اینترسپت:
۴ گام سادهای که رسانههای آمریکا برای جلوگیری از جنگ با ایران باید بردارند
شانزده سال قبل رسانههای آمریکا به دولت بوش کمک کردند تا دروغها و شایعات خود در مورد تهدیدات عراق برای آمریکا و متحدانش را منتشر کند.
رویداد۲۴ مهدی حسن در «اینترسپت» نوشت: شانزده سال قبل رسانههای آمریکا به دولت بوش کمک کردند تا دروغها و شایعات خود در مورد تهدیدات عراق برای آمریکا و متحدانش را منتشر کند. امروزه شاهد هستیم که دولت ترامپ در حال انتشار شایعات و دروغهای مشابهی در مورد تهدیدات ایران است.
در ادامه این مطلب آمده است: حال این سوال مطرح میشود که آیا خبرنگاران از اشتباهات خود در ماههای منتهی به جنگ عراق درس گرفته اند.
برای شروع بهتر است نگاهی به تیترهای اخیر در رسانهها داشته باشیم:
«آمریکا تعداد بیشتری از سامانههای ضد موشکی پاتریوت را برای مقابله با تهدیدات ایران به منطقه میفرستد» (سی ان ان).
«پنتاگون نیروی بازدارندهای در مقابل حملات احتمالی ایران تشکیل میدهد» (نیویورک تایمز)
«ایران احتمالا در حملات علیه نفت کشها دست داشته است» (وال استریت ژورنال)
«مقامات آمریکایی میگویند که ارسال نیروها و سامانههای دفاعی در واکنش به تهدیدات اخیر ایران انجام شده است» (واشنگتن پست).
اما چه شواهدی برای توجیه این تیترهای جنگ طلبانه در مورد تهدیدات و حملات ایران وجود دارد؟ بله احتمالا درست حدس زده اید. این گزارشها مبتنی بر اظهارات مقامات ناشناس در دولت ترامپ هستند. در برخی موارد صرفا به حرفهای یک نفر اتکا شده است. برای مثال به این بخش از گزارش روزنامه وال استریت ژورنال توجه کنید:
«یکی از مقامات آمریکایی گفت: ارزیابیهای اولیه نشان میدهند که ایران در حملات پیاده سازی شده علیه نفت کشهای صعودی و دو کشتی دیگر در نزدیکی تنگه هرمز دست داشته است. در صورتی که این اتهامات تایید شوند، در آینده شاهد افزایش تنشهای نظامی در خلیج فارس خواهیم بود».
اما چرا ما باید در مورد چنین مسئله حساس و مهمی به حرفهای یک مقام ناشناس در دولت اعتماد کنیم؟ همچنین باید به سابقه دولت ترامپ در انتشار دروغ و اکاذیب اشاره کرد.
علاوه بر این، در روزهای اخیر اظهارات ضد و نقیضی از مقامات دولت منتشر شده است. برای مثال، چرا نباید به حرفهای این مقام خاص در روزنامه نیویورک تایمز اعتماد نکنیم؟
«یک مقام ناشناس دولت در مصاحبه با ما گفت که جان بولتون در مورد افزایش تهدیدات ایران اغراق کرده است. این مقام رسمی همچنین ادعا کرد که هدف کمپین فشار دولت ترامپ در سال گذشته تحریک ایران برای شروع یک درگیری نظامی با آمریکا بوده است».
بسیاری از خبرنگاران ادعا میکنند که از فاجعه جنگ عراق درس گرفته اند. اما متاسفانه واقعیت این است که بسیاری از همکاران من در رسانهها به طور آگاهانه یا ناآگاهانه در حال کمک کردن به دولت ترامپ برای انتشار دروغهای خود هستند.
اما چه کاری از دست ما بر میآید؟ در ادامه چهار پیشنهاد ارائه میکنیم.
بازتاب سریع ادعاها را متوقف کنید
خبرنگاران نباید ادعاهای مقامات آمریکایی را به سرعت بین خوانندگان یا بینندگان خود منتشر کنند. در ابتدا باید صحت این ادعاها مورد تایید قرار گیرد. اعتماد کردن به حرفهای مقامات دولت در ارتباط با مسائل امنیت ملی معقولانه نیست. آمریکا سابقهای طولانی در شروع جنگ بر اساس تهدیدات ساختگی دارد. برای مثال، میتوان به جنگ ویتنام و دروغهای خلیج تونکین، جنگ اول خلیج فارس و شهادتهای دروغ در کنگره آمریکا و همچنین دروغهای دولت جرج دبلیو بوش در مورد وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق اشاره کرد.
این هفته چاک هیگل، وزیر دفاع سابق آمریکا در مصاحبه رادیویی، دولت ترامپ را متهم کرد که به دنبال تحریک ایران است. البته همه ما میدانیم که جان بولتون به دنبال حمله به ایران است. او بارها در گذشته نیت خود را آشکار کرده بود.
بنا براین، خبرنگاران باید بیشتر نسبت به ادعاهای دولت ترامپ در مورد ایران بدبین باشند. هفته گذشته بیشتر ژنرالهای بریتانیایی در ائتلاف ضد داعش به خبرنگاران گفتند که خطری از جانب نیروهای نیابتی ایران در سوریه و عراق احساس نمیکنند.
به واقعیات اشاره کنید
ایران دارای سلاح هستهای نیست و به طور کامل به توافق هستهای برجام پایبند بوده است. جامعه اطلاعاتی آمریکا، مقامات امنیتی اسرائیل، ژنرالهای ارشد آمریکایی و همچنین آژانس بین المللی انرژی اتمی این موضوع را تایید کرده اند. اما مطابق با گزارش منتشر شده در روزنامه نیویورک تایمز در هفته گذشته، پنتاگون قصد دارد که ۱۲۰ هزار سرباز را در صورت از سر گرفته شدن برنامه سلاحهای هستهای ایران به منطقه اعزام کند. اما ایران چه طور میتواند برنامه تسلیحاتیای را از سر بگیرد که اصلا وجود خارجی ندارد؟
اشاره کردن به تاریخچه روابط بین دو کشور
در رسانههای آمریکا به طور مداوم تصاویری از آتش زدن پرچمهای آمریکا یا شعارهای مرگ بر آمریکا مشاهده میکنیم. اما خبرنگاران باید اشارهای به تاریخچه مناقشه دراز مدت بین آمریکا و جمهوری اسلامی داشته باشند.
بخش بزرگی از جامعه آمریکا از دخالتهای گذشته دولت خود در امور ایران اطلاع ندارند. در سال ۱۹۵۳ دولت دموکراتیک محمد مصدق، نخست وزیر ایران بعد از کودتای سازمان سیا سرنگون شد. دولت کارتر به محمد رضا پهلوی، دیکتاتور سرکوبگر ایران بعد از سقوط رژیم پهلوی در سال ۱۹۷۹ پناه داد. دولت ریگان به صدام حسین کمک کرد تا در جنگ علیه نیروهای ایرانی از تسلیحات شیمیایی استفاده کند.
منابع بهتری برای گزارشهای خود پیدا کنید
چرا خبرنگاران صرفا به اظهارات مقامات دولتی، افسران نظامی یا اندیشکدههای واشنگتن اتکا میکنند؟ چرا دیدگاههای فعالان ضد جنگ و شهروندان ایرانی-آمریکایی بازتاب داده نمیشود؟
در فوریه ۲۰۰۳ یک ماه قبل از شروع جنگ عراق مطالعهای در مورد منابع استفاده شده در گزارشهای رسانهها منتشر شد. جالب است که تقریبا سه چهارم منابع خبرنگاران مقامات نظامی و دولتی بودند. تنها ۶ درصد از منابع خبرنگاران کسانی بودند که نسبت به ضرورت جنگ با عراق بدبین هستند. گروهها و فعالین ضد جنگ نیز تنها در یک درصد از گزارشهای رسانهها و خبرنگاران حضور داشتند.
در روزهای آینده پوشش دقیق اخبار مرتبط با ایران اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. تعدادی از مشاوران نزدیک ترامپ و کشورهای عربستان و اسرائیل به دنبال شروع جنگی جدید در منطقه هستند. تصور کنید که اگر رسانههای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ کار خود را به خوبی انجام داده بودند، شاید صدها هزار شهروند عراقی و بیش از ۴۴۰۰ سرباز آمریکایی امروز زنده بودند.
در واقع، سردبیران روزنامه نیویورک تایمز در مه ۲۰۰۴ مقالهای با تیتر «نیویورک تایمز و عراق» را منتشر کردند. در این مقاله آمده است: «اطلاعات جنجال برانگیز دولت در مورد عراق و تسلیحات کشتار جمعی کافی و قانع کننده نبودند. ما باید تلاش بیشتری برای تایید صحت این ادعاها انجام میدادیم.»
آیا نیویورک تایمز و رسانههای دیگر در آینده دوباره از نحوه پوشش مسائل مرتبط با ایران ابراز پشیمانی خواهند کرد؟ خبرنگاران و سردبیران آمریکایی برای جلوگیری از شروع جنگی دیگر در خاورمیانه باید اخبار مرتبط با تنشهای بین ایران و آمریکا را بهتر پوشش دهند.
در ادامه این مطلب آمده است: حال این سوال مطرح میشود که آیا خبرنگاران از اشتباهات خود در ماههای منتهی به جنگ عراق درس گرفته اند.
برای شروع بهتر است نگاهی به تیترهای اخیر در رسانهها داشته باشیم:
«آمریکا تعداد بیشتری از سامانههای ضد موشکی پاتریوت را برای مقابله با تهدیدات ایران به منطقه میفرستد» (سی ان ان).
«پنتاگون نیروی بازدارندهای در مقابل حملات احتمالی ایران تشکیل میدهد» (نیویورک تایمز)
«ایران احتمالا در حملات علیه نفت کشها دست داشته است» (وال استریت ژورنال)
«مقامات آمریکایی میگویند که ارسال نیروها و سامانههای دفاعی در واکنش به تهدیدات اخیر ایران انجام شده است» (واشنگتن پست).
اما چه شواهدی برای توجیه این تیترهای جنگ طلبانه در مورد تهدیدات و حملات ایران وجود دارد؟ بله احتمالا درست حدس زده اید. این گزارشها مبتنی بر اظهارات مقامات ناشناس در دولت ترامپ هستند. در برخی موارد صرفا به حرفهای یک نفر اتکا شده است. برای مثال به این بخش از گزارش روزنامه وال استریت ژورنال توجه کنید:
«یکی از مقامات آمریکایی گفت: ارزیابیهای اولیه نشان میدهند که ایران در حملات پیاده سازی شده علیه نفت کشهای صعودی و دو کشتی دیگر در نزدیکی تنگه هرمز دست داشته است. در صورتی که این اتهامات تایید شوند، در آینده شاهد افزایش تنشهای نظامی در خلیج فارس خواهیم بود».
اما چرا ما باید در مورد چنین مسئله حساس و مهمی به حرفهای یک مقام ناشناس در دولت اعتماد کنیم؟ همچنین باید به سابقه دولت ترامپ در انتشار دروغ و اکاذیب اشاره کرد.
علاوه بر این، در روزهای اخیر اظهارات ضد و نقیضی از مقامات دولت منتشر شده است. برای مثال، چرا نباید به حرفهای این مقام خاص در روزنامه نیویورک تایمز اعتماد نکنیم؟
«یک مقام ناشناس دولت در مصاحبه با ما گفت که جان بولتون در مورد افزایش تهدیدات ایران اغراق کرده است. این مقام رسمی همچنین ادعا کرد که هدف کمپین فشار دولت ترامپ در سال گذشته تحریک ایران برای شروع یک درگیری نظامی با آمریکا بوده است».
بسیاری از خبرنگاران ادعا میکنند که از فاجعه جنگ عراق درس گرفته اند. اما متاسفانه واقعیت این است که بسیاری از همکاران من در رسانهها به طور آگاهانه یا ناآگاهانه در حال کمک کردن به دولت ترامپ برای انتشار دروغهای خود هستند.
اما چه کاری از دست ما بر میآید؟ در ادامه چهار پیشنهاد ارائه میکنیم.
بازتاب سریع ادعاها را متوقف کنید
خبرنگاران نباید ادعاهای مقامات آمریکایی را به سرعت بین خوانندگان یا بینندگان خود منتشر کنند. در ابتدا باید صحت این ادعاها مورد تایید قرار گیرد. اعتماد کردن به حرفهای مقامات دولت در ارتباط با مسائل امنیت ملی معقولانه نیست. آمریکا سابقهای طولانی در شروع جنگ بر اساس تهدیدات ساختگی دارد. برای مثال، میتوان به جنگ ویتنام و دروغهای خلیج تونکین، جنگ اول خلیج فارس و شهادتهای دروغ در کنگره آمریکا و همچنین دروغهای دولت جرج دبلیو بوش در مورد وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق اشاره کرد.
این هفته چاک هیگل، وزیر دفاع سابق آمریکا در مصاحبه رادیویی، دولت ترامپ را متهم کرد که به دنبال تحریک ایران است. البته همه ما میدانیم که جان بولتون به دنبال حمله به ایران است. او بارها در گذشته نیت خود را آشکار کرده بود.
بنا براین، خبرنگاران باید بیشتر نسبت به ادعاهای دولت ترامپ در مورد ایران بدبین باشند. هفته گذشته بیشتر ژنرالهای بریتانیایی در ائتلاف ضد داعش به خبرنگاران گفتند که خطری از جانب نیروهای نیابتی ایران در سوریه و عراق احساس نمیکنند.
به واقعیات اشاره کنید
ایران دارای سلاح هستهای نیست و به طور کامل به توافق هستهای برجام پایبند بوده است. جامعه اطلاعاتی آمریکا، مقامات امنیتی اسرائیل، ژنرالهای ارشد آمریکایی و همچنین آژانس بین المللی انرژی اتمی این موضوع را تایید کرده اند. اما مطابق با گزارش منتشر شده در روزنامه نیویورک تایمز در هفته گذشته، پنتاگون قصد دارد که ۱۲۰ هزار سرباز را در صورت از سر گرفته شدن برنامه سلاحهای هستهای ایران به منطقه اعزام کند. اما ایران چه طور میتواند برنامه تسلیحاتیای را از سر بگیرد که اصلا وجود خارجی ندارد؟
اشاره کردن به تاریخچه روابط بین دو کشور
در رسانههای آمریکا به طور مداوم تصاویری از آتش زدن پرچمهای آمریکا یا شعارهای مرگ بر آمریکا مشاهده میکنیم. اما خبرنگاران باید اشارهای به تاریخچه مناقشه دراز مدت بین آمریکا و جمهوری اسلامی داشته باشند.
بخش بزرگی از جامعه آمریکا از دخالتهای گذشته دولت خود در امور ایران اطلاع ندارند. در سال ۱۹۵۳ دولت دموکراتیک محمد مصدق، نخست وزیر ایران بعد از کودتای سازمان سیا سرنگون شد. دولت کارتر به محمد رضا پهلوی، دیکتاتور سرکوبگر ایران بعد از سقوط رژیم پهلوی در سال ۱۹۷۹ پناه داد. دولت ریگان به صدام حسین کمک کرد تا در جنگ علیه نیروهای ایرانی از تسلیحات شیمیایی استفاده کند.
منابع بهتری برای گزارشهای خود پیدا کنید
چرا خبرنگاران صرفا به اظهارات مقامات دولتی، افسران نظامی یا اندیشکدههای واشنگتن اتکا میکنند؟ چرا دیدگاههای فعالان ضد جنگ و شهروندان ایرانی-آمریکایی بازتاب داده نمیشود؟
در فوریه ۲۰۰۳ یک ماه قبل از شروع جنگ عراق مطالعهای در مورد منابع استفاده شده در گزارشهای رسانهها منتشر شد. جالب است که تقریبا سه چهارم منابع خبرنگاران مقامات نظامی و دولتی بودند. تنها ۶ درصد از منابع خبرنگاران کسانی بودند که نسبت به ضرورت جنگ با عراق بدبین هستند. گروهها و فعالین ضد جنگ نیز تنها در یک درصد از گزارشهای رسانهها و خبرنگاران حضور داشتند.
در روزهای آینده پوشش دقیق اخبار مرتبط با ایران اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. تعدادی از مشاوران نزدیک ترامپ و کشورهای عربستان و اسرائیل به دنبال شروع جنگی جدید در منطقه هستند. تصور کنید که اگر رسانههای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ کار خود را به خوبی انجام داده بودند، شاید صدها هزار شهروند عراقی و بیش از ۴۴۰۰ سرباز آمریکایی امروز زنده بودند.
در واقع، سردبیران روزنامه نیویورک تایمز در مه ۲۰۰۴ مقالهای با تیتر «نیویورک تایمز و عراق» را منتشر کردند. در این مقاله آمده است: «اطلاعات جنجال برانگیز دولت در مورد عراق و تسلیحات کشتار جمعی کافی و قانع کننده نبودند. ما باید تلاش بیشتری برای تایید صحت این ادعاها انجام میدادیم.»
آیا نیویورک تایمز و رسانههای دیگر در آینده دوباره از نحوه پوشش مسائل مرتبط با ایران ابراز پشیمانی خواهند کرد؟ خبرنگاران و سردبیران آمریکایی برای جلوگیری از شروع جنگی دیگر در خاورمیانه باید اخبار مرتبط با تنشهای بین ایران و آمریکا را بهتر پوشش دهند.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط