اسرائیل با همراهی عربهای خلیج فارس، چه هدفی را علیه ایران دنبال میکند؟
ترامپ به توافق بین امارات و اسراِِییل به چشم برگ برنده خود در انتخابات پیش رو نگاه میکند. اما این توافق چه تاثیری بر منطقه خاورمیانه خواهد گذاشت؟
رویداد۲۴ نتانیاهو و ترامپ از توافقی که در خاورمیانه به دست آورده اند سرمست اند. ترکیه، فلسطین و ایران در راس کشورهایی قرار دارند که امارات را به خیانت و خنجر زدن به آرمان فلسطین متهم میکنند. حالا رژیم صهیونیستی خود را به اعراب بیش از هر وقت دیگری تحمیل کرده و امیدوار است که در مدت زمان کوتاهی بتواند نفوذ خود را در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس گسترش دهد. در خبرآنلاین با قاسم محبعلی کارشناس مسائل خاورمیانه در خصوص توافق اخیر به گفتگو نشستیم:
توافق بین امارات و اسراییل بسیاری را غافلگیر کرده. به نظر میرسد که پازل خاورمیانه پس از این اتفاق دچار تغییراتی شود. چه آیندهای برای منطقه پس از این توافق پیشبینی میکنید؟
توافق امارات و اسراییل ادامه روندی است که سال هاست شروع شده. رژیم صهیونیستی سال هاست که با کشورهای عربی روابط غیررسمی دارد و در سالهای اخیر اتفاقاتی افتاده که این روابط پررنگتر و آشکارتر شده است. از جمله این اتفاقات این بود که روابط بین ایران و کشورهای خلیج فارس رو به سردی رفت و اسراییل به همراه آمریکا به خوبی توانست از این فرصت سوءاستفاده کند. از طرف دیگر در همین زمان ترامپ در کاخ سفید بود که از ایده ائتلاف بین اعراب و اسرائیل علیه ایران استقبال کرد. حالا هم که چیزی از دوره اول ریاست جمهوری ترامپ باقی نمانده و او به یک پیروزی دیپلماتیک نیاز دارد، این روابط را علنی کرده اند و توافق شکل گرفته است.
بعید نیست که بقیه کشورهای عربی هم بخواهند راه امارات را بروند. همین حالا هم عمان و بحرین و قطر روابط خود را دارند و حتی سال گذشته نتانیاهو به مسقط سفر کرد. روندی که اسراییل در نزدیک شدن به کشورهای عربی شروع کرده است، ادامه دار خواهد بود و به همین مورد امارات ختم نمیشود.
اسراییل از اینکه در بین کشورهای عربی متحد تازهای پیدا کرده خوشحال است. هدف این رژیم از نزدیک شدن به امارات چه بوده است؟
اسراییل از دیرباز نگران بوده که در بین دریایی از دشمنان در خاورمیانه قرار دارد. در دهه هشتاد که سیاست رژیم صهیونیستی تغییر کرد و شیمون پرز زمین در برابر صلح را مطرح کرد، آنها سعی کردند هر طور شده وارد تعاملاتی با اعراب و کشورهای مسلمان شوند و از طریق روابط سیاسی، تجاری و تکنولوژی خود را در تقسیم بندی خاورمیانه جای دهند. مواردی، چون کمپ دیوید، روابط با اردن و اسلو هم در ادامه همان سیاست بود و این توافق با امارات هم در همین زمینه است.
از طرف دیگر خاورمیانه دیگر آن منطقه قدیم نیست. کشورهای آن ضعیفتر شده اند. لیبی عملا چند تکه شده، سوریه هنوز درگیر جنگ است و عراق هم وضعیت ناگواری دارد. در چنین شرایطی اسراییل حداکثر استفاده را میکند تا با ایجاد ترس و استفاده از ضعف و بحران مخالفانش، به کشورهای عربی نزدیک شود. البته تا وقتی که مساله فلسطین حل نشود، هر نوع روابطی میتواند برگشت پذیر باشد.
اسراییل میخواهد ایران را در منطقه محاصره کند. کشورهای عربی به خصوص آنها که از پیشینه زیادی برخوردار نبوده و کوچک هستند، علاقه و اشتیاق پیدا کرده اند تا با صهیونیستها وارد روابط تجاری و سیاسی شوند و آنها هم از این اشتیاق استفاده میکنند. سیاست ترامپ هم در خاورمیانه بر اساس همین موضوع طراحی شده است که ائتلافی علیه ایران را در منطقه به وجود بیاورند. در چنین چارچوبی است که توافق بین امارات و اسراییل شکل گرفته است. کشورهای کوچکی مانند امارات که ایران را تهدیدی برای خود احساس میکنند، ترجیح میدهند که خود را از حمایت قدرت دیگری بهرهمند سازند.
