جنبش های اعتراضی کارگری که دنیا را تغییر داد
روز کارگر در سراسر جهان روزی بسیار مهم برای کارگران است، قشری از جامعه که بار اقتصاد و تولید یک کشور را به دوش میکشند و هر از چند گاهی با اعتصابهای خود باعث فلج شدن یک یا چند بخش از اقتصاد یک کشور میشوند که البته این اعتصابات و اعتراضات در اغلب موارد از پایمال شدن حقوقشان ناشی میشود.
رویداد۲۴ روز کارگر در سراسر جهان روزی بسیار مهم برای کارگران است، قشری از جامعه که بار اقتصاد و تولید یک کشور را به دوش میکشند و هر از چند گاهی با اعتصابهای خود باعث فلج شدن یک یا چند بخش از اقتصاد یک کشور میشوند که البته این اعتصابات و اعتراضات در اغلب موارد از پایمال شدن حقوقشان ناشی میشود. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۱ جنبش اعتراض کارگری آشنا کنیم که دنیا را برای تمام کارگران در سراسر دنیا تغییر دادند.
شورش هی مارکت
برای درک اینکه چرا روز اول میهر سال به عنوان روز جهانی کارگر تعیین شده باید به گذشته و ماجرای موسوم به «ماجرای هی مارکت» (Haymarket Affair) نگاهی بیندازیم. در اول می ۱۸۸۶، هزاران کارگر در سراسر ایالات متحده اعتصاب کرده و اعتراض خود به شرایط نامناسب کاری را اعلام کرده و در ادامه خواستار حداکثر ۸ ساعت کاری در روز شدند. اعتراضات بالا گرفته و در روز ۴ می، جمعیت بزرگی در اطراف میدان «هی مارکت» شیکاگو جمع شده بود تا اعتراضات صنفی خود را به گوش کارفرمایان و دولت برسانند. پلیس به این منطقه فرا خوانده شد تا از زد و خورد و درگیری جلوگیری نماید.
همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه یک نفر که هنوز مشخص نیست چه کسی بوده، بمبی را به سمت نیروهای پلیس پرتاب کرده که باعث مرگ ۷ نفر و زخمی شدن ۶۷ نفر دیگر میشود. نیروهای پلیس نیز به این کشتار واکنش نشان داد و بین ۴ تا ۵۰ نفر از کارگران را به قتل رسانده و ۲۰۰ نفر را زخمی میکنند. این ماجرای مرگبار باعث تقویت جایگاه اتحادیههای کارگری شده و آغازگر عصر جدید اعتراضات کارگری شد. بدین ترتیب روز اول ماه میبه یک روز تعطیل رسمی تبدیل شد.
شورش هی مارکت
برای درک اینکه چرا روز اول میهر سال به عنوان روز جهانی کارگر تعیین شده باید به گذشته و ماجرای موسوم به «ماجرای هی مارکت» (Haymarket Affair) نگاهی بیندازیم. در اول می ۱۸۸۶، هزاران کارگر در سراسر ایالات متحده اعتصاب کرده و اعتراض خود به شرایط نامناسب کاری را اعلام کرده و در ادامه خواستار حداکثر ۸ ساعت کاری در روز شدند. اعتراضات بالا گرفته و در روز ۴ می، جمعیت بزرگی در اطراف میدان «هی مارکت» شیکاگو جمع شده بود تا اعتراضات صنفی خود را به گوش کارفرمایان و دولت برسانند. پلیس به این منطقه فرا خوانده شد تا از زد و خورد و درگیری جلوگیری نماید.
همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه یک نفر که هنوز مشخص نیست چه کسی بوده، بمبی را به سمت نیروهای پلیس پرتاب کرده که باعث مرگ ۷ نفر و زخمی شدن ۶۷ نفر دیگر میشود. نیروهای پلیس نیز به این کشتار واکنش نشان داد و بین ۴ تا ۵۰ نفر از کارگران را به قتل رسانده و ۲۰۰ نفر را زخمی میکنند. این ماجرای مرگبار باعث تقویت جایگاه اتحادیههای کارگری شده و آغازگر عصر جدید اعتراضات کارگری شد. بدین ترتیب روز اول ماه میبه یک روز تعطیل رسمی تبدیل شد.
