خط قرمز جدید آمریکا برای ایران جواب نمیدهد، به این ۴ دلیل
رویداد۲۴ هیل در مطلبی به قلم اریک بروئر و ریچارد نفیو نوشت: اگرچه در هفتههای اخیر نگاه بیشتر کارشناسان و رسانهها به افزایش تنشها بین آمریکا و ایران معطوف شده بود، دولت ترامپ اولین خط قرمز خود درباره برنامه هستهای تهران را اعلام کرد. مقامات آمریکایی هشدار داده اند که فاصله زمانی گریز ایران تا تولید سوخت مورد نیاز برای یک بمب اتمی نباید به زیر یک سال کاهش پیدا کند.
در ادامه این مطلب آمده است: جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ تهدیدات ایران در مورد شروع مجدد فعالیتهای غنی سازی را به برنامه این کشور برای کاهش زمان گریز به تسلیحات هستهای نسبت داده است. ایران ماه گذشته اعلام کرد که برخی تعهدات خود در چارچوب توافق برجام را زیر پا خواهد گذاشت. در صورتی که ایران تهدیدات خود را عملی کند، در نهایت این زمان گریز یک ساله برای تولید بمب اتمی کاهش پیدا خواهد کرد. به همین خاطر احتمال وقوع یک بحران هستهای در آینده نزدیک افزایش یافته است.
شاید در نگاه اول این تصمیم دولت ترامپ برای ما محتاطانه به نظر برسد. مقامات آمریکایی دوست ندارند که به خاطر شروع مجدد برنامه هستهای ایران مقصر شناخته شوند. به همین خاطر واشنگتن قصد دارد تهران را به عنوان عامل ایجاد بحران معرفی کند. علاوه بر این، اتخاذ یک موضع قاطع درباره تهدیدات ایران میتواند دو کشور را از حرکت به سمت مسیری خطرناکتر در آینده منصرف کند. اما ما معتقدیم که خط قرمز جدید آمریکا برای ایران به چهار دلیل جواب نخواهد داد.
اول، خط قرمز جدید دولت ترامپ با توجه به جزئیات فنی توافق برجام قابل توجیه نیست. باید در ابتدا یادآوری کنیم که توافق برنامه جامع اقدام مشترک با چه هدفی طراحی شد. آمریکا و دیگر کشورهای غربی طوری توافق برجام را طراحی کردند که چنانچه ایران تعهداتش را زیر پا گذاشت و برنامه تسلیحات هستهای خود را از سر گرفت، حداقل یک سال زمان برای متوقف کردن ایران وجود داشته باشد. تهران پیش از توافق برجام فقط چند ماه تا تولید سوخت مورد نیاز برای یک بمب اتمی فاصله داشت. اما واشنگتن میدانست که میتواند با اقدام نظامی مانع گریز ایران به سمت سلاح هستهای شود.
تصمیم ایران برای از سرگیری برخی فعالیتهای هستهای خود در نهایت این زمان گریز یک ساله را کاهش خواهد داد. اما حتی در صورتی که زمان گریز ایران به سمت تسلیحات هستهای به کمتر از یک سال کاهش پیدا کند، نمیتوان نتیجه گیری کرد که آمریکا با یک تهدید قریب الوقوع از طرف ایران مواجه خواهد شد. واشنگتن هنوز زمان کافی برای حل و فصل دیپلمیاتیک این بحران در اختیار خواهد داشت.
دوم، توانایی دولت ترامپ برای عملی کردن تهدید خود وابسته به یک شرط اساسی است. آمریکا باید بتواند به طور دقیق تشخیص دهد که ایران چه زمانی در آستانه گریز به سمت ساخت بمب اتمی قرار خواهد گرفت. اما زمانهای گریز بر اساس طیفی از فرضهای تقریبی محاسبه میشوند. به همین خاطر تعیین کردن این نقطه آستانه کار آسانی نخواهد بود.
سوم، آمریکا برای اجرای خط قرمز خود گزینههای زیادی به جز اقدام نظامی در اختیار نخواهد داشت. گفتنی است، دولت ترامپ بیشتر ابزارهای خود علیه ایران از جمله خروج از برجام و اعمال تحریمهای اقتصادی را به کار گرفته است. بعید به نظر میرسد که کمپین فشار حداکثری ترامپ مانع جدی در مقابل از سرگیری فعالیتهای هستهای ایران ایجاد کند. تشدید فشارها حتی میتواند انگیزه تهران برای پرهیز از مذاکره با دولت ترامپ را افزایش دهد. بدین ترتیب تنها گزینه پیش رو برای واشنگتن اقدام نظامی خواهد بود. اما با توجه به این موضوع که ایران هنوز در مراحل مقدماتی برنامه هستهای خود قرار دارد، بیشتر کارشناسان معتقدند که اقدام نظامی آمریکا ریسکهای زیادی به دنبال خواهد داشت.
در نهایت، کارشناسان هستهای معتقدند که تهران با تاسیسات کنونی خود احتمالا نمیتواند به نقطه گریز هستهای برسد. به عبارت دیگر، دولت ترامپ نباید برای جلوگیری از رویدادی دست به اقدام نظامی بزند که احتمال وقوع آن پایین است. رهبران ایران میدانند که هر گونه تلاش احتمالی برای حرکت به سمت ساخت بمب اتمی شناسایی خواهد شد. شایان ذکر است که آژانس بین المللی انرژی اتمی میتواند در طول چند روز تحرکات ایران را گزارش دهد. به همین خاطر تهدیدات اخیر ایران بیشتر جنبه سیاسی دارند. اما دولت ترامپ در آینده باید به جای تعیین زمان گریز، بیشتر بر روی دسترسی به مراکز هستهای ایران تاکید کند. در این ارتباط باید گفت که سناریوی محتملتر برای حرکت تهران به سمت آستانه گریز این است که مراکز هستهای مخفی در کشور مورد استفاده قرار گیرند.
بنابراین، دولت ترامپ در آینده باید بر روی بازگرداندن ایران به میز مذاکره تمرکز کند. مقامات آمریکایی باید کمتر به فکر تعیین نقطه قرمز برای تهران باشند. آقای ترامپ نیز بارها تاکید کرده است که تمایلی به درگیری نظامی با ایران ندارد و ترجیح میدهد که دو کشور اختلافات خود را با گفت و گوی مستقیم حل و فصل کنند.