تجاوز به ۳ زن تهرانی توسط مرد شیطان صفت + جزییات
دومین دادگاه رسیدگی به جرم‌های سیاه عنکبوت زرد به خاطر غیبت شاکی‌های پرونده، به روز‌های آینده موکول شد.
رویداد۲۴ حکم این مرد شیطان صفت به اتهام آزار سریالی سه زن در دیوان عالی کشور شکسته شد تا وی بار دیگر محاکمه شود.
سال ۹۴ یک زن جوان به نام پریا به پلیس آگاهی رفت و از پسر جوانی که وی را آزار داده بود شکایت کرد.
بیشتر بخوانید: لیلا در خانه ۲ شیطان صفت خودش را باخت
وی در تشریح جزییات ماجرا گفت: اوایل سال ۹۳ دوست صمیمی ام پروانه هراسان با من تماس گرفت و گفت از سوی یک پسر جوان مورد آزار قرارگرفته است و مرد جوان از او فیلم تهیه کرده و قصد اخاذی دارد. اول حرفش را بارو نکردم، اما وقتی مدرک‌های او را دیدم دلم برای دوست صمیمی ام سوخت وبه او قول دادم کمکش کنم. من همراه دوست صمیمی ام برای پس گرفتن عکس و فیلم‌ها با پسر جوان قرار گذاشتم. او هکه پسر مودبی بود قول داد عکس و فیلم‌ها را تحویلم دهد، اما یکباره به سمت حاشیه تهران رفت و با تهدید چاقو مرا آزار داد.
وی ادامه داد: وقتی این ماجرا را به پروانه گفتم فهمیدم که من سومین قربانی جنایت سیاه این مرد هستم و او قبل از پروانه دوست صمیمی دیگرمان به نام شیدا را هم آزار داده بود.
سال ۹۴ یک زن جوان به نام پریا به پلیس آگاهی رفت و از پسر جوانی که وی را آزار داده بود شکایت کرد.
بیشتر بخوانید: لیلا در خانه ۲ شیطان صفت خودش را باخت
وی در تشریح جزییات ماجرا گفت: اوایل سال ۹۳ دوست صمیمی ام پروانه هراسان با من تماس گرفت و گفت از سوی یک پسر جوان مورد آزار قرارگرفته است و مرد جوان از او فیلم تهیه کرده و قصد اخاذی دارد. اول حرفش را بارو نکردم، اما وقتی مدرک‌های او را دیدم دلم برای دوست صمیمی ام سوخت وبه او قول دادم کمکش کنم. من همراه دوست صمیمی ام برای پس گرفتن عکس و فیلم‌ها با پسر جوان قرار گذاشتم. او هکه پسر مودبی بود قول داد عکس و فیلم‌ها را تحویلم دهد، اما یکباره به سمت حاشیه تهران رفت و با تهدید چاقو مرا آزار داد.
وی ادامه داد: وقتی این ماجرا را به پروانه گفتم فهمیدم که من سومین قربانی جنایت سیاه این مرد هستم و او قبل از پروانه دوست صمیمی دیگرمان به نام شیدا را هم آزار داده بود.
آزار‌های سریالی
به دنبال شکایت این زن تلاش برای ردیابی پسر جوان آغاز شد و دو شاکی دیگر شناسایی شدند.
شیدا که مربی باشگاه بدن سازی است به پلیس گفت: ماجرا با رفتن من به یک سوپرمارکت آغاز شد. در سوپرمارکت پسر جوانی به من گفت گوشی موبایلش را در خانه جا گذاشته است و حالا لازم است یک تماس ضروری با مادرش بگیرد. من هم گوشی موبایلم را به او دادم، اما وقتی به خانه برگشتم تماس‌های پسر جوان آغاز شد و آنجا بود که فهمیدم پسر جوان از گوشی موبایل من با تلفن خودش تماس گرفته و شماره موبایل مرا به دست آورده بود. مزاحمت‌های پسر جوان ادامه داشت تا اینکه مرا تهدید کرد و من به ناچار به دیدنش رفتم و به او گفتم نامزد دارم و بهتر است دست از مزاحمت بردارد. مدتی از پسر جوان خبری نبود تا اینکه ازدواج کردم، اما باز هم مزاحمت‌های او شروع شد. او حتی چند بار با همسرم تماس گرفت. او می‌گفت از طریق شبکه‌های پیام رسان تلفنی به عکس‌های خصوصی ام دسترسی پیدا کرده و قصد دارد آن‌ها را پخش کند. مزاحمت‌های او باعث شد که همسرم مرا طلاق دهد.
