دانستنیهای زناشویی/ هنجارهای دوران آشنایی و دوستیهای قبل از ازدواج
دوران آشنایی و دوستیهای قبل از ازدواج موارد اشتباهاتی دارد که بهتر است آنها را بدانید. مراقب این اشتباهات بزرگ در دوران آشنایی قبل از ازدواج تان باشید.
رویداد۲۴ به طور کلی روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفتها و آسیبهای روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیبها اشاره میشود:
۱. فقدان شناخت درست و واقع بینانه: معمولا ادّعا میشود این گونه روابط و دوستیها به انگیزه ازدواج شکل میگیرد، ولی با کمی دقّت فهمیده میشود، روح حاکم بر این گونه دوستیها، عشق ورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام میفرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر میکند.
در حالی که تصمیمگیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. دوستیهای قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور میسازد و اجازه نمیدهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد. به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، زندی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
۲. ایجاد جو بدبینی: این گونه دوستیها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمیکند بلکه بر مشکلات آنان میافزاید.
این گونه دوستیها و روابط اگر به ازدواج بیانجامد پس از مدتی از شکلگیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود میگوید این دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از کجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از کجا معلوم که در آینده با این که همسر من است با دیگری ارتباط برقرار نکند؟
دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد.
بر این اساس این گونه ازدواجها دارای پایه واساسی سست و متزلزل است و تجربه نشان داده که سریع منجر به طلاق و جدایی میگردد.
بر اساس یک یافته پژوهشی در آمریکا، زوجهایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی میکنند زندگی زناشویی آنها با مشکلات عدیدهای رو به رو است و منجر به طلاق میشود. به گزارش ایسنا، دکتر «کاترین کوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر رابطه داشته اند بعد از ازدواج در حلّ مشکلات خود عاجزند، چرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند. کوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد این است که زوجین چندان انگیزهای برای حل درگیریها و حمایت از مهارتهای خود ندارند. وی افزود: به نظر میرسد ارتباطات این افراد زودتر از افرادی که با یکدیگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق میشود. وی در پایان گفت: میتوانم بگویم رابطه قبل از ازدواج به هیچ وجه سبب دوام زندگی زناشویی نمیشود [روزنامه جمهوری اسلامی – ش ۶۵۷۱- ۲۹/۱۱/۱۳۸۰ – ص ۵]۳. افت تحصیلی یا رکود علمی: این گونه روابط باعث میشود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود بکنند و این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمرکز نیروهای فکری وروحی است.
دلمشغولی و اضطرابی که در اثر این گونه پیوندها پدید میآید بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ لذا متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاهها توصیه میکنند. حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا آنان بتوانند با تمرکز بیشتر فکر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
۴. عدم اسقبال از تشکیل کانون خانواده: این گونه روابط و دوستیها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل میگیرد و در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده میشود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمیشود. عشق حقیقی و پاک با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دل رباییها مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است. ولی دیری نمیپاید که این روابط عادی شده و به جدایی میکشد. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث میشود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند جامعهای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند هیچگونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبیها و کمالات والای انسانی در پرتو تشکیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.
۵. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی:در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آنجا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری، چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت میگیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر این وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیبهای این گونه روابط است.
۶. محرومیت از ازدواج پاک: هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاکیها و نجابت است. دخترانی که در پی این روابط آلوده هستند در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و این امر باعث میشود که آنها به جرم آلودگی به این روابط شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد شود و دختران بیش از پسران در معرض این آسیب قرار دارند.
دوستیها معمولا به انگیزه سرگرمی شکل میگیرد و در خلال آن از زودباوری دختران سوء استفاده میشود
من حواسم جمع است
از قدیم گفتهاند دست بالای دست بسیار است. بالاخره در این دنیا کسی پیدا میشود که از ما باهوشتر، زرنگتر یا مکارتر باشد. به نظر من، به محض این که طرف مقابل در دوستیها خصوصا دوستیهای خیابانی، در خواست پول، بصورت قرض و وام یا وجه دستی، کارت اعتباری یا کارت بنزین، سوییچ اتومبیل، تنها ماندن با ما در یک خانه و به قول معروف در یک مکان در بسته و به دور از انظار عمومی، یا درخواست هر چیز دیگر مانند یک شیء یا هدیه یا ... کرد جدا باید به او شک کرد.
