تاریخ انتشار: ۱۴:۰۵ - ۱۱ مهر ۱۳۹۵

مسابقه‌فوتبال در شب تاسوعا: یک‌عمر بی‌تفاوتی، یک‌شب دلواپسی!

شاید برخی فراموش کرده باشند، اما نسخه آرشیوی روزنامه جمهوری اسلامی در پاییز 1362 نشان می‌دهد که مسئله برگزاری مسابقات فوتبال در ایام محرم، موضوع تازه ای برای فوتبال ایران نیست.
رویداد۲۴-شاید برخی فراموش کرده باشند، اما نسخه آرشیوی روزنامه جمهوری اسلامی در پاییز 1362 نشان می‌دهد که مسئله برگزاری مسابقات فوتبال در ایام محرم، موضوع تازه ای برای فوتبال ایران نیست.

روزنامۀ جمهوری اسلامی در مقاله‌ای‌ به احساسات و کف‌زدن‌های بیش از صد هزار تماشاگر در مسابقۀ میان استقلال و پرسپولیس، آن‏هم در ایام عزاداری ماه محرّم انتقاد و از آن به‏ عنوان ارثیۀ پهلوی یاد می کند. چند ماه پس از انتشار این‌ مقاله، نویسنده دیگری از فوتبال به عنوان توطئه ای استعماری نام می برد که با هدف تخریب جهان سوم طراحی شده است:

تماشاگران حاضر در رقابت باشگاه‌های‌ معروف، رقابت‏‌هایی که معمولاً به ایجاد بازار سیاه بلیط می‌انجامد، نه‌تنها سازمان ‌یافته‌اند بلکه با شعارهای از پیش آماده شده