تاریخ انتشار: ۰۹:۳۵ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۵
گزارش رویداد۲۴ به مناسبت تازه‎ترین موفقیت بین‎المللی اصغر فرهادی در کن

در ستایش مردی که نگاه جهان به سینمای ایران را تغییر داد

اصغر فرهادی این‌بار جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن را دریافت کرد. تاثیر فرهادی بر سینمای ایران بیش از چیزی است که علاقه‌مندان سینما می‌توانند تصور کنند. تاثیر اصغر فرهادی بر سینمای ایران حتی بیش از تاثیر کیمیایی با قیصر و کیارستمی با خانه دوست کجاست است.
رویداد۲۴- اصغر فرهادی این‌بار جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن را دریافت کرد. تاثیر فرهادی بر سینمای ایران بیش از چیزی است که علاقه‌مندان سینما می‌توانند تصور کنند. تاثیر اصغر فرهادی بر سینمای ایران حتی بیش از تاثیر کیمیایی با قیصر و کیارستمی با خانه دوست کجاست است.

علت این تاثیرگذاری و تحولی که فرهادی در سینمای ایران به وجودآورد عوامل متعددی دارد. عواملی که هم‌زمان به متن و فرامتن آثار فرهادی برمی‌گردد. آثار فرهادی کیفیت سینمای ایران را ناگهان چندین پله ارتقا داد و سینمای ایران را که مدت‌ها بود از جریان‌سازی باز مانده بود از کما بیرون آورد و با آثارش بدل به جریانی قدرتمند شد که کل سینمای جهان را تحت تاثیر خودش قرار داد.

نکته بعدی اما به کاراکتر ویژه و هوشمند خود فرهادی برمی‌گردد. کاراکتری که باعث شده فرهادی کم‌ترین حاشیه را در سینمای ایران داشته باشد و بتواند با واکنش‌های مناسب همان حواشی معدود به وجود آمده را هم به خوبی دفع کند. در این نوشته با تمرکز بر آثار(متن) و ویژگی‌های خود فرهادی(فرامتن) علل موفقیت او را بررسی می‌کنیم.

اصغرفرهادی و تلویزیون
اصغر فرهادی در سال 1351 در خمینی‌شهر اصفهان به دنیا آمد. کارش از 13 سالگی به صورت آماتور آغاز کرد و بعد مدرک لیسانس تئاتر خود را از دانشگاه هنرهای زیبا و مدرک فوق لیسانس خود را در همین رشته از دانشگاه تربیت مدرس کسب کرد.

نکته قابل‌توجه درباره فرهادی مسیری است که تا به امروز طی کرده است. او تدریجی و گام‌به‌گام مسیر موفقیت را پیمود و به نقطه اوج امروز رسید.

فرهادی بعد از چند کار تئاتر به تلویزیون آمد و به عنوان نویسنده کارش را در مجموعه‌های تلویزیونی آغاز کرد.

در سال 1375 اولین مجموعه تلویزیونی خود را برای شبکه تازه تاسیس تهران نوشت.ماه مهربان، مجموعه‌ای اپیزودیک که در هر قسمت آن برای خانواده‌ای اهل تهران اتفاقاتی می‌افتاد.
 
مجموعه بعدی که فرهادی نگارش آن را بر عهده گرفت چشم‌به‌راه بود.مجموعه‌ای با موضوعی جالب که پشت در اتاق یک زایشگاه اتفاق می‌افتاد. فرهادی با این اثر اولین تجربه کارگردانی خود را نیز از سرگذراند.

اما مجموعه‌ای که باعث شهرت فرهادی شد و طرفداران فراوانی میان عامه مردم پیدا کرد و چندین بار نیز از شبکه‌های مختلف سیما بازپخش شد روزگار جوانی بود.

روزگار جوانی زندگی چند جوان دانشجو را تعریف می‌کرد که در تهران اواسط دهه70 روزگار می‌گذارندند. توجه دقیق فرهادی به جزئیات رفتاری شخصیت‌ها و نگاه جذاب او به روابط این چند جوان و انتخاب داستان‌هایی نزدیک به حال و هوای آن دوران به سرعت این سریال را بدل به پدیده آن سال‌های تلویزیون کرد.

تاثیر فرهادی در این مجموعه به قدری زیاد بود که بعد از جداشدنش از این مجموعه سری دوم این سریال با نگارش علی‌اکبر محلوجیان هیچگاه به اندازه سری اول پرطرفدار نشد.

قدم بعدی فرهادی در تلویزیون ساخت یکی از بهترین مجموعه‌های تلویزیونی بعد از انقلاب بنام داستان یک شهر بود . مجموعه‌ای که به پشت صحنه برنامه در شهر می‌پرداخت و جدای از قصه اعضای گروه در هر قسمت قصه‌ای متفاوت را بازگو می‌کرد. قصه‌های که اغلب بسیار تلخ و گزنده بودند و تلویزیون هیچگاه این حجم از واقع‌گرایی و تلخی را تجربه نکرد. آخرین حضور فرهادی در تلویزیون نوشتن متن سریال یادداشت‌های کودکی بود که دستاوردی برای او محسوب نمی‌شد. همچنین بازنویسی مجموعه جذاب پشت‌کنکوری‌ها از دیگر فعالیت‌های اصغر فرهادی در تلویزیون بود.

اصغر فرهادی و سینما
اولین فعالیت اصغر فرهادی در سینما نگارش مشترک فیلم سینمایی ارتفاع‌پست همراه با ابراهیم حاتمی‌کیا است. تجربه مشترکی که هر چند به نتیجه‌ای درخور ختم شد، اما همکاری خوشایندی برای طرفین نبود.

فرهادی بعدها در مصاحبه‌های مختلف ارتفاع پست را متعلق به حاتمی‌کیا دانست و تاثیر خودش در آن فیلم را اندک توصیف کرد.

هرچند می‌توان ردپای روش موردعلاقه فرهادی را در این فیلم دید اما این اثر در نهایت به راهی می‌رود که مورد پسند خالق آن ابراهیم حاتمی‌کیا است.

شروع کارگردانی سینما توسط اصغرفرهادی اتفاق افتاد. فیلمی که شروعی امیدوارکننده برای فرهادی بود، هرچند که ضعیف‌ترین اثر فرهادی در کارنامه پربار او نیز هست.

رقص در غبار با موفقیت در جشنواره‌های بین‌المللی فرهادی را به جهانیان شناساند. فیلم در جشنواره‌های آسیاپاسفیک، مسکو و پوسان شرکت کرد. در جشنواره آسیا پاسفیک برنده جایزه بهترین فیلمنامه، کارگردانی و بازیگر مکمل مرد برای فرامرز قریبیان شد.

در جشنواره مسکو جایزه گئورگ طلایی را برای فرامرز قریبیان به ارمغان آورد و خود فرهادی نیز برای دریافت این جایزه نامزد شد.

اثر بعدی فرهادی شهر زیبا او را بیش از گذشته به عنوان کارگردانی صاحب‌سبک معرفی کرد. داستان تلخ فیلم درباره قصاص و عدم قضاوت کارگردان درباره شخصیت‌ها باعث شده بود فیلم بدل به اثری تکان‌دهنده شود.

حضور عشقی پررنگ میان شخصیت‌های جوان فیلم و عدم وصال آن‌ها بر عمق این تلخی افزوده بود. سکانس چلوکبابی و گفت و گوی میان اعلا و سپیده با آن نوای جادویی آکاردئون هنوز یکی از زیباترین سکانس‌های عاشقانه سینمای ایران است.

موفقیت‌های فیلم دوم فرهادی از همان جشنواره فیلم فجر شروع شد. فیلم در ده رشته کاندیدای دریافت جایزه شد.

