مجلس دهم تعادل ندارد/ از سرمایه خاتمی باید استفاده کرد/ پشت پرده استیضاحها، مطالبات محلی است
رویداد۲۴محمدرضا باهنر در مصاحبهای به تحلیل وضعیت مجلس و دولت در ایران پرداخته است. قسمتهایی از این مصاحبه در ادامه آمده است:
بالاخره مجلس یک سری اشکالات ساختاری دارد که خیلی هم ارتباطی با اشخاص و نمایندگان ندارد و تفاوتی به وجود نمیآورد که این افراد چه کسانی و از چه جریانی باشند. اول اینکه خاستگاه مجلس ما منطقهای و بعضا قومیتی و صنفی و جنسیتی است و بنابراین فرصت، توان و امکاناتش را ندارند که به منافع ملی فکر کنند. منافع منطقهای، صنفی، حزبی و جنسیتی الزاما بر منافع ملی منطبق نیست و خیلی جاها پیش میآید که منافع ملی در مقابله با منافع منطقهای باشد.
نماینده چارهای ندارد و باید منافع ملی را برای منافع منطقهای فدا کند. اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای انتخاباتی که میخواهند وکیل بشوند و همچنین مردمی که میخواهند رای بدهند نمیدانند مورد وکالت چیست. نمیدانند که اختیار و وظایف یک نماینده چقدر است و وظایف نماینده چیست. نمیدانند نماینده با توجه به قانون اساسی باید چه مسائلی را پیگیری کند. به همین دلیل گفتوشنودهای زمان انتخابات منطبق بر اختیارات و امکانات و وظایف شکل نمیگیرد. علت اینکه یک نماینده بیشتر از یکونیم دوره نمیتواند در مجلس بماند همین است. این اشکالات ساختاری در همه مجلسها بوده در مجلس دهم هم هست.
مجلس دهم فراکسیون اکثریت ندارد. مجلس تقسیم شده به سه فراکسیون اقلیت و بنابراین نمیتوانند تصمیم درستی در مجلس بگیرند. در عالم سیاست در دنیا هم همینطور است که دولتهای ائتلافی معمولا دولتهای ضعیفی هستند این فراکسیونها کفشان هم شناور است، .این دوره در مجلس دهم ۱۴۰ نفر از نردبان امید کاندید شده و رای آوردند و وقتی که خود آقای عارف کاندیدای ریاست میشود، ۱۰۳ رای بیشتر نمیآورد.
قبل از همین جلسه روسای قوا که اخیرا با پیشنهاد و تدبیر مقام معظم رهبری تشکیل شد، روسای قوا همهشان از هم طلبکار بودند؛ دولت میگفت مجلس نمیگذارد من کار کنم، مجلس میگفت دولت نمیگذارد من کار کنم و قوه قضائیه میگفت این دوتا دارند خرابکاری میکنند و دولت میگفت من هرجا میخواهم کار کنم قوه قضائیه جلوی من را میگیرد، اینطوری مملکت پیش نمیرود. اصلا قرار نیست تفکیک قوا این باشد که هرکس کار خودش را بکند. طرف میرود وزیر را استیضاح میکند، ظاهرش این است که میگویند وزیر ناکارآمد است، بعد به آخرش نگاه میکنید میگویند مدیرکل را در استان اگر عوض میکردی من مشکلم حل میشد، این که نمیشود. . این جلسه روسای قوا خیلی از این اختلافاتی که به رسانهها کشیده میشد، راحل کرد. شورای عالی امنیت ملی عملا سیاست خارجی را به عهده گرفت که به عنوان مثال ما امروز سطح رابطهمان با انگلستان چه میزان باشد آیا سفیر داشته باشیم یا سطح روابط را کاهش دهیم و کاردار داشته باشیم، آیا لبخند بزنیم یا اخم کنیم. همه در شورای عالی امنیت ملی بحث میشود شما فرض کنید درمورد رابطه ما با کشورهای خارجی اگر بنا باشد برای تکتکشان مجلس وارد بحث بشود، اصلا مصلحت نیست.
