین معتقدم که اگر امروز اصلاح‌طلبان بتوانند صریح‌تر از گذشته با حکومت و مردم سخن گویند هم می‌توانند پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند و هم مانع از آن شوند که کشور به سمت درگیری‌های داخلی پیش رود.

آقای حجاریان گفته بودند که رقیب اصلی اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی براندازان هستند؛ به نظر شما رادیکال شدن به مواجهه با این رقیب کمک خواهد کرد؟

تفاوت ما با براندازان عمدتا در راه‌حلی است که ارایه می‌کنیم آنان یا به انقلاب باور دارند یا به سرنگونی با کمک قدرت‌های خارجی به طور مشخص امریکا. ما با هر دو راه مخالف هستیم به دلیل اینکه هزینه چنین اقداماتی به مراتب بیشتر از مزایا و فواید آنها می‌بینیم و معتقدیم که اصلاحات اگر چه کند و زمانبر اما با اطمینان بیشتر و هزینه کمتر و با حفظ نظم و ثبات می‌تواند ما را به اهداف مشترک نزدیک کند.

و این هدف مشترک چیست؟

نیل به ایرانی آباد و توسعه‌یافته و در عین حال امن و دموکراتیک.

اصلاح‌طلبان در صورت رادیکال‌تر شدن یا به قول شما صریح‌تر شدن با دولت مستقر چه نسبتی خواهند داشت؟ فکر می‌کنید که مناسبات این جریان با دولت تغییر می‌کند؟

درباره رابطه ما با دولت آقای روحانی به چند نکته باید توجه داشت. اولا از رایی که دادیم حمایت می‌کنیم. نظارت استصوابی هیچ انتخاب بهتری در مقابل ما قرار نداده بود. همان زمان هم گفتم که در شرایط فعلی بهترین نامزد ما آقای مهندس موسوی است که می‌تواند با این مشکلات دست و پنجه نرم کند اما برخی دوستان مانند آقای مهاجرانی اعتراض و انتقاد کردند که چرا من چنین می‌گویم. به هر حال قصد من ثبت این موضوع بود که در عین دفاع تمام عیار از آقای روحانی بگویم این حمایت را به دلیل وضعیت و شرایط صورت می‌دهیم نه اینکه ایشان نامزد ایده‌آل ما باشد.

دوم اینکه هنوز هم از دولت به ویژه کارهای مثبت آن دفاع می‌کنیم و البته نسبت به اقدامات نامناسب آن انتقاد داریم. این انتقادات را بیان می‌کنیم و در آینده نیز باید صریح‌تر بیان کنیم. اما هنوز هم معتقد هستیم که برای نجات کشور باید بین دولت پنهان و دولت قانونی، به سوی تقویت و حمایت از دولت قانونی حرکت کرد. صرف نظر از اینکه چه کسی در راس آن قرار دارد.

سوم اینکه در همین شرایط کنونی نیز عملکرد دولت نسبت به نهادهای انتصابی مانند قوه قضاییه، صدا و سیما و شورای نگهبان به مراتب بهتر و قابل دفاع‌تر بوده است.

نکته پایانی و مهم‌تر از همه آنکه هیچ راهی برای نجات کشور و سربلندی ملت ما وجود ندارد جز آنکه به سمت انتخابات آزاد برویم تا شایستگان انتخاب شوند و دو معضل بزرگ جامعه ما یعنی بی‌کفایتی مدیریتی و فساد سیستمی توسط آنان برطرف یا مهار شود.

حالا که اعتقاد دارید در مناسبات دولت و اصلاح‌طلبان تغییری حاصل نمی‌شود، اجازه دهید در مورد طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب صحبت کنیم. فکر می‌کنید همه طیف‌ها با رادیکال شدن موافق باشند؟ گروه‌هایی که بیشتر به ائتلاف با اعتدالیون مایل هستند چقدر در اتخاذ این رویکرد همراهی می‌کنند؟

تصور می‌کنم که اکثریت قریب به اتفاق اصلاح‌طلبان در سراسر کشور از شفاف شدن و صریح شدن مواضع اصلاح‌طلبان و بیان دیدگاه‌های آنان نسبت به اصلاحات بنیادین استقبال می‌کنند.

منظورتان از اصلاحات بنیادین دقیقا چیست؟

تحقق مطالباتی مثل بی‌طرف شدن دستگاه‌های انتصابی، چند صدا شدن صدا و سیما، واگذاری دیپلماسی به وزارت امور خارجه، رفع حصر و پایان دادن به همه بگیر و ببندهای موجود در جامعه و به رسمیت شناختن سبک‌های مختلف زندگی، توجه به حقوق زنان، ارتقای جایگاه برادران و خواهران اهل سنت و بالاخره به رسمیت شناختن نیروی سوم. از همه مهم‌تر لغو نظارت استصوابی و حرکت به سوی انتخابات صددرصد آزاد و عادلانه برای اینکه هر کسی که ملت می‌پسندد به عنوان صاحب خانه برگزیده شود و مسوولیت امور را بر عهده گیرد. به نظر من اکثریت قاطع اصلاح‌طلبان از این مطالبات دفاع خواهند کرد. اگر خدای نکرده کسانی هم باشند که با این مطالبات همراهی نکنند، منزوی و از مردم دور می‌شوند و پایگاه اجتماعی خود را از دست خواهند داد.

اگر رادیکال شدن یا صریح‌تر شدن به ایجاد انشقاق در جریان اصلاح‌طلب ختم شود، چطور می‌توان این مشکل را حل کرد؟

تصور نمی‌کنم چنین مشکلی ایجاد شود. من در دو ماه گذشته به پنج استان سفر کردم و مطالباتی که برشمردم را مطالبه عموم اصلاح‌طلبان با گرایش‌های مختلف در احزاب گوناگون یافتم. البته مخالفانی نیز دارد که اقلیتی بیش نیستند. به نظر من به میزانی که اصلاحات صریح‌تر شود، منتقدان نیز نتایج مثبت این روش را خواهند دید و حساب خود را از مجموعه اصلاحات جدا نخواهند کرد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما