تاریخ انتشار: ۰۹:۴۴ - ۲۸ آذر ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

ترکیه چگونه در جنگ داخلی سویه پیروز شد؟ | سقوط رژیم اسد چه مزیت‌هایی برای اردوغان دارد؟

گونل تول در این مقاله به بررسی نقش ترکیه در جنگ داخلی سوریه و چگونگی دستیابی این کشور به اهداف خود می‌پردازد. ترکیه با استفاده از سیاست‌های نظامی و دیپلماتیک، از جمله مداخله مستقیم در شمال سوریه و حمایت از گروه‌های شورشی، توانست نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد. با شکست دیگر بازیگران و تضعیف گروه‌های کرد و داعش، ترکیه جایگاه خود را در سوریه تثبیت کرد و موقعیت منطقه‌ای خود را تقویت نمود. با این حال، این دستاورد‌ها چالش‌هایی نیز برای آنکارا به همراه داشته است.

ترکیه چگونه در جنگ داخلی سویه پیروز شد

رویداد۲۴| گونل تول | ترجمه علیرضا نوربخش: در روز‌های اخیر خبر سقوط بشار اسد موجب اضطراب و تشویش بسیاری از کشور‌های خاورمیانه شد؛ اما ترکیه وضعیت متفاوتی داشت. برخلاف کشور‌های دیگر منطقه که نگران آینده سوریه هستند، رجب طیب اردوغان بابت رویداد‌های پیش‌آمده خوشحال است و دوران پس از اسد را فرصتی طلایی برای منافع کشور خود می‌بیند.

خوش‌بینی اردوغان بی‌دلیل نیست: در میان تمام بازیگران بزرگ منطقه، ترکیه بیشترین ارتباط و گسترده‌ترین سابقه همکاری را با گروه‌های اسلام‌گرای مخالف اسد دارد. مهم‌ترین نیروی شورشی مخالف اسد گروه هیئت تحریرالشام (HTS) است؛ گروهی سنی‌مذهب که پیش‌تر وابسته به القاعده بود و توسط ترکیه، ایالات متحده و سازمان ملل متحد به‌عنوان سازمانی تروریستی شناخته می‌شد. با این وجود ترکیه همواره به‌طور غیرمستقیم از این گروه حمایت کرده است. حضور نظامی ترکیه در شهر ادلب سوریه تا حد زیادی این گروه را از حملات نیرو‌های دولتی سوریه محفوظ نگه داشت و به آنها اجازه داد برای سال‌ها ابر این استان حکومت کنند. ترکیه جریان کمک‌های بین‌المللی به مناطق تحت کنترل تحریرالشام را مدیریت کرد و این اقدام مشروعیت این گروه را در میان مردم محلی افزایش داد. علاوه بر این، ترکیه از طریق تجارت با و داد و ستد مالی با تحریرالشام از این گروه حمایت اقتصادی کرد.

اردوغان در ماه اکتبر طرح شورشیان برای حمله به حلب را متوقف کرد؛ اما در اواخر ماه گذشته به ان‌ها چراغ سبز نشان داد که حمله گسترده خود را علیه ارتش سوریه آغاز کنند. 

بشار اسد در سال‌های اخیر روند مذاکرات را مدام کند کرد و از مراودات دیپلماتیک طفره رفت. در نتیجه تلاش اردوغان برای ترمیم روابط با دمشق و بازگرداندن میلیون‌ها پناهجوی سوری ساکن در ترکیه، ناکام ماند. اما اکنون که حامیان منطقه‌ای اسد با حملات اسرائیل به غزه و لبنان تضعیف شده‌اند و روسیه نیز درگیر جنگ اوکراین است، اردوغان فرصتی برای جبران رفتار اسد یافته است. 

اکنون پس از پیروزی خیره‌کننده‌ی شورشیان، بشار اسد به‌کلی از صحنه خارج شده است و رجب طیب اردوغان آماده است تا از سرمایه‌گذاری بر گروه‌های مخالف اسد بهره‌برداری کند. اکنون که ایران و روسیه تضعیف شده‌اند و یحتمل در دمشق نیز دولتی هم‌پیمان با ترکیه تشکیل خواهد شد، آنکارا نیز امید دارد که پناهجویان سوری را به کشورشان بازگرداند.