این زن گفت: پسرجوان می‌گفت به من علاقمند شده و اگر برای آخرین بار به دیدنش بروم دست از سرم برمی دارد. من هم با او قرار گذاشتم. اما پسر جوان با زور و تهدید مرا به پارک جنگلی سرخ حصار برد و آزارم داد. او از جنایت سیاهش فیلم تهیه کرد و گفت این فیلم را در شبکه‌های مجازی پخش می‌کند. من که ترسیده بودم ماجرا را با دوستم پروانه در میان گذاشتم. من به همراه پروانه و فرزند خردسالش با پسرجوان قرار گذاشتیم و سوار ماشین او شدیم. دوستم با او صحبت کرد و او قول داد عکس و فیلم‌ها را پس دهد، اما در میان راه به سمت حاشیه تهران ر فت. هر چه من و دوستم به او التماس کردیم اجازه دهد از ماشین پیاده شویم قبول نکرد. او به شدت ما را کتک زد و به زور به یک خانه ویلایی در حاشیه تهران برد.
این زن گفت: پسر جوان می‌خواست دوستم را هم آزار دهد که مقاومت کرد. اما پسر بی رحم فرزند خردسال دوستم را از پنجره بیرون گرفت و تهدید کرد اگر به خواسته او تن ندهیم فرزند خردسالش را از پنجره ساختمان بیرون پرت می‌کند. او بی رحمانه من و دوستم را آزار داد و از ما فیلم گرفت. او ما را از ویلا بیرون برد و در میان جاده رها کرد. دوستم که می‌ترسید به خانه اش برگردیم با دوست صمیمی اش پریا تماس گرفت و از او کمک خواست. این طور بود که سومین زن هم به دام شیطانی این پسر گرفتار شد. اما ما از ترس آبرویمان جرات نکردیم به پلیس حرفی بزنیم تا اینکه پریا به اداره آگاهی رفت و شکایت کرد.
شیدا که مربی باشگاه بدن سازی است به پلیس گفت: ماجرا با رفتن من به یک سوپرمارکت آغاز شد. در سوپرمارکت پسر جوانی به من گفت گوشی موبایلش را در خانه جا گذاشته است و حالا لازم است یک تماس ضروری با مادرش بگیرد. من هم گوشی موبایلم را به او دادم، اما وقتی به خانه برگشتم تماس‌های پسر جوان آغاز شد و آنجا بود که فهمیدم پسر جوان از گوشی موبایل من با تلفن خودش تماس گرفته و شماره موبایل مرا به دست آورده بود. مزاحمت‌های پسر جوان ادامه داشت تا اینکه مرا تهدید کرد و من به ناچار به دیدنش رفتم و به او گفتم نامزد دارم و بهتر است دست از مزاحمت بردارد. مدتی از پسر جوان خبری نبود تا اینکه ازدواج کردم، اما باز هم مزاحمت‌های او شروع شد. او حتی چند بار با همسرم تماس گرفت. او می‌گفت از طریق شبکه‌های پیام رسان تلفنی به عکس‌های خصوصی ام دسترسی پیدا کرده و قصد دارد آن‌ها را پخش کند. مزاحمت‌های او باعث شد که همسرم مرا طلاق دهد.
این زن گفت: پسرجوان می‌گفت به من علاقمند شده و اگر برای آخرین بار به دیدنش بروم دست از سرم برمی دارد. من هم با او قرار گذاشتم. اما پسر جوان با زور و تهدید مرا به پارک جنگلی سرخ حصار برد و آزارم داد. او از جنایت سیاهش فیلم تهیه کرد و گفت این فیلم را در شبکه‌های مجازی پخش می‌کند. من که ترسیده بودم ماجرا را با دوستم پروانه در میان گذاشتم. من به همراه پروانه و فرزند خردسالش با پسرجوان قرار گذاشتیم و سوار ماشین او شدیم. دوستم با او صحبت کرد و او قول داد عکس و فیلم‌ها را پس دهد، اما در میان راه به سمت حاشیه تهران ر فت. هر چه من و دوستم به او التماس کردیم اجازه دهد از ماشین پیاده شویم قبول نکرد. او به شدت ما را کتک زد و به زور به یک خانه ویلایی در حاشیه تهران برد.
این زن گفت: پسر جوان می‌خواست دوستم را هم آزار دهد که مقاومت کرد. اما پسر بی رحم فرزند خردسال دوستم را از پنجره بیرون گرفت و تهدید کرد اگر به خواسته او تن ندهیم فرزند خردسالش را از پنجره ساختمان بیرون پرت می‌کند. او بی رحمانه من و دوستم را آزار داد و از ما فیلم گرفت. او ما را از ویلا بیرون برد و در میان جاده رها کرد. دوستم که می‌ترسید به خانه اش برگردیم با دوست صمیمی اش پریا تماس گرفت و از او کمک خواست. این طور بود که سومین زن هم به دام شیطانی این پسر گرفتار شد. اما ما از ترس آبرویمان جرات نکردیم به پلیس حرفی بزنیم تا اینکه پریا به اداره آگاهی رفت و شکایت کرد.
ردیابی پسر شیطان
به دنبال حرف‌های تکان دهنده این زن قربانی دیگر نیز شناسایی و ردیابی مرد جوان آغاز شد. پلیس از طریق ردیابی شماره تلفن پسر جوان رد وی را یافت و او را بازداشت کرد. در حالی که دوشاکی دیگر شکایت‌های مشابهی را تسلیم پلیس کرده بودند متهم ۳۵ ساله که به عنکبوت زرد معروف شده بود به اتهام زنای به عنف، آدم ربایی منتهی به زنای به عنف و اکراه و سو استفاده از شاکی‌ها در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
وی خودش را بی گناه خواند و منکر آزار شیطانی شد. متهم ادعا کرد سه زن جوان به خواسته خودشان با وی رابطه برقرار کرده اند و به زور آن‌ها را آزار نداده است.
وی خودش را بی گناه خواند و منکر آزار شیطانی شد. متهم ادعا کرد سه زن جوان به خواسته خودشان با وی رابطه برقرار کرده اند و به زور آن‌ها را آزار نداده است.
حکم دادگاه
در پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و وی را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه و وی را به ۱۰۰ ضربه شلاق، ۱۰ ماه زندان، یکسال تبعید به نیک شهر سیستان و بلوچستان و ۱۸۰ ساعت خدمات عمومی رایگان در شهرداری «رفتگری» محکوم کردند. اما با اعتراض سه شاکی به حکم صادره پرونده در شعبه هفتم دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات عالی رتبه دیوان عالی کشور با طرح چندین ایراد حکم صادره را شکستند.
قضات دیوان عالی کشور در گزارشی اعلام کردند اگر چه متهم در جلسه دادگاه منکر زنای ساده بوده، ولی به ارتکاب رفتار غیراخلاقی اعتراف کرده است. ارسال پیامک‌های غیراخلاقی و تهدیدآمیز نسبت به یکی از شاکی‌ها و ارسال تصاویر مستهجن و برهنه یکی از آن‌ها حکایت از ارتکاب رفتار مجرمانه و تهدیدآمیز دارد. از طرفی با بررسی زندگی شخصی یکی از شاکی‌ها به نام پروانه که دارای همسر و فرزند و موقعیت شغلی و اجتماعی بالاست منطقی به نظر نمی‌رسد که وی خودش همراه متهم به ویلای دوست وی رفته باشد و سپس نیمه شب در راه بازگشت خودش را از خودرو متهم به بیرون پرتاب کند. ازاین رو لازم است تا پرونده بار دیگر رسیدگی شود.
محاکمه دوباره
با اظهار نظر قضات دیوان عالی کشور و شکسته شدن حکم صادره پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
قرار بود عنکبوت زرد دیروز به اتهام جرم‌های سیاه با شاکی‌های پرونده مواجهه حضوری داشته باشد، اما غیبت شاکی‌ها در جلسه موجب شد تا قضات جلسه دادگاه را به روز‌های آینده موکول کنند.
قرار بود عنکبوت زرد دیروز به اتهام جرم‌های سیاه با شاکی‌های پرونده مواجهه حضوری داشته باشد، اما غیبت شاکی‌ها در جلسه موجب شد تا قضات جلسه دادگاه را به روز‌های آینده موکول کنند.
منبع: رکنا
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
سه تا زن گفتن این شیطان بهشون تجاوز کرده ولی چون اعتراف نکرده باید آزاد بشه