برجام واکسن نیست
اخیرا شخصیتی از بزرگان قوم از تریبونی معتبر، به مسائلی کارشناسانه پرداخته بودند که علیالاصول ورود به آن در شأن کارشناسان و به قول حضرات، اهل خبره است.
رویداد۲۴- اخیرا شخصیتی از بزرگان قوم از تریبونی معتبر، به مسائلی کارشناسانه پرداخته بودند که علیالاصول ورود به آن در شأن کارشناسان و به قول حضرات، اهل خبره است. چند نکته را در آن متن میتوان بررسی کرد. راستش، یا به زبان رایج این روزها، «راستیتاش»، نگارنده وکیلووصی کسی یا کسانی نیست؛ اما اندکی از دور، دستی بر آتش برجام دارد؛ یعنی از سوختگان تأخیر در بهامضارسیدن آن به شمار میروم! میدیدیم که کارخانهها بهدلیل نبود امکان دسترسی به مواد و ابزار ضروری و نبود امکان فروش و صدور کالای ساختهشده، چگونه مانند دومینو، یکی پس از دیگری، تعطیل و کارگرانشان بیکار و خانوادههایشان دستتنگ میشدند.
البته کسانی که درآمدهایشان تضمینشده است و ربطی به اوضاع اقتصادی ندارد، حساسیت آن را کمتر احساس میکردند؛ اما آنهایی که شاهد سقوط و زیان بودند، هراسناک میشدند. پس از برجام امکان خرید مواد و ابزاری که صنایع نیاز داشتند، فراهم شده و امکانات نسبی صدور و فروش هم برقرار است و اگر نبود موانعی مانند تحریکات و شعارها و دیوارنوردیها، البته آن موانع کلا برطرف شده بود. اینکه فرمودهاند: «از روز اول گفتند تا تحریمها برداشته نشود، مشکلات اقتصادی پابرجاست. اصلا اصل مذاکرات بهعنوان خط دولت فعلی برای حل مشکلات اقتصادی، رفع تحریمها بود و مسئولان میگفتند تحریمها برداشته میشود؛...» باید عرض شود هم نقل قول از دولت درست است و هم همه ادعا واقعیت دارد؛ اما، اینکه فرمودهاند: ...
«... اما امروز میگویند اصلا ما برای رفع تحریمها برجام را امضا نکردیم. پس شما سر مردم را کلاه گذاشتید؟ این حرفهایی که زدید، دروغ بود؟...» به عنوان کارشناسی که از آغاز، بدون هیچگونه تعهد جناحی و مسلکی، شاهد و پیگیر جریان مذاکرات بودم، شهادت میدهم این مطلب به ایشان القا شده و صحت ندارد. نگارنده به نوبه خود شهادت میدهم آن مقامات و مذاکرهکنندگان همواره میگفتند و میگویند برجام را برای رفع تحریمها امضا کردهاند. اکنون که آن مقامهای دولتی؛ یعنی رئیسجمهور و وزیر خارجه و رئیس سازمان انرژی هستهای و همکارانشان حی و حاضرند؛ میپرسم: آقایان آیا میفرمایید اصلا برجام را برای رفع تحریمها امضا نکردهاید؟ یعنی سر ما را کلاه گذاشتهاید و حرفهایی که زدهاید دروغ بود؟ ما که خیلی هم پیگیر کار بودیم، گواهی میکنیم به گوش خودمان چنین چیزی نشنیدهایم! دروغ چرا؟ تا قبر راهی نیست... درحالحاضر هم اگر کاری در اقتصاد راه افتاده یا هنوز ادامه دارد، به دلیل رفع و کاهش اصولی تحریمها و ادامهنیافتن و تشدیدنشدن برنامه تحریمهای فلجکننده است. فرمودهاند: «قرارداد FATF نمونه دیگری است که کار را به مرحله خودتحریمی رسانده...» راستش چه عرض کنم، پیوستن به این برنامه بانکی ظاهرا یکی از معدود کارهای دوراندیشانه هرچند بسیار دیر دولت محبوب پیشین خودشان و مجلسهای خودشان در برابر اتهام پولشویی بود. کاری برای جلوگیری از تحریمهای بانکی که آن دولت خودش موجب آن شده بود. اکنون هم برخی متنفذان هر موقع بخواهند، میتوانند زیر آن بزنند و از مزایای نبود آن بهرهمند شوند! البته ممکن است در عمل، نهادی یا شخصی مشمول تحریم باشد و بانک نتواند اقدام کند یا به عبارت دلواپسانه «خودتحریمی» کند.
دراینصورت هم میتوانند ممانعت را نادیده بگیرند تا جلوی روابط و معاملات خارجی بانک کلا گرفته شود. امضای آن برای جلوگیری از بروز چنین تحریمی بوده است و فرمودهاند: «بدتر از اینها، قراردادهای نفتی است. شاه وقتی نفت ٢٠ سال ایران را به آمریکا فروخت، ما در همهجا اعتراض کردیم. امروز دارند با شرکتهای آمریکایی و فرانسوی قرارداد میبندند که آنها مالکیت چاه نفتمان را در اختیار بگیرند. چنین کاری، جز در عربستان سعودی، اتفاق نیفتاده است...» ما از قراردادهای نفتی خبر و درآنباره تخصصی نداریم، لابد باید کارشناسان و مجلس بررسی کنند؛ اما درباره فروش ٢٠ساله نفت به آمریکا که با اعتراض همراه بوده است، تصور میرود کاهش اتهام شاه به این اقدام امتیازی به نفع او باشد. آیا منظور از فروش ٢٠ساله نفت امضای قرارداد ٥٠-٥٠ کنسرسیوم است؟ آیا خریداران نفت، پولش را گرفتند و به ما ندادند و در رفتند، آن را به (ب.ز) خودشان دادند و او آن را خورد؟! همه درآمد نفت در مقایسه با دولت محبوب پیشین چقدر بود؟ چقدرش را دزدیدند و چقدرش هم خرج امور جاری و عمرانی شد؟ اگر قرار بود قرارداد بهتری ببندند، باید چگونه میبود و نفت از طریق کدام کارشناسان و با کدام امکانات تکنولوژیک، تولید و فراوری و صادر میشد؟ اما! درباره اینکه فرمودهاند: «یکی از عناصر غربی وابسته به آمریکا، اخیرا گفته است اگر وضعی که امروز در کشور به وجود آمده، در زمان مصدق به وجود میآمد، مصدق از غصه دق میکرد، آنهم مصدقی که ما میگوییم در برابر انقلاب اسلامی اصلا عددی نیست».
دراینباره باید عرض شود، اتفاقا ایرادی که برخی به مصدق میگیرند، این است که نفت را با آن شور و هیجان ملی کردی، دست مریزاد؛ اما در این کار به همان اندازه که خوب رهبری و عمل کردی، بعدش کاسب خوبی نبودی! چرا سریع و سرضرب، قرارداد کنسرسیوم مانندی برپایه ٥٠-٥٠ که رسم آن روزگار بود نبستی و دوسالونیم وقت گذراندی که مبادا مو لای درز حقوق ملی برود و در نتیجه پولی که باید درآمد دولت و مایه تقویت و انسجام آن میشد، نصیب شاه و امیال او شد! اما درباره اینکه مصدق عددی بود یا نبود، باید تاریخ بدون تعصب و با جمع بندی خدمات و ایرادها قضاوت کند. راستی پرسش این است که اگر عددی نبود، چطور است که تا ٢٨ مرداد مطرح میشود، همه طرفدار آن بیعدد میشوند و به براندازندهاش لعنت میفرستند.
ضمنا دلواپسان برجام اگر راست میگویند، ابطال آن که کاری ندارد؛ برخلاف آن رفتار کنند وضع به حال گذشته بازمیگردد و بدتر هم میشود. اگر بخواهند بهتر شود، باید از تحریکات و التهابآفرینیها کاست. برجام هم واکسن نیست که وقتی بزنند میکروب تحریم را نابود کند. ایجاد تنش در هر حوزهای، اعم از داخلی و خارجی، امری دوجانبه است.
منبع: روزنامه شرق