بدیهی است که این درخواستها بعد از جلب اعتماد صورت میگیرد نه از همان ابتدا. این جلب اعتماد هم متاسفانه با ابراز محبتهای دروغین کلامی، یا خریدن یک هدیه، با وعده خواستگاری و ازدواج یا هر وعده دیگر انجام میشود. دختر یا پسری که در مقابل چنین فریبهایی قرار میگیرد از روی خجالت و رودر بایستی یا از روی ترس از آبرو و گاهی هم ناهشیاری و بیخبری، به درخواست طرف مقابل تن میدهد و گاهی یک عمر زیان و پشیمانی را به جان میخرد. خصوصا افرادی که کمبود توجه و کمبود محبت دارند بیشتر در دام ابراز محبت و توجههای کاذب گرفتار میشوند، چون چیزی که آنها را در رابطه نگه میدارد تنها نیرنگ طرف مقابل نیست بلکه نیاز خود آنهاست؛ بنابراین حواستان باشد که خود و نیازهایتان را خوب بشناسید و یادتان باشد که کمتر کسی است که در خیابان عاشق شما شود مگر آنکه یا کمبودهای بسیار داشته باشد و یا دروغگوی ماهری باشد.
خانواده و بستگان طرف مقابل اهمیتی ندارند افراد در خانواده خود رشد میکنند و بزرگ میشوند و نگاه و بینش و بسیاری از باورها و اعتقادات آنها در خانواده شکل میگیرد. اگر متوجه شدید که طرف مقابل شما یعنی کسی که در خیابان با او دوست شدهاید با خانوادهاش خیلی تفاوت دارد کمی به او شک کنید.
منظور این نیست که همه افراد باید عینا مانند خانوادهشان باشند، اما تفاوتهای فاحش در طرز حرف زدن و لباس پوشیدن، و تفاوت جدی با خانواده در رفتار و منش معمولا نشان از نوعی بازیگری، به منظور فریب طرف مقابل دارد. ضمن این که خدمات اجتماعی در کشور ما طوری است که تقریبا تا پایان عمر نیاز ما را به حمایتهای خانوادهها در ازدواج، تحصیل، زایمان و ... حفظ میکند و خانوادهها در زندگی ما تا حد زیادی دخیل هستند و این بدان معناست که نمیتوان کسی را بدون خانوادهاش خواست و در نظر گرفت. افرادی که خانوادهشان را پنهان میکنند، محل زندگیشان را قایم میکنند، اطلاعات جامعی در باره مواد مخدر و بزهکاریها دارند معمولا (نه همیشه) خانوادههای مسئلهداری دارند.
گذشته طرف مقابل مهم نیست
افراد به مرور زمان تغییر میکنند و امکان رشد برای هر کسی فراهم است. اما این بدین معنا نیست که گذشته آنها مهم نیست و اهمیتی ندارد. چون در برخی موارد اعمال و رفتارهای فرد در گذشته، به همان گذشته ختم نمیشود و اثر و نتایج آن تا به امروز و حتی برای آینده باقی میماند. از نظر روانشناسان، تغییر واقعی فرد، علائمی دارد، بنابراین اگر گذشته فردی تا حدودی ناهنجار بوده حتما قبل از اینکه با او وارد ارتباط جدی بشوید لازم است روانشناس او را دیده باشد.
متاسفانه افرادی هستند که در گذشته دزدی کرده یا مبتلا به بیماری یا اعتیاد بودهاند یا خدای ناکرده روابط نامشروعی داشتهاند که منجر به حامله شدن و فرزنددار شدن دختری شده است، چنین کارهایی به هر حال عواقب و تبعاتی دارد که تا پایان عمر دامنگیر فرد میشود؛ بنابراین گذشته افراد، میگنا ir خصوصا اگر پای رابطه محکمی مانند پیوند ازدواج در میان باشد، مهم است. اگر هم خبری از ازدواج نباشد، گذشته فرد میتواند نشان دهنده رفتار فعلی فرد با خود شما و نوع رابطهای باشد که با شما برقرار خواهد کرد.
طرف مقابلم را تغییر خواهم داد
هیچ کسی حتی همسر را نمیتوان تغییر داد مگر آن که خود او بخواهد. ضمن این که تغییر کار سختی است و هر کسی حتی وقتی خود میخواهد، اگر عزم جزمی نداشته باشد نمیتواند به راحتی عوض شود. بنابراین، این طرز تفکر که قادرید کسی را تغییر بدهید کنار بگذارید و خود را درگیر تغییر دادن کسی که به هر دلیلی سر راهتان قرار گرفته نکنید. برخی از افراد برای جلب حس ترحم و دلسوزی یا برانگیختن حس انسان دوستی و اقتدار شما تا با شما آشنا میشوند میخواهند شما را در وضعیتی قرار دهند که گمان کنید آنها بدون شما میمیرند و نمیتوانند رشد کنند.
دوستی با چنین افرادی چه خیابانی و چه غیر خیابانی، اشتباه است. هر کسی مسئول تغییر دادن خود است و نباید مانند انگل، برای تغییر به دیگران تکیه کند و از آنها تغذیه نماید. وقتی کسی چنین جایگاهی برایتان قائل میشود متوجه باشید که یا دروغ میگوید و یا قصد دارد شما را نردبانی کند و از آن بالا برود یا به هر طریقی انرژی شما را بمکد.
ازدواج ما با بقیه فرق دارد
اکثر ما آنقدر از این که گول بخوریم بدمان میآید که وقتی در معرض سوء استفاده یا فریب قرار میگیریم ترجیح میدهیم بگوییم که رابطه ما متفاوت است! در حالی که اگر کمی دقت کنیم متوجه میشویم که چنین نیست و این رابطه هم همان الگوی روابط دیگر را دارد و به اصطلاح خون ما رنگینتر از دیگران نیست! ازدواجهای خیابانی معمولا بدون شناخت کافی، بدون آشنایی با بهترین و بدترین ویژگیهای طرف مقابل، بدون خرد و دانایی کافی انجام میشوند و متاسفانه اکثرا منجر به جدایی و طلاق خواهند شد.
به نظر شما اگر کسی در محل کار، در بین فامیل و دوست و آشنا، در محل تحصیل و در بین همسایهها و اقوام دورتر اعتبار کافی دارد، چرا در خیابان باید به دنبال همسر بگردد؟ و اگر در خیابان به دنبال همسر است، یا از کسی خوشش آمده، چرا برای ازدواج، اقدام عملی نمیکند و مدام امروز و فردا میکند؟
معمولا افرادی که در خیابان به دنبال جنس مخالف میگردند، او را برای دوستی، وقت گذرانی، سرگرمی و در بهترین حالت برای شناخت جنس مخالف و نه ازدواج میخواهند. بهتر است خود را گول نزنیم و رابطهمان را بیهوده رابطهای برتر از روابط دیگران نشماریم و همیشه هوشیار باشیم.
۱. فقدان شناخت درست و واقع بینانه: معمولا ادّعا میشود این گونه روابط و دوستیها به انگیزه ازدواج شکل میگیرد، ولی با کمی دقّت فهمیده میشود، روح حاکم بر این گونه دوستیها، عشق ورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام میفرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر میکند.
در حالی که تصمیمگیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. دوستیهای قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور میسازد و اجازه نمیدهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد. به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، زندی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
۲. ایجاد جو بدبینی: این گونه دوستیها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمیکند بلکه بر مشکلات آنان میافزاید.
این گونه دوستیها و روابط اگر به ازدواج بیانجامد پس از مدتی از شکلگیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود میگوید این دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از کجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از کجا معلوم که در آینده با این که همسر من است با دیگری ارتباط برقرار نکند؟
دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد.
بر این اساس این گونه ازدواجها دارای پایه واساسی سست و متزلزل است و تجربه نشان داده که سریع منجر به طلاق و جدایی میگردد.
بر اساس یک یافته پژوهشی در آمریکا، زوجهایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی میکنند زندگی زناشویی آنها با مشکلات عدیدهای رو به رو است و منجر به طلاق میشود. به گزارش ایسنا، دکتر «کاترین کوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر رابطه داشته اند بعد از ازدواج در حلّ مشکلات خود عاجزند، چرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند. کوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد این است که زوجین چندان انگیزهای برای حل درگیریها و حمایت از مهارتهای خود ندارند. وی افزود: به نظر میرسد ارتباطات این افراد زودتر از افرادی که با یکدیگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق میشود. وی در پایان گفت: میتوانم بگویم رابطه قبل از ازدواج به هیچ وجه سبب دوام زندگی زناشویی نمیشود [روزنامه جمهوری اسلامی – ش ۶۵۷۱- ۲۹/۱۱/۱۳۸۰ – ص ۵]۳. افت تحصیلی یا رکود علمی: این گونه روابط باعث میشود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود بکنند و این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمرکز نیروهای فکری وروحی است.
