جو بایدن فرصت بازگشت به توافق هستهای را هدر داد
رویداد۲۴ «کالوم لینچ» خبرنگار نشریه «فارین پالیسی» در سازمان ملل در یادداشتی نوشت، «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا ظرف حدود دو ماهی که وارد کاخ سفید شده، درخواست اروپاییها برای کاهش تحریمهای ایران را رد کرده و فرصت خوبی را برای احیای برجام به هدر داده است.
لینچ به نقل از دو دیپلمات اروپایی که نمیخواستند نامشان فاش شود نوشت، از همان ماه ژانویه که بایدن سکان دولت آمریکا را در دست گرفت، دیپلماتهایی از انگلیس، فرانسه و آلمان برنامهای برای احیای توافق هستهای با ایران را به کاخ سفید ارائه کردند. در این برنامه از دولت بایدن خواسته شده بود، تحریمهایی که پس از انعقاد برجام، از سوی دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق آمریکا تعلیق شده و «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق این کشور آنها را برگردانده بود، بار دیگر برداشته شود.
به گفته این دیپلماتهای اروپایی، هدف از این برنامه، نزدیک کردن آمریکا به پایبندی به تعهدات خود در توافق هستهای بود که از آن خارج شده بود. از سوی دیگر این برنامه قصد داشت ایران را به عمل متقابل در راستای پایبندی به برجام ترغیب کند. اروپاییها به این نتیجه رسیدند که بایدن میتواند برخی تدابیر اتخاذ شده علیه ایران در دوره ترامپ را حفظ کند تا همچنان اهرم فشاری را برای پیشبرد مسائل دیگر به خصوص برنامه موشک بالستیک ایران و حمایت تهران از متحدان شبهنطامی در منطقه، در اختیار داشته باشد.
لینچ به نقل از «ژرارد آرود» سفیر سابق فرانسه در آمریکا و یکی از مذاکرهکنندگان کلیدی در توافق هستهای با ایران مینویسد: «توصیه اروپاییها به آمریکا این بود که این کار را سریع و فوری انجام دهد زیرا تمام سیگنالهایی که از طرف ایرانی دریافت میکردند این بود که به محض بازگشت آمریکا [به توافق هستهای]، ما نیز به آن بازمیگردیم. بهترین کار این بود که [بایدن] با یک دستور اجرایی [به برجام] برگردد اما آنها این کار را انجام ندادند».
این یادداشت به نقل از آرود میافزاید، اکنون با توجه به افزایش مخالفتهای داخلی در آمریکا با معاهدهای که پول بیشتری در اختیار ایران قرار دهد و محدودیتی برای برنامه موشکهای بالستیک و متحدان منطقهای ایران ایجاد نکند، رسیدن به توافق ممکن است دست نیافتی باشد. او در ادامه گفت: «ممکن است این مسئله پیچیده شود. ممکن است ماهها به طول انجامد و در نهایت با شکست مواجه شود».
لینچ در ادامه مینویسد، بایدن بهجای بازگشت به برجام، اصرار کرد که ایران باید گام اول را بردارد و فعالیتهای هستهای خود را که در پاسخ به خروج ترامپ از برجام از سر گرفته است، معکوس کند. این اظهارات موجب شد اروپاییها دریابند بایدن با همان سرعتی که در کمپین انتخالاتی خود وعده داده بود به برجام بازنخواهد گشت. همچنین این تصمیم بایدن این نگرانی را در میان دیپلماتهای اروپایی ایجاد کرد که پس از تلاشی که برای حفظ برجام پس از خروج ترامپ اتخاذ کردند، دولت جدید آمریکا این بار با احتیاط و تأخیر و انفعال آینده این توافق را به خطر اندازد.
بیشتر بخوانید: چراغسبز آمریکا برای بازگشت به برجام/ مسئله این نیست که کدام کشور گام اول را برمیدارد
در این یادداشت آمده است: «کاخ سفید ظرف ماههای اخیر در برابر تشدید تقاضای اروپاییها برای برداشتن تحریمهای اعمال شده بر روی کالاهای بشردوستانه و آزادسازی منابع مالی ایران در بانکهای خارجی بهعنوان اقدامی برای جلب اعتماد تهران مقامت کرده است و اصرار دارد که ابتدا تهران باید از اقدامات ناقض توافق سال ۲۰۱۵ از جمله غنیسازی اورانیوم با خلوص بالاتر بازگردد».
