نیویورک تایمز:
وقتی به قرنطینه خانگی میرویم، چه مسائلی را بهتر درک میکنیم؟ / آیا بزودی شاهد آغاز عصر «دورکاری» خواهیم بود؟
به نظر میرسد همه چیز در خدمت دورکاری است، از هدفونهای دارای امکان لغو سر و صدا و تقویت کنندههای سیگنال «وای فای» تا انواع اپلیکیشن ها.
رویداد۲۴ چارلی وارزل روزنامه نگار و تحلیلگر نیویورک تایمز در مقالهای مینویسد: این هفته، هفته بزرگی است که آن را "گوشه نشینی با فناوری" نامیده ام. این نامگذاری از آنجاست که این روزها فناوری سهم بزرگی در تسهیل کارهای خانه دارد و در شرایطی که همه ما نگران ابتلا به کرونا هستیم شرکتهای بزرگ فناوری در حال افزایش تعداد کاربران خود هستند. نتفلیکس به شدت محبوب شده و در حال آماده سازی افزایش ظرفیت سرور خود است. دوچرخههای ثابت و گرانقیمت "پلوتون" و برنامههای آنلاین تمرین و ورزش در خانه نیز بسیار پر طرفدار شده اند.
به نظر میرسد همه چیز در خدمت دورکاری است، از هدفونهای دارای امکان لغو سر و صدا و تقویت کنندههای سیگنال «وای فای» تا انواع اپلیکیشن ها. همه در واقع در تلاشند تا زندگی و کار در خانه را برای خانوادههایی که در قرنطینه ناشی از کرونا هستند را تسهیل کنند. به همین دلیل است که مفهوم علمی "گوشه نشینی با فناوری"، معنا مییابد. من یک کارمند نشریه نیویورک تایمز هستم که در مونتانا زندگی میکنم و نویسنده دورکار محسوب میشوم؛ بنابراین اعتراف میکنم که وضع موجود جامعه، به وضع همیشگی من بسیار شبیه شده است.
بیشتر بخوانید: جرا آمار ابتلا به کرونا در قاره افریقا اینقدر کم است؟
من از خانه کار میکنم. ایدههای خود را از طریق جلسات انلاین با کمک زوم، اسکایپ و و Google Hangouts ارائه میدهم. من با روانشناسم از طریق "فیس تایم" ارتباط برقرر میکنم. او در نیویورک سیتی (محل زندگی قبلی من) زندگی میکند. من از طریق Slack و ۴۹۰۰۰ کانال مستقیم پیام رسانی مستقیم با همکاران و دوستان پرشمارم گپ میزنم.
به تازگی، من و شریک زندگی ام محاسبه کردیم که اگر به جای پرداخت عضویت در سالنهای بدنسازی، ورزشمان را از طریق برنامههای آنلاین انجام دهیم، حداقل ۲۲۴۵ دلار در سال سود خواهیم کرد. گوشه نشینی من با فناوری باعث شده زندگی من به شدت رشد کرده و نسبت به گذشته کیفیت بهتری پیدا کند. درواقع ارتباطات انسانی به طور غیر منتظرهای برای من کمتر از سایر افراد است و سبک زندگی من از دید بسیاری از دوستانم تجملی شده است.
من بسیار خوشبخت هستم که یک کارفرما دارم که به من اجازه دورکاری میدهد و با ابزارهای گران قیمت به من کمک میکند تا کار خود را انجام دهم (و حتی خدمات درمانی روانی) نیز انجام دهم. درامد دورکاری من کفاف هزینههای جاری زندگی من را میدهد. من برای تحویل کالا از اینستاکارت یا DoorDash استفاده نمیکنم، اما بسیاری از همکاران من از همین سیستمها برای خرید و پرداخت استفاده میکنند.
به نظر میرسد «سیلیکون ولی» در دهه گذشته تمام تلاش خود را کرده است که برای فردی مثل من به بهترین شکل ممکن عمل کند. ایان بوگوست اخیراً در نشریه آتلانتیک اظهار داشت که "جامعه معاصر از مدتها پیش مشتاق و آماده قرنطینه و انزوا بوده است، اگرچه که تعطیل شدن شهر خوشایند نیست"
این اظهار نظر درست است، اما فقط برای برخی از افراد. درواقع خوشایند بودن دسترسی به امکانات، تنها تعدادی از افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. بسیاری از خدمات که به شما امکان میدهند در خانه کار کنید تنها وقتی موثرند که دیگرانی در بیرون از خانه برای خدمت به شما حضور داشته باشند. برای مثال فرض کنید که شما خرید مواد غذایی را از طریق وبسایت آنلاین امازون انجام میدهید که مجبور نباشید به فروشگاههای حضوری مراجعه کنید. شما به سرعت کالای خود را دریافت میکنید. اما چگونه؟ عدهای سر کار حاضرند تا محصولات سفارشی شما را بسته بندی و ارسال کنند و سپس به دست شما برسانند. همین موضوع میتواند در مورد بسیاری از مشاغل که ظاهرا آنلاین هستند صدق کند. درواقع قرنطینه شرایط کاری را برای برخی مشاغل تعطیل نمیکند.