دلمشغولی و اضطرابی که در اثر این گونه پیوندها پدید میآید بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ لذا متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاهها توصیه میکنند. حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا آنان بتوانند با تمرکز بیشتر فکر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
۴. عدم اسقبال از تشکیل کانون خانواده: این گونه روابط و دوستیها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل میگیرد و در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده میشود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمیشود. عشق حقیقی و پاک با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دل رباییها مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است. ولی دیری نمیپاید که این روابط عادی شده و به جدایی میکشد. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث میشود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند جامعهای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند هیچگونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبیها و کمالات والای انسانی در پرتو تشکیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.
۵. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی:در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آنجا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری، چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت میگیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر این وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیبهای این گونه روابط است.
۶. محرومیت از ازدواج پاک: هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاکیها و نجابت است. دخترانی که در پی این روابط آلوده هستند در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و این امر باعث میشود که آنها به جرم آلودگی به این روابط شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد شود و دختران بیش از پسران در معرض این آسیب قرار دارند.
دوستیها معمولا به انگیزه سرگرمی شکل میگیرد و در خلال آن از زودباوری دختران سوء استفاده میشود
من حواسم جمع است
از قدیم گفتهاند دست بالای دست بسیار است. بالاخره در این دنیا کسی پیدا میشود که از ما باهوشتر، زرنگتر یا مکارتر باشد. به نظر من، به محض این که طرف مقابل در دوستیها خصوصا دوستیهای خیابانی، در خواست پول، بصورت قرض و وام یا وجه دستی، کارت اعتباری یا کارت بنزین، سوییچ اتومبیل، تنها ماندن با ما در یک خانه و به قول معروف در یک مکان در بسته و به دور از انظار عمومی، یا درخواست هر چیز دیگر مانند یک شیء یا هدیه یا ... کرد جدا باید به او شک کرد.
بدیهی است که این درخواستها بعد از جلب اعتماد صورت میگیرد نه از همان ابتدا. این جلب اعتماد هم متاسفانه با ابراز محبتهای دروغین کلامی، یا خریدن یک هدیه، با وعده خواستگاری و ازدواج یا هر وعده دیگر انجام میشود. دختر یا پسری که در مقابل چنین فریبهایی قرار میگیرد از روی خجالت و رودر بایستی یا از روی ترس از آبرو و گاهی هم ناهشیاری و بیخبری، به درخواست طرف مقابل تن میدهد و گاهی یک عمر زیان و پشیمانی را به جان میخرد. خصوصا افرادی که کمبود توجه و کمبود محبت دارند بیشتر در دام ابراز محبت و توجههای کاذب گرفتار میشوند، چون چیزی که آنها را در رابطه نگه میدارد تنها نیرنگ طرف مقابل نیست بلکه نیاز خود آنهاست؛ بنابراین حواستان باشد که خود و نیازهایتان را خوب بشناسید و یادتان باشد که کمتر کسی است که در خیابان عاشق شما شود مگر آنکه یا کمبودهای بسیار داشته باشد و یا دروغگوی ماهری باشد.
خانواده و بستگان طرف مقابل اهمیتی ندارند افراد در خانواده خود رشد میکنند و بزرگ میشوند و نگاه و بینش و بسیاری از باورها و اعتقادات آنها در خانواده شکل میگیرد. اگر متوجه شدید که طرف مقابل شما یعنی کسی که در خیابان با او دوست شدهاید با خانوادهاش خیلی تفاوت دارد کمی به او شک کنید.
منظور این نیست که همه افراد باید عینا مانند خانوادهشان باشند، اما تفاوتهای فاحش در طرز حرف زدن و لباس پوشیدن، و تفاوت جدی با خانواده در رفتار و منش معمولا نشان از نوعی بازیگری، به منظور فریب طرف مقابل دارد. ضمن این که خدمات اجتماعی در کشور ما طوری است که تقریبا تا پایان عمر نیاز ما را به حمایتهای خانوادهها در ازدواج، تحصیل، زایمان و ... حفظ میکند و خانوادهها در زندگی ما تا حد زیادی دخیل هستند و این بدان معناست که نمیتوان کسی را بدون خانوادهاش خواست و در نظر گرفت. افرادی که خانوادهشان را پنهان میکنند، محل زندگیشان را قایم میکنند، اطلاعات جامعی در باره مواد مخدر و بزهکاریها دارند معمولا (نه همیشه) خانوادههای مسئلهداری دارند.