بیشتر بخوانید: توافق امارات و اسرائیل، روابط ایران و آمریکا را به کدام سو میبرد؟
برخی میگویند بعید نیست که ریاض هم به سمت توافقی مشابه با اسراییل برود. در یک سال گذشته هم هر از گاهی خبر از رفت و آمد صعودیها و اسراییلیها منتشر شده است. چقدر احتمال دارد که عربستان هم به این قافله بپیوندد؟
در مورد عربستان اوضاع کمی متفاوت است. عربستان کشور بزرگتری است و حاضر نیست که فعلا به صورت علنی در این چارچوب وارد شود. اما اصل موضوعی که اسراییلیها به بهانه آن سراغ عربها رفته اند به مناقشات تهران و ریاض باز میگردد. هر چقدر که تنش با ایران بیشتر شود، اعراب و اسراییل به یکدیگر نزدیکتر خواهند شد و این میتواند شامل عربستان هم باشد. اما در شرایط فعلی و در زمان کنونی بعید است که به این زودی اتفاق مشابهی با ریاض بیفتد. کشورهای دیگری، چون بحرین و قطر و... بعید نیست که وارد روابطی با تل اویو شوند، اما سعودیها عجلهای نخواهند کرد.
در چنین شرایطی راهبرد ایران چه میتواند باشد؟ ایا تهران باید کماکان بر گفتگوهای منطقهای پافشاری کند؟
ایران باید به کشورهای عربی نزدیکتر شود و این نیازمند تبیین سیاستی جدید برای منطقه است که در داخل و خارج از کشور پیگیری شود. مساله بین ایران و اعراب مزمن شده و راه حل ساده و فوری برای حل آن وجود ندارد. اما هرچه روابط در خاورمیانه تلختر شود، باید منتظر همپیمانی بیشتر این کشورها با آمریکا و اسراییل باشیم. تغییر در این وضعیت مستلزم این است که ایران استراتژی جدید تبیین کند. وگرنه اگر کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس احساس کنند که از سوی تهران تحت فشار هستند، بیشتر از قبل به سمت تل اویو میروند و روابطشان را گستردهتر میکنند. آنها سابقه حمله صدام به کویت را دارند که اگر آمریکا به کمک کویت نمیآمد بعید نبود که این کشور به همراه شرق عربستان ضمیمه عراق شود. آنها این تجربه را به هر نوع اختلاف عقیدهای در خاورمیانه تعمیم میدهند.
ایران باید بزرگواری نشان دهد و به آنها اطمینان دهد که از ناحیه تهران، هیچگونه تهدیدی وجود ندارد و ایران علاقهمند نیست که در امور آنها وارد شود و حق انتخاب آنها را به رسمیت میشناسد.
هرچقدر قدرتهای کوچکتر احساس تهدید کنند، چه این تهدید واقعی باشد و چه ساخته و پرداخته رسانههایی که جنگ روانی به راه میاندازند، به دنبال حامی قدرتمندتری میگردند. ایران باید مراقب جریانهایی که به ایران هراسی دامن میزند باشد و تمرکز خود را بر روی این موضوع بگذارد تا واشنگتن و تل اویو نتوانند در منطقه اسب خود را بتازانند.
توافق بین امارات و اسراییل بسیاری را غافلگیر کرده. به نظر میرسد که پازل خاورمیانه پس از این اتفاق دچار تغییراتی شود. چه آیندهای برای منطقه پس از این توافق پیشبینی میکنید؟
توافق امارات و اسراییل ادامه روندی است که سال هاست شروع شده. رژیم صهیونیستی سال هاست که با کشورهای عربی روابط غیررسمی دارد و در سالهای اخیر اتفاقاتی افتاده که این روابط پررنگتر و آشکارتر شده است. از جمله این اتفاقات این بود که روابط بین ایران و کشورهای خلیج فارس رو به سردی رفت و اسراییل به همراه آمریکا به خوبی توانست از این فرصت سوءاستفاده کند. از طرف دیگر در همین زمان ترامپ در کاخ سفید بود که از ایده ائتلاف بین اعراب و اسرائیل علیه ایران استقبال کرد. حالا هم که چیزی از دوره اول ریاست جمهوری ترامپ باقی نمانده و او به یک پیروزی دیپلماتیک نیاز دارد، این روابط را علنی کرده اند و توافق شکل گرفته است.
بعید نیست که بقیه کشورهای عربی هم بخواهند راه امارات را بروند. همین حالا هم عمان و بحرین و قطر روابط خود را دارند و حتی سال گذشته نتانیاهو به مسقط سفر کرد. روندی که اسراییل در نزدیک شدن به کشورهای عربی شروع کرده است، ادامه دار خواهد بود و به همین مورد امارات ختم نمیشود.
اسراییل از اینکه در بین کشورهای عربی متحد تازهای پیدا کرده خوشحال است. هدف این رژیم از نزدیک شدن به امارات چه بوده است؟
اسراییل از دیرباز نگران بوده که در بین دریایی از دشمنان در خاورمیانه قرار دارد. در دهه هشتاد که سیاست رژیم صهیونیستی تغییر کرد و شیمون پرز زمین در برابر صلح را مطرح کرد، آنها سعی کردند هر طور شده وارد تعاملاتی با اعراب و کشورهای مسلمان شوند و از طریق روابط سیاسی، تجاری و تکنولوژی خود را در تقسیم بندی خاورمیانه جای دهند. مواردی، چون کمپ دیوید، روابط با اردن و اسلو هم در ادامه همان سیاست بود و این توافق با امارات هم در همین زمینه است.