این موضوع به هیچ وجه منحصر به فناوری نیست. بیماریهای اپیدمیک راه بسیار خوبی برای بررسی نابرابریهای طبقههای اجتماعی آمریکا را نشان میدهد. به نظر میرسد از مدتها پیش «سیلیکون ولی» مشغول نوعی کلاهبرداری اقتصادی بوده است. غولهای فناوری مدتهاست که با انتقاداتی روبرو هستند ازجمله این که بسیاری از محصولات غولهای فناوری گروه طبقه متوسط به بالا را حمایت میکند و در نهایت فشار مضاعفی را به طبقات سطح پایینتر تحمیل میکند.
گزارشهای زیادی بر این گونه از انتقادات صحه میگذارد. برای مثال چگونه فشار تولید سفارشات دنیای فناوری منجر به ایجاد زیرساختهای نامناسب برای کارمندان پیمانکار شده است، شرایط کار خطرناک و تحویل کالا و خدمات به شکل روزانه فشار زیادی به کارمندان روزمزد و ساعتی وارد میکند.
پس این شگفت آور نیست که بگوییم دنیای فناوری همه چیز را آماده کرده بود تا در چنین شرایطی کارمندان رده میانی و بالاتر خود را به دورکاری تشویق کند. مایکروسافت، آمازون و توییتر از نخستین شرکتهای بزرگی بودند که کارمندان را به ماندن در خانه ترغیب میکردند (به طور واضح، این یک روش مسئولانه برای فرار از ابتلای کارمندان است).
بسیاری از غولهای فناوری به جای سفر کاری، کارمندان خود را به برگزاری کنفرانسهای ویدئویی ترغیب کرده اند. اخیراً، BuzzFeed News گزارش داد که شرکتهای فناوری در حال بررسی این شیوع به عنوان یک آزمایش همگانی هستند. آنها مایلند ببینند این سیستم دورکاری قابل تعمیم به دورههای طولانیتر یا حتی قابل اجرا در کل سال است یا خیر.
اگر Covid-۱۹ منجر به یک جنبش تازه دورکاری شود، میتواند این نابرابریهای شغلی را تشدید کند. گزینه کار از خانه یک امتیاز است که تقریباً به کارمندانی با دانش و تخصص خاص ارائه میشود. البته کار انعطاف پذیرتر میتواند مسئولیت مراقبت از کودکان را بر دوش خانوادهها بگذارد، حتی میتواند منجر به متعادل کردن کار و زندگی خانوادگی شود. اما کاهش میزان کار در محیط کار، همچنین میتواند به معنای کاهش مشاغل پایدار و قراردادی شود. کارکنان سطح پایینتر و بدون تخصص نیز مجبورند در مزایده با قوق پایین شغل پیدا کنند.
البته شاید هنوز جای امیدواری باشد. این هفته کنگره ایالات متحده تلاش کرد شرایطی را تصویب کند که کارگران در صورت بیمار شدن مرخصی استعلاجی دریافت کنند یا اگر در خانواده خود یک نفر بیمار دارند از وی مراقبت کنند. اگر از پیمانکاران و کارمندان ساعتی حمایت شود، کارمندان بی بضاعت و کم بضاعت مجبور نخواهند بود برای امرار معاش توصیههای بهداشتی را برای ماندن در خانه نادیده بگیرند.
کسانی مانند من که به اندازه کافی خوش شانس هستند که قابلیت انعطاف پذیری در محل کار را دارند میتوانند با برعهده گرفتن بخشی از فشار و بار کاری، به دیگران کمک کنند یا کاری برای جامعه انجام دهند. ما میتوانیم مراقب افرادی باشیم که نیاز به کمک دارند (سالمندان و افراد کم توان). ما میتوانیم به موسساتی که به بیکاران مقرری میدهند کمک مالی کنیم. ما میتوانیم فرهنگ وجدان اخلاقی را در دورکاری اشاعه دهیم.