گذشته طرف مقابل مهم نیست
افراد به مرور زمان تغییر میکنند و امکان رشد برای هر کسی فراهم است. اما این بدین معنا نیست که گذشته آنها مهم نیست و اهمیتی ندارد. چون در برخی موارد اعمال و رفتارهای فرد در گذشته، به همان گذشته ختم نمیشود و اثر و نتایج آن تا به امروز و حتی برای آینده باقی میماند. از نظر روانشناسان، تغییر واقعی فرد، علائمی دارد، بنابراین اگر گذشته فردی تا حدودی ناهنجار بوده حتما قبل از اینکه با او وارد ارتباط جدی بشوید لازم است روانشناس او را دیده باشد.
متاسفانه افرادی هستند که در گذشته دزدی کرده یا مبتلا به بیماری یا اعتیاد بودهاند یا خدای ناکرده روابط نامشروعی داشتهاند که منجر به حامله شدن و فرزنددار شدن دختری شده است، چنین کارهایی به هر حال عواقب و تبعاتی دارد که تا پایان عمر دامنگیر فرد میشود؛ بنابراین گذشته افراد، میگنا ir خصوصا اگر پای رابطه محکمی مانند پیوند ازدواج در میان باشد، مهم است. اگر هم خبری از ازدواج نباشد، گذشته فرد میتواند نشان دهنده رفتار فعلی فرد با خود شما و نوع رابطهای باشد که با شما برقرار خواهد کرد.
طرف مقابلم را تغییر خواهم داد
هیچ کسی حتی همسر را نمیتوان تغییر داد مگر آن که خود او بخواهد. ضمن این که تغییر کار سختی است و هر کسی حتی وقتی خود میخواهد، اگر عزم جزمی نداشته باشد نمیتواند به راحتی عوض شود. بنابراین، این طرز تفکر که قادرید کسی را تغییر بدهید کنار بگذارید و خود را درگیر تغییر دادن کسی که به هر دلیلی سر راهتان قرار گرفته نکنید. برخی از افراد برای جلب حس ترحم و دلسوزی یا برانگیختن حس انسان دوستی و اقتدار شما تا با شما آشنا میشوند میخواهند شما را در وضعیتی قرار دهند که گمان کنید آنها بدون شما میمیرند و نمیتوانند رشد کنند.
دوستی با چنین افرادی چه خیابانی و چه غیر خیابانی، اشتباه است. هر کسی مسئول تغییر دادن خود است و نباید مانند انگل، برای تغییر به دیگران تکیه کند و از آنها تغذیه نماید. وقتی کسی چنین جایگاهی برایتان قائل میشود متوجه باشید که یا دروغ میگوید و یا قصد دارد شما را نردبانی کند و از آن بالا برود یا به هر طریقی انرژی شما را بمکد.
ازدواج ما با بقیه فرق دارد
اکثر ما آنقدر از این که گول بخوریم بدمان میآید که وقتی در معرض سوء استفاده یا فریب قرار میگیریم ترجیح میدهیم بگوییم که رابطه ما متفاوت است! در حالی که اگر کمی دقت کنیم متوجه میشویم که چنین نیست و این رابطه هم همان الگوی روابط دیگر را دارد و به اصطلاح خون ما رنگینتر از دیگران نیست! ازدواجهای خیابانی معمولا بدون شناخت کافی، بدون آشنایی با بهترین و بدترین ویژگیهای طرف مقابل، بدون خرد و دانایی کافی انجام میشوند و متاسفانه اکثرا منجر به جدایی و طلاق خواهند شد.
به نظر شما اگر کسی در محل کار، در بین فامیل و دوست و آشنا، در محل تحصیل و در بین همسایهها و اقوام دورتر اعتبار کافی دارد، چرا در خیابان باید به دنبال همسر بگردد؟ و اگر در خیابان به دنبال همسر است، یا از کسی خوشش آمده، چرا برای ازدواج، اقدام عملی نمیکند و مدام امروز و فردا میکند؟
معمولا افرادی که در خیابان به دنبال جنس مخالف میگردند، او را برای دوستی، وقت گذرانی، سرگرمی و در بهترین حالت برای شناخت جنس مخالف و نه ازدواج میخواهند. بهتر است خود را گول نزنیم و رابطهمان را بیهوده رابطهای برتر از روابط دیگران نشماریم و همیشه هوشیار باشیم.
خبر های مرتبط
ولی هیچ شک وتردیدی در زندگی زناشویی من وجود نداره
باهم.دعوا میکنیم ولی دعوای ما بیشتر به خاطر بچه هاست
که گاهی فضولی میکنن
پس بنابراین عشق خیلی قشنگه
درصورتی قشنگه که هر دوطرف گذشت داشته باشن
ومن به عشق وگذشت ایمان دارم