هرچند که در نهایت تنها سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری نصیب فیلم شد. فرهادی با این فیلم به حضور بین‌المللی خود ادامه داد و جایزه طاووس طلایی جشنواره بین‌المللی دهلی، جایزه ویژه هیئت داوران همین جشنواره برای فرامرز قریبیان، جایزه بزرگ جشنواره فیلم ورشو و همچنین جایزه فیپرشی جشنواره اسپلیت را به‌دست آورد. 

چهارشنبه‌سوری اثر بعدی اصغرفرهادی نشانگر تداوم پیشرفت فرهادی در ساخت درام‌های پرالتهاب شهری است. روایتی از یک روز زندگی خانواده‌ای متعلق به طبقه متوسط که از زاویه دید دختری کارگر مطرح می‌شود. 

فیلم در ساخت فضایی ملتهب و پر از سوء‌تفاهم تا حد زیادی موفق عمل می‌کند و از جغرافیای شهر تهران در ایام چهارشنبه‌سوری به بهترین نحو استفاده می‌کند تا به نیات شخصیت‌های اصلی خود نزدیک‌تر شود.

هر چند فیلم اشکالاتی دارد و زاویه دید در برخی از سکانس‌های آن به‌هم می‌خورد و همچنین پایان آن اندکی به ابهام اثر می‌افزاید اما فیلم در نشان دادن جزئیات زندگی طبقه متوسط شهری و همچنین فضاسازی و کارگردانی به موفقیت عظیم دست پیدا کرد و بالاتر از بسیاری از محصولات سینمای ایران قرار گرفت.

فیلم در نه رشته کاندیدای دریافت جایزه شد و در سه رشته بهترین کارگردانی، بازیگر نقش اول زن و بهترین تدوین موفق به دریافت جایزه شد. فیلم پررنگ‌تر از گذشته در عرصه بین‌المللی حضور پیدا کرد. 

نامزدی یوزپلنگ طلایی جشنواره لوکارنو، نامزدی جشنواره منتقدین فیلم هامبورگ، نامزد صدف طلایی جشنواره سه قاره نانت، برنده هوگو طلایی جشنواره شیکاگو، برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره سه قاره نانت، نامزد دریافت جایزه قرقاول طلایی جشنواره فیلم کرالا و برنده جایزه بانوی طلایی جشنواره فیلم لاس‌پالماس.

بعد از ساخت چهارشنبه‌سوری فرهادی کمی به استراحت پرداخت روی نگارش فیلمنامه تمرکز کرد. او همراه مانی حقیقی فیلمنامه فیلم کنعان را نوشت که توسط مانی حقیقی کارگردانی شد.

فیلمی که به شدت متاثر از دیدگاه فرهادی است و کمتر به جهان فیلمسازی مانی حقیقی نزدیک است. ملودرامی سرد و مدرن که با فاصله‌گرفتن از شخصیت‌های فیلم داستانش را تعریف می‌کند.

البته فیلم جدای از تفاوت‌های این‌چنینی با آثار فرهادی شباهت‌های انکارناپذیری با سایر آثار او دارد. تمرکز بر زندگی طبقه متوسط شهری، روابط زناشویی به بن‌رسیده و شخصیت‌هایی که در کشمکش مدام با یکدیگر هستند بیش از گذشته فیلم را به جهان فرهادی نزدیک می‌کند.

فیلمنامه بعدی که فرهادی آن را برای ساخت در اختیار همسرش پریسا بخت‌آور قرار داد دایره‌زنگی بود. فیلمنامه‌ای طنزآلود با تکیه بر معضل وجود ماهواره در میان اعضای خانواده یک آپارتمان مسکونی.

فیلمنامه‌ای که جدای از فضای طنزآلودش شباهت‌های بسیاری به چهارشنبه‌سوری دارد. این فیلم هم مانند چهارشنبه سوری توسط شخصیت‌های دیگری خارج از آن فضای آپارتمانی به میان آن‌ها وارد می‌شودو پر است از غافلگیری‌های دراماتیک و رودست زدن به تماشاچی.

