طیارههای خسته؛ مسافران درمانده
قصه پروازهای با تأخیر، زخم کهنهای است که هربار با شروع فصل سرما و یخبندان و حتی آسمانی پر از ریزگردهای مزاحم، سرباز کرده و در انتها بدون هیچ جواب قانعکنندهای از سوی شرکتهای هوایی، مسافران را تا فرسنگها دورتر بدرقه میکند. درواقع، این تأخیرها و لغو پروازها، موضوعی است که نهتنها در کشور ما بلکه در تمام کشورهای جهان که صاحب شرکتهای هواپیمایی برتر نیز هستند، رخ میدهد؛ بهطور حتم، این مسئله برای مسافران غیرقابل تحمل است و مشکلاتی را برای آنان ایجاد میکند. اینگونه بدقولیها و لغو پروازها، از نگاه کارشناسان دلایل متعددی دارد؛ از بالابودن سن هواپیماها و بروز نقص فنی بهدلیل فرسودهبودن گرفته تا شرایط جوی نامناسب، محدودیتهای مدیریت ترافیک هوایی و حتی مشکلات درونسازمانی که از میان همه این دلایل، نقص فنی هواپیما سهمی 77 درصدی در بروز چنین تأخیرهایی دارد.
هواپیماهای رنجور و تأخیرهای همیشگی
به گفته
کارشناسان، هواپیماهای کشور از زمان تحریمها به بعد با مشکلات بیشتری
دستوپنجه نرم کردند؛ آنقدر پیر، فرسوده و رنجور شدند که حالا دیگر همه
از بدقولی آنها حکایت میکنند و روزی نیست که همه پروازها در زمان مشخص و
دقیق خودشان به انجام برسند. دراینباره امیر هاتفی، نایبرئیس انجمن صنفی
کارفرمایی دفاتر سفر هوایی، گردشگری و زیارتی استان تهران میگوید: «اغلب
هواپیماهای ناوگان هوایی کشور با مشکل پیری و فرسودگی سر میکنند و مدت
زیادی از شروع به کار آنها گذشته است. این مشکل هم برمیگردد به تحریمها و
محدودیتهایی که کشور برای خرید قطعات هواپیماها با آنها دستوپنجه نرم
میکرد و هنوز هم میکند؛ بنابراین با این میزان پیری و کهنسالی در سیستم
هواپیمایی، بعید نیست که پروازها با تأخیرات بزرگی همراه باشند.» او در
ادامه از مشکلات تعویض قطعات هواپیماها در کشور حکایت میکند، «به دلیل
سالهای تحریم، قطعات هواپیماها یا تعویض نشدهاند یا اغلب آنها نقص فنی
دارند که این موضوع باعث شده تا همه پروازهای داخلی با تأخیر انجام شده یا
حتی لغو شوند.» به گفته هاتفی، تأخیر در پروازها، ضربه اقتصادی بزرگی را به
کشور، مردم یا حتی شرکتهای هواپیمایی وارد میکند که برآورد این
خسارتها، کار بسیار سختی است. هاتفی درباره خسارات مهمی که با تأخیر یا
لغو پروازها متوجه افراد میشود، ادامه میدهد: «با هر بار تأخیر در
پروازها، مثل دومینوی بزرگ، بسیاری دچار خسارات میشوند؛ نمونه کوچک و
کماهمیت این خسارات، اتاقهای رزروشده در هتلهاست که با تأخیرهای پروازی
به افراد دیگری تحویل داده میشوند و برنامههای مسافران به هم میخورد.»
او با انتقاد از کندی کار خرید هواپیما از ایرباس، بوئینگ و دیگر شرکتها
توضیح میدهد: «مشکل کشور ما با یکی، دو تا هواپیما حل نمیشود، ما باید
500 فروند هواپیما خریداری کنیم تا از شر هواپیماهای پیر و مشکلاتی که با
تأخیر آنها دامنگیرمان میشود، خلاص شویم.» به گفته هاتفی، یکی از
مهمترین مشکلاتی که پروازهای با تأخیر دارند، این است که شرکتها برای
جبران این کوتاهی، هواپیماهای پیر و فرسوده را چارتر میکنند؛ یعنی
هواپیماهای پیری که خود مشکل فنی دارند، آماده جایگزینی بهجای هواپیماهایی
میشوند که بهدلیل نقص فنی، قادر به پرواز نیستند، این جایگزینی مشکلات
را تشدید میکند.
روایتی از سوءسابقه یک شرکت هواپیمایی
از
میان این عواملی که کارشناسان برای تأخیر در پروازها ارائه میدهند،
مشکلات جوی و یخبندانهای زمستانی، حرفهای بیشتری را برای گفتن دارند؛
همچون اتفاقی که حدود 10 روز پیش اتفاق افتاد و یخزدایی هواپیماها،
سابقهای هشتساعته را هم در پروازهای داخلی ثبت کرد و در روزهای سرد سال
که مشکلات به یکدیگر گره میخوردند و صدای نارضایتیها را بلندتر میکنند،
بار دیگر از اعتبار شرکتهای هوایی در میان مسافران کاست.
داستان
تأخیرهای پروازی، نه داستانی جدید که داستانی تکراری است و بر همین اساس،
هر چند وقت یکبار، خبرهایی از سوی شرکت مادرتخصصی فرودگاههای کشور به گوش
میرسد که شرکتها براساس بهموقع انجامشدن پروازها یا تأخیرهای ثبتشده،
رتبهبندی شدهاند. عجیب آنکه در میان شرکتهای هواپیمایی، شرکت ماهان با
وجود سابقه خوبی که در پروازهای بهموقع دارد و در رتبه دوم این ردهبندی
قرار گرفته، بیشترین نارضایتی را در بین مسافران ایجاد کرده است؛ نمونهاش
هم همین حبس چندینساعتهای بود که در آخرین روز بهمن، برای بسیاری از
مسافران در اتاق تنگ و تاریک هواپیما رخ داد؛ اتفاقی طاقتفرسا که نگاههای
سرزنشآمیز بسیاری را در کارنامه کاری این شرکت ثبت کرد و عمق اعتبار
ماهان را در میان مردم کاهش داد. حدود 10 روز از آن اتفاق نادر و حبس
چندساعته میگذرد اما هنوز هم مسافران پرواز مشهد به تهران، از آن روز با
تلخی یاد کرده و از رفتاری که در آن ساعات با آنها شده، گله دارند؛
آنطورکه یکی از مسافران میگوید: «پرواز ما دو تا سهبار تأخیر داشت،
قرار بود در ساعت 10:45دقیقه از مشهد به تهران پرواز کنیم اما گفتند
پروازتان در ساعت2:30 دقیقه بعدازظهر انجام خواهد شد. به همین ترتیب با
تأخیر 10 دقیقهای، یعنی در ساعت2:40 دقیقه سوار هواپیما شدیم. در آن زمان
هنوز هواپیما از زمین بلند نشده بود که اینبار خلبان گفت، بهدلیل سرما و
یخبندان در فرودگاه باید هواپیما را به مدت یک تا یک و نیم ساعت، یخزدایی
کنیم. شروع عملیات یخزدایی انگار تمامی نداشت، هیچیک از مهمانداران یا
حتی کاپیتان هواپیما هم توضیحی به مسافران نمیدادند. به نظر میرسید که در
فضای بستهای زندانی شده باشیم، زمان خیلی سنگین میگذشت. در میان
مسافران، افرادی بودند که از ساعت 10 یا 11 در فرودگاه منتظر پرواز بودند،
شرایط برایشان سختتر از بقیه بود. حالا دیگر بعد از گذشت دو ساعت از
عملیات یخزدایی، همه مسافران گرسنه بودند و مهمانداران از آنها پذیرایی
نمیکردند و حتی سرویس بهداشتی در جلوی هواپیما با سرمای هوا، یخزده و
خراب بود و کسی نمیتوانست از آن استفاده کند.»
