رادیو و تلویزیون باید آزاد شود/ حاکمیت نمیخواهد پوششی که اکنون وجود دارد را به رسمیت بشناسد
تاثیر فضای مجازی بر لبههای گسست اجتماعی موضوعی بود که در هجدهمین جلسه از سلسله جلسات نقد و اندیشه موردبررسی قرار گرفت. حاضران در این جلسه بیعدالتی، آزاد نبودن رسانهها و فیلتر بودن رسانههای رسمی بهویژه رادیو و تلویزیون را عامل اصلی اقبال مردم به فضای مجازی دانستند به همین دلیل هم معتقد بودند در چنین جامعهای فضای مجازی تبدیل به مسئله و حتی تهدید میشود.
هجدهمین جلسه از سلسله نشستهای نقد و اندیشه به همت روابط عمومی وزارت ارتباطات برگزار شد و موضوع تاثیر فضای مجازی بر لبههای گسست اجتماعی با حضور عباس عبدی، روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی، محمد فاضلی، جامعهشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی، ابراهیم فیاض، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران و با اجرای احسان محمدی، روزنامه نگار موردبحث و بررسی قرار گرفت.
عباس عبدی: رسانه آزاد مانع از دو قطبی شدن جامعه میشود
عباس عبدی در ابتدای این جلسه در پاسخ به این سؤال که اگر از «گسست اجتماعی» سخن میگوییم دقیقا از چه سخن میگوییم گفت:
جوامع به دو بخش سنتی و مدرن تقسیم میشوند. ماهیت این دو جوامع با یکدیگر متفاوت است. روش تحقیق در جوامع سنتی مردمشناسی است یعنی وقتی شما فرهنگ و رفتار یک نفر را بشناسید به معنای آن است که همه افراد در آن جوامع را میشناسید چرا که رفتار و گفتار مردم یک جامعه سنتی تقریباً مشابه است.
اگر دورکیمی به مسئله نگاه کنید همبستگی این جوامع مکانیکی است. به این معنا که همه شبیه به هم هستند و وحدت آنان به دلیل تشابه آنان است.
او افزود: اما در جامعه مدرن قضیه کاملا متفاوت میشود. در جامعه مدرن آدمهای شبیه به هم ندارید.
همبستگی افراد در این جوامع ارگانیک است. در این جوامع همه متفاوت از هم هستند. وحدت آنان ناشی از تفاوتهای آنان است چرا که در عین تفاوت افراد به یکدیگر نیاز دارند.
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه توزیع تفاوتها در جوامع مدرن بهصورت یک متغیر با «توزیع نرمال» است گفت: در جوامع مدرن اینگونه نیست که همه یکجور فکر کنند. تقریبا و تحقیقا همه متفاوت فکر میکنند و اصولا تفاوت نهتنها در این جوامع ارزش محسوب میشود بلکه ضرورت هم هست.
ولی توزیع آنها در قالب منحنی توزیع نرمال است. اکثریتی در میانه، یک اقلیتی در چپ و راست منحنی قرار میگیرند.
او افزود: اگر این منحنی توزیع نرمال به یک دلیلی دو کوهانه شد؛ یعنی دو منحنی ایجاد شد و نیروهای میانه به اقلیت برسند، نیروهای گریز از مرکز چه از چپ و چه از راست اکثریت پیدا میکنند. در این شرایط با یک جامعه دو قطبی شده مواجه هستیم.
عبدی با بیان اینکه در چنین جامعهای انسجام و همبستگی لازم وجود ندارد و نیروهایی که افراد جامعه را به سمت وحدت و مرکز منحنی نزدیک کنند گفت: ما باید در جامعه خودمان بررسی کنیم که چه عناصری باعث میشود که آن انسجام اجتماعی در آن توزیع نرمال تبدیل به توزیع دو قطبی میشود.
او افزود: بر اساس تحقیقی که بیش از دو دهه پیش انجام دادهام، در ایران دو عنصر برای دو قطبی شدن جامعه مستعدتر بودند. یکی دین و دیگری دولت. جامعه از طریق این دو عنصر به سمت دو قطبی شدن سوق مییابد و رسانه این فرآیند را تشدید میکند.
این رسانه است که در نظام مدرن ارتباط بین افراد را برقرار میکند. هر چه قدر رسانه آزادتر باشد ارتباطات بیشتر و سالمتر شده و آحاد جامعه به یکدیگر نزدیکتر میشود و مانع از دو قطبی شدن جامعه میشود.
فضای مجازی در جامعهای که رسانه آزاد وجود ندارد تهدید میشود
این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: بنابراین باوجود رسانههای مدرن در جامعی که رسانه رسمی آزاد وجود نداشته باشد فضای مجازی میتوان تبدیل به تهدید شود و به دو قطبی شدن جامعه دامن میزند و شکاف جامعه را تعمیق میبخشد.
درعینحال همین فضای مجازی میتواند یک فرصت باشد چرا که کمک میکند که رسانههای رسمی هم آزاد باشند آن موقع قضیه متفاوت خواهد شد و متغیرهای اصلی جامعه به سمت توزیع نرمال و وحدت و انسجام بیشتر حرکت میکند.
عبدی با تاکید بر اینکه «بحران رسانهای در ایران باید حل شود و حل آنهم با کم شدن فاصله بین شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی ممکن میشود» گفت: این مسئله را عدهای میخواهند از طریق سانسور شبکههای اجتماعی از بین ببرند که این روش بدون تردید شکستخورده است. تنها راه این است که رادیو و تلویزیون آزاد شود و فیلتر رادیو و تلویزیون برداشته شود نه اینکه شبکههای اجتماعی فیلتر شود.
او افزود: اگر رادیو و تلویزیون و رسانه رسمی آزاد باشند کار به اینجا نمیرسید که یک شبکه و کانال تلگرامی تعیینکننده خط دهی رسانهای بخش مهمی از جامعه شود.
رادیو و تلویزیونی که آزاد نباشد این حق را به شبکههای اجتماعی میدهد که هر کاری انجام دهند. در این شبکههای اجتماعی هم آنهایی برنده هستند که متمایزتر از فضای رسمی حرف بزنند.
او با بیان اینکه سیستم موجود در کشور مسئلهاش به رسمیت شناختن واقعیت است گفت: مثلا در مسئله حجاب خیلی صریح میگویند که در خانه هر کاری که خواستید بکنید، اما در خیابان حجاب را رعایت کنید.
درحالیکه معنای دین این نیست که در خانه به یکشکل و در بیرون از خانه به شکل دیگری حجاب را رعایت کنید در شرع همچنین مطلبی نداریم.
میخواهند فقط نوع متفاوت از پوششی را که واقعیت دارد به رسمیت نشناسند، اما واقعیت مسیر خود را طی میکند. اگر امروز و فردا واقعیتها را به رسمیت نشناسیم، چند وقت دیگر آنچه را به رسمیت نشناختهایم، حتی از آن چیزی که رسمی است، قویتر و بزرگتر میشود.
مشکل ما این است که نمیخواهیم تن به واقعیتها بدهیم
عبدی افزود: اساسا سیستم ما شجاعت برخورد با واقعیت را ندارد. مثلاً با نظرسنجی به خاطر برملا شدن واقعیتها و رسمیت بخشیدن به آن مخالفت میشود.
به نظر من مشکل ما این است که نمیخواهیم تن به واقعیتها بدهیم. تنها راه درمان این سیستم هم آزاد شدن رسانهها است که در این صورت مشکلات قابل توجهای از جامعهاش حل میشود و هم از خطراتی که فضای مجازی میتواند ایجاد کند مصون بماند.
عبدی هم در خاتمه گفت: حکومت در جاهایی نقش هدایتگری برای خود قائل است درحالیکه خودش بیشتر از مردمش نیازمند هدایت است.
این نقش را اگر کنار بگذارد نگاهش به رسانه عوض میشود؛ رسانهای که الان برای حکومت تبدیل به یک بوق شده است.
صداوسیما در حال حاضر به معنی واقعی کلمه از کارکرد یک رسانه دور و تبدیل به یک بوق شده است و این ناشی از نقش هدایتگری است که برای آن تعریفشده است.