آرایش سیاسی اصولگرایان و اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰
رویداد۲۴ در فاصله چهارماه مانده به موعد برگزاری دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا که قرار است 28 خرداد سال آتی برگزار شود، طیفها و جریانات مختلف سیاسی در حال ساماندهی فعالیتهای خود برای حضور هرچه قویتر در صحنه رقابتهای انتخاباتی هستند.
اصلاحطلبان که در انتخابات اسفند 98 به دلیل اختلافات درون جناحی و ناتوانی تشکیلات انتخاباتیشان(شورای عالی سیاست گذاری) در حل و فصل این اختلافات در نهایت با چند لیست مجزا وارد عرصه انتخابات شدند و همین مسئله موجب شد تا مجلس یازدهم را به رقیب سیاسی خود واگذار کنند، این روزها در تلاشاند تا با ایجاد یک سازمان انتخاباتی جدید از تکرار شکست در انتخابات گذشته جلوگیری کنند.
در همین راستا 31 عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در کنار 15 نفر از چهرههای اصطلاحاً ملی این جریان، تشکیلاتی را تحت عنوان «نهاد اجماع ساز» تاسیس کردند، تشکیلاتی که دستِکم از نظر ترکیب اعضا شباهت بسیار زیادی به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دارد. شاید بارزترین تفاوت نهاد انتخاباتی جدید اصلاحطلبان با نسخه قبلی در این باشد که دیگر در راس این نهاد خبری از محمدرضا عارف نیست، مسئلهای که فارغ از انتقادات به ریاست سه دورهای عارف بر شورای سیاستگذاری، احتمالاً به دلیل کاندیداتوری عارف در انتخابات 1400 باشد.
شب گذشته(26 بهمن) نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان که نام جدیدش «جبهه اصلاحطلبان ایران» است، در حسینیه جماران کار خود را آغاز کرد. ریاست این جلسه که بدون حضور عارف و خاتمی برگزار شد را بهزاد نبوی برعهده گرفت و مقرر شد ظرف 72 ساعت آییننامه مربوط به انتخاب هیات رییسه جبهه اصلاحطلبان ایران تدوین شود.
الیاس حضرتی قائم مقام حزب اعتماد ملی نیز سخنران دیگر این جلسه بود. وی با بیان اینکه ما دو ماموریت داریم، گفت: یکی بحث انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا است که با توجه به زمان ثبتنام کاندیداها در 20 اسفند به نظر میرسد که کمی برای اقدام در این حوزه دیر شده است. دومین ماموریت بحث انتخابات ریاستجمهوری است که هنوز برای آن فرصت کافی باقی مانده چون در انتخابات ریاستجمهوری نقشه اصلی دست ما نیست. کاری که ما میتوانیم انجام دهیم این است که در این فرصت باقی مانده، تحلیلها و نگرشهای خود را درباره انتخابات ارایه دهیم و با همفکری بتوانیم نگرشها را یکسان کنیم. در همین حال کاندیداهایی که آمادگی دارند باید تشویق کنیم که ثبتنام کنند.
علاوه بر جبهه اصلاحطلبان ایران، احزاب اصلاحطلب هرکدام از چندی پیش تکاپوی انتخاباتی خود را آغاز کردهاند. حزب کارگزاران پیش از همه 18 شهریورماه با تشکیل دو کارگروه یکی برای رایزنی با احزاب و شخصیتها برای انتخابات و دیگری برای تدوین برنامههای حزب و بررسی صلاحیتهای کاندیداهای احتمالی ورود به انتخابات 1400 را کلید زد. این حزب از 20 گزینه احتمالی کارگزاران برای انتخابات ریاستجمهوری خبر داده بود که نام جهانگیری، ظریف و هاشمی بیشتر از دیگران به گوش میرسد. حزب ندای ایرانیان نیز صادق خرازی دبیرکل این حزب را بهعنوان گزینه پیشنهادی مدنظر دارد. در حزب اعتمادملی هم محمدعلی افشانی شهردار سابق تهران، مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و الیاس حضرتب قائم مقام این حزب بهعنوان گزینههای احتمالی در رسانهها مطرح شدهاند.