مسیر نفوذ اردوغان به سوریه، مسیری پر فراز و نشیب بوده است. پس از آغاز قیام سوریه در سال ۲۰۱۱، آنکارا به حامی سرسخت مخالفان اسد تبدیل شد و با ارائه کمک‌های مالی و نظامی به گروه‌های شورشی و حتی اجازه‌ی استفاده از خاک ترکیه برای سازماندهی حملات، تلاش کرد تا دولتی اسلام‌گرا در دمشق به قدرت برسد و نفوذ منطقه‌ای خود را گسترش دهد. اما طولانی شدن جنگ سوریه مشکلات بزرگی برای ترکیه ایجاد کرد. تلاش آنکارا برای تغییر رژیم سوریه روابط دوستانه‌ی پیشینش را با مصر، عراق، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تیره کرد و ترکیه را در برابر حامیان اصلی اسد، یعنی ایران و روسیه، قرار داد. این انزوا به جایی رسید که ابراهیم کالین، مشاور وقت سیاست‌گذاری اردوغان، در سال ۲۰۱۳ سیاست ترکیه مبنی بر حمایت از مخالفان اسد و اسلام‌گرایان را «انزوایی ارزشمند» توصیف کرد.

از همه مهم‌تر، بحران سوریه روابط ترکیه و ایالات متحده را به یک کابوس راهبردی تبدیل کرد. تصمیم آمریکا در سال ۲۰۱۴ برای ارسال سلاح به یگان‌های مدافع خلق کرد (YPG) -گروهی که ترکیه آن را سازمان تروریستی می‌داند- نقطه عطفی در روابط دوجانبه این دو کشور بود. از منظر ایالات متحده، حمایت از YPG پس از ماه‌ها تلاش ناموفق برای متقاعد کردن ترکیه به انجام اقدامی جدی علیه داعش، به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده بود. آمریکا که از بی‌تفاوتی ترکیه نسبت به فعالیت‌های تروریستی داعش در مرز‌های خود خسته شده بود، گزینه‌ی بهتری سراغ نداشت. از سوی دیگر، ترکیه این تصمیم را خیانتی آشکار از سوی متحد خود می‌دانست؛ متحدی که به دشمن آنکارا سلاح می‌رساند.


بیشتر بخوانید: همه چیز درباره حزب بعث؛ جریانی که سرنوشت سوریه و عراق را تغییر داد


با وخیم شدن روابط ترکیه و ایالات متحده، روسیه از این وضعیت بهره‌برداری کرد. مسکو در سال ۲۰۱۵ برای نجات رژیم اسد در جنگ داخلی سوریه مداخله کرد و منافع خود را در تضاد با اهداف آنکارا قرار داد. ارتش پوتین در سوریه به‌وضوح دست برتر را داشت و اردوغان چاره‌ای جز همکاری با وی نداشت. تنها با چراغ سبز مسکو بود که ترکیه توانست در سال ۲۰۱۹ به شمال سوریه حمله‌ی نظامی کند تا پیشروی‌های کرد‌ها را در این منطقه متوقف سازد؛ هدفی که اردوغان آن را برای تحکیم اتحاد داخلی خود با ملی‌گرایان ترک ضروری می‌دانست. برخی بر این باورند که تصمیم اردوغان برای خرید سامانه‌های دفاع موشکی S-۴۰۰ از روسیه_ اقدامی که باعث ایجاد شکاف با ایالات متحده و ناتو شد_ به‌منظور تضمین موافقت مسکو بوده است.

اما امروز با سقوط دولت بشار اسد، توازن قدرت به‌سرعت به نفع اردوغان تغییر کرده است. شکست روسیه نه‌تن‌ها دست ترکیه را در سوریه بازتر می‌کند، بلکه موقعیت مسکو را در سایر مناطقی که این دو کشور برای نفوذ رقابت می‌کنند، تضعیف خواهد کرد (آفریقا یکی از این مناطق است). مداخله‌ی روسیه در جنگ داخلی سوریه به پوتین اجازه داد تا چهره‌ای از قدرتی بزرگ و یک حامی قابل اعتماد به نمایش بگذارد. او از این اعتبار برای ایجاد روابط نزدیک با حاکمان مستبد آفریقا، به‌ویژه در منطقه‌ی ساحل، بهره برد؛ درحالی‌که ترکیه تلاش داشت خود را به‌عنوان جایگزین مسکو معرفی کند. سقوط اسد این تصویر را مخدوش خواهد کرد و موقعیت روسیه را به خطر می‌اندازد. علاوه بر این، بدون حضور نظامی در سوریه، حمایت لجستیکی روسیه از عملیات‌هایش در آفریقا، به‌ویژه در لیبی، مختل خواهد شد؛ این شرایط به خلاء قدرت منتهی خواهد شد و ترکیه به‌سرعت این خلاء را پر خواهد کرد.

سقوط اسد همچنین موقعیت ترکیه در روابطش با ایران را تقویت خواهد کرد. این دو کشور مدت‌هاست که رقبای منطقه‌ای یکدیگر محسوب می‌شوند. در سوریه نیرو‌های مورد حمایت ایران با همکاری یگان‌های مدافع خلق کرد (YPG) علیه داعش جنگیدند و در برخی مناطق، نیرو‌های تحت حمایت ترکیه را کنار زدند. علاوه بر این، شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران در قالب نیرو‌های بسیج مردمی عراق، کار مبارزه‌ی ترکیه با حزب کارگران کردستان (PKK) در شمال عراق را به سطحی پیچیده کشاندند. آنکارا و تهران در قفقاز جنوبی نیز اهداف متضادی را دنبال کرده‌اند: ترکیه همکاری‌های خود را با آذربایجان تقویت کرده، اقدامی که ایران آن را تهدیدی برای منافع خود می‌بیند. درحالی‌که ایران روابط دوستانه‌ای با ارمنستان ایجاد کرده است؛ با کشوری که رابطه‌ای پرتنش با ترکیه دارد.

اکنون اردوغان آماده می‌شود تا ثمره‌ی سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت خود در حمایت از مخالفان سوری را برداشت کند. ایران، اما تضعیف شده است؛ نخست به دلیل جنگ اسرائیل در غزه که ضربه‌ای به محور مقاومت تحت رهبری تهران وارد کرد و اکنون با سرنگونی اسد، متحد سرسخت تهران. سوریه نقش مهمی در استراتژی ایران برای حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی و نیرو‌های نیابتی در سراسر منطقه ایفا می‌کرد. سوریه برای تهران به‌عنوان پل زمینی به سوی حزب‌الله لبنان عمل می‌کرد. از دست دادن سوریه توانایی ایران برای نمایش قدرت را محدود می‌کند و در مقابل، به ترکیه فضای بیشتری برای مانور از عراق و سوریه گرفته تا قفقاز جنوبی می‌دهد.

سقوط رژیم اسد احتمالا یک مزیت دیگر نیز برای اردوغان به همراه خواهد داشت: فرصت آشتی با واشنگتن. حضور نظامی ایالات متحده در سوریه و همکاری این کشور با یگان‌های مدافع خلق (YPG) روابط دوجانبه را دچار تنش کرده و عملیات ترکیه در منطقه را پیچیده ساخته است. در سال ۲۰۱۹، چند روز پس از آنکه دونالد ترامپخروج نیرو‌های این کشور از سوریه را اعلام کرد، آنکارا یک حمله نظامی علیه متحدان کُرد واشنگتن در سوریه ترتیب داد. ترامپ که از این اقدام خشمگین شده بود، ترکیه را تحریم کرد و وعده داد که «تعداد اندکی» از نیرو‌های آمریکایی را برای حفاظت از تاسیسات نفتی در بخش‌هایی از سوریه نگه خواهد داشت.

ترکیه مدت‌هاست خواهان خروج نیرو‌های آمریکایی از سوریه بوده و احتمال انتخاب مجدد ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری امید‌ها را برای تحقق این امر زنده کرده است. اکنون که شورشیان سوری به حومه دمشق رسیده و آماده حمله به پایگاه‌های رژیم اسد هستند، ترامپ تاکید کرده که ایالات متحده «نباید هیچ ارتباطی» با نبرد آنها داشته باشد. زمانی که ترامپ به قدرت برسد، ممکن است با توافقی موافقت کند که در آن ترکیه متعهد می‌شود داعش را مهار کند و ایالات متحده نیز نیرو‌های خود را از سوریه خارج می‌کند. چنین توافقی می‌تواند زمینه را برای روابط سازنده آنکارا با دولت جدید آمریکا فراهم کند.

هرچند سوریه پس از اسد فرصت‌های زیادی برای ترکیه ایجاد می‌کند، اما یک خطر غیرقابل انکار نیز وجود دارد: اینکه نیرو‌های اسلام‌گرایی که دیکتاتور را سرنگون کردند باعث بی‌ثباتی و افراط‌گرایی در منطقه شوند. نباید فراموش کنیم که ۱۳ سال پس از قیامی که با حمایت ناتو به سرنگونی و مرگ معمر قذافی در لیبی انجامید، این کشور همچنان درگیر درگیری و آشوب است و جمعیت آن باوجود ثروت نفتی عظیم در رنج و مشقت به سر می‌برند. پس از سرنگونی صدام حسین در سال ۲۰۰۳ نیز رهبران جدید عراق برای تحکیم دموکراسی تلاش کردند و این کشور دوره‌ای از خشونت‌های وحشیانه را تجربه کرد.

