ماجرای مهمانی که با گلوله کُشته شد!
رویداد۲۴ این ماجرای دلهره آور پنجم مهر سال 98 زمانی در شهرک نوید رخ داد که مشاجرات لفظی چند برادر بر سر ارثیه پدری به جنجال کشید. در این میان دو نفر از برادرها سوار بر موتورسیکلت به منزل ارثیه ای رفتند که یکی دیگر از برادرانشان در آن جا سکونت داشت.
وقتی زنگ منزل را به صدا درآوردند جوان 30 ساله ای به نام «مصطفی» که آن روز مهمان دوستش بود برای گشودن در حیاط رفت اما وقتی در را باز کرد ناگهان گلوله های ساچمه ای که از یک سلاح وینچستر شلیک می شد بر سر و سینه اش نشست و او زخمی و خون آلود به چارچوب در تکیه داد و بعد هم روی زمین افتاد.
«مجید» که در منزل ارثیه ای پدرش سکونت داشت بی درنگ به کمک دوستش شتافت و با اورژانس تماس گرفت اما زمانی که امدادگران پیکر خون آلود جوان 30 ساله را به بیمارستان رضوی رساندند او دیگر جانی در بدن نداشت و به قتل رسیده بود. به دنبال این شلیک مرگبار نیروهای کلانتری سپاد با حفظ صحنه حادثه، مراتب را به قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) اطلاع دادند.
دقایقی بعد با حضور قاضی میرزایی در محل، تحقیقات میدانی آغاز و مشخص شد که جنایت مذکور بر سر اختلاف چند برادر بر سر ارثیه پدری رخ داده، اما در این میان جوان مهمان قربانی اختلافات آن ها شده است! «مجید» (جوانی که در منزل محل جنایت سکونت داشت) به قاضی ویژه قتل عمد گفت: اختلافات ما از چند ماه قبل آغاز شد چرا که منزل به صورت رهن و اجاره دست مستاجر بود من هم پول رهن مستاجر را پرداخت کردم و خودم در این جا ساکن شدم اما برادرانم مدعی بودند که باید خانه را تخلیه کنم چون ارثیه است.
من هم به آن ها گفتم باید پول رهن را بدهید تا من هم منزل را تخلیه کنم که همین موضوع موجب اختلاف شد. روز حادثه برادرم رمضان به همراه سعید (یکی دیگر از برادران) به منزل محل سکونتم آمدند در حالی که دوستم مصطفی حسینی مهمان من بود. وقتی در زدند مصطفی رفت که در حیاط را باز کند اما ناگهان آن ها به سوی دوستم شلیک کردند و او را کشتند!
در پی ادعاهای «مجید»، بلافاصله گروهی از کارآگاهان تحقیقات گسترده ای را برای دستگیری متهم فراری آغاز کردند اما او به مکان نامعلومی گریخته بود. ردیابی های اطلاعاتی نشان می داد که متهم معروف به «رمضان کلاچ» که بسیاری از اهالی از رفتارهای او ترس داشتند، به شهر دیگری گریخته است. رصدهای اطلاعاتی ادامه داشت تا این که جمعه گذشته سرنخ هایی به دست آمد که از حضور متهم فراری در شهر جدید گلبهار حکایت داشت بنابراین گروهی از کارآگاهان با کسب مجوزهای قضایی از قاضی دکتر حسن زرقانی عملیات دستگیری او را آغاز کردند.
آن ها در یک عملیات غافلگیرانه و زمانی که رمضان کلاچ وارد پارکینگ مجتمع مسکونی شد تا سوار آسانسور شود، او را زمین گیر کردند و حلقه های قانون را بر دستانش گره زدند. این متهم به جنایت مسلحانه که با دستور سرهنگ شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) و برای انجام بازجویی های تخصصی به اداره جنایی هدایت شده بود لب به اعتراف گشود و در حضور قاضی ویژه قتل عمد راز این جنایت مسلحانه را فاش کرد.
او مدعی شد: ما پول رهن منزل را آماده کرده بودیم اما برادرم به بهانه های مختلف خانه را تخلیه نمی کرد به همین دلیل هم من با عصبانیت به آن جا رفتم و شلیک کردم اما نفهمیدم که دوست برادرم در حیاط را باز کرد. او در پاسخ به سوال قاضی زرقانی که بعد از این حادثه چرا برادرت را با چاقو زدی نیز گفت: او زندگی مرا خراب کرد به همین دلیل هم کینه اش را به دل گرفتم و یک روز او را در سطح شهر دیدم و با چاقو زدم! بررسی های بیشتر درباره این جنایت وحشتناک با دستورات محرمانه قضایی توسط سرهنگ ولی نجفی (افسر پرونده) همچنان ادامه دارد.