فرهادی همچنین طرح اولیه فیلم‌های شب و محاکمه در خیابان را برای رسول صدرعاملی و مسعود کیمیایی نوشت.

سه سال بعد از چهارشنبه‌سوری  اصغر فرهادی شروع به ساخت یکی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران کرد. با درباره الی بود که سبک منحصربه‌فرد اصغر فرهادی جاافتاد و پیروان و مخاطبان وسیعی در سینمای ایران پیدا کرد.

فیلم همچنان در سطح بین‌المللی نیز مخاطبان فراوان‌تری پیدا کرد و بحث‌های بسیاری به راه انداخت. فیلم بعد از ده نامزدی در جشنواره فیلم فجر و کسب دو جایزه کارگردانی و صداگذاری به یکی از معتبر‌ترین جشنواره‌های بین‌المللی رفت.

جشنواره برلین. فیلم توانست نامزد خرس طلایی بهترین فیلم شود و همچنین خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی را نیز برای اصغر فرهادی به ارمغان بیاورد.

 فیلم همچنین جوایزی در جشنواره ترابیکا، کرالا،وین، بریزین و آسیا پاسفیک کسب نمود. فیلم به لحاظ سینمایی چنان قدرتمند و عمیق بود که به نظر نمی‌رسید فرهادی بتواند به قلعه مرتفع‌تری از این فیلم دست پیدا کند.

اما جدایی نادر از سیمین با نام بین‌المللی یک جدایی خلاف این نظر را ثابت کرد. جدایی از همان آغازین نمایش‌هایش در جشنواره فیلم فجر تحسین یک صدای منتقدان را به دست آورد و هیئت داورانی که دورترین گرایش عقیدتی با فرهادی را داشتند چهار جایزه اصلی را به فیلم او اهدا کردند.

جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، صدابرداری و فیلم‌برداری به این فیلم رسید. اما موفقیت بزرگ‌تر با کسب سه جایزه خرس طلایی و بهترین بازیگر زن و مرد برای مجموعه بازیگران فیلم رقم خورد.

اتفاقی بی‌سابقه در جشنواره فیلم برلین. فیلم یکی پس از دیگری جوایز اروپایی را کسب کرد. اما نکته متفاوت در جدایی نادر از سیمین کسب جوایز این فیلم در آمریکا بود.

فیلم به بازار آمریکا راه پیدا کرد و در لیست ده فیلم برتر بسیاری از منتقدان معتبر سینمایی از جمله راجر ایبرت، پیتر بردشاو، پیتر فیر، اسکات توبیاس و ری هالین قرار گرفت.

فیلم با بردن جوایز گلدن‌گلاب و اسکار موفقیت بی‌نظیری را برای سینمای ایران رقم زد و باعث شد سینمای ایران سرانجام به جوایز اصلی سینمایی قاره آمریکا نیز دست پیدا کند.

فرهادی پس از این موفقیت عظیم به فرانسه رفت و گذشته را با حضور ستارگان بین‌المللی اروپایی ساخت. با گذشته فرهادی اولین حضورش در بخش رقابتی جشنواره کن را جشن گرفت. این فیلم جایزه بهترین بازیگر زن را برای برنیس بژو از جشنواره کن به ارمغان آورد و همچنین برنده جایزه کلیسای جهانی از همین جشنواره شد. فیلم همچنین کاندیدای دریافت گلدن گلاب بهترین فیلم خارجی زبان شد و توانست در جشنواره‌های ستلایت، اسلو جنوبی و پالم اسپرینگز جوایزی کسب کند.

آخرین فیلم اصغر فرهادی فروشنده نیز موفقیت خود را خیلی زود در سطح جهانی آغاز کرد و جایزه بهترین فیلم‌نامه و بازیگر مرد را از معتبرترین جشنواره سینمایی جهان به‌دست آورد. فیلمی که همگان منتظر اکران آن در ایران هستند.