امروز سوریه با چالش‌هایی مشابه و شاید حتی بزرگ‌تر روبه‌رو است؛ چراکه بیش از یک دهه جنگ داخلی باعث ویرانی گسترده و تعمیق شکاف‌های اجتماعی و سیاسی در این کشور شده است. اینکه آیا گروه‌هایی که جایگزین اسد شده‌اند می‌توانند مشکلات سوریه را حل کنند، همچنان نامشخص است. شورشیان نخست‌وزیری موقت را معرفی کرده‌اند، اما کنترل دولت جدید هنوز به‌طور کامل تثبیت نشده است. اگر این دولت بتواند گام‌هایی برای بازسازی گسترده بردارد که سوریه اکنون به‌شدت به آن نیاز دارد، ترکیه قطعا نقشی کلیدی ایفا خواهد کرد. حمایت ترکیه از گروه‌های حاکم، مرز طولانی مشترک با سوریه و حضور نظامی آن در این کشور، نفوذ قابل‌توجهی به آنکارا داده است. بااین‌حال، ترکیه نمی‌تواند دیکته کند که رهبران جدید دمشق چگونه حکومت کنند.

خطر دیگری که وجود دارد، خطر احیای داعش است. رهبران جدید سوریه در سال پیش رو با مشکلات متعددی مواجه خواهند بود. شبه‌نظامیان کرد سوریه که اکنون مسئول حفاظت از زندان‌ها و بازداشتگاه‌هایی هستند که ده‌ها هزار جنگجوی داعش را در خود جای داده‌اند، باید آینده خود را نیز در نظر بگیرند. در این دوره از آشوب و بی‌نظمی، گروه جهادی داعش ممکن است تلاش کند دوباره خود را احیا کند. به‌ویژه که ترکیه نیز به دلیل وجود شبکه‌های فعال داعش در خاک خود، آسیب‌پذیر است. تنها در سال جاری، مقامات ترکیه بیش از ۳۰۰۰ مظنون به عضویت در داعش را در عملیات‌هایی که این شبکه‌ها را هدف قرار داده بود، دستگیر کرده‌اند.

توسعه سیاسی سوریه در آینده‌ی نزدیک نه‌تن‌ها به نیات و توانایی‌های دولت جدید بستگی دارد، بلکه به اقدامات قدرت‌های خارجی برای کمک به تثبیت و بازسازی کشور نیز وابسته خواهد بود. سوریه به سرمایه‌گذاری خارجی برای توسعه زیرساخت‌ها، کمک‌های بشردوستانه، رفع تحریم‌ها، حمایت از بازگشت پناهجویان و کمک به خلع سلاح شبه‌نظامیان و بازآموزی نیرو‌های امنیتی نیاز دارد. اما اگر ائتلاف تحت رهبری تحریرالشام به فشار‌های بین‌المللی برای ایجاد دولتی فراگیر و نهاد‌های مدنی بی‌توجهی کند، از سوی جامعه جهانی طرد خواهد شد و سوریه منزوی به‌راحتی می‌تواند بار دیگر به آشوب خشونت‌بار بازگردد. در این صورت، ترکیه با همسایه‌ای مواجه خواهد شد که از نظر اقتصادی ویران‌شده و درگیر جنگ داخلی میان گروه‌های مسلح رقیب است.

ترکیه به‌عنوان قدرتی میانجی که اقداماتش به سرنگونی رژیم اسد منجر شد، مسئولیت مشکلات سوریه را بر عهده خواهد داشت. بسیاری از مقامات آنکارا پس از فرار اسد از کشور، این رویداد را پیروزی اعلام کردند. داشتن دولتی دوست در دمشق می‌تواند فرصت‌های زیادی برای اردوغان به همراه داشته باشد. او می‌خواهد پناهجویان به سوریه بازگردند و متحدان تجاری‌اش در بخش ساخت‌وساز ترکیه نیز به بازسازی کشور کمک کنند.

این پیروزی در سوریه موقعیتی برای اردوغان فراهم کرده است که امیدوار است از آن برای بهبود روابط خود با غرب و کشور‌های منطقه بهره‌برداری کند. اما اگر سوریه بار دیگر به هرج‌ومرج و بی‌ثباتی کشیده شود و تروریسم و موج جدید پناهجویان از مرز‌ها عبور کنند، ممکن است اردوغان بهای سنگینی برای موفقیت فاجعه‌بار شورشیان بپردازد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: ترکیه
نظرات شما