با اینحال آنچه از فعالیت چندماهه اصلاحطلبان و جلسه شب گذشته آنها بر میآید، این جریان ورودش به انتخابات 1400 تنها از کانال گزینههای تایید صلاحیتشده و یا حساب بازکردن بر چهرههای میانه و بینالجناحی است و فعلاً خبری از برنامه محوری و ایده داشتن برای رقابتهای ریاستجمهوری نیست. چنانچه شب گذشته نیز صرفاً از ورود به انتخابات و تشویق گزینهها به ثبت نام صحبت شده و در اندک زمان باقیمانده بعید است بتوانند یک مانیفست شامل برنامههای عملیاتی برای رفع چالشهای اصلی کشور را تدوین و گزینه موردنظر را براساس آن برنامه وارد رقابت کنند.
هماکنون در میان اصلاحطلبان سه رویکرد عمده برای انتخابات وجود دارد. طیفی از اصلاحطلبان همچون محمدرضا تاجیک معتقدند عملکرد دولت روحانی که با حمایت همهجانبه آنها روی کار آمد به قدری به بدنه اجتماعی آنها ضربه زده که اصلاحطلبان برای ترمیم جایگاه اجتماعی خود باید مدتی از سیاست فاصله بگیرند. جمع دیگری از اصلاحطلبان معتقد به آن هستند بر روی راهبرد حضور مشروط تاکید دارد و بر این باور است که دیگر نباید زیر بار حمایت از کاندیدای اجارهای رفت و تنها در صورت حضور اصلاحطلبی شناسنامهدار باید در عرصه رقابتها نقشآفرینی کرد اما طیف دیگری از اصلاحطلبان با محوریت حزب کارگزاران نیز هستند که معتقدند فعالیت حزبی اساساً با حضور در انتخابات معنا و مفهوم پیدا میکند و بر همین اساس باید تحت هر شرایطی حتی ائتلاف با اصولگرای میانهرویی چون علی لاریجانی در صحنه انتخابات حضور داشت.
بیشتر بخوانید: اختلافات جدی در میان اصولگرایان ؛ ۴ جریان و صد مدعی
اصولگرایان؛ «همنا» به جای «شانا» + مساله همیشگی وحدت
در نقطه مقابل، جریان اصولگرایی که در انتخابات دوم اسفند توانست در قالب شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اکثر کرسیهای مجلس یازدهم را فتح کند، این روزها در پی آن است تا با حفظ و تقویت همان نسخه، فعالیتهای انتخاباتی خود برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا را ساماندهی کند اما در این میان، مسئلهی اساسی نداشتن نقشه راه متناسب با هر انتخابات و شرایط زمانی است.
1- اصولگرایان، از اوایل دهه هشتاد و بعد از شکستشان در انتخابات مجلس ششم، بهدنبال سازوکاری برای ورود به انتخابات بودند. سازوکاری که مهمترین تاکید آن وحدت احزاب و تشکلهای اصولگرا برای رسیدن به یک فهرست یا یک شخص در انتخابات مجلس و شوراها و ریاستجمهوری بوده است.
خبرهایی که این روزها از فعالیت انتخاباتی گروههای مختلف جریان اصولگرایی در رسانهها دست به دست میشود گویای آن است که مسئله و دغدغه قدیمی این جریان به قوت خود باقی است و احتمالاً تا هفتههای نزدیک به انتخابات انرژی زیادی از این جریان صرف رسیدن به وحدت خواهد شد.
چالشی که بزرگان و تصمیم سازان این طیف به جای حل ریشهای آن ترجیح میدهند تا هربار در بزنگاههای انتخاباتی با الفاظ و اعداد متفاوت و تشکیل نهادهای انتخاباتی آن را برطرف کنند. مسئلهای که جریان اصولگرا از سال 84 با آن روبهروست.
سال 84 شورایی تحت نام شورای هماهنگی نیروهای انقلاب(شهنا) به ریاست آقای ناطق نوری تشکیل شد تا بر سر یک کاندیدا به اجماع برسند اما در نهایت اصولگرایان با 4 کاندیدا(احمدینژاد، قالیباف، رضایی و لاریجانی) وارد عرصه انتخابات شدند.
در انتخابات مجلس نهم این شورا جای خود را به جبهه متحد اصولگرایان و سپس ائتلاف 2+1 داد و در انتخابات 96 نیز سازوکاری با نام جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) روی کار آمد. در انتخابات 98 شانا (شورای ائتلاف نیروهای انقلاب) و این اواخر همنا (جبهه همبستگی ملی نیروهای انقلاب) را تشکیل دادند تا پیروزی به دست بیاورند.
2- آنچه که به نظر میرسد روند انتخابات پیشِ رو را برای جریان اصولگرایی از انتخاباتهای پیشین نیز پیچیدهتر کند، فعالیت جداگانه دو تشکل انتخاباتی با نامهای شورای وحدت اصولگرایان و شورای ائتلاف نیروهای انقلاب است. تشکلهایی که از قضا کارویژه هر دو آنها نیز ایجاد «وحدت حداکثری» میان طیفهای مختلف سیاسی ذیل جریان اصولگرایی اعلام شده است.
مهدی چمران که در جریان انتخابات مجلس یازدهم نیز جزو چهرههای اصلی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب به شمار میرفت، درباره آخرین فعالیتهای این شورا برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراها گفت: «شورای ائتلاف بلافاصله پس از پایان فرآیند انتخابات مجلس کار خود را برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراها آغاز کرد و هماکنون نیز جلسات خود را به شکل مستمر برگزار میکند به طوری که حتی جلسات استانی نیز شکل گرفته است».
وی با بیان اینکه شورای ائتلاف مرکزی هر 15 روز یکبار جلسات منظمی را دارد که در آن برنامهریزیها به شدت در حال پیگیری است و تلاش مجموعه شورای ائتلاف این است که پس از تشکیل مجامع شهرستانی در تمامی استانها، مراتب تشکیل مجامع استانی نیز طی شود، ادامه داد: «با تشکیل مجامع استانی، اعضای جدید شورای ائتلاف هر استان نیز با رای اعضای مجامع آن استان انتخاب می شوند و در نهایت به عنوان منتخبان آن استان، مجمع ملی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب را برای تعیین تکلیف درباره کاندیدای ریاست جمهوری شکل دهند».
در کنار تشکیلات شورای ائتلاف نیروهای انقلاب که در انتخابات مجلس نیز نقش آفرین بود، تشکلی تحت عنوان شورای وحدت تشکیل شده که بیشتر طیف سنتی اصولگرا و جامعه روحانیت آن را میچرخانند. تقوی، ابوترابی، پورمحمدی، باهنر، شهابالدین صدر و منوچهر متکی از چهرههای اصلی این شورا هستند که در گذشته به «راست سنتی» معروف بودند.
منوچهر متکی سخنگوی این جریان درباره نسبت شروای وحدت با شورای ائتلاف گفته بود، " وحدت و عدم تخریب دو کلمه رمز ما برای تعامل و اساسا نسبت ما به عنوان شورای وحدت با مجموعههای دیگر اصولگرا است. ما در واقع به دنبال این هستیم که رودها در نهایت به هم بپیوندند البته پیش از تشکیل شورای وحدت طی نشستهای متعدد این مبانی را پیگیری کردند که همه در کنار هم قرار بگیریم تا در یک فضای دموکراتیک و شفاف صورت گیرد البته هنوز به نتیجه نرسیده است."
مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت نیز از احتمال ادغام این دو شورا خبر داده است. وی به تازگی گفته، "طبق بحثهای اخیر ممکن است در صورت اجماع، یک مجموعه واحدی شکل بگیرد که تحت عنوانی مثل شورای وحدت و ائتلاف باشد و احتمالاً هیئتهای اجرایی دو شورا در هم ادغام شود."
گمانهزنی برخی رسانهها این است که شورای وحدت برای حمایت احتمالی اصولگرایان سنتی از علی لاریجانی تشکیل شده است. نگاهی به ترکیب این شورا هم نشان میدهد که بیشتر اعضای آن شخصیتهای نزدیک به علی لاریجانی هستند.
مهدی چمران چهره مطرح شورای ائتلاف در گفتگویی حرکت اخیر شورای وحدت را بازگشت پدرخواندگی به جریان اصولگرایی میداند و میگوید: «سازوکار شورای ائتلاف از پایین به بالاست؛ یعنی شوراهای شهرستان شورای استان را انتخاب میکنند، شوراهای استان، شورای مرکزی را انتخاب میکند و شورای مرکزی برای ریاستجمهوری تصمیم میگیرد. اما شورای وحدت این سازوکار را ندارد و مانند گذشته است که عدهای بنشینند و برای دیگران تکلیف معلوم کنند و شوراها مسوول اجرای تصمیمات آنها باشند. ما تصور میکردیم دوره پدرخواندهها تمام شده اما گویا اینطور نیست... در شورای وحدت قرار بود بیش از 40 حزب حضور داشته باشد اما پنج حزب را پذیرفتند و به بقیه گفتند خداحافظ.»
3- در کنار فعالیت این روزهای شورای وحدت و شورای ائتلاف نمیتوان از نقش جبهه پایداری غافل شد. تشکلی که با وجود اینکه از زمان تاسیس در سال 90 تا همین انتخابات مجلس یازدهم همواره نقش پررنگی در بستن لیستهای انتخاباتی اصولگرایان ایفا کرده اما معمولاً حضورش در ائتلاف سراسری اصولگرایان به عنوان یکی از چالشهای اصلی این جریان سیاسی در مسیر رسیدن به وحدت حداکثری مطرح بوده است.
صادق محصولی دبیرکل جبهه پایداری با اشاره به استراتژی تشکل متبوعش برای حضور در انتخابات 1400 گفته است: ما در جبهه پایداری مدلی را برای همکاری، تعامل و وحدت با دیگر تشکل های انقلابی پیشبینی و ارائه کردهایم که دارای چهار مرحله است.
محصولی در همین زمینه افزود: مرحله اول اینکه هیچگونه تخریبی نسبت به همدیگر صورت نپذیرد و در ارتباطات و مصاحبه ها به دنبال هم افزایی و نزدیکی هر چه بیشتر گفتمانی باشیم. در مرحله های دوم و سوم وحدت در ترویج گفتمان انقلاب و تعریف شاخص هایی مبتنی بر گفتمان است که ما را به نامزد یا نامزدهای اصلح رهنمون میکند. مطمئناً شاخصهای مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی زمینه ساز وحدت بیش از پیش است و اشتراک و وحدت در شاخص ها میتواند به وحدت نهایی منجر شود.
دبیر کل جبهه پایداری در توضیح مرحله چهارم این روند گفت: در مرحله چهارم انتخاب نامزد یا نامزدهای اصلح بر مبنای شاخص های تعریف شده و وحدت بر روی نامزد یا نامزدهای اصلح برای انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا است.
در مجموع اگرچه دو جناح اصلی کشور برای ورود به گود انتخابات در حال گرم کردن هستند! اما از یک سو اصلاحطلبان بهدلیل عملکرد ضعیف دولت روحانی و همچنین فراکسیون امید با بحران پایگاه اجتماعی روبهرو هستند و فعلا در معرفی گزینهها دچار تردیدند و اصولگرایان نیز بخش عمدهای از انرژیشان در حال صرف شدن بر سر دستیابی به وحدت است.