چرا حضور بشیر حسینی در عصر جدید حماقتبار است؟
مدافعان بشیر حسینی حضور او در عصر جدید را حاصل درخشش او و توانمندیهایش در استعدادیابی و سواد رسانهای میدانند، ولی واقعیت این است که اگر حتی اندکی با معادلات سیاسی حاکم بر رسانه ملی و فضای دانشگاه امام صادق آشنا باشید متوجه خواهید شد که در پشت پرده حضور چهرهای مثل بشیر حسینی در عصر جدید معادلات دیگری وجود دارد.
رویداد۲۴ این روزها عصر جدید به یکی از بحث برانگزترین برنامههای صدا و سیما بدل شده است، برنامهای که از ابتدا به خاطر کپی کاری تمام عیارش از برنامههای استعدادیابی آمریکایی مورد نقد جدی مخاطبان قرار گرفت حالا به خاطر داوران و مسائل حاشیهای دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
در میان تمام داوران این برنامه، اما یک نفر بیش از همه مورد توجه است و آن کسی نیست جز بشیر حسینی داور تازه رسیدهای که به خاطر هم دانشگاهی بودن با مدیر جوان شبکه سه به داور سفارشی مشهور شده است، داوری که به باور عموم مخاطبان حضورش در کنار چهرههایی، چون حیایی، نونهالی و عظیمینژاد حاصل رانت است، ادعایی که البته از سوی نزدیکان برنامه عصر جدید بارها تکذیب شده.
از امام صادق تا عصر جدید؛ رانت امام صادق یا استعداد برتر؟
سیدبشیر حسینی متولد ۱۵ آذر ۱۳۶۰ است، تحصیلات حوزوی را تا سطح ۲ ادامه داده، فوقلیسانس حقوق و دکترای فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق (ع) دارد و مرتبه علمیاش «استادیار» است.
بشیر حسینی در بیوگرافی کانال تلگرامش با تصویر یک پروانه آبیرنگ نوشته: «در جستوجوی حق و حقیقت» و سوابقش را اینطور توضیح داده: «مدیر گروه علوم نوین رسانه دانشکده ارتباطات دانشگاه صداوسیما، رئیس شورای سیاستگذاری المپیاد بینالمللی سواد رسانهای، مشاور دانشگاهی و استعدادیابی و جوان برگزیده کشور سال ۱۳۸۵.».
اما حضور بشیر حسینی در عصر جدید اینقدر هم که به نظر میرسد ناگهانی نبود. او پیش از داوری در عصرجدید، میهمان ثابت برنامه «رسانش» از شبکه امید سیما بود، در ایام جامجهانی هم در برنامه «زابیواکا» از تلویزیون اینترنتی آیو حضور داشت که ویدئویی جنجالی هم از آن منتشر شد و در نهایت در یکی از برنامههای «اکسیر» فرزاد حسنی بحث مفصلی درباره فضای مجازی داشت.
با تکیه بر همین توصیفات مدافعان بشیر حسینی حضور او در عصر جدید را حاصل درخشش او و توانمندیهایش در استعدادیابی و سواد رسانهای میدانند، ولی واقعیت این است که اگر حتی اندکی با معادلات سیاسی حاکم بر رسانه ملی و فضای دانشگاه امام صادق آشنا باشید متوجه خواهید شد که پشت پرده حضور چهرهای مثل بشیر حسینی در عصر جدید معادلات دیگری وجود دارد، معادلاتی که بی ارتباط به حضور فروغی در جایگاه ریاست شبکه سه نیست.
چرا حضور بشیر حسینی در عصر جدید حماقتبار است؟
این که علی فروغی و حامیانش بخواهند به چهرههایی مثل بشیر حسینی میدان دهند تا به عنوان نسل جوان انقلابی خود را در معرض دید عموم قرار دهند امری طبیعی است و از این رانتها و باند بازیها گریزی نیست، ولی این که چنین آدمهایی را در جایی قرار دهند که هیچ ارتباطی به آنان ندارد تف سربالایی است که آبروی چهرههای مطلوب این جریان را هم میبرد.
هدف از حضور بشیر حسینی در برنامه عصر جدید این بود که او بتواند با نشستن کنار سه هنرمند با سابقه در چنین برنامه مهمی برای خود اعتبار کسب کند و البته خود را به عنوان یک چهره "انقلابی باحال! " مطرح کند، انقلابیای که شوخی میکند، مدرن است، احساسی است و البته خیلی با استعداد است.