داستان به اینجا ختم نشد
و مسافر پرواز مشهد به تهران ادامه میدهد: «حال برخی از مسافران خوب نبود
و به سختی نفس میکشیدند. همه نگران بودیم، نیاز داشتیم تا با شنیدن صدای
خلبان و توضیحاتش، کمی از فشار روحی و سخت داخل هواپیما و هوای سنگین آن
فاصله بگیریم اما خلبان ترجیح میداد تا حرفی نزند و توضیحی را به مسافران
ندهد. بعد از گذشت دو ساعت، یعنی حدود 4:40 دقیقه، یکی از مسافران با اصرار
از سرمهماندار خواست تا از مردم پذیرایی کنند. او به مهماندار درباره
نگرانی و گرسنگی مسافران توضیح داد و بالاخره به ما سرویس دادند. در همین
ساعتها بود که بالاخره کاپیتان با اصرار و تأکید سرمهماندار و یکی از
مسافران، درباره زمانبربودن یخزدایی توضیح داد و با حرفهای او، مسافران
کمی آرامتر شدند. یخزدایی هواپیما خیلی طول کشید، ما تا ساعت 10:30 دقیقه
در داخل هواپیما، منتظر این پروسه یخزدایی بودیم.» این مسافر در ادامه با
انتقاد از سیستمهای ناقص و امکانات بسیار کم فرودگاهها برای یخزدایی
هواپیماها توضیح میدهد: «حدود 12 هواپیما در صف یخزدایی بودند، در میان
این هواپیماها، یکی که از مسیر دیگری آمده بود، خیلی زود پروسه یخزدایی را
به اتمام رساند اما ما همچنان منتظر بودیم. بدتر از همه، این بود که از
بین این 12 هواپیما، تنها پرواز 1034 بود که مشکل یخزدایی آن خیلی طولانی
بود و امکاناتی لازم داشتند که یخهای هواپیما را آب میکردند. تعجب ما
وقتی بود که دیدیم اصلا کارگران عملیات یخزدایی را انجام نمیدهند و
همانطور بیکار و مشغول حرف و کارهای دیگری بودند. فاجعهبارتر اینکه تنها
دو خاور برای یخزدایی به محل اعزام شده بود و فرودگاه امکانات لازم برای
یخزدایی هواپیمای غولپیکر این پرواز را نداشت.»
او با اشاره به اینکه
زمان لازم برای یخزدایی هواپیماها معمولا حدود 10 دقیقه است، میگوید:
«مواد یخزدا تنها 30 دقیقه قابلیت پایداری دارند، یعنی وقتی یک طرف
هواپیما را یخزدایی میکردند، تا رسیدن به طرف بعدی آن، اثر این کار از
بین رفته و همهچیز باید از اول تکرار میشد.» امکانات ضعیف، هواپیماهای
فرسوده و قدیمی، تجهیزات کم و مسافرانی که دیگر از این همه تأخیر و بدقولی
خسته شدهاند، حکایت از این دارد که سیستم حملونقل هوایی کشور، بیش از هر
زمان دیگری نیازمند عزم جدی برای بهبود خدماترسانی است؛ عزمی که در
مدیران ارشد هواپیمایی تا مدیریت فرودگاهها و حتی خلبانها باید دیده شود.
در اتفاقی که در آخرین سرمای زمستانی رخ داد، مسافران، مدیران ارشد
هواپیمایی مدیریت فرودگاهها و حتی خلبان هواپیما را مسئول نارضایتی و
نگرانی مسافران میدانستند و معتقد بودند، اگر خلبان و خدمه پرواز، مسافران
را در جریان فرایند چند ساعتهای که گرفتار آن شده بودند، قرار میدادند،
نگرانی مسافران را اذیت نمیکرد و شایعاتی همچون بروز مشکل امنیتی که در
ساعتهای انتظار پرواز در میان مسافران زمزمه میشد، جایی برای پررنگشدن
پیدا نمیکرد.