تاریخ انتشار: ۱۰:۵۹ - ۰۸ دی ۱۳۹۵

آب در ایران قربانی اشتباه‌کسانی شد که به‌گمانشان خدمت می‌کردند

عضو پیوسته انجمن علمی مدیریت منابع آب ایران معتقد است: مردم باید این موضوع را بپذیرند که مدیریت آب خط و مرز سیاسی نمی‌شناسد و ایران علاوه بر بحران آب از عدم حضور متخصصان علوم اجتماعی برای حل تعارضات اجتماعی در مباحث انتقال آب رنج می‌برد.
رویداد۲۴-عضو پیوسته انجمن علمی مدیریت منابع آب ایران معتقد است: مردم باید این موضوع را بپذیرند که مدیریت آب خط و مرز سیاسی نمی‌شناسد و ایران علاوه بر بحران آب از عدم حضور متخصصان علوم اجتماعی برای حل تعارضات اجتماعی در مباحث انتقال آب رنج می‌برد.

 آب را مایه حیات و آبادانی می‌دانند. مایعی که همان طور که لب تشنه آدمی را پاسخ می‌گوید، نبودش می‌تواند نزاع و درگیری را برای بدست آوردنش شدت ببخشد. نزاعی که امروز بخشی از استان‌های ایران را درگیر خود کرده است. البته ایران تنها کشوری نیست که چنین بحرانی را پشت سر می‌گذارد. براساس گزارش سازمان ملل در آینده‌ای نزدیك ۳۱ كشور جهان با كمبود آب مواجه خواهند شد که نام ایران به عنوان یكی از بزرگترین كشورهای درگیر بحران آب یاد می‌شود. براساس این گزارش انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۵ بیش از دو سوم جمعیت جهان در شرایط كمبود جدی آب قرار بگیرند و یك سوم بقیه در شرایط كمیابی آب زندگی كنند. ۵۰ سال دیگر عربستان كاملاً از آب تهی خواهد شد. بحران آب هم اکنون چین، آفریقا، هند، تایلند، مكزیك، مصر و ایران را در نوردیده و این کشورها را با پیامدهای اولیه بی‌آبی مواجه کرده است. رودخانه های اصلی دنیا شامل نیل در مصر، گنگ در جنوب آسیا، رودخانه زرد چین و كلرادوی آمریكا به شدت تهدید می شوند. حتی ۳۳ رودخانه اصلی انگلیس اكنون كمتر از یك سوم آب دارند. كاهش آب رود دانوب نیز به صنعت گردشگری و ماهی گیری صدمه زده است.

اما در ایران که منبع اصلی آب از طریق بارش به دست می‌آید كه به طور طبیعی سالانه ۲۵۲ میلی متر یا ۴۱۳ میلیارد متر مكعب است که در مقایسه با جهان یك سوم متوسط جهان (۸۳۱ میلی متر) و یك سوم آسیا ( ۷۳۲ میلی متر) محسوب می‌شود. به این ترتیب در حالی كه یك درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می كنند، سهم ایران از منابع آب تجدید پذیر فقط ۳۶ صدم درصد است. حدود ۳۰ درصد بارش به شكل برف و بقیه به شكل باران است که از ۴۱۳ متر مكعب بارش سالانه ۲۶۹ متر مكعب به اشكال مختلف از دست می‌رود. ۹۳‎.۲ درصد از آب باقی مانده صرف مصارف كشاورزی البته به شكلی غیر اصولی و ۱.۷ درصد به صنعت و معدن اختصاص پیدا می‌کند و بقیه به مصارف دیگر می‌رسد.
مصارف آب در ایران در حالی است که به گفته ستار محمودی، قائم‌مقام وزیر نیرو «بیش از 80 درصد منابع آب تجدیدپذیر ایران را مصرف کرده‌ایم و به همین دلیل وضعیت آب تجدید پذیر کشور از خط قرمز جهانی عبور کرده است که بخشی از آن به خاطر محدودیت‌های اقلیمی و بخشی دیگر به دلیل ناهماهنگی و جزیره‌ای عمل کردن متولیان بوده است.» سازمان‌های بین المللی هشدار می‌دهند كه اگر جمعیت ایران با همین روند افزایش یابد ایران در سال ۲۰۲۵ درگیر بحران جدی آب خواهد بود. بحرانی که می‌تواند با خود آسیب‌های اجتماعی بسیاری را برای ایران به همراه آورد.

مجتبی‌ نوری، پژوهشگر برتر شرکت‌های آب منطقه‌ای و شرکت مدیریت منابع آب و عضوپيوسته انجمن علمی مدیریت منابع آب ایران در گفت‌وگو با خبرآنلاین معتقد است که مردم باید این موضوع را بپذیرند که مدیریت آب خط و مرز سیاسی نمی‌شناسد و ایران علاوه بر بحران آب از فقر متخصصان علوم اجتماعی برای حل تعارضات اجتماعی در مباحث انتقال آب رنج می‌برد. او مدیر دفتر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقه‌ای البرز است. دفتری که در حدود 2 هزار و 400 پروژه را در سال گذشته مدیریت کرده است. هم اکنون 70 پروژه کلان در دستور کار این دفتر قرار دارد که به عنوان اولویت شماره یک بر روی آنها کار می‌شود.

مشروح کامل گفت‌وگوی خبرآنلاین با عضوپيوسته انجمن علمی مدیریت منابع آب ایران را در ادامه می‌خوانید؛

آیا پروژه‌های انتقال آب در ایران را برای حل بحران بی‌آبی تایید می‌کنید؟ پروژه‌هایی که نزاع‌ها و درگیری‌های پیاپی در استان‌های مختلف را به همراه داشته است.

مسائلی که پیرامون انتقال آب در ایران مطرح می‌شود مباحث اجتماعی و مطالعاتی است. مباحثی که می‌توان آن را مورد تحلیل جامعه شناسی قرار داد که اتفاقا یکی از جنبه‌هایی است که امروز ما ظرفیت خوبی در آن نداریم. ایران امروز علاوه بر بحران آب از عدم حضور متخصصان علوم اجتماعی برای حل تعارضات اجتماعی در مباحث انتقال آب به عنوان یک حوزه بین حوزه ای رنج می‌برد. ما امروز دستمان از حضور تسهیلگرانی که بتوانند در این مباحث ورود پیدا کنند، خالی است.

برخی از فعالان محیط زیست معتقدند که آب‌هایی که از طریق پروژه‌های انتقال آب به شهر‌های دیگر منتقل می‌شوند برای مصارفی غیر از شرب استفاده می‌شوند. آیا این موضوع صحت دارد؟

نظام نامه وزارت نیرو برای برداشت و استفاده از هر قطره آب نوشته شده است. برای برداشت هر قطره آب یک نظام نامه یا دستور العملی وجود دارد و اگر قرار باشد انتقال آبی اتفاق بیافتد باید خیال همه راحت باشد که براساس ضوابطی انجام شده است. کار جدیدی که وزارت نیرو انجام داده است این است که در دشت‌های کشور میزان آب قابل برنامه ریزی را مشخص کرده است. یعنی از این به بعد مشخص است که چه میزان آب برای شرب و چه میزان آب برای صنعت، کشاورزی از دو منبع آب سطحی و آب زیر زمینی برداشت می‌شود. در انتقال بین حوزه‌ای نیز این ماجرا وجود دارد. به این حال انتقال آّب بین حوزه‌ای با مسائل اجتماعی، قومی قبیله‌ای و استانی پیوند خورده است. ما باید این را بپذیریم که مدیریت آب خط و مرز سیاسی و قومی نمی‌شناسد. نباید بگوییم که آبی برای استانی است و استان دیگری حقی از آن آب ندارد. براساس این طرز تفکر مردم استان البزر به خاطر اینکه تا چند سال پیش با تهران یک استان را تشکیل می‌دادند باید پس از جدایی ادعا کنند که آب به آنها تعلق دارد و به تهرانی‌ها آب تعلق نمی‌گیرد. همچنین استان چهارمحال و بختیاری و استان اصفهان که پیش‌ترها یک استان را تشکیل می‌دانند و حالا از هم جدا شده‌اند. مرزهای استانی و سیاسی در مدیریت منابع آبی جایی ندارد. ظرفی که مدیریت منابع آبی در آن انجام می‌گیرد حوضه آبریز است. به همین خاطر همه باید بفهمیم که در قالب این ظرف بزرگ به آب نگاه کنیم. دست اندر کارانی که در این رابطه تصمیم‌گیر هستند حتما اولویت‌های کشور را در نظر می‌گیرند. تمامی پروژه‌هایی که تا به امروز در دست ما بوده باید با پیوست زیست محیطی و اجتماعی در دستور کار قرار گیرد تا کمترین تبعات و آسیب‌ها را داشته باشد.

 مشکل بی‌آبی از کجا آغاز شد؟

وقتی که در ایران آمایش سرزمینی اتفاق نیفتاده است،‌ باید بدانیم که بی‌نظمی در کشور وجود داشته؛ یعنی در استقرار صنایع، در استقرار جمعیت فکری صورت نگرفته است. ما در یک بازه زمانی جمعیتی را در تهران بارگذاری کردیم که به نیازهای آبی آن بی‌توجه بودیم. کلانشهرهای ما با این مشکل روبه‌رو هستند. صنایع هم همین طور هستند و خیلی الگوی خوبی نداشته‌اند. آب قربانی اشتباهاتی شده که دیگران آن را انجام داده است. آب امروز جور بی‌نظمی دیگران را می‌کشد. روزگاری تصمیم‌گیران در ایران جمعیت زیادی را با اهداف سیاسی و اجتماعی در مناطق کم آب مستقر کردند و فکر می‌کردند که دارند به ایران خدمت می‌کنند. در صورتی که اگر همه این اقدامات با برنامه همراه بود، مطمئنا شاهد این بی‌نظمی و بحران در منابع آبی نبودیم.

نهادهای ذیربط امروز برای مدیریت آب چه برنامه‌‌هایی دارند؟

بخش آب رویکردی بین المللی را در دستور کار خود قرار داده است که آن هم رویکرد مدیریت به هم پیوسته منابع آب است. این رویکرد به عنوان یک رویکرد مترقی از ظرفیت و مشاکرت تمامی ذی‌نفعان و ذی مدخلانی که با آب در ارتباط هستند استفاده می‌کند. امروز صرفا وزارت نیرو برای مدیریت منابع آبی نمی‌تواند اقدام مناسبی را انجام دهد بلکه وزارت جهادکشاورزی و وزارت کشور و حتی مردم به عنوان یک بخش اساسی باید در مدیریت آب سهیم باشند و حقآبه تمامی موجودات اعم از انسان و حیوان یا تالاب باید در این مدیریت دیده شوند. این به عنوان یک رویکرد مدرن در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته است و ما برای اینکه مدیریت خوبی داشته باشیم لازم است که همدلی و وفاق ملی داشته باشیم و مباحث مربوط به آب را در فضایی آرام و بدور از احساسات و تنش‌ها مدیریت کنیم.

 با توجه به رویکرد جدیدی که مدیران منابع آبی در ایران پیش گرفته‌اند، آیا این هماهنگی در نهادها و سازمان‌ها ایجاد شده است؟

ما تازه این کار را شروع کرده‌ایم و ادبیات گفت‌وگو را تازه شکل داده‌ایم. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که مثل کشورهای غربی بتوانیم دور یک میز بنشینیم و درباره آب منطقی بحث کنیم و نظرات مخالف را بر بتابیم. این کار شروع شده و در این مدت کم اقدامات خوبی انجام شده و نباید از آن غافل باشیم. اما واقعیت امر این است که این رویکرد به تازگی در دستور کار عملیاتی قرار گرفته و تا رسیدن به نتیجه ملموس زمان زیادی لازم است. اکنون نمی‌توانیم نمره قبولی به این قضیه بدهیم. هنوز هم بین وزارت نیرو و وزارت جهادکشاورزی به وجود اینکه هر دو دستگاه دولتی هستند تعامل خوبی وجود ندارند. چرا که اهدافی که جهاد کشاورزی دنبال می‌کند با اهدافی که وزارت نیرو دارد متفاوت است. ما باید یادبگیریم که با هم چطور صحبت کنیم و چطور خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و چطور فکر کنیم و در آخر چطور تصمیم بگیریم.


نظرات شما