اظهارات اخیر قالیباف شائبه حضورش در انتخابات آینده را تقویت میکند
رویداد۲۴ غلامرضا رئوفیان فعال سیاسی اصولگرا، در پاسخ به این سوال که آقای قالیباف در روزهای گذشته صحبت از حکمرانی نو را مطرح کرده است در حالی که در گذشته واژهایی مانند سوپرانقلابی و نواصولگرایی از جمله واژههای پرتکرار رئیس مجلس بوده است، تحلیل شما درباره این صحبتها چیست، گفت: ما در ارتباط با خلق واژههای سیاسی که در ادبیات سیاسی ما جا میگیرد، معمولا در قالب پیشنهاد و یا انتقاد؛ کلیدواژههایی را به کار میبریم مانند آنچه آقای قالیباف در گذشته از عنوان نواصولگرایی یا اخیرا نوحکمرانی مطرح کردند.
به گزارش ایلنا، بخشهایی از گفت و گوی رئوفیان را در ادامه میخوانید:
خلق این نوع کلیدواژهها قاعدتا صرف بیان موضوع کفایت نمیکند بلکه مهمتر از بیان موضوع، باید به جهت رسیدن به یک هدف روشن یا تبیین راهبرد برای دستیابی به آن هدف غایی و نهایی باشد و اگر غیر از آن باشد، فقط بیان کردن یک موضوع است.
در حالی که خود آن مساله باید به عنوان یک موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد و منجر به حل مساله و در نهایت دستیابی به آن هدفی که از تبیین آن راهبرد استفاده میکنیم، شود؛ لذا خیلی این موضوعات کارگشا نیست.
این نوع اظهارات بیشتر کار پژوهشگران، محققین و کسانی است که به عنوان کاوشگران در حوزههای مختلف فعالیت میکنند و با هدف حل مشکل و مساله راهکاری ارائه میکنند. مساله امروز ما در جامعه چیست؟ مساله امروز ما نارضایتی مردم و افزایش میزان نرخ نارضایتی از نحوه حکمرانی است.
ما باید این معضلات را به عنوان یک موضوع با حضور اندیشمندان و متفکرین و کسانی که میتوانند بعد از بررسیها و تجزیه و تحلیلها نتیجه بگیرند، در دستور کار قرار دهیم و بعد از آن نتیجه خروجی راهحلی برای حل مشکلات باشد.
متاسفانه تا الان در این ۴۳ سال گذشته که امروز در گام دوم انقلاب قرار داریم، به لحاظ عملکردهای سلیقهای و نداشتن برنامههای مدون و تصمیماتی که مبتنیبر پیشبینیهای لازم باشد تا از اعمال چنین تصمیماتی که میخواهد به مرحله اجرا دربیاید، جلوگیری شود، نتیجه کار مسائلی شده که امروز میبینیم.
من فکر میکنم آقایان قالیباف یا رئیسی و کسانی که در مصدر امور اجرایی و تقنینی و قضائی کشور بوده و مسئولیتهای به این شکل دارند، بهتر است به حوزه وظیفه خودشان ورود پیدا کنند و اجازه دهند این مسائل در حوزه پژوهش، تحقیق و بررسی پیگیری شود.
بیشتر بخوانید: اتفاقی بیسابقه در جمهوری اسلامی؛ برنامه توسعه هفتم را قالیباف نوشت؟
البته آنها میتوانند پیشنهادات خود را مطرح و در اتاقهای فکر تشکیل شده که در آن اندیشمندان، صاحبنظران و متفکرانی مربوط به آن حوزه هستند بررسی کرده و در نهایت خروجی آن را ارائه دهند که قوهمجریه آن خروجیها را اجرا کند یا قوهمقننه در تصمیمات خودش آن را به کار ببندد؛ لذا من احساس میکنم این صحبتها این شائبه را به وجود میآورد که میخواهند در انتخابات نامزد شوند یا برای راهیابی به یک کرسی یا مسئولیت خطیر در نظام جمهوری اسلامی کار جدیدی را شروع کردند.
چیزی به برگزاری انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ نمانده است. بیان این مسائل چنین ذهنیت یا پیامی را به اذهان عمومی و جامعه سیاسی کشور منتقل میکند که از الان میخواهند انتخابات را مدیریت کرده و یا با گفتمان به میدان بیایند. باید به آنان گفت، به مسائلی که امروز در زمین معطل مانده بپردازید، ما امروز در قوهمقننه، مجریه و قوهقضائیه مشکل داریم.
من مخالف بحثها و واژههای جدید از سوی کسانی هستم که باید پاسخگوی عملکرد خودشان باشند، این مسئولان به جای آنکه چیز جدیدی را خلق کنند اجازه بدهند هرکاری در حوزه خودش و توسط افرادی که مرتبط با موضوع هستند، پیش رود.
یعنی به طور کلی نیاز است که در ساختار موجود، بازنگری درباره قانون اساسی که آخرین بار در سال ۶۸ اتفاق افتاد نسبت به امروز که در سال ۱۴۰۱ هستیم اتفاق بیافتاد تا تغییراتی در ساختار آن به وجود بیاید. نکته دوم به حکمرانی برمیگردد.
به هرحال حکمرانی یک سیاست میخواهد و برای این سیاست یک مجموعه حکمران میخواهد. قاعدتا اگر در این سازوکار و ساختار اصلاحاتی اعمال شود، با توجه به الزامات و آئیننامهای که تشکیل میشود، باید برای اجرای آن سیاستهای حکمرانی، سراغ حکمرانانی رفت که قابلیت اجرای آن سیاستها را داشته باشند.
از مهمترین شاخصههایی که حکمرانان توانمند برای اجرای آن سیاستهای حکمرانی نیاز دارند، بصیرت است. بصیرت موجب رسیدن جامعه به جایگاهی میشود که مشکلات آن به حداقل ممکن میرسد و عدم بصیرت مانع رسیدن انسان به جایگاه واقعی خودش میشود.
جایگاه واقعی انسان کجاست؟ رصد آدمی به جایی که به جز خدا را نبیند. ما اگر بخواهیم در سیستم حکمرانی خود تغییری ایجاد کنیم، اول باید به سیاستهای حکمرانی برگردیم و آنها را اصلاح کنیم. آنها که اصلاح شد، به تناسب آن، حکمرانانی که قابلیت اجرای آن سیاستها را دارند با توجه به همه شرایط و شاخصهها از جمله بصیرت، به معنای آن بینایی شهودی و قلبی و در کنار آن بینایی حسی و ظاهری انتخاب کنیم.
اگر بخواهیم در حکمرانان و در شیوه حکمرانی تغییری ایجاد کنیم باید تغییرات مبتنی بر تصمیماتی باشد که برخاسته از مطالبات همهجانبه و پیشبینیهایی برای آینده است که از اجرای چنین تصمیماتی چه وقایعی رخ میدهد.
به همین سادگی نیست. متاسفانه، چون ما به این مسائل کمتر توجه میکنیم، میبینیم تصمیماتمان در آینده با مشکلاتی مواجه میشود که علاجش هم سخت است. پس عقلانیت حکم میکند قبل از واقعه علاج کنیم نه قبل از آن.
اول باید حکمرانی نو را تعریف کنند. در ابتدا گفتم خلق یک ادبیات و واژگان سیاسی صرفا اکتفا نمیکند. اولا باید از ناحیه اهل آن مطرح شود و بعد از مطرح شدن آن را باید هدفگذاری کرد. باید مساله این موضوع مشخص شود. باید روش رسیدن به حل مساله بیان شود.
باید ببینیم تعریف آقای قالیباف از حکمرانی نو چیست؟ باید پرسید این موضوع فیالبداهه مطرح شده یا در اتاق فکر ماهها روی آن فکر شده است؟ بنابراین مطرح نکردن این موضوع بهتر از مطرح کردنش است.
ولمون کنید خسته ایم از همه شما
خسته ایم از اعدام
از انتقام از نفرت و کینه جدید و داغ پدرو مادر
چرا دست از سر ایران بر نمیدارین