لینچ نوشت: «اروپاییها همچنین از واشنگتن درخواست کردند معافیتهایی تحریمی را برقرار سازد که به دولتهای خارجی اجازه دهد در برنامه هستهای صلحآمیز ایران مشارکت کنند. این تمهیدات یکی از قسمتهای اساسی توافق ۲۰۱۵ با هدف محدود کردن برنامه هستهای ایران از جمله بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک جهت تضمین عدم استفاده از آن برای ساخت پلوتونیوم بود. ایران به نوبه خود [در واکنش به تصمیمات بایدن اعلام کرد] از شرکت در گفتوگو با امضاکنندگان توافق هستهای تا زمانی که آمریکا تحریمها را لغو نکند، امتناع خواهد کرد».
وی در ادامه نوشت: «یکی از مقامات ارشد دولت بایدن گفته است که اروپاییها هرگز این پیشنهاد را مطرح نکردند که ایالات متحده بدون برداشتن گام متقابل از سوی ایران، به تمام تعهداتش ذیل معاهده هستهای بازگردد و حتی چین و روسیه که از امضاکنندگان آن هستند نوعی از بازگشت هماهنگ به تعهدات این توافق را مطرح کردهاند».
لینچ به نقل از این مقام ارشد دولت بایدن که نمیخواست نامش فاش شود نوشت: «اما این صحت دارد که برخی اروپاییها این احساس را داشتند که ما باید گامهای اول را برداریم. اروپاییها، روسها و چینیها همگی این احساس را داشتند که آمریکا ابتدا از این توافق خارج شده و باید اولین گام را بردارد. فکر میکنم منصفانه باشد که بگویم برخی اروپاییها معتقد بودند موضعگیری زودهنگام ما میتواند لحن متفاوتی را ایجاد کند. این کار میتوانست چارهساز باشد و ممکن بود نباشد. آنچه ما به اروپاییها گفتیم این بود که ما آماده برداشتن برخی گامها هستیم اما نه بهصورت یکجانبه».
در این یادداشت آمده است: «اگر اروپاییها انتظار اقدام سریع در قبال تحریمها را داشتند به این خاطر بود که بایدن آن را در کمپینهای انتخاباتی خود وعده داده بود. اما اروپاییها مخالفت سیاسی داخلی گسترده دربرابر این توافق را که از سوی دو قانونگذار قدرتمند دموکرات و جمهوریخواه، باب منندز رئیس کمیته روابط خارجی سنا و لیندسی گراهام رهبری میشود دستکم گرفته بودند. آنها در نامهای از بایدن خواستهاند با متحدان کلیدی آمریکا از جمله منتقدان توافق هستهای در اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج [فارس] همکاری کرده و توافقی جدید را دنبال کند که نهتنها چشمانداز دستیابی ایران به بمب اتمی را محدود کند بلکه توان این کشور در بیثبات کردن منطقه و پیشبرد برنامه موشک بالستیک را نیز در نظر گیرد».
لینچ به نقل از این نامه که علاوه بر منندز و گراهام به امضای ۴۱ سناتور جمهوریخواه و دموکرات دیگر نیز رسیده است نوشت: «باید با این واقعیت روبهرو شویم که ایران فعالیتهای هستهای خود را در مقیاسی نگرانکننده شتاب بخشیده است از جمله اینکه تحقیقات درباره ساخت سانتریفیوژ را افزایش داده و تولید اورانیوم با غنای بیست درصد را آغاز کرده است. ایران با صادرات تسلیحاتی نظیر موشکهای بسیار دقیق، حمایت از شبهنطامیان شیعه که نظامیان آمریکایی را هدف قرار میدهد و حمایت از سازمانهای تروریستی و دیگر عاملان خرابکار در سرتاسر منطقه، همچنان تهدیدی برای آمریکا و امنیت جهان محسوب میشود».
او در ادامه این یادداشت مینویسد: «بحث بر سر ارتباط مجدد با ایران شکافی را در میان دموکراتها ایجاد کرده است. یک دستیار کنگره آمریکا که نمیخواست نامش فاش شود گفت، با وجود اینکه دیدگاههای افراطی منندز خارج از چارچوبهای حزبی و خواست اکثریت رأیدهندگان که دیپلماسی را به جنگ ترجیح میدهند قرار دارد، [دموکراتهای] ترقیخواه نگران هستند که کاخ سفید زیر بار فشار سیاسی او برود. این [موضع] نوعی محاسبه سیاسی است. از آن هم بدتر است، این یک محاسبه سیاسی اشتباه است».
لینچ میافزاید: «این دستیار کنگره ابراز نگرانی کرد ممکن است بایدن همین حالا فرصت عمل کردن به قول خود برای بازگشت به برجام را از دست داده باشد: "این یکی از تعهدات واضح بایدن است. بایدن بهعنوان یک نامزد ریاست جمهوری از نیاز مبرم درخصوص بازگشت به برجام سخن گفت. این اضطرار لعنتی را احساس نمیکنم. باید آن را ظرف یکی دو روز انجام میدادند. در عوض نظارهگر این هستیم که فرصت دیپلماسی در حال از دست رفتن است و احتمال درگیری بیشتر در حال افزایش است"».
این یادداشت به نقل از «هنری رُم» تحلیلگر اندیشکده گروه اوراسیا مینویسد اگر بایدن سریعتر اقدام میکرد نیز محافظهکاران در دولت ایران قویاً با بازگشت به این توافق مخالفت میکردند. به عقیده رم با اینکه رسیدن به توافق تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران بعید به نظر میرسد، طرفهای برجام تا پایان سال جاری میلادی به پایبندی نسبت به آن بازخواهند گشت.
لینچ با اشاره به مخالفت برخی کشورهای منطقه و حامیان آنها در آمریکا، به نقل از «مارک لیال گرانت» مشاور امنیت ملی سابق انگلیس نوشت: «این کار هرگز قرار نبوده آسان باشد. درست است که مخالفان [برجام] توانستند فرصت کافی برای بسیج شدن را پیدا کنند اما این مخالفتها همیشه وجود داشته است. اگر آمریکاییها بخواهند توافق کنند فکر نمیکنم مخالفت دیگران در منطقه، مسئلهای باشد. این [مخالفتها] چالش محسوب میشوند اما غیر قابل غلبه نیستند. اروپاییها برای حفظ حیات برجام در دوره ترامپ و حتی با وجود خروج ایران از مسیر،کار خود را درست انجام دادند. افزایش تعداد سانتریفیوژها و میزان غنیسازی توسط ایران قابل بازگشت است».
در این یادداشت به نقل از «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران آمده است: «فشار حداکثری شکست خورده است و برای آمریکا، ایران و منطقه بد بود. آنچه میخواهیم انجام دهیم این است که در موضعی قرار گیریم که آمریکا بتواند دوباره تحریمها را بردارد و ایران به پایبندی نسبت به تعهداتش ذیل این توافق بازگردد».
لینچ در انتهای یادداشت خود در پاسخ به مالی مینویسد: «اما بسیاری از حامیان توافق هستهای از جمله برخی مقامات اروپایی باور دارند که دولت بایدن باید دِین خود نسبت به نقش آمریکا تضعیف این توافق را ادا کند، هرچند این آسیبها توسط دولت قبلی ایجاد شده باشند».
چه عاملی باعث شد که تعدادی دانشمند اتمی چنین درخواستی از دولت امریکا بکنند. علت نگرانی انها چیست؟
این عامل چیزی نیست جز اینکه منافع این به اصطلاح دانشمندان درخطر است. در واقع همه انسانها وقتی منافعشان در خطر قرار بگیرد واکنش نشان میدهند. مثلا" کارگران در تغییرات کارخانه ها و تعدیل نیرو , کشاورزان در کاهش بارندگی و بروز خشکسالی و تجار در رکود بازار و کاهش قدرت خرید مردم .
اصولا" سیاستمداران و دولتمردان به دانشمندان به عنوان ابزاری نگاه میکنند که باید در راستای منافع انها عمل کنند و هیچ نقشی در سیاستها و تصمیم گیریها ندارند.
سیاستمداران انقدر مغرور و از خود راضی هستند که به کسی اجازه اظهار نظر نمیدهند و جز نظر و دیدگاه خودشان نظر و دیدگاه هیچ شخص یا گروه دیگری را قبول ندارند و اصلا" دانشمند هسته ای امریکا از کجا میداند ایران کجاست و در صنعت هسته ای چه وضعیتی دارد؟
در هر اداره , سازمان یا شرکتهای صنعتی کارفرمایان و مدیران از اینکه کارکنانشان یکدست و متحد باشند نه تنها خوششان نمی اید بلکه از این موضوع واهمه دارند چون یکدستی نیروها میتواند به روند کار لطمه بزند و با تحت فشار قرار دادن کارفرما تقاضای حقوق بیشتر نمایند. بنا بر این همیشه کلی هزینه میکنند تا بین نیروها تفرقه بیندازند و حتی هنگام استخدام نیروها افرادی را نیز استخدام میکنند تا بتوانند جو خفقان و ترس ایجاد کنند.
این افراد در سازمانی که کار میکنند به گونه ای عمل میکنند که همیشه یک جو بی اعتمادی بین نیروهای ان سازمان حاکم شود و کارفرمایان و مدیران هوای این افراد را دارند و حقوق و مزایای خوبی به انها می دهند و تا زمانی که بتوانند جو خفقان و بی اعتمادی را در سیستم حفظ کنند از حمایت کارفرمایان و مدیران و حقوق و مزایای عالی برخوردارند واگر زمانی نتوانند این فضا را حفظ کنند بی ارزش میشوند ودیگر به انها حقوق و مزایای عالی نمی دهند.
در مورد دانشمندان هسته ای موضوع مشابهی بر قرار است. دولت امریکا افرادی را به عنوان دانشمند اتمی استخدام نموده که کار انها این است که یک ژست عجیب وغریب به خود بگیرند و موضوعاتی از قبیل انرژی هسته ای , کوانتوم و .... را واقعی جلوه دهند و ترس و وحشت از بمب اتم و دیگر موضوعات دروغین را پیوسته در دنیا ایجاد کنند.
یکی ابروی پرپشت میگذارد و هنگام مطالعه با دست ابروهایش را بالا می اورد. یکی جلوی تخته سیاه می ایستد و در پشت سرش بر روی تخته سیاه چند عبارت و معادله ریاضی نوشته وبجای نمادهای متداول ریاضی از حروف پیچ و خم دار یونانی استفاده میکند تا موضوع را پیچیده تر و با ابهت تر نشان دهد.
دیگری با یک قیافه کج و معوج و با حالت عصبی حود را در حال مطالعه و انجام محاسبات پیچیده نشان میدهد.
عده ای هم قیافه متفکرانه ای به خود گرفته اند و خود را مشغول کار با دستگاه های عجیب و غریب نشان میدهند.
این دانشمندان عجیب و غریب و فریبکار از زندگی و امکانات خوبی برخوردار هستند. حال اگر دروغ بودن سلاح هسته ای فاش شود این افراد بی ارزش می شوند و دولت امریکا دیگر به انها بهایی نمیدهد و از زندگی و مزایای عالی محروم می شوند و چون هیچ کاری بلد نیستند باید بروند در مکانهای عمومی مثل بازار و ترمینالها کفش مردم را واکس بزنند تا لقمه نانی گیرشان بیاید.
پس دانشمندان هسته ای امریکا نگران منافع خود و زندگی راحت و مفت خوریشان هستند نه نگران امنیت جهان.
در ضمن این موضوع نیز درخور تامل و فکر است که چرا دانشمندان به اصطلاح هسته ای روسی ، چینی ، هندی ، پاکستانی ، افر یقای جنوبی و سایر کشورهای مدعی داشتن سلاح هسته ای هیچ عکس العملی نشان نمی دهند و بی خیال موضوع هستند.
چه عاملی باعث شد که تعدادی دانشمند اتمی چنین درخواستی از دولت امریکا بکنند. علت نگرانی انها چیست؟
این عامل چیزی نیست جز اینکه منافع این به اصطلاح دانشمندان درخطر است. در واقع همه انسانها وقتی منافعشان در خطر قرار بگیرد واکنش نشان میدهند. مثلا" کارگران در تغییرات کارخانه ها و تعدیل نیرو , کشاورزان در کاهش بارندگی و بروز خشکسالی و تجار در رکود بازار و کاهش قدرت خرید مردم .
اصولا" سیاستمداران و دولتمردان به دانشمندان به عنوان ابزاری نگاه میکنند که باید در راستای منافع انها عمل کنند و هیچ نقشی در سیاستها و تصمیم گیریها ندارند.
سیاستمداران انقدر مغرور و از خود راضی هستند که به کسی اجازه اظهار نظر نمیدهند و جز نظر و دیدگاه خودشان نظر و دیدگاه هیچ شخص یا گروه دیگری را قبول ندارند و اصلا" دانشمند هسته ای امریکا از کجا میداند ایران کجاست و در صنعت هسته ای چه وضعیتی دارد؟
در هر اداره , سازمان یا شرکتهای صنعتی کارفرمایان و مدیران از اینکه کارکنانشان یکدست و متحد باشند نه تنها خوششان نمی اید بلکه از این موضوع واهمه دارند چون یکدستی نیروها میتواند به روند کار لطمه بزند و با تحت فشار قرار دادن کارفرما تقاضای حقوق بیشتر نمایند. بنا بر این همیشه کلی هزینه میکنند تا بین نیروها تفرقه بیندازند و حتی هنگام استخدام نیروها افرادی را نیز استخدام میکنند تا بتوانند جو خفقان و ترس ایجاد کنند.
این افراد در سازمانی که کار میکنند به گونه ای عمل میکنند که همیشه یک جو بی اعتمادی بین نیروهای ان سازمان حاکم شود و کارفرمایان و مدیران هوای این افراد را دارند و حقوق و مزایای خوبی به انها می دهند و تا زمانی که بتوانند جو خفقان و بی اعتمادی را در سیستم حفظ کنند از حمایت کارفرمایان و مدیران و حقوق و مزایای عالی برخوردارند واگر زمانی نتوانند این فضا را حفظ کنند بی ارزش میشوند ودیگر به انها حقوق و مزایای عالی نمی دهند.
در مورد دانشمندان هسته ای موضوع مشابهی بر قرار است. دولت امریکا افرادی را به عنوان دانشمند اتمی استخدام نموده که کار انها این است که یک ژست عجیب وغریب به خود بگیرند و موضوعاتی از قبیل انرژی هسته ای , کوانتوم و .... را واقعی جلوه دهند و ترس و وحشت از بمب اتم و دیگر موضوعات دروغین را پیوسته در دنیا ایجاد کنند.
یکی ابروی پرپشت میگذارد و هنگام مطالعه با دست ابروهایش را بالا می اورد. یکی جلوی تخته سیاه می ایستد و در پشت سرش بر روی تخته سیاه چند عبارت و معادله ریاضی نوشته وبجای نمادهای متداول ریاضی از حروف پیچ و خم دار یونانی استفاده میکند تا موضوع را پیچیده تر و با ابهت تر نشان دهد.
دیگری با یک قیافه کج و معوج و با حالت عصبی حود را در حال مطالعه و انجام محاسبات پیچیده نشان میدهد.
عده ای هم قیافه متفکرانه ای به خود گرفته اند و خود را مشغول کار با دستگاه های عجیب و غریب نشان میدهند.
این دانشمندان عجیب و غریب و فریبکار از زندگی و امکانات خوبی برخوردار هستند. حال اگر دروغ بودن سلاح هسته ای فاش شود این افراد بی ارزش می شوند و دولت امریکا دیگر به انها بهایی نمیدهد و از زندگی و مزایای عالی محروم می شوند و چون هیچ کاری بلد نیستند باید بروند در مکانهای عمومی مثل بازار و ترمینالها کفش مردم را واکس بزنند تا لقمه نانی گیرشان بیاید.
پس دانشمندان هسته ای امریکا نگران منافع خود و زندگی راحت و مفت خوریشان هستند نه نگران امنیت جهان.
در ضمن این موضوع نیز درخور تامل و فکر است که چرا دانشمندان به اصطلاح هسته ای روسی ، چینی ، هندی ، پاکستانی ، افر یقای جنوبی و سایر کشورهای مدعی داشتن سلاح هسته ای هیچ عکس العملی نشان نمی دهند و بی خیال موضوع هستند.