درباره یک انکار عجیب؛ ۳ احتمال و ۳ پیشنهاد به سعید جلیلی
رویداد۲۴ عصر ایران نوشت: جناب سعید جلیلی، که ۸ سال مذاکره کننده ارشد هستهای ایران بود و نتیجه مذاکرات وی، تصویب قطعنامههای متعدد شورای امنیت علیه ایران؛ به جای آن که به خاطر سوءتدبیرش که منجر به تحریمهای گسترده جهانی علیه ایران شد، دستکم عذرخواهی کند، با تحریف واقعیتها گفته است: ما اصلا ذیل فصل هفت نبودیم که بخواهیم با برجام از آن بیرون بیاییم.
فصل هفتم منشور ملل متحد به بیان اختیارات شورای امنیت سازمان ملل برای حفظ صلح جهانی میپردازد و به این شورا اختیار میدهد علیه کشورهایی که خطری برای صلح و امنیت جهانی هستند، هر گونه اقدامی مانند تحریم و حمله نظامی را تصویب کند.
فصل هفتم با ماده ۳۹ منشور ملل متحد آغاز میشود و تا ماده ۵۱ ادامه مییابد. قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران به صراحتِ مندرج در خود این قطعنامه ها، مشمول مواد ۳۹ تا ۴۱ همین فصل است.
با توجه به این که سعید جلیلی آشکارا خلاف واقع گفته است و هر که شمردن بلد باشد این را میفهمد، چند نکته را بیان میکنیم:
۱ - واقعاً خسته کننده شده است بحث کردن درباره بدیهیات در این کشور و اساساً یکی از مصائب مملکت شده است بحث و جدل درباره واضحات. اما چه کنیم که اگر در برابر منکران خورشید در روز روشن سخنی گفته نشود، امر بر ایشان مشتبه میشود.
۲ - این که چرا سعید جلیلی بدین صراحت خلاف واقع گفته است، میتواند چند دلیل داشته باشد:
۲-۱) ممکن است دچار فراموشی شده باشد. در این صورت حرجی بر ایشان نیست و تنها میتوانیم به ایشان توصیه کنیم حالا که حافظه شان یاری نمیکند که حتی مسائلی که سالها درگیرش بوده اند را به یاد بیاورد بهتر است از سیاست دست بردارد و باقی عمر را -که انشاءالله دراز باشد- با خانواده و فرزندان و نوهها بگذراند و هم خود خوش باشد و هم مردم را آسوده بگذارد؛ این پیشنهاد بسیار خیرخواهانه است.
۲-۲) امکان متصوَر دوم این است که ایشان برغم آن که از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسؤول ارشد مذاکرات هستهای ایران بود، حتی یک بار هم قطعنامههایی را که درباره شان با ۱+۵ مذاکره میکرده، نخوانده و نمیداند که در این قطعنامهها صراحتاً نوشته شده است که ایران مشمول فصل ۷ است که ناظر به تهدید صلح و امنیت جهانی است.
این که ایشان چقدر سواد انگلیسی دارد نمیدانیم، ولی حتی اگر انگلیسیشان خوب هم نیست، لابد یکی میتوانست برایشان ترجمه کند (و شاید هم تقصیر مترجم بوده که درست ترجمه یا منتقل نکرده است!).
بیشتر بخوانید:جلیلی: گفتند کشور را از جنگ نجات دادیم؛ کجا داشت جنگ میشد؟ +فیلم
به هر روی، اگر این گونه باشد، عذر بدتر از گناه است و البته در طیف ایشان بی سابقه هم نیست؛ کما این که یکی از بزرگترین مخالفان مذاکرات هستهای تا سالها فکر میکرد NPT یا همان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، MPT است و آن را در طرح رسمی تقدیمی به مجلس به این شکل غلط تحریر کرده بود!
اگر این احتمال صحیح باشد، پیشنهاد میکنیم بعد از سالها قطعنامهها را بخوانند و بعد از این که فهمید "چی به چی است"، حرفش را اصلاح و عذرخواهی کند.
۲-۳) احتمال سوم این است که آقای جلیلی میداند که قطعنامهها تحت فصل هفتم منشور بوده اند و مترجم هم بی گناه بوده و درست ترجمه و منتقل کرده است.
در این صورت، علاوه بر این که خلاف واقع گفته -که گناهی است نابخشودنی به ویژه از سیاستمداران- اهانت به شعور مخاطبان است چرا که گوینده این قدر فهم و درک برای مخاطبان فرض نکرده که بعد از سخنانش ممکن است به حافظه خود رجوع کنند یا برای کشف واقع، یک جست و جوی ساده اینترنتی انجام دهند و بدانند که واقعیت، خلاف آن چیزی است که جناب ایشان گفته است!
در صورت صحت این احتمال، پیشنهاد جدی به جناب جلیلی، توبه به درگاه الهی و عذرخواهی از مردم ایران است که خداوند غفارالذنوب است و مردم نیز بسیار بزرگوارند.
۳- سال هاست که مردم ایران با گوشت و پوست و خون و استخوان خود دارند آثار تحریمهایی را که "کاغذپاره" خوانده شدند، احساس میکنند و رنج میبرند و خدا میداند چند نفر بر اثر این تحریم ها، جان خود را از دست داده اند؛ بعد جناب ایشان هنوز دارد میگوید قطعنامهها مشمول فلان فصل نبود!
اگر ایشان هم مانند مردم عادی درگیر اجاره خانه، کمبود دارو، هزینههای عجیب پزشکی و دندانپزشکی، قیمت نان و گوشت و خواربار و کفش و لباس، جهش نجومی قیمت خودرو و ... بود، حتماً شریفتر سخن میگفت.
افسوس که دغدغههای مردم با دلمشغولیهای اینان، زمین تا آسمان فرق دارد، زمین تا آسمان...!