از طرف دیگر خاورمیانه دیگر آن منطقه قدیم نیست. کشورهای آن ضعیفتر شده اند. لیبی عملا چند تکه شده، سوریه هنوز درگیر جنگ است و عراق هم وضعیت ناگواری دارد. در چنین شرایطی اسراییل حداکثر استفاده را میکند تا با ایجاد ترس و استفاده از ضعف و بحران مخالفانش، به کشورهای عربی نزدیک شود. البته تا وقتی که مساله فلسطین حل نشود، هر نوع روابطی میتواند برگشت پذیر باشد.
اسراییل میخواهد ایران را در منطقه محاصره کند. کشورهای عربی به خصوص آنها که از پیشینه زیادی برخوردار نبوده و کوچک هستند، علاقه و اشتیاق پیدا کرده اند تا با صهیونیستها وارد روابط تجاری و سیاسی شوند و آنها هم از این اشتیاق استفاده میکنند. سیاست ترامپ هم در خاورمیانه بر اساس همین موضوع طراحی شده است که ائتلافی علیه ایران را در منطقه به وجود بیاورند. در چنین چارچوبی است که توافق بین امارات و اسراییل شکل گرفته است. کشورهای کوچکی مانند امارات که ایران را تهدیدی برای خود احساس میکنند، ترجیح میدهند که خود را از حمایت قدرت دیگری بهرهمند سازند.
بیشتر بخوانید: توافق امارات و اسرائیل، روابط ایران و آمریکا را به کدام سو میبرد؟
برخی میگویند بعید نیست که ریاض هم به سمت توافقی مشابه با اسراییل برود. در یک سال گذشته هم هر از گاهی خبر از رفت و آمد صعودیها و اسراییلیها منتشر شده است. چقدر احتمال دارد که عربستان هم به این قافله بپیوندد؟
در مورد عربستان اوضاع کمی متفاوت است. عربستان کشور بزرگتری است و حاضر نیست که فعلا به صورت علنی در این چارچوب وارد شود. اما اصل موضوعی که اسراییلیها به بهانه آن سراغ عربها رفته اند به مناقشات تهران و ریاض باز میگردد. هر چقدر که تنش با ایران بیشتر شود، اعراب و اسراییل به یکدیگر نزدیکتر خواهند شد و این میتواند شامل عربستان هم باشد. اما در شرایط فعلی و در زمان کنونی بعید است که به این زودی اتفاق مشابهی با ریاض بیفتد. کشورهای دیگری، چون بحرین و قطر و... بعید نیست که وارد روابطی با تل اویو شوند، اما سعودیها عجلهای نخواهند کرد.
در چنین شرایطی راهبرد ایران چه میتواند باشد؟ ایا تهران باید کماکان بر گفتگوهای منطقهای پافشاری کند؟
ایران باید به کشورهای عربی نزدیکتر شود و این نیازمند تبیین سیاستی جدید برای منطقه است که در داخل و خارج از کشور پیگیری شود. مساله بین ایران و اعراب مزمن شده و راه حل ساده و فوری برای حل آن وجود ندارد. اما هرچه روابط در خاورمیانه تلختر شود، باید منتظر همپیمانی بیشتر این کشورها با آمریکا و اسراییل باشیم. تغییر در این وضعیت مستلزم این است که ایران استراتژی جدید تبیین کند. وگرنه اگر کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس احساس کنند که از سوی تهران تحت فشار هستند، بیشتر از قبل به سمت تل اویو میروند و روابطشان را گستردهتر میکنند. آنها سابقه حمله صدام به کویت را دارند که اگر آمریکا به کمک کویت نمیآمد بعید نبود که این کشور به همراه شرق عربستان ضمیمه عراق شود. آنها این تجربه را به هر نوع اختلاف عقیدهای در خاورمیانه تعمیم میدهند.
ایران باید بزرگواری نشان دهد و به آنها اطمینان دهد که از ناحیه تهران، هیچگونه تهدیدی وجود ندارد و ایران علاقهمند نیست که در امور آنها وارد شود و حق انتخاب آنها را به رسمیت میشناسد.
هرچقدر قدرتهای کوچکتر احساس تهدید کنند، چه این تهدید واقعی باشد و چه ساخته و پرداخته رسانههایی که جنگ روانی به راه میاندازند، به دنبال حامی قدرتمندتری میگردند. ایران باید مراقب جریانهایی که به ایران هراسی دامن میزند باشد و تمرکز خود را بر روی این موضوع بگذارد تا واشنگتن و تل اویو نتوانند در منطقه اسب خود را بتازانند.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط