هزینه و فایده تبعیض مثبت چیست؟
رویداد ۲۴ | حسین نورانینژاد درباره تبعیض مثبت میگوید: در بسیاری از نظامهای حقوقی بنا به دلایل مختلف، شاهد نابرابری نژادی، قومی، جنسیتی و مذهبی هستیم. رفع این معضل، معمولا با برابری حقوقی شهروندان حل نمیشود. چون اقلیت از نقطه برابر با دیگران شروع نمیکند تا برابری فرصت یا رقابت منصفانه شکل بگیرد. شرایط تاریخی و فرهنگی که باعث عقب ماندگی اقلیت تحت تبعیض یا زنان شده، با برابری حقوقی ادامه مییابد و لذا مداخله حاکمیت و اعمال تبعیض مثبت به مثابه تبعیض عادلانه و ابزاری در جهت کاهش نابرابریها و درمان اثرات تبعیضهای ناروا، ضرورت دارد.
وی افزود: به همین دلیل است که به عنوان مثال آنچه درباره ضریب مثبت دادن به امتیاز زنان و جوانان و اقلیتهای مذهبی برای در اختیار گرفتن مناصب دولتی و کابینه مطرح میشود، تصمیمی مترقی و قابل دفاع است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: میدانیم که تعداد گزینههای مطرح برای مدیریت این اقشار به دلیل نداشتن افراد صاحب رزومه قوی، اندک است. اما این وضعیت، حاصل کمتر بودن ذاتی استعداد زنان یا اقلیتها نیست بلکه نشانهای از تبعیض تاریخی، فرهنگی و حقوقی است که جبران آن با برابری حقوقی یا فرصتهای برابر محقق نمیشود. اساسا آنها در نقطه برابر با دیگران قرار ندارند تا فرصت برابر معنا یابد. موقعی فرصت برابر تا حدی معنادار میشود که کمک شود تا آنها بتوانند با مکانیسم تبعیض مثبت، از موقعیتی بالاتر شروع کنند.
وی افزود: طبعا چنین سیاستی خالی از هزینه نخواهد بود. چه بسا تا مقطعی بر کارآمدی برخی حوزهها هم اثر بگذارد. اما این هزینهای است که در نگاه بلندمدت به دلیل کاهش نابرابری و مداخله دادن عموم شهروندان در مسیر توسعه، آوردهای بیش از هزینهها را فراهم خواهد کرد.
به گفته او، ساده انگاری هم نباید داشت. اگرچه از تبعیض مثبت برای زنان در کسب مناصب مدیریتی قابل دفاع است، اما نقطه عزیمت برای کاهش نابرابریها نباید این تصمیم باشد یا به آن بسنده شود. نابرابریهای جنسیتی، ریشه حقوقی و فرهنگی دارد. صِرف تبعیض مثبت در تقسیم پستها، تنها به بهرهمند شدن اقلیتی از زنان برخوردار از روابط منجر میشود بی آنکه تغییری در وضعیت مردسالار ایجاد کند. در واقع تغییر دکور بدون اصلاح در محتواست. این راهبرد حتما باید جزیی از بسته سیاستی باشد که منافع آن، همه زنان تحت تبعیض را در بر بگیرد وگرنه به نام همه زنان و به کام برخی از آنها خواهد شد که از قضا کمتر از بقیه زنان دچار تبعات تبعیض هستند و چه بسا برخی از آنها خالی از ذهنیتهای مردسالار نباشند و با حضور خود به اعمال کم هزینهتر سیاستهای مردسالار کمک کنند.
نورانینژاد گفت: حتا اگر به این حد بسنده شود و تبعیض مثبت به نحوی طراحی نشود که همه اقلیتها و زنان را در بگیرد، میتواند به عنوان رانتی عدهای معدود منتهی شود. باز مثال میزنم. اگر نهادی باشد که در تقسیم مناصب از تبعیض مثبت برای زنان استفاده کند و منجر به آن شود که همه زنان آن مجموعه بدون نیاز به توانمندسازی خود، رشد بی زحمت و بدون رقابت کنند، به سود منافع آن عده معدود بدون تغییر در وضعیت واقعی زنان ذینفع در حوزه آن نهاد تمام خواهد شد. اما اگر مکانیسم تبعیض مثبت به گونهای طراحی شود که منافع مردان و زنان در ارکان آن نهاد، وابسته به جذب و آموزش و ارتقاء زنان در داخل و بیرون آن نهاد شود، آنگاه این مکانیسم به نحوی واقعی و اثربخش کار خواهد کرد. در واقع با یک ضریب دادن ساده یا اختصاص درصدی به زنان و اقلیتها نمیتوان از زیر بار چنین مسئولیتی شانه خالی کرد بلکه برای ابعاد مختلف آن باید برنامه داشت، پایش کرد، نوآوری به خرج داد، تا نهایتا به نتیجه مطلوب و کاهش نابرابری نزدیک شد.