چرا میانجیگری ژاپن میان ایران و آمریکا با بقیه کشورها فرق میکند؟
رویداد۲۴ شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن، به زودی جهت وساطت میان ایران و آمریکا برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی به تهران سفر میکند. روزنامه ژاپنی «مینیچی» به نقل از یک مقام دولتی اعلام کرد آبه با رئیسجمهور حسن روحانی و برای اولین بار با آیت الله سید علی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، دیدار خواهد داشت.
ژاپن نخستین کشوری نیست که همزمان با تشدید تنشها میان ایران و آمریکا برای میانجیگری میان دو کشور تلاش میکند. پیش از آن، کشورهایی نظیر سوئیس، عمان، قطر، عراق و حتی آلمان هم برای ایجاد زمینه مشترک میان تهران و واشنگتن تلاشهایی انجام داده بودند. اما برخلاف همه کشورها و به دلایل متعدد، میانجیگری ژاپن نسبت به سایر میانجیگریها شانس موفقیت بیشتری دارد.
روزنامه مینیچی هدف سفر آبه به تهران را کمک کردن به برقراری گفتگو میان ایران و آمریکا دانست. همین روزنامه اعلام کرد آبه در سفر سه روزه خود به ایران، در ۱۲ ژوئن با روحانی و در ۱۳ ژوئن با آیت الله خامنهای دیدار میکند. این نخستین بار پس از انقلاب اسلامی است که یک نخستوزیر ژاپن به ایران سفر میکند. همین امر، گمانهزنیها درباره محتوای دیدارهای آبه با سران ایران را بیشتر کرده است. اینکه آبه چه پیامی از جانب واشنگتن به تهران میآورد، هنوز به طور دقیق معلوم نیست، اما واضح است که سفر آبه در شرایط بغرنج فعلی با وساطت میان ایران و آمریکا مرتبط است.
این وساطت نسبت به میانجیگریهای اخیر چند کشور تفاوتهایی دارد. با استناد به همین تفاوتها میتوان گفت که احتمال موفقیت آبه نسبت به سایر واسطهها بیشتر است. چرا؟ دلیل اول، به تمایل علنی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به وساطت ژاپن مربوط میشود. دوشنبه هفته گذشته، ترامپ به توکیو سفر کرد. در این سفر، ترامپ صریحا از میانجیگری ژاپن حمایت کرد و گفت: «خوب میدانم که نخستوزیر (ژاپن) رابطه بسیار نزدیکی با سران ایران دارد و خواهیم دید چه میشود.» ترامپ به این اکتفا نکرد و ضمن اعلام آمادگی برای مذاکره با ایران، به طرز قابلتوجهی لحن خود را در برابر ایران ملایم کرد. او افزود: «(ایران) شانس این را دارد که با همین سران، کشور بزرگی شود. من فقط میخواهم شفاف بگویم که ما دنبال تغییر رژیم نیستیم. ما دنبال این هستیم که تسلیحات هستهای نباشد.» سخنان صریح ترامپ از این منظر مهم است که بسیاری از ناظران، سیاست واقعی کاخ سفید در برابر تهران را براندازی نظام در ایران میدانند. هر چند که هیچکدام از مقامات دولت آمریکا تا به حال صریحا به طور رسمی از چنین سیاسی سخن نگفتهاند.
همین صراحت ترامپ، ما را به دلیل دوم جدی بودن وساطت ژاپن رهنمون میکند و آن اعتبار ژاپن نزد دو طرف منازعه است. به رغم اینکه ژاپن، متحد کلیدی آمریکا در برابر کره شمالی و چین است، اما با ایران روابط دوستانهای داشته است. مناسبات ایران و ژاپن هرگز خصمانه نبوده و ژاپن، جز در چند ماه اخیر، همواره یکی از مشتریان عمده نفت ایران بوده است و فقط تحت فشارهای شدید آمریکا قبول کرد خرید نفت از ایران را متوقف کند. در مقابل، ژاپن با آمریکا هم رابطه بسیار نزدیکی دارد. روابط متوازن ژاپن با ایران و آمریکا، بر شایستگی توکیو برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن افزوده است. برای فهم بهتر این امر، کافیست نگاهی به وضعیت روابط سایر میانجیگرها با ایران و آمریکا بیندازیم. عمان و قطر، که جزو واسطهها هستند، به بیانیههای پایانی نشستهای اخیر اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس در مکه اعتراض نکردند. در این بیانیهها، سیاست منطقهای ایران صریحا محکوم شد. از این رو، عمان و قطر در واقع، ولو به شکل ظاهری، در کنار عربستان هستند.