مجری باید دستش آزاد باشد و بتواند مذاکره کند و تخفیف بدهد، سوبسیت بدهد و قیمت را پایین و بالا ببرد. اگر تمام این مسائل قرار باشد به یک جایی در مجلس برود یا حتی در اعضای هیات دولت تصویب شود که اصلا کار جلو نمیرود. الان که یک جنگ تمام عیار اقتصادی به نام تحریمها علیه ما شروع شده و فرماندهی جنگ هم از پنتاگون به وزارت خزانهداری امریکا و سیاست خارجی امریکا رفته است، ۴۰۰ نفر را در وزارت خزانهداری و وزارت خارجه امریکا مامور کردهاند که دقیقا تحریمهای ما را دنبال کنند. طرف میآید با یک شرکت کوچکی در انگلستان مذاکره میکند که این را فروختی یا نفروختی؟ این کار و آن کار را بکن. الان ۴۰۰ نفر در هیات حاکمه امریکا برای این جنگ مامور هستند. ما هم داریم میجنگیم و باید بجنگیم. تعدادی فرمانده باید تعیین کنیم و به آنها اختیار هم بدهیم، مثل زمان جنگ است. یک فرمانده گردان را در نظر بگیرید گردانهایش را در اختیارش میگذارند و میگویند برو حمله کن، طرف اگر بترسد و بگوید من اگر از این طرف بروم دوتا شهید بیشتر بدهم فردا مرا محاکمه میکنند که چرا شما گردان را از این سمت بردید باید از آن سمت میبردید. با این وضعیت که فرمانده اصلا نمیتواند کار بکند. فرمانده اولا باید قابل اعتماد باشد و سپس مختار. مختار در میدان تا بتواند جنگ کند. ممکن است سه تا شهید بدهد ممکن است چهارتا کشته هم بگیرد که هردوتایش حق است.
ما از نظر فضای کسب و کار در دنیا کشور صد و دهم هستیم مثلا یک کسب و کار در کشور ما میخواهد راه بیافتد ۱۲ ماه طول میکشد و یک کسب و کار در گرجستان بخواهد راه بیافتد ۲۴ ساعت طول میکشد این ۱۲ ماه سیستم بروکراسی هست و میگویند برو از این امضا بگیر و از آن امضا بگیر و اینجا و آنجا استعلام کن که این استعلامهایی که میگیرند اولا در آن فساد ایجاد میشود، این امضاها امضاهای طلایی میشود که طرف امضا بکند یا نکند. آقای رئیسجمهور میگفت محرمانه به وزیر صنعت گفتهام که بعضی از مدیران قدرتشان بالاست. آقای روحانی میگفت من به وزیر صنعت توصیه کردهام که بعضی از این مدیران هستند که اگر سلمان و ابوذر هم هستند یک سال که ماندند عوضشان کن. اینها اگر آنجا بمانند فاسد میشوند. فرمانده باید اختیار داشته باشد و تصمیمی بگیرد و اقدام کند و البته اگر سواستفاده کرد و چشم و دستش آلوده شد آن موقع هم باید برخورد شود. ما درحال حاضر بحران نداریم اما الان زمان غیر عادی و زمان یک جنگ تمام عیار اقتصادی است و دولت باید اختیار داشته باشد و در جلسه سران قوا تصمیم بگیرند و اختیارات باید بدهند و البته دولت هم باید سرحال و شاداب عمل کند.
آقای خاتمی اگر در جریان سیاسی کشور برگردد میتواند منافعی داشته باشد اما بالاخره ایشان مواضعی را در سال ۸۸ داشت من بارها گفته بودم که من آقای خاتمی را جزو سران فتنه نمیدانم اما در جریانات فتنه خوب عمل نکرد و این مشکل باید حل شود الان هم من اتفاقا میدانم خیلی از اینها امروز دلشان برای استقلال و استقرار نظام و اقتدار نظام میسوزد و الان اتفاقا ما با جریانات رقیبمان در بعضی از مسائل کاملا مشترک هستیم که باید حمایت و کمک کنیم بنابراین آن یک مسالهای جدا است. آقای خاتمی باید به یک صورتی آن کوتاهیها و قصور و تقصیرهایش را جبران کند و من معتقدم اگر همه این کارها اتفاق بیافتد من این مساله ( بازگشت آقای خاتمی به سیاست ) را مفید میدانم.
آقای احمدینژاد یک مقوله دیگری است و اصولا آدمی است که من همان موقع هم بارها گفتهام او متوهم است و فکر میکند ناجی جهان بشریت خودش است و یک سری کارها میکند. باید به صورت ویژه مدیریت بشود. و من فکر می کنم دارد خوب مدیریت میشود. درست است که ممکن است گاهگاهی حرفهای غیر اصولی و هنجارشکن بزند اما دارد مدیریت میشود. من هم معتقدم آقای احمدینژاد برای آینده جایی ندارد و نمیتواند داشته باشد، مخصوصا با تفکراتی که داشته است. اما اینکه الان برخورد بشود و دادگاهی بشود آن هم به مصلحت نظام نیست و موقعیت باید مناسب باشد.