یک گام تا سقوط/ شهرداران تهران از سازمان بازنشستگی برنامه نمیخواهند!
رویداد۲۴ به نظر میرسد با توجه به کاهش منابع مالی در شهرداری تهران و تاثیر پذیری این نهاد و زیر مجموعههای آن اعم از مناطق، سازمانها و شرکتهای زیر مجموعه به دلیل وابستگی بیش از اندازه به نهاد مرکزی،برنامهای برای برون رفت از بن بست ایجاد شده ناشی از تحریمهای ظالمانه علیه کشور را ندارد، بدیهی است که با آغاز تحریمها فشار اساسی روی مردم میآید و در مرحله بعد روی نهادهای وابسته به مردم؛ به ویژه شهرداریها که بر مبنای عوارض دریافتی از مردم مدیریت و اداره میشوند.
رویداد۲۴ در گزارش قبلی خود یکی از نهادهای زیرمجموعه شهرداری که مانند سایر نهادها، برنامهای برای اداره نداشت را بررسی کرد و نوشت سازمان بازنشستگی شهرداری تهران فاقد برنامهای مدون است. در این گزارش بررسی شده است.
بر اساس مصوبهای که در سال ۸۷ به تصویب شورای اسلامی شهر تهران رسید، این سازمان باید ظرف مدت ۱۰ سال و با یک شیب ملایم ده درصدی به خودکفایی میرسید. خودکفایی سازمان بازنشستگی نظریه کارشناسی شدهای بود که هم در لوایح شهرداری به آن اشاره شده و هم در صحن علنی شورای شهر بر آن صحه گذاشته بودند، ولی متاسفانه در طول این سالها سازمان بازنشستگی از آن طفره میرود. نکته عجیب آنجاست که با انجام تغییر گسترده در مدیریت شهری پایتخت در چند مرحله و بر کرسی نشستن شهرداران سه گانه در شهر تهران و دو مدیر عامل بر سازمان یاد شده به هیچ وجه برنامه مدونی که نشان از وجود یک نقشه راه داشته باشد به چشم نمیخورد.
فارغ از مسئلهای که عنوان شد نقد اصلی متوجه مدیریت شهری است، هم شهردار و هم معاونان مرتبط با سازمان یعنی معاونین توسعه منابع انسانی، برنامه ریزی و مالی و اقتصاد شهری از جمله معاونتهایی هستند که میبایست از سازمان فوق بازخواست کنند.
بیشتر بخوانید: جای خالی تخصص در مدیریت سازمان بازنشستگی/ ادامه مسیر قالیباف در شهرداری
به گزارش رویداد۲۴ سازمان بازنشستگی زیر مجموعه معاونت توسعه منابع انسانی است اما این معاونت هیچگونه عکس العملی در قبال فقدان برنامه در زیر مجموعه خود نشان نمیدهد و گویا این موضوع با خروج ابراهیم شیخ و حضور مظاهریان هم تغییری نکرده و همچون دیگر معاونتهای شهرداری مسکوت مانده است و باید این سوال را پرسید آیا برنامههای نوشته شده توسط تیم نجفی که مدتها برای آن انرژی و هزینه صرف شده، ناکارآمد است؟ این سوالی است که بسیاری از کنشگران شهری از خود میپرسند، اما پاسخگویی به آن را نمییابند.
مسئله سوم بررسی نهادههای لازم در حوزه اقتصادی سازمان فوق است که هیچگونه رشد و تعالی را در آن نمیتوان ملاحظه کرد با این حال بعید است این مسئله مورد کنکاش، مطالعه یا بررسی دقیق معاونت مالی و اقتصاد شهری قرار گرفته باشد. معاونین فوق (امامی، مظاهریان) به همراه نادمی که مدیرعامل سازمان است عضو هیئت مدیره سازمان بازنشستگی هستند و اینکه نجفی شهردار اسبق تاکید داشت زودتر گزینهای برای جایگزینی با مدیر وقت توسط ابراهیم شیخ معرفی شود، یقینا به معنای یافتن جایگزینی یک مدیر اصولگرا یا اصلاح طلب یا یک نوع حزب گرایی مطلق نبود و نیست بلکه بدلیل حجم گسترده حیف و میلهای انجام شده در سازمان تغییر در رویکرد مدیریت و نگرش در سازمان بازنشستگی را از معاونش ابراهیم شیخ خواستار شد که متاسفانه هر دو انتصاب شیخ در سازمان اقتصادی، چون سازمان بازنشستگی نه تنها نتوانست نتایج در خوری را برای شهرداری تهران به ارمغان آورد بلکه با کسب نتایج بسیار ضعیف توسط قاسمی زاویه سادات و مهدی نادمی و بی توجهی معاونین شهردار، چون شیخ، بهزادیان و امامی مسیر سقوط به ناکجا آباد برای سازمان فوق دور از انتظار نیست.
چنانچه بتوان بانک اطلاعاتی از نقطه نظرات و برنامههای منتج به توفیق نیروهای ارزشمند و متعهد کارآمد را دسته بندی و طبقه بندی کرد و بعد از آن ارادهای مبنی بر اجرای این برنامهها را در مدیریت ارشد شهری برانگیخت، شاید بشود از پایمال شدن حقوق بازنشستگان در سازمان بازنشستگی شهرداری تهران ممانعت کرد؛ چه آنکه همانگونه که پیش از این نیز گفته شد، این نه نزدیکان قالیباف هستند که ضرر میکنند و نه نزدیکان نجفی و حناچیاند که سختی میکشند؛ این بازنشستگان هستند هر سال به سال پیش دریغ میگویند.