آیا منظور مصباحی مقدم از"صفرکیلومتر"، رئیسی است؟
این نشان میدهد که اصولگرایان متوجه اشتباهات تاکتیکی خود شدهاند و البته
فقدان گزینهای که بتواند با روحانی رقابت کند نیز دلیل دیگری بر این است
که بیش از پیش تصویر روحانی سال ۹۲ در ذهن آنها نقش ببندد که چرا به جای
حمایت از او، از چهرههایی مانند جلیلی، قالیباف و حداد عادل حمایت کردند
تا همه آنها با اختلاف از روحانی شکست بخورند. البته باید به جمله نخست
مصباحی مقدم نیز توجه کرد که چرا او به این نتیجه رسیده صفر کیلومترها به
درد ریاست جمهوری نمیخورند.
بررسی گزینههای احتمالی کاندیداتوری
اصولگرایان گره از این مساله باز میکند؛ چهرههایی که یا سابقه بالایی در
مسئولیتهای عالی کشور ندارند و یا سابقه درخشانی از خود برجای
نگذاشتهاند، که هردو باعث میشود اصولگرایان به این فکر بیفتند اگر بر فرض
آنها بر سر یک گزینه به وحدت برسند و آن گزینه نیز روحانی را شکست دهد،
ممکن است نتیجه آن به ضرر اصولگرایان تمام شود چرا که هنوز حمایتهای
بیچون و چرای آنها از احمدینژاد از خاطر مردم پاک نشده است.
چندی پیش نیز
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از جلسهای که با مرحوم مهدویکنی داشتند، سخن
به میان آورد و گفت:«ما در زمان حیات مرحوم مهدوی کنی این موضوع را مطرح
کردیم که در شرایط برابر حمایت از روحانی برای ما ارجحیت دارد و اخیرا نیز
بحث تازهای در این باره نداشتهایم و قاعدتا نظر ما بر منوال سابق است.»
البته این به آن معنا نیست که جامعه روحانیت مبارز در سال ۹۶ از روحانی
حمایت خواهد کرد، بلکه این سخنان رنگوبوی پشیمانی گروههای با نفوذ جریان
اصولگرایی از کنار گذاشتن چهرههایی مانند دکتر روحانی را دارد، چرا که
مصباحی مقدم در اظهارات اخیر خود این گمانه را رد کرد و تاکید کرد که
برنامه جامعه روحانیت مبارز در حمایت از روحانی سال ۹۶ نیست. آنچه مسلم
است، پی بردن بزرگان اصولگرایی به دو نکته است؛ وضعیت متشتت اصولگرایان و
احتمال بالای پیروزی روحانی در سال ۹۶.