اما در عمل نه تنها این اتفاق نیافتاد بلکه حضور بشیر حسینی به شکلی جدی فلسفه برنامه عصر جدید که یک برنامه استعداد یابی است را زیر سوال برد. داوران برنامههای استعدادیابی در تمام جهان اصولا دو ویژگی دارند؛ اول اینکه شهرت و محبوبیت زیادی دارند که آن را به استعدادهای جوان منتقل میکنند تا شانس دیده شدن داشته باشند و دیگر اینکه اصولا استعداد خود داورها در طی یک پروسه کشف شده است. بشیر حسینی نه شهرت و محبوبیت دارد و نه استعداد و هنر خاصی که کشف شده باشد.
هر چند مشرق معتقد است حضور بشیر حسینی عصر جدید را از آمریکا گات تلنت شدن نجات داده و مینویسد:
" ویژگی بزرگ «سیدبشیر حسینی» در میان هیأت داوران این است که برنامه را از «اَمریکن» شدن نجات میدهد. در امریکا گات تلنت، شاخصه بزرگ برنامه در داوری ضریب هنر و سرگرمی است و به همین دلیل مولفههای آنالیز استعداد در رأی داوران با سواد رسانهای مدرن نسبتی پیدا نمیکند. "
استدلالهای مشرق هرچند در ظاهر برای این رسانه و دوستانش قوی به نظر میرسد، ولی واقعیت چیز دیگری است، اگر چهره علی فروغی با حضور چهرههایی، چون گلزار در شبکه سه سیما تطهیر شد بشیر حسینی هم میتواند با حضور در عصر جدید برای خود اعتبار کسب کند، البته اعتباری بیش از چند ده هزار فالور اینستاگرام و تلگرام!
در میان تمام داوران این برنامه، اما یک نفر بیش از همه مورد توجه است و آن کسی نیست جز بشیر حسینی داور تازه رسیدهای که به خاطر هم دانشگاهی بودن با مدیر جوان شبکه سه به داور سفارشی مشهور شده است، داوری که به باور عموم مخاطبان حضورش در کنار چهرههایی، چون حیایی، نونهالی و عظیمینژاد حاصل رانت است، ادعایی که البته از سوی نزدیکان برنامه عصر جدید بارها تکذیب شده.
از امام صادق تا عصر جدید؛ رانت امام صادق یا استعداد برتر؟
سیدبشیر حسینی متولد ۱۵ آذر ۱۳۶۰ است، تحصیلات حوزوی را تا سطح ۲ ادامه داده، فوقلیسانس حقوق و دکترای فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق (ع) دارد و مرتبه علمیاش «استادیار» است.
بشیر حسینی در بیوگرافی کانال تلگرامش با تصویر یک پروانه آبیرنگ نوشته: «در جستوجوی حق و حقیقت» و سوابقش را اینطور توضیح داده: «مدیر گروه علوم نوین رسانه دانشکده ارتباطات دانشگاه صداوسیما، رئیس شورای سیاستگذاری المپیاد بینالمللی سواد رسانهای، مشاور دانشگاهی و استعدادیابی و جوان برگزیده کشور سال ۱۳۸۵.».
اما حضور بشیر حسینی در عصر جدید اینقدر هم که به نظر میرسد ناگهانی نبود. او پیش از داوری در عصرجدید، میهمان ثابت برنامه «رسانش» از شبکه امید سیما بود، در ایام جامجهانی هم در برنامه «زابیواکا» از تلویزیون اینترنتی آیو حضور داشت که ویدئویی جنجالی هم از آن منتشر شد و در نهایت در یکی از برنامههای «اکسیر» فرزاد حسنی بحث مفصلی درباره فضای مجازی داشت.
با تکیه بر همین توصیفات مدافعان بشیر حسینی حضور او در عصر جدید را حاصل درخشش او و توانمندیهایش در استعدادیابی و سواد رسانهای میدانند، ولی واقعیت این است که اگر حتی اندکی با معادلات سیاسی حاکم بر رسانه ملی و فضای دانشگاه امام صادق آشنا باشید متوجه خواهید شد که پشت پرده حضور چهرهای مثل بشیر حسینی در عصر جدید معادلات دیگری وجود دارد، معادلاتی که بی ارتباط به حضور فروغی در جایگاه ریاست شبکه سه نیست.
چرا حضور بشیر حسینی در عصر جدید حماقتبار است؟
این که علی فروغی و حامیانش بخواهند به چهرههایی مثل بشیر حسینی میدان دهند تا به عنوان نسل جوان انقلابی خود را در معرض دید عموم قرار دهند امری طبیعی است و از این رانتها و باند بازیها گریزی نیست، ولی این که چنین آدمهایی را در جایی قرار دهند که هیچ ارتباطی به آنان ندارد تف سربالایی است که آبروی چهرههای مطلوب این جریان را هم میبرد.
هدف از حضور بشیر حسینی در برنامه عصر جدید این بود که او بتواند با نشستن کنار سه هنرمند با سابقه در چنین برنامه مهمی برای خود اعتبار کسب کند و البته خود را به عنوان یک چهره "انقلابی باحال! " مطرح کند، انقلابیای که شوخی میکند، مدرن است، احساسی است و البته خیلی با استعداد است.
اما در عمل نه تنها این اتفاق نیافتاد بلکه حضور بشیر حسینی به شکلی جدی فلسفه برنامه عصر جدید که یک برنامه استعداد یابی است را زیر سوال برد. داوران برنامههای استعدادیابی در تمام جهان اصولا دو ویژگی دارند؛ اول اینکه شهرت و محبوبیت زیادی دارند که آن را به استعدادهای جوان منتقل میکنند تا شانس دیده شدن داشته باشند و دیگر اینکه اصولا استعداد خود داورها در طی یک پروسه کشف شده است. بشیر حسینی نه شهرت و محبوبیت دارد و نه استعداد و هنر خاصی که کشف شده باشد.
هر چند مشرق معتقد است حضور بشیر حسینی عصر جدید را از آمریکا گات تلنت شدن نجات داده و مینویسد:
" ویژگی بزرگ «سیدبشیر حسینی» در میان هیأت داوران این است که برنامه را از «اَمریکن» شدن نجات میدهد. در امریکا گات تلنت، شاخصه بزرگ برنامه در داوری ضریب هنر و سرگرمی است و به همین دلیل مولفههای آنالیز استعداد در رأی داوران با سواد رسانهای مدرن نسبتی پیدا نمیکند. "
استدلالهای مشرق هرچند در ظاهر برای این رسانه و دوستانش قوی به نظر میرسد، ولی واقعیت چیز دیگری است، اگر چهره علی فروغی با حضور چهرههایی، چون گلزار در شبکه سه سیما تطهیر شد بشیر حسینی هم میتواند با حضور در عصر جدید برای خود اعتبار کسب کند، البته اعتباری بیش از چند ده هزار فالور اینستاگرام و تلگرام!
منبع: سلام نو
استعداد واقعی خدابیامرز خانم مریم میرزا خانی بود.
شما با «گمانه زنی» و طرح جملاتی از نوع «تئوری توطئه» به انتقاد از حضور دکتر بشیر حسینی در این برنامه روی آوردید.و سازنده را متهم کردید به این که قالب برنامه های رایج از این دست در دنیا را شکانده و کسی را آورده که نه شهرت خاصی دارد و نه استعداد(؟؟؟؟) . و آن را دلیل حماقت دانستید.
به این سوال ها جواب منطقی بدهید:
1_ آیا از دید شما ایده گرفتن از جای دیگری و خلق نوآوری هایی در آن حماقت است؟ آیا دقیقا حفظ قالب آن ایده به شکلی که در آن هیچ ایده جدید دیگری را وارد نکنند، عدم حماقت است؟
2_ استعداد از نگاه شما چیست؟ آیا همه استعداد هایی که کشف می شوند باید از نوع هنر باشند؟
3_ آیا جواب منطقی برای استدلال مشرق برای توضیح در مورد حضور دکتر حسینی در برنامه عصر جدید دارید؟
تمام این مطلب را نوشتید تا اثبات کنید حضورش احمقانه بود. اما نتوانستید منطقا استدلال کنید چرا حضورش احمقانه بود.
شما چه استعداد ویژه ای در اقای حیایی یا خانم نو نهالی میبینید که در اقای حسینی نیست
ایا استعداد فقط در هنرمندی در مقابل دوربین است؟
شما مشهور بودن رو چه مینامید؟
ایا شناخته شدن به واسطه ی چارتا فیلم در رسانه ی ملی دلیل درستی بر مشهوریت است؟
آقای حسینی
بسیار تحلیلهای درستی در بیشتر مواقع دارند.
حسود هرگزززز نياسود!
آدم بخواد كسي رو نقدم كنه بهتره از رو كينه مقاله ننويسه!
کاسه داغتر از اشه مرتیکه.. تو رو خدا به بشیر حسینی نچسبونینش
میدونم تایید نمیکنی
ولی به امید خفت و خاری برای فروغی..
همینا هستن به اسم دین و اسلام هر غلطی میخوان میکنن..
آیا مگر عقل و فهم به سلیبرتی بودن و سابقه بازیگری است؟آهای همین مردم بودند که خون دادند نتیجش این امنیت هست. حالا یک عده بی سواد
همه چیزو سیاسی میکنید. و برای تخریب یه شخص دست به چه کارهایی که نمی زنید
متأسفم براتون
اعتبار این هنرمندان رو پایین آوردن. وقت مارو هم حروم کردن
اتفاقا بیان خوبی داره و سطح سوادشم ک بالاس
توهم توطئه داره نویسنده
مخالفینی با دلایل دیگر هم وجود داترند
موافقینی با دلایل محکم هم وجود دارند
حالا من از هرکدوم ازاین مخالفها و موافقها میپرسم: رو چه حسابی فکر میکنید حرفاتون درسته؟شما کی هستید؟
هرکس دلیل منطقی با تطبیق دادن حرفاش با نتایج عینی اتفاق افتاده در متن جامعه ارائه بده باید حرفشو قبول کرد.
«هرکیم که دیدید سبک انتقادش فقط منفی بافی و اعتراضه و هیچ نقطه مثبتی رو نمیبینه و نمیگه؛بخدا بهش اعتماد نکنید.»
بخدا اکثر مخالفتها حسادت و کینه است. برا خودم متأسفم که برخی رسانه های پرمخاطب ما دست چه جاهلای احمقی افتاده.
اونم بنده خدا ادمه!نظراتش هم در اكثر مواقع كاملا منطقيه
شما ازش بدت مى ياد نبايد اينجوري حرف بزنى به احترام دكتر با عشق نظرم منفيه !
یک دلیل عمده دارد و دهها دلیل دیگر.
دلیل عمده اش، رویکرد انحصاری، سیاست زده، رانتی و بی هدفی ممتدش است! عصر جدید یا غیر آن، حضور سلبریتی یا بی چهره هایی مثل آقای حسینی، کمکی به گسست و بی پیوستی مردم با این سارمان عریض و طویل نمی کند! اصلا مردم در برنامه سازی شان جایی ندارند! باقی تعارف است...
انتقاداتی نسبت به مطلب شما دارم؛ شما هم مثل بقیه ی سایت ها صرفا حدس و گمان مطرح کردید و حتی یک مدرک ارائه نکردید._ آیا این که آقای فروغی فقط چندبار سید بشیر حسینی را دیده باشد دلیل بر این است که این ها با هم ساخت و پاخت دارند؟ اصلا حتی اگر ارتباط نزدیکی هم بین این دو وجود داشته باشد، آیا وجود کسی که بعد از هر اجرا حدآقل۳۰ثانیه اجرا را تحلیل می کند به جای این که مثل بقیه هی بگوید خوب بود، بد بود یا از کلیشه ها استفاده کند، ضروری نیست؟ آیا اتفاقا برعکس چیزی که نویسنده گفته، سه داور دیگه باعث ازبین رفتن آبروی آقای حسینی نمیشود؟ شما داخل مطلب، برنامه ی عصر جدید را به شکل پیش فرضی، برنامه ای مهم تلقی کردید؛ خب طبیعتا داورها قبل از مسابقه انتخاب شده اند و آیا ان موقع حتی روح داورها هم خبر داشته که این برنامه پربیننده میشود؟(که البته متاسفانه به دلیل ضعف در حوزه ی سرگرمی که ذات تلویزیون است این برنامه پربیننده شده ). نویسنده از واژه ی رانت استفاده کرده؛ آیا کسی که به سه زبان غیر از فارسی مسلط است و مسئولیت بین المللی دارد و در سه دانشگاه تدریس میکند، با رانت کارش را پیش میبرد؟ آیا دانشگاه های معتبری که ایشان در ان تدریس دارد به خاطر رانت ایشان را انتخاب کرده اند؟ آیا مسئولیت بین المللی ایشان به خاطر رانت بوده؟ درحالی که سازنده ی برنامه میگوید با تحقیق کردن سید بشیر حسینی را پیدا کردم، باز هم چون طرف آن هم باز با احتمال ضعیف ارتباط غیر معقول داشته، سفارشی کار پیش رفته؟ حالا اینها به کنار. در مورد علی فروغی؛ آیا کسی که در دانشگاه امام صادق درس خوانده باید ادم بدی باشد؟ چرا همچین پیش فرضی داریم؟ جدای از برنامه ی نود که بیش تر از بحث سیاسی، به خاطر اشتباه سیستماتیک، این برنامه حذف شده ولی کسی به آن اشاره نمیکند چون مخاطب فقط تنش را دوست دارد و در ان صورت بیننده ی سایت ها و خبرگزاری ها کم میشود، آیا مدیری تا حالا به اندازه ی فروغی به نیازهای جامعه پاسخ گو بوده؟ آیا برنامه ی عصرجدید آن هم تازه در فصل اول، ما را میخکوب نمیکند؟ آیا ستاره ساز مشکل واسطه ها را در فوتبال که معضل استعدادیابی فوتبال در ایران است ، تا حد خوبی حل نمیکند؟ آیا برنامه ی بی حاشیه ی مخفیلم اولین برنامه ای نیست که دوربین مخفی را در ایران به صورت موضوعی پیش میبرد و حالت جامعه شناختی دارد و هدفش فقط فان نیست؟ اصلا شما میگید گلزار؛ خب گلزار که اتفاقا خیلی منفوره که؟ برای چی باید پوشش شبکه سه باشه در حالی که اتفاقا گند زد تو کارش؟متن شما اگر بخواهد علمی باشد فاکتور بی طرفی را ندارد و رد میشود چنانچه در اعتقادات طرف مقابل هم همین اتفاق میفتد.بعد هم شما آمایش انجام داده اید که فاکتور انتخاب داور در تلنت های بین المللی را به دست آوردید؟ یعنی با انتخاب کننده های داوران همه ی تلنت های دنیا صحبت کرده اید؟ خب مالزی هم گات تلنت دارد؛ اگر راست میگویید در جواب من بگویید که مسئول انتخاب داور گات تلنت مالزی به شما چه گفت؟
اصلا فرض محال میگیریم که فاکتور هایی که میگویید درست است، آیا کسی ما را مجبور کرده تقلید کنیم؟
بعد شما میگید ایشون انقلابی و فلان، خب اینجوری که کل برنامه روی هواست که! آریا عظیمی نژاد چندین بار در هیئت محمود کریمی و هیئت هنرمندان و برنامه های انقلابی و کلیپ های انقلابی کارش دیده شده؛ امین حیایی به خاطر بازی در فیلم های ارزشی به شدت مورد انتقاد قشر برانداز است؛ بعد هم همین ها کلا کلیشه را استفاده میکنند! محبوبیت که ندارند و اگر هم دارند سید بشیر مگر روانی است که از محبوبیت اونها استفاده کند در حالی که استاد دانشگاه است؟!
بعد هم مغالطه کرده اید که این برنامه ی استعدادیابی است؛ اگر استعداد یابی بود که برنامه جذاب نمیشد که! آخه کسی که در۱۰سالگی استعداد خوانندگی داره و اوج کارش شاید ۳۰سالگیش باشه به مرحله ی نیمه نهایی میرسه؟ کسی که استعداد نویسندگی داره اصلا کلا میتونه شرکت کنه؟ نخیر چون این برنامه میخواد مخاطب جذب کنه و برنامه باید جذاب باشه. این که اینقدر برنامه داره قطعا به خاطر استعدادیابی نیست که اتفاقا اگر پوششی وجود داره همین کلمه است که به عقل بیننده توهین میکنه و بیننده هم نفهمه!
اتفاقا این برنامه حالت سکولار داره و من به شدت به سید بشیر انتقاد دارم که تو همچین برنامه ای شرکت کرده اونوقت بقیه به چیزهایی فکر میکنن خدایی خب اگر رانت و فساد هست برنامه رو نبینید کلا که تو دو روز ۷میلیون نفر رای داده بشه!
و اما در مورد کپی بودن؛ من گات تلنت مالزی و هند رو یه بار دیدم و اونها هم همین طوری بودن و کلا قالب کار همینه؛ اونوقت ما اسمش رو میزاریم کپی گرچه شاید قالب دیگه ای هم بشه براش درست کرد.
حرف زیاد دارم ولی حوصلش نیست و جاش هم اینجا نیست لامصب. یاحق
شماهایی کههمهجارو گل و بلبل میبینین و فقط ایران بده
شما اصلِ مطلب رو بذار چرا سعی میکنی ذهن هارو منحرف کنی؟
بشیر حسینی یه داورِ باسواده چون نمیتونین مثل اون باشین حسودی میکنین