اصغرفرهادی و حواشی
اصغر فرهادی همیشه از حواشی دور بوده است. رفتار پخته و سنجیده او در قبال وقایع مختلف باعث شده است تا اصغر فرهادی بتواند با آرامش روی فیلمسازی متمرکز شود.

 اما همیشه همه چیز دست خود آدم نیست. اولین حاشیه مهم برای اصغر فرهادی در جشن خانه سینما سال هشتاد و هشت رخ داد. هنگام نطق کسب جایزه، او آرزو کرد که تمام فیلمسازان محروم از فیلمسازی بتوانند مجدداً کار فیلمسازی را در سینمای ایران از سرگیرند.

اظهاراتی که با واکنش شدیدالحن معاونت سینمایی وقت یعنی جواد شمقدری همراه بود. شمقدری بیانیه‌ای صادر کرد که با انا لله و انا علیه راجعون آغاز می‌شد. شمقدری در همان بیانیه پروانه ساخت جدایی نادر از سیمین را لغو کرد.فرهادی با سکوت و صبر و رایزنی توانست مجوز ساخت جدایی را برگرداند.

یکی دیگر از حواشی فیلم فرهادی بازی یکی از بازیگران زن درباره الی است که هم‌زمان با حضور این فیلم در جشنواره فیلم فجر از کشور خارج شد. فرهادی مجدداً با سکوت و رایزنی توانست مجوز حضور  فیلم در جشنواره فجر و اکران آن را بگیرد.

یکی از جذاب‌ترین حواشی پیرامون اصغرفرهادی کنایه‌های گاه و بی‌گاه و مداوم طیفی از سینماگران و سیاسیون به فرهادی است که یا سکوت اصغرفرهادی را در پی داشته است یا با جواب‌های محترمانه او همراه بوده است.

این طیف معتقدند اصغرفرهادی با فیلم‌هایش قصد سیاه‌نمایی از جامعه ایران را دارد و تصویر مشوه و زشتی از خانواده و زندگی شهری در ایران ارائه می‌دهد. همچنین آن‌ها معتقدند فیلم‌های فرهادی فیلم‌های تلخی هستند که درهای امید را به روی تماشاگر می‌بندند و باعث می‌شوند تماشاگر بعد از دیدن این فیلم‌ها احساس بدبختی کند. 

پاسخ فرهادی به این اظهارنظرها موجز و مختصر است. فرهادی گفته معتقد است که فیلم‌هایش در ذهن تماشاگر علامت سوال‌هایی ایجاد می‌کند که این علامت سوال‌ها باعث می‌شود تماشاگران خود به دنبال حقیقت باشند.

این مهم‌ترین تفاوت فرهادی با بسیاری از کارگردانان و فعالان سینمای ایران است. فرهادی هیچگاه سعی نکرده پاسخ اظهارات ملتهب مخالفانش را با شدت بیشتری بدهد بلکه سعی کرده با سکوت و گفت و گو این فضا را مدیریت کند. یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت فرهادی هم همین است. او توانایی مدیریت بحران دارد و هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهد حواشی باعث اختلال در روند فیلمسازی‌اش شود.

چرا فیلم‌های فرهادی...؟
اما سوال اصلی این است که چرا فیلم‌های فرهادی چنین موفقیت عظیمی را در سطح جهانی کسب می‌کند و سایر سینماگران ما توانایی کسب چنین موفقیت‌های عظیمی را ندارند؟ اولین دلیل در بررسی مسیر تدریجی و گام‌به‌گام فرهادی برای کسب موفقیت خودش را عیان می‌کند. فرهادی مسیر مشخص و درستی را برای موفقیت طی کرده است.