قرار نیست کارهای بیش از حد بزرگ انجام دهیم. کمکهای ما میتواند شامل چیزهای کوچک باشد مانند پختن وعدههای غذایی برای خودمان و دوستانمان یا اقدامات کمی بزرگتر مانند کمکهای داوطلبانه و مشارکت در امور خیریه. شاید ضد و نقیض باشد، اما در جریان یک بیماری اپیدمیک، وجدان اخلاقی ما نقشی پررنگ ایفا میکند. اگر حواسمان باشد، همین منطق میتواند در مورد جهانی که در آن زندگی میکنیم صدق کند. ما باید درک کنیم که دور شدن از اجتماع و قرنطینه به معنای دور شدن از انسانیت مشترک ما نیست.
به نظر میرسد همه چیز در خدمت دورکاری است، از هدفونهای دارای امکان لغو سر و صدا و تقویت کنندههای سیگنال «وای فای» تا انواع اپلیکیشن ها. همه در واقع در تلاشند تا زندگی و کار در خانه را برای خانوادههایی که در قرنطینه ناشی از کرونا هستند را تسهیل کنند. به همین دلیل است که مفهوم علمی "گوشه نشینی با فناوری"، معنا مییابد. من یک کارمند نشریه نیویورک تایمز هستم که در مونتانا زندگی میکنم و نویسنده دورکار محسوب میشوم؛ بنابراین اعتراف میکنم که وضع موجود جامعه، به وضع همیشگی من بسیار شبیه شده است.
بیشتر بخوانید: جرا آمار ابتلا به کرونا در قاره افریقا اینقدر کم است؟
من از خانه کار میکنم. ایدههای خود را از طریق جلسات انلاین با کمک زوم، اسکایپ و و Google Hangouts ارائه میدهم. من با روانشناسم از طریق "فیس تایم" ارتباط برقرر میکنم. او در نیویورک سیتی (محل زندگی قبلی من) زندگی میکند. من از طریق Slack و ۴۹۰۰۰ کانال مستقیم پیام رسانی مستقیم با همکاران و دوستان پرشمارم گپ میزنم.
به تازگی، من و شریک زندگی ام محاسبه کردیم که اگر به جای پرداخت عضویت در سالنهای بدنسازی، ورزشمان را از طریق برنامههای آنلاین انجام دهیم، حداقل ۲۲۴۵ دلار در سال سود خواهیم کرد. گوشه نشینی من با فناوری باعث شده زندگی من به شدت رشد کرده و نسبت به گذشته کیفیت بهتری پیدا کند. درواقع ارتباطات انسانی به طور غیر منتظرهای برای من کمتر از سایر افراد است و سبک زندگی من از دید بسیاری از دوستانم تجملی شده است.
من بسیار خوشبخت هستم که یک کارفرما دارم که به من اجازه دورکاری میدهد و با ابزارهای گران قیمت به من کمک میکند تا کار خود را انجام دهم (و حتی خدمات درمانی روانی) نیز انجام دهم. درامد دورکاری من کفاف هزینههای جاری زندگی من را میدهد. من برای تحویل کالا از اینستاکارت یا DoorDash استفاده نمیکنم، اما بسیاری از همکاران من از همین سیستمها برای خرید و پرداخت استفاده میکنند.
به نظر میرسد «سیلیکون ولی» در دهه گذشته تمام تلاش خود را کرده است که برای فردی مثل من به بهترین شکل ممکن عمل کند. ایان بوگوست اخیراً در نشریه آتلانتیک اظهار داشت که "جامعه معاصر از مدتها پیش مشتاق و آماده قرنطینه و انزوا بوده است، اگرچه که تعطیل شدن شهر خوشایند نیست"
این اظهار نظر درست است، اما فقط برای برخی از افراد. درواقع خوشایند بودن دسترسی به امکانات، تنها تعدادی از افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. بسیاری از خدمات که به شما امکان میدهند در خانه کار کنید تنها وقتی موثرند که دیگرانی در بیرون از خانه برای خدمت به شما حضور داشته باشند. برای مثال فرض کنید که شما خرید مواد غذایی را از طریق وبسایت آنلاین امازون انجام میدهید که مجبور نباشید به فروشگاههای حضوری مراجعه کنید. شما به سرعت کالای خود را دریافت میکنید. اما چگونه؟ عدهای سر کار حاضرند تا محصولات سفارشی شما را بسته بندی و ارسال کنند و سپس به دست شما برسانند. همین موضوع میتواند در مورد بسیاری از مشاغل که ظاهرا آنلاین هستند صدق کند. درواقع قرنطینه شرایط کاری را برای برخی مشاغل تعطیل نمیکند.
