چرا با این اوصاف که مردم می بینند چه به روزگار ما می آورند بازهم در راه پیمایی ها با خانواده بیرون می آیند و ساعت ها در سرما پیاده روی می کنند آیا این مردم ظلم پذیر نیستند ؟ هرچه بر سرشان بیاید حقشان است ، هرچه گرسنه تر می شوند و هرچه بیشتر شلاق می خورند اطاعت پذیر تر می شوند ، مردم جالبی هستند !
تشکر از انصاف نیوز،،،، چیزی از بافت خرابات بلد نیست از عنایت خدا اشعاری سخت می نویسم که ماندن حریم امامزاده بصورت بیت حزین در کنج شهرها و دل دشت ها را بیان می کند
کدخدا می گفت خانه سید حمزه کوچک است اما خانه هی پر و خالی می شد از جذابیت سادگی و صفای امامزاده
اخرش کدخدا برادرش را کشت و گفت وقت امامزاده پیر را نگیرید استراحت کند
و باد در چوبی را می کوبید و سید حمزه تنها ماند
بجای تنهایی لیلا بگذار نشانهای، تنهایی و شهادت امامزاده در کوره راهها و هویت تاریخی که باعث باورپذیری می شود بماند
تا اذان صبح برادرم نماند و بچه شیرخوارش کشتند و صحراها برای ما نوحه خوانی می کند
خانه های اشفته مان در کوره راهها دلها را می، سوزاند
تو بخوان ناگفته ها را
از بهشت شروع شد
جلوش را نگرفتند شد انفال و مولد سازی و حکمرانی نو
کدخدا می گفت خانه سید حمزه کوچک است اما خانه هی پر و خالی می شد از جذابیت سادگی و صفای امامزاده
اخرش کدخدا برادرش را کشت و گفت وقت امامزاده پیر را نگیرید استراحت کند
و باد در چوبی را می کوبید و سید حمزه تنها ماند
بجای تنهایی لیلا بگذار نشانهای، تنهایی و شهادت امامزاده در کوره راهها و هویت تاریخی که باعث باورپذیری می شود بماند
تا اذان صبح برادرم نماند و بچه شیرخوارش کشتند و صحراها برای ما نوحه خوانی می کند
خانه های اشفته مان در کوره راهها دلها را می، سوزاند
تو بخوان ناگفته ها را
انچه در مسجدم امروز کم است انجا بود