از تلویزیون شروع کرده و در آن‌جا آزمون و خطاهایش را انجام داده و بعد به سینما وارد شده است. دوران فیلمسازی و نویسندگی در تلویزیون برای اصغر فرهادی  دوران کسب تجربه و تجربه‌اندوزی و دورخیز برای کارهای بهتر و بزرگتر بوده است. فرهادی در تلویزیون توانست نگاه خود به جهان پیرامونش را تکامل ببخشد.

همچنین او روش‌های مختلف تعریف‌کردن جذاب یک قصه را آموخت و به تدریج به این روش‌ها را بسط و گسترش تا به نقاط اوج امروزینش رسید. دلیل دیگر موفقیت فرهادی این است که او از بدنه اصلی سینمای ایران کارش را شروع کرد. برخلاف کیارستمی، مخملباف، جلیلی و بسیاری دیگر از فیلمسازان سینمای ایران جایی خارج از بدنه سینما ناایستاد. آثار موفق بین‌المللی سینمای ایران تا پیش از فرهادی غالباً متعلق به جریانی بودند که فیلمسازی را خارج از بدنه سینمای ایران پیگیری می‌کرد.

فیلم‌هایی که با کمترین امکانات و ساده‌ترین داستان‌ها(و حتی بدون داستان مشخص) ساخته می‌شد و ربطی به محصولات عمومی سینمای ایران نداشت. اما با اصغرفرهادی بود که سینمای ایران توانست با جریان اصلی خود بر سینمای جهان تاثیر بگذارد. فیلم‌های فرهادی بر خلاف سایر فیلم‌های با موفقیت جهانی قصه‌گو هستند.

با بازیگران حرفه‌ای ساخته می‌شوند و در داخل تماشاگران فراوانی را جذب می‌کنند. درحالی که سینمای سایر سینماگرانی که ذکرشان رفت نه مخاطب فراوانی در داخل دارند، نه به جریان قصه‌گوی متداول سینمای ایران مربوط می‌شوند. دلیل دیگر برتری فرهادی، حضور موفقیت‌آمیز او در سینمای آمریکای‌شمالی است.

چه این نظریه را دوست داشته‌باشیم چه خیر سینمای آمریکا مهم‌ترین بازار سینمایی موجود در جهان است. تاثیر بردن جایزه اسکار در مطرح شدن فیلم، فیلمساز و کشور برنده بارها بیشتر از تمام جشنواره‌های اروپایی است. فرهادی با فیلم‌هایش توانسته در آن بازار نیز تاثیرگذار باشد. برخلاف کیارستمی و پیروانش که هیچ‌گاه نتوانستند موفقیت‌هایشان در اروپا را در آمریکا تکرار کنند.

دلیل پایانی و مهم‌ترین دلیل موفقیت فرهادی بیش از هرچیز به سبک منحصربه‌فرد او در فیلمسازی برمی‌گردد. فرهادی توانسته داستان‌های پرتعلیق و معمایی‌اش را به رئالیستی‌ترین شکل ممکن بیان کند. سینمای او جایی میان فیلم‌های روشنفکری اروپا و فیلم‌های کلاسیک هالیوودی قرار می‌گیرد.

هم فضاسازی منحصربه‌فرد آثار اروپایی را دارد و هم قدرت داستان‌گویی سینمای آمریکا را. بنابراین به منشوری چند وجهی می‌ماند که هر کس با وجهی از آن ارتباط برقرار می‌کند و قسمتی از ان را ستایش می‌کند.

همین امر باعث موفقیت‌های گسترده  آثار فرهادی به لحاظ سینمایی در سطح جهان شده است. اصغر فرهادی به واقع مهم‌ترین فیلمساز سینمای نوین ایران است.

این نه به علت جوایز متعدد و فراوانی که کسب کرده است، بلکه به خاطر تحولی است که در تمام سطوح سینمای ایران ایجاد کرده است و یک‌تنه دیدگاه جهانی را درباره سینمای ایران تغییر داده است. 
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما