حمله به دو نفتکش در دریای عمان تنش ایران و آمریکا را بیشتر میکند؟
همانطور که افزایش قیمت جهانی نفت پس از حملات دیروز نشان میدهد، ایران ممکن است تنها کشوری نباشد که در میانهی تنشها، ضربه میبیند.
رویداد۲۴ گاردین در گزارشی تحت عنوان «ایران و آمریکا در مسیر برخورد» نوشت: حملات به نفتکشها در دریای عمان اتفاقی شوم است، ایا میتوان جلوی تشدید تنشها را گرفت؟
پس از حمله به دو نفتکش در دریای عمان، یک چیز مشخص بود: خطر جنگ در منطقه واقعی است و تنشها به سرعت در حال افزایش است. مقامات امریکایی پس از این حملات گفتند که «به احتمال زیاد» ایران به کشتی نروژی و نفتکش دیگر در دریای عمان حمله کرده است. امریکاییها پیش از این، ایران را مسئول حملاتی به کشتیهای نفتکش در ماه گذشته معرفی کرده بودند.
پس از این حوادث، جواد ظریف وزیر خارجه ایران این توییت را کرد و گفت: «مشکوک بودن برای توصیف آنچه که امروز صبح اتفاق افتاده، کفایت نمیکند.» اشاره او به کشتیهایی بود که مقصدشان ژاپن بود و مورد حمله قرار گرفته بودند، آن هم درحالیکه شینزوآبه نخست وزیر ژاپن در حال دیدار با رهبر عالی ایران بود.
در واقع، در دل این سئوال که چه کسی مسئول این حملات است، دو سئوال دیگر نیز وجود دارد: چه کسی مقصر معرفی میشود و چه کسی زمینه را برای این حملات ایجاد کرده است.
ایران باید به سئوالات زیادی در مورد منطقه پاسخ دهد، که عمدهی آن مربوط به سوریه است. اما این امریکاست که از برجامی که ایران به آن متعهد بود، بیرون رفت. با حضور جان بولتون ستیزه جو در راس دولت آمریکا، و درخواستهای عربستان و امارات، واشنگتن تصمیم به اعمال فشار حداکثری گرفت. امریکا همزمان با ضربه به اقتصاد ایران و ارسال سیگنالهای تهدید میگوید مذاکره هم میکند. تنها مانع، اما در مقابل رئیس جمهور ترامپ، قول او به رای دهندگان به جلوگیری از جنگ هزینه ساز دیگری در خاورمیانه است و همینطور علاقه اش به اثبات این موضوع که او معامله گر بهتری نسبت به اوباماست.
با این حال، همانطور که افزایش قیمت جهانی نفت پس از حملات دیروز نشان میدهد، ایران ممکن است تنها کشوری نباشد که در میانهی تنش ها، ضربه میبیند. تصمیم امریکا به خروج از برجام و تضعیف آن، باعث تقویت اصولگرایان و ضربه به اعتدالگرایان است.
در این میان، چین که درگیر مشکلات خود با امریکاست، انطور که باید و شاید به پر کردن خلا، آنطور که تهران امیدوار بود، مبادرت نکرده است. ایران به طور فزایندهای در حال کلافه شدن نسبت به اوضاع پیش آمده است. این درحالیست که اروپا سعی در حفظ برجام دارد و مکانیزم اینستکس را راه اندازی کرده، اما این سامانه بیشتر شبیه به یک بیانیه سیاسی میماند تا مکانیزمی اجرایی. ایران، اما به دنبال تضمینهای جدی است.
در امریکا، کنگره قدرت محدودی برای مهار دولت دارد، اما میتواند و باید از توانایی اش برای شفاف سازی نسبت به هزینهی رویه فعلی دولت آمریکا، استفاده کند.
در نهایت بعید به نظر میرسد که ایران علاقهای به درگیری مستقیم داشته باشد. در حال حاضر، هیچ نشانهای وجود ندارد که نشان دهد طرفین حاضر و اماده برای توقف تنشها هستند. آتش بر روی نفتکش «فرانت التیر» در دریای عمان، میتواند به مثابه نشانهای از حریق بزرگی در منطقه باشد که پیامدهای آن محدود به ایران نخواهد بود.
پس از حمله به دو نفتکش در دریای عمان، یک چیز مشخص بود: خطر جنگ در منطقه واقعی است و تنشها به سرعت در حال افزایش است. مقامات امریکایی پس از این حملات گفتند که «به احتمال زیاد» ایران به کشتی نروژی و نفتکش دیگر در دریای عمان حمله کرده است. امریکاییها پیش از این، ایران را مسئول حملاتی به کشتیهای نفتکش در ماه گذشته معرفی کرده بودند.
پس از این حوادث، جواد ظریف وزیر خارجه ایران این توییت را کرد و گفت: «مشکوک بودن برای توصیف آنچه که امروز صبح اتفاق افتاده، کفایت نمیکند.» اشاره او به کشتیهایی بود که مقصدشان ژاپن بود و مورد حمله قرار گرفته بودند، آن هم درحالیکه شینزوآبه نخست وزیر ژاپن در حال دیدار با رهبر عالی ایران بود.
در واقع، در دل این سئوال که چه کسی مسئول این حملات است، دو سئوال دیگر نیز وجود دارد: چه کسی مقصر معرفی میشود و چه کسی زمینه را برای این حملات ایجاد کرده است.
ایران باید به سئوالات زیادی در مورد منطقه پاسخ دهد، که عمدهی آن مربوط به سوریه است. اما این امریکاست که از برجامی که ایران به آن متعهد بود، بیرون رفت. با حضور جان بولتون ستیزه جو در راس دولت آمریکا، و درخواستهای عربستان و امارات، واشنگتن تصمیم به اعمال فشار حداکثری گرفت. امریکا همزمان با ضربه به اقتصاد ایران و ارسال سیگنالهای تهدید میگوید مذاکره هم میکند. تنها مانع، اما در مقابل رئیس جمهور ترامپ، قول او به رای دهندگان به جلوگیری از جنگ هزینه ساز دیگری در خاورمیانه است و همینطور علاقه اش به اثبات این موضوع که او معامله گر بهتری نسبت به اوباماست.
با این حال، همانطور که افزایش قیمت جهانی نفت پس از حملات دیروز نشان میدهد، ایران ممکن است تنها کشوری نباشد که در میانهی تنش ها، ضربه میبیند. تصمیم امریکا به خروج از برجام و تضعیف آن، باعث تقویت اصولگرایان و ضربه به اعتدالگرایان است.
در این میان، چین که درگیر مشکلات خود با امریکاست، انطور که باید و شاید به پر کردن خلا، آنطور که تهران امیدوار بود، مبادرت نکرده است. ایران به طور فزایندهای در حال کلافه شدن نسبت به اوضاع پیش آمده است. این درحالیست که اروپا سعی در حفظ برجام دارد و مکانیزم اینستکس را راه اندازی کرده، اما این سامانه بیشتر شبیه به یک بیانیه سیاسی میماند تا مکانیزمی اجرایی. ایران، اما به دنبال تضمینهای جدی است.
در امریکا، کنگره قدرت محدودی برای مهار دولت دارد، اما میتواند و باید از توانایی اش برای شفاف سازی نسبت به هزینهی رویه فعلی دولت آمریکا، استفاده کند.
در نهایت بعید به نظر میرسد که ایران علاقهای به درگیری مستقیم داشته باشد. در حال حاضر، هیچ نشانهای وجود ندارد که نشان دهد طرفین حاضر و اماده برای توقف تنشها هستند. آتش بر روی نفتکش «فرانت التیر» در دریای عمان، میتواند به مثابه نشانهای از حریق بزرگی در منطقه باشد که پیامدهای آن محدود به ایران نخواهد بود.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط