حکم قصاص برای جوان معتادی که دست مادربزرگش را قطع کرد تا النگوهایش را ببرد
با مادربزرگم بر سر همین موضوع درگیر بودم بنابراین روز حادثه به خانهاش رفتم.
پدربزرگم مثل همیشه با صدای اذان به مسجد محل رفته بود و مادربزرگم در
خانه نماز میخواند که همان موقع کیسه پلاستیکی را دور گردنش انداختم تا
او را خفه کنم، اما وقتی دیدم زنده مانده تصمیم گرفتم با چاقو او را بکشم.
پس از زدن چند ضربه چاقو، او سر سجده زمین افتاد. وقتی میخواستم النگوهایش
را از دستش دربیاورم نتوانستم، برای همین دستانش را قطع کردم و پس از
برداشتن النگوها بسرعت از خانه فرار کردم.»
«آرش»، صبح دیروز برای محاکمه از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد.
در آغاز جلسه مادرش با دیدن او کنترل خود را از دست داد و فریادزنان، به
طرف پسرش هجوم برد که به همین خاطر محاکمه با چند دقیقه تأخیر آغاز شد.
مادر، گریهکنان فریاد میزد: این قاتل، ای جانور بیرحم، چطور دلت آمد
پیرزن بیگناه، آن هم مادر من، مادربزرگت را موقع راز و نیاز با خداوند بر
سر جانمازش بکشی؟!
در ادامه محاکمه اولیای دم از جمله مادر عامل جنایت بهخاطر قتل زن 80
ساله برای او اعدام خواستند. آرش نیز در آخرین دفاعاش گفت: من هیچ حرفی
ندارم اما فقط تقاضای بخشش دارم، میدانم اشتباه بزرگی کردهام اما
امیدوارم مرا ببخشید!
در پایان جلسه قاضی مقدم زهرا و قاضی اسلامی برای صدور رأی وارد شور شدند و
دقایقی بعد آرش را به اتهام قتل مادربزرگش به قصاص محکوم کردند. همچنین او
را به خاطر سرقت به حبس و به دلیل جراحاتی که بر پیکر مادربزرگش وارد کرده
بود به پرداخت دیه محکوم کردند.