کمون پاریس ۱۸۷۱
کمون پاریس ۱۸۷۱، حکومتی محلی (در فرانسوی:کمون)، که حدود دوماه در بهار ۱۸۷۱، در پاریس، قدرت را در دست داشت. اما شرایطی که کمون در آن شکل گرفت، قوانین بحثبرانگیزی که اعلام داشت و پایان آن که با شکست شدید کمون و اعدام گسترده شرکت کنندگانش همراه بود، را به یکی از مهمترین دورههای سیاسی تاریخ تبدیل میکند.
به قدرت رسیدن کمون، به وسیلهٔ شورش شهری همهٔ انقلابیون، از هر مرام و عقیدهای پس از شکست فرانسه در جنگ با پروس ممکن شد. جنگ فرانسه و پروس که توسط ناپلئون سوم («لوئی بناپارت») در ژوئیه ۱۸۷۰ آغاز گشته بود به صورت فاجعه باری برای فرانسه پیش رفت و تا ماه سپتامبر خود پاریس تحت محاصره بود. فاصلهٔ بین فقیر و غنی در پایتخت طی سالهای اخیر بیشتر گشته بود و حالا کمبود غذا و بمبهای بیوقفهٔ پروسی بر نارضایی وسیع مردم میافزود. کارگران روی خوش بیشتری به عقاید رادیکال نشان میدادند.
شورش مردم چنان گسترده شد که بقیهٔ بخشهای ارتش هم به آن پیوستند و رئیسجمهور آدولف تیر فرمان خروج فوری همه نیروهای تحت فرمان خود را داد به ورسای گریخت. اکنون کمیته مرکزی گارد ملی، تنها دولت واقعی در پاریس بود. کمیته تقریباً بلافاصله قدرت خود را واگذار کرد و اعلام کرد که انتخابات برای تعیین کمون در ۲۶ مارس برگزار خواهد شد.
بعد از تنها یک هفته عناصر ارتش جدید (که شامل زندانیان سابق جنگ که توسط پروسیها آزاد شده بودند میشد) که در ورسای گرد آمده بودند کمون را زیر حملهٔ خود گرفتند.
سختترین تلافیها آغاز شد. بسیاری از کمونارها پای دیواری گذاشته شدند و تیرباران شدند و این دیوار امروز به نام دیوار کمونارها معروف است و در گورستان پرلاشز واقع شدهاست. هزاران نفر از سایر کمونارها نیز در ورسای محاکمه شدند. تعداد اندکی از کمونارها از مرزهای شمالی با پروس فرار کردند. تعداد دقیق کشته شدگان هفتهٔ خونین را هرگز نمیتوان تعیین کرد، اما معمولاً ۳۰ هزار نفر کشته (و بسیاری بیشتر زخمی) را تخمین میزنند. در ضمن ۵۰ هزار نفر بعدها اعدام شدند یا به زندان رفتند و ۷۰۰۰ نفر به کالدونیای جدید تبعید شدند.
دوران حکومت کمون از مهمترین دورههای تاریخ جهان بهشمار میرود و تاریخدانان مختلف بسیاری در مورد آن نظر دادهاند. اکثر تاریخنگاران دوران اخیر (حتی دست راستیها) به ارزش بعضی اصلاحات کمون پی بردهاند و سطح سرکوب وحشیانهٔ آن را غیرقابل توضیح یافتهاند.