این موضوع به هیچ وجه منحصر به فناوری نیست. بیماریهای اپیدمیک راه بسیار خوبی برای بررسی نابرابریهای طبقههای اجتماعی آمریکا را نشان میدهد. به نظر میرسد از مدتها پیش «سیلیکون ولی» مشغول نوعی کلاهبرداری اقتصادی بوده است. غولهای فناوری مدتهاست که با انتقاداتی روبرو هستند ازجمله این که بسیاری از محصولات غولهای فناوری گروه طبقه متوسط به بالا را حمایت میکند و در نهایت فشار مضاعفی را به طبقات سطح پایینتر تحمیل میکند.
گزارشهای زیادی بر این گونه از انتقادات صحه میگذارد. برای مثال چگونه فشار تولید سفارشات دنیای فناوری منجر به ایجاد زیرساختهای نامناسب برای کارمندان پیمانکار شده است، شرایط کار خطرناک و تحویل کالا و خدمات به شکل روزانه فشار زیادی به کارمندان روزمزد و ساعتی وارد میکند.
پس این شگفت آور نیست که بگوییم دنیای فناوری همه چیز را آماده کرده بود تا در چنین شرایطی کارمندان رده میانی و بالاتر خود را به دورکاری تشویق کند. مایکروسافت، آمازون و توییتر از نخستین شرکتهای بزرگی بودند که کارمندان را به ماندن در خانه ترغیب میکردند (به طور واضح، این یک روش مسئولانه برای فرار از ابتلای کارمندان است).
بسیاری از غولهای فناوری به جای سفر کاری، کارمندان خود را به برگزاری کنفرانسهای ویدئویی ترغیب کرده اند. اخیراً، BuzzFeed News گزارش داد که شرکتهای فناوری در حال بررسی این شیوع به عنوان یک آزمایش همگانی هستند. آنها مایلند ببینند این سیستم دورکاری قابل تعمیم به دورههای طولانیتر یا حتی قابل اجرا در کل سال است یا خیر.
اگر Covid-۱۹ منجر به یک جنبش تازه دورکاری شود، میتواند این نابرابریهای شغلی را تشدید کند. گزینه کار از خانه یک امتیاز است که تقریباً به کارمندانی با دانش و تخصص خاص ارائه میشود. البته کار انعطاف پذیرتر میتواند مسئولیت مراقبت از کودکان را بر دوش خانوادهها بگذارد، حتی میتواند منجر به متعادل کردن کار و زندگی خانوادگی شود. اما کاهش میزان کار در محیط کار، همچنین میتواند به معنای کاهش مشاغل پایدار و قراردادی شود. کارکنان سطح پایینتر و بدون تخصص نیز مجبورند در مزایده با قوق پایین شغل پیدا کنند.
البته شاید هنوز جای امیدواری باشد. این هفته کنگره ایالات متحده تلاش کرد شرایطی را تصویب کند که کارگران در صورت بیمار شدن مرخصی استعلاجی دریافت کنند یا اگر در خانواده خود یک نفر بیمار دارند از وی مراقبت کنند. اگر از پیمانکاران و کارمندان ساعتی حمایت شود، کارمندان بی بضاعت و کم بضاعت مجبور نخواهند بود برای امرار معاش توصیههای بهداشتی را برای ماندن در خانه نادیده بگیرند.
کسانی مانند من که به اندازه کافی خوش شانس هستند که قابلیت انعطاف پذیری در محل کار را دارند میتوانند با برعهده گرفتن بخشی از فشار و بار کاری، به دیگران کمک کنند یا کاری برای جامعه انجام دهند. ما میتوانیم مراقب افرادی باشیم که نیاز به کمک دارند (سالمندان و افراد کم توان). ما میتوانیم به موسساتی که به بیکاران مقرری میدهند کمک مالی کنیم. ما میتوانیم فرهنگ وجدان اخلاقی را در دورکاری اشاعه دهیم.
قرار نیست کارهای بیش از حد بزرگ انجام دهیم. کمکهای ما میتواند شامل چیزهای کوچک باشد مانند پختن وعدههای غذایی برای خودمان و دوستانمان یا اقدامات کمی بزرگتر مانند کمکهای داوطلبانه و مشارکت در امور خیریه. شاید ضد و نقیض باشد، اما در جریان یک بیماری اپیدمیک، وجدان اخلاقی ما نقشی پررنگ ایفا میکند. اگر حواسمان باشد، همین منطق میتواند در مورد جهانی که در آن زندگی میکنیم صدق کند. ما باید درک کنیم که دور شدن از اجتماع و قرنطینه به معنای دور شدن از انسانیت مشترک ما نیست.
منبع: انتخاب
خبر های مرتبط