عراق و آلمان نیز فاقد اعتبار لازم برای میانجیگری هستند. آمریکا و ایران هر دو وساطت عراق را جدی نگرفته و اعلام کردهاند که از بغداد درخواستی برای میانجیگری نداشتهاند. افزون بر این، دلیل اصلی دولت عراق برای پادرمیانی میان ایران و آمریکا، دور کردن کشور خود از ترکشهای احتمالی درگیری میان این دو کشور است. در رابطه با آلمان، هم عضویت این کشور در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مانع از این میشود که برلین میان ایران و آمریکا وساطت کند. چون سیاست فعلی برلین بر حفظ برجام و عدم مذاکره مجدد بر سر آن مبتنی است. گذشته از این، آلمان تمایل چندانی برای وساطت نشان نداده است. این کشور در اوج تنشهای ایران و آمریکا، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه خود را به تهران فرستاد.
دلیل سوم احتمال موفقیت تلاش ژاپن، تفاوت ماهوی وساطت آن با سایر میانجیگریهاست. به عبارت دیگر، ژاپن نه برای جلوگیری از جنگ، بلکه برای برقراری کانال گفتگو میان ایران و آمریکا وساطت میکند. تقریبا اکثر کشورهایی (حتی سوئیس) که در چند هفته گذشته میان ایران و آمریکا پادرمیانی کردهاند، گمان میکردند که این دو کشور به سوی درگیری نظامی حرکت میکنند. این در حالی است که ایران و آمریکا، هر دو تمایلی به جنگ ندارند و این را به صراحت اعلام کردهاند، در مقابل، هر دو کشور راه حل مبتنی بر گفتگو را منتفی ندانستند. سفر آبه در حالی صورت میگیرد که هیاهوی جنگ فروکش کرده و احتمال گفتگو قوت گرفته است. در آستانه سفر مهم شینزو آبه به ایران مقامات این کشور و آمریکا برای گفتگو اعلام آمادگی کردند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در اقدامی قابلتوجه، ظاهرا از شروط گفتگو با ایران عقبنشینی کرده و در یک نشست خبری در سوئیس گفته آمریکا آماده گفتگوی بدون پیششرط با ایران است؛ و سرانجام دلیل چهارم، دسترسی مستقیم ژاپن به بالاترین مقامات سیاسی ایران و آمریکاست. هفته گذشته، آبه با ترامپ دیدار و نظر مساعدش در مورد وساطت ژاپن را جلب کرد و بزودی هم با رهبری انقلاب اسلامی و رئیسجمهوری ایران دیدار میکند. اکثر واسطهها، از این امتیاز محروم بودند. اولی مورر، رئیسجمهور سوئیس با ترامپ هم دیدار کرده بود، اما سفری به تهران نداشت.
البته نباید از مجموع این دلایل اینگونه استنباط شود که ژاپن قطعا در تنشزدایی میان ایران و آمریکا موفق میشود. در سیاست، به ندرت میتوان از امور قطعی سخن گفت.
سوای احتمال موفقیت یا عدم موفقیت ابتکار عمل آبه، پیام احتمالی که او از جانب واشنگتن به تهران میآورد هم شایان توجه است. مقامات رسمی ژاپن هنوز نگفتهاند که آبه چه پیشنهادی از جانب آمریکا خواهد آورد. کاملا بدیهی است که نگویند. چون اگر پیشنهادات پشتپرده را افشا کنند، وساطت ممکن است به هم بخورد. با این حال، در این زمینه، میتوان چند احتمال را مطرح کرد؛ نخست آنکه آبه احتمالا پیامی به تهران بیاورد که در آن آمریکا بر عدم پیگری سیاست برندازی نظام تاکید بیشتری کند. ژاپن مشتری نفت ایران بود، بنابراین احتمال دوم این است که آمریکا برای تسهیل گفتگو با ایران، به ژاپن به طور سری اجازه دهد، مقدار محدودی از نفت ایران را خریداری کند. چند روز پیش، روزنامه والستریتژورنال، مدعی شده بود آمریکا به طور بیسروصدا با فروش مقدار محدودی از نفت ایران موافقت کرده است. البته، برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، خبر والستریتژورنال را تکدیب کرد، اما به هر حال احتمال دوم دور از ذهن نیست. الان برای قضاوت درباره وساطت ژاپن بسیار زود است، باید تا زمان سفر آبه منتظر ماند و دید که آیا ژاپن میتواند در کاری که دیگران موفق نشدهاند، موفق شود یا خیر.