کمون بین کمونیستها، آنارشیستها و بسیاری از سوسیالیستها گرامی داشته میشود و بعضاً آن را به عنوان مدل یک جامعهٔ آزاد میشمرند. مارکس، انگلس، باکونین و بعدها کسانی، چون لنین و تروتسکی و مائو تلاش کردهاند که از تجربهٔ محدود کمون درسهای تئوریکی استخراج کنند (بخصوص در مورد مفهوم «افول دولت»). لنین (مانند مارکس) از آن به عنوان نمونهٔ زندهٔ دیکتاتوری پرولتاریا یاد میکنند. مارکس کتاب «جنگ داخلی در فرانسه» را در هنگام و بلافاصله پس از کمون نگاشتهاست.
کمون بین کمونیستها، آنارشیستها و بسیاری از سوسیالیستها گرامی داشته میشود و بعضاً آن را به عنوان مدل یک جامعهٔ آزاد میشمرند. مارکس، انگلس، باکونین و بعدها کسانی، چون لنین و تروتسکی و مائو تلاش کردهاند که از تجربهٔ محدود کمون درسهای تئوریکی استخراج کنند (بخصوص در مورد مفهوم «افول دولت»). لنین (مانند مارکس) از آن به عنوان نمونهٔ زندهٔ دیکتاتوری پرولتاریا یاد میکنند. مارکس کتاب «جنگ داخلی در فرانسه» را در هنگام و بلافاصله پس از کمون نگاشتهاست.
کشتار خونین یکشنبه
اوایل قرن بیستم روسیه شباهت بسیاری با قرون وسطی در اروپا داشت که گروه کوچکی از حاکمان در ناز و نعمت بر تودههای انبوه دهقانان که در فقر و قحطی زندگی میکردند مسلط شده بودند. مردم که دیگر نمیتوانستند فقر و گرسنگی را تحمل کنند شروع به سازماندهی گروههای کارگری کردند. در روز ۲۲ ژانویه ۱۹۰۵، گروهی از کارگران به سمت قصر زمستانی تزار نیکلای دوم به راه افتادند تا مراتب اعتراض و شکایت خود را پیش او ببرند. نیروهای نظامی به روی معترضان غیرمسلح آتش گشودند و در این ماجرا حدود ۱.۰۰۰ نفر از کارگران کشته یا زخمی شدند.
بدین ترتیب خشم عمومی ناشی از کشتار یکشنبه خونین باعث شکل گیری اولین انقلاب روسیه در سال ۱۹۰۵ شد که متعاقب آن با انقلاب دوم و سقوط حکومت تزاری و تشکیل حکومتی جدید همراه بود که وانمود میکرد حقوق کارگران را بر هر چیزی اولویت خواهد داد. این اعتراض کارگری نه تنها مسیر انقلاب روسیه را در دوران حرکت به سمت کمونیسم تغییر داد بلکه سیاستهای کلی جهان را نیز دستخوش تغییر کرده و مسیر را برای جنگهای اول و دوم جهانی هموار ساخت.
نبرد کوهستان بلر
علیرغم اینکه بزرگترین شورش مسلحانه در آمریکا پس از جنگ داخلی این کشور بود، اما نبرد کوهستان بلر (Battle of Blair Mountain) برای افراد زیادی غیر از علاقمندان به تاریخ کشور شناخته شده نیست. اما یک سری از درگیریها بین معدنچیها و مالکان معادن زغال سنگ به مدت نزدیک به یک دهه، نبرد بسیار مهمی برای احقاق حقوق کارگران بود. در آگوست ۱۹۲۱، بیش از ۱۰.۰۰۰ کارگر مسلح معادن زغال سنگ به سمت مینگو کانتی در ویرجینیای غربی به راه افتادند تا علیه سیستم نگهبانی معادن -جایی که کمپانیهای زغال سنگ با حمایت نگهبانان مسلح خصوصی که قدرت نیروهای پلیس را داشتند- و برای بدست آوردن حق گردهمایی، آزادی بیان، حق تشکیل تشکلهای کارگری و دیگر حقوق اساسی که در قوانین کار حذف شده بودند اعتراض خود را به گوش کارفرمایان برسانند.
گروههای مسلح محلی به مقابله با کارگران پرداخته و نبرد بین دو گروه با استفاده از بمب و مسلس آغاز شد و خونریزی و کشتار به مدت ۴ روز ادامه داشت تا اینکه با دخالت نیروهای فدرال به پایان رسید. در پایان، کارگران توانستند حقوق اساسی مورد مطالبه خود را بدست آوردند و بدین ترتیب شرایط کاری برای تمام کارگران کشور تغییر کرد.
انقلاب اکتبر روسیه
انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، جنبشی اعتراضی، ضد امپراتوری روسیه بود که در سال ۱۹۱۷ رخ داد و به سرنگونی حکومت تزارها و برپایی اتحاد جماهیر شوروی انجامید. مبانی انقلاب بر پایه صلح-نان-زمین استوار بود.
انقلاب اکتبر، تحت نظارت حزب بلشویک (شاخه رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه) و به رهبری ولادیمیر لنین به پیش رفت و طی یک یورش نظامی همهجانبه به کاخ زمستانی سن پترزبورگ و سایر اماکن مهم، قدرت را از دولت موقت گرفت.
در طول این انقلاب در شهرهای اصلی روسیه همانند مسکو و سن پترزبورگ رویدادهای تاریخی برجستهای رخ داد. انقلاب در مناطق روستایی و رعیتی نیز پا به پای مناطق شهری در حال پیشروی بود و دهقانان زمینها را تصرف کرده و در حال بازتوزیع آن در میان خود بودند.
درنهایت بر اثر انقلاب اکتبر، بلشویکها شورای کمیسرهای خلق را بوجود آوردند. لنین رهبر شورا، تروتسکی کمیسر امور خارجه و استالین کمیسر داخلی شد. مسکو به تصرف بلشویکها در آمد و پایتخت از سن پطرزبورگ به مسکو منتقل شد. سپس دومین کنگره شوراها برگزار شد.
بلشویکها بلافاصله صلح را پذیرفتند و پیمان برست-لیتوفسک را در مارس ۱۹۱۸ با امپراتوری آلمان امضا کردند. این پیمان بسیار به ضرر روسیه بود و اراضی زیادی از کنترل روسیه خارج شد. از سوی دیگر، مالکیت خصوصی لغو شد و تمام امور به شوراهای روستایی واگذار شد. تمام زمینهای مالکان نیز میان دهقانان تقسیم شد. در ۱۹۱۸ میلادی، بلشویکها رسماً نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر دادند.
بلشویکها بلافاصله صلح را پذیرفتند و پیمان برست-لیتوفسک را در مارس ۱۹۱۸ با امپراتوری آلمان امضا کردند. این پیمان بسیار به ضرر روسیه بود و اراضی زیادی از کنترل روسیه خارج شد. از سوی دیگر، مالکیت خصوصی لغو شد و تمام امور به شوراهای روستایی واگذار شد. تمام زمینهای مالکان نیز میان دهقانان تقسیم شد. در ۱۹۱۸ میلادی، بلشویکها رسماً نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر دادند.
اعتصاب و بست نشینی جنرال موتورز
اعتصاب و بست نشینی کارگران جنرال موتورز در دسامبر ۱۹۳۶ یک تجمع اعتراضی بسیار بزرگ نبود با این وجود تاثیرات این حرکت بسیار گسترده بوده و آن را بانی جریانات کارگری امروزی میدانند. در ۳۰ دسامبر آن سال، کارگران کارخانه جنرال موتورز در کارخانه خود در فلینت، میشیگان دست به اعتصاب و بست نشینی زدند که ۴۴ روز ادامه یافت. کارگران برای به رسمیت شناخته شدن اتحادیه کارگری، دستمزدهای بالاتر، رویکردهای کاری با ایمنی بالاتر و البته حق صحبت کردن در سالن ناهارخوری تلاش میکردند.
در نهایت صاحبان کارخانه جنرال موتورز در برابر خواستههای کارگران تسلیم شده و همین موضوع باعث گردید که اتحادیه کارگری کارخانه جنرال موتورز به یک نیروی سیاسی بسیار قدرتمند در ایالات متحده تبدیل شده و نتیجه اعتراض آنان تاثیر قابل توجهی در سراسر جهان داشته باشد. در دیگر اعتراضهای کارگری اروپایی از ماهیت بست نشینی این اعتراضات الهام گرفته شد.
اعتصاب دلانو گریپ
در دهه ۱۹۵۰، سزار چاوز به عنوان یک فعال حقوق مدنی در کالیفرنیا به شهرت رسید و در سال ۱۹۶۲ بود که وی حقوق کارگران را به هدف زندگی خود تبدیل کرد. در ۸ سپتامبر ۱۹۶۵، وقتی که گروهی از کارگران فیلیپینی مزرعه در منطقه دلانو بر علیه کارفرمایان خود در باغهای انگور دست به اعتصاب زدند و اعتراض خود را به سالها دستمزد پایین و شرایط کاری ناعادلانه نشان دادند، گروه چاوز وارد عمل شده و اتحادیه کارگران متحد مزارع را تشکیل دادند که این اعتصاب را در سراسر کشور توسعه داد.
در نهایت در سال ۱۹۷۰ باغداران تسلیم خواستههای آنان شده و دستمزدها، مزایا و قوانین حمایتی از آنان به شکل قابل توجهی بهبود یافت. تاکتیکهای چاوز در اعتراضهای بدور از خشونت- اعتصاب، بایکوت کردن، راهپیمایی و اعتصاب غذا- موثر واقع شده و الهام بخش حرکتهای اعتراضی دیگری در سراسر جهان شد.
اعتراضات سال ۱۹۶۸،
در سالهای پس از جنگ جهانی اول، رشد اقتصادی باعث بهبود کیفیت زندگی بسیاری از کارگران شده بود، اما بسیاری از کارگران هنوز در این زمینه شرایط بدی داشتند. در سال ۱۹۶۸، بی عدالتی در مقیاس جهانی به نهایت حد ممکن خود رسیده بود و مردم در سراسر جهان و به طور ویژه کارگران کم درآمد، دانشجویان و تهیدستان برای اعتراض به تمامی انواع بی عدالتی ها، از شرایط بد کاری تا دستمزدهای پایین و مسائل اقتصادی، مشکلات محیط زیستی و انباشتن زارادخانههای هسته ای، به خیابانها ریختند. اعتراضات سال ۱۹۶۸، نیروی پیش برنده ظهور جریان قوانین مدنی به رهبری مارتین لوتر کینگ و سال ترور وی نیز بود.
اعتراضات جوایز سالن شرمساری
اعتراضات کارگری در یک کشور خاص به طور عمومی توسط شهروندان آن کشور سازماندهی میشوند، اما چه کسی برای احقاق حقوق میلیونها کارگر خارجی که بدون داشتن حق شهروندی مورد اذیت و آزار قرار میگیرند وارد عمل میشود؟ در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۵، کارگران خارجی در اعتراضات موسوم به جوایز سالن شرمساری (Hall of Shame Awards Protest) شرکت کردند. معترضان در هنگ کنگ سوار اتوبوسها و قطارها شده و از طریق نمایندگیهایی که در چندین کشور داشتند به برخی از رهبران جهان به خاطر بدترین موارد نادیده گرفتن حقوق بشر و جنایت علیه کارگران جوایز شرمساری اهدا کردند.
خیزش اعراب
بهار عربی به عنوان یک اعتراض کارگری آغاز به کار کرد و خیزش مردمی در دههها کشور عمدتاً عرب نشین را در شمال آفریقا و خاورمیانه در پی داشت. در سال ۲۰۱۰ محمد بوعزیزی که یک میوه فروش تونسی بود، به نشانه اعتراض و زمانی که پلیس تهدید کرد به دلیل نداشتن مدارک لازم، کسب و کار کوچک او را تعطیل میکنند خود را به آتش کشید.
او به سرعت به نماد کارگران سرکوب شده، نه تنها در تونس بلکه در تمام منطقه و سراسر خاورمیانه تبدیل شد. اثرات این اعتراض عواقبی باور نکردنی در مقیاس بین المللی داشت که هنوز هم ادامه دارد. محمد بوعزیزی به یکی از انسانهای معمولی تبدیل شد که تاریخ را تغییر داد.
نبرد برای ۱۵ دلار
کمترین دستمزد فدرال برای یک کارگر اکنون ۷.۲۵ دلار به ازای هر ساعت کار است که در ۱۰ سال اخیر هیچ افزایشی نداشته هر چند صنعت به طور کامل از دوران رکود فاصله گرفته است. در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲، صدها کارگر فعال در رستورانهای فست فود از محل کارشان در نیویورک سیتی بیرون آمده تا به خاطر دستمزدهای پایین خود دست به اعتراض بزنند. اعتراضاتی با عنوان نبرد برای ۱۵ دلار در سراسر کشور شکل گرفت.
در روز ۱۵ آوریل ۲۰۱۵ دهها هزار کارگری که حداقل دستمزد را دریافت میکردند از حوزههای کاری مختلف دست به اعتراض زده و دست از کار کشیدند و بدین ترتیب بزرگترین اعتراض به حداقل دستمزد در تاریخ ایالات متحده شکل گرفت. این اعتراضات تنها مختص ایالات متحده نبوده و در بیش از ۲۰۰ شهر در سراسر جهان به دلیلی مشابه برگزار شد.
شورشهای معدن لانگ میهیلون جیانگ
در سال ۲۰۱۶، دولت چین انقلابهای اقتصادی گستردهای را به اجرا درآورد که یکی از آنها کاهش استفاده از معادن زغال سنگ در کشور بود. در نتیجه معدن لانگ میهیلون جیانگ اعلام کرد که قصد دارد دهها هزار نفر از کارگران خود را اخراج کند. در نتیجه بیش از ۱۰.۰۰۰ از کارگران دست به شورش زده و اعتراض خود را نسبت به دریافت نکردن حقوق ۶ ماه اخیر و شرایط خطرناک کاری اعلام کردند. در سال ۲۰۰۹ یک انفجار برگ در این معدن رخ داده بود که جان بیش از ۱۰۰ نفر از کارگران را گرفت.
به دلیل وسعت بالای این اعتراضات، آن را به عنوان یکی از بزرگترین حرکتهای اعتراضی کارگری در جهان میشناسند. اواخر آن سال، دولت چین یک برنامه ۱۵ میلیارد دلاری برای کمک به پرداخت حقوق کارگران این بخش به تصویب رسانده، اما با این وجود نیز بیش از نیم میلیون کارگر معدن چینی بیکار شده و مجبور به ترک محل زندگی خود شدند.
جنبش جلیقه زردها
در نوامبر ۲۰۱۸، جنبش جلیقه زردها آغاز شد. این اعتراض گسترده و هنوز خاموش نشده زمانی آغاز شد که کارگران فرانسوی به تصویب قانون افزایش قیمت گازوییل اعتراض کردند، اما این اعتراضات خیلی سریع به سمت خواستههای دیگر کشیده شد. آنها ادعا میکنند که قانون انقلاب مالیاتی دولت کنونی این کشور تنها به سود ثروتمندان و به ضرر فقرا است.
کارگران فرانسوی با به تن کردن جلیقههای زرد متعلق به بخش اورژانس بیمارستانی، وحدت خود را به رخ کشیده اند و تظاهرات آنها در مواردی به خشونت، از بین رفتن اموال عمومی، غارت فروشگاهها و درگیری با نیروهای پلیس منجر شده است. اینکه این اعتراضات چگونه به پایان میرسد هنوز معلوم نیست، اما این سبک اعتراضی بی سابقه نه تنها بحث حقوق کارگری را نه تنها در فرانسه بلکه در سراسر جهان تغییر داده و الهام بخش اعتراضاتی مشابه با جلیقههای زرد در استرالیا، عراق و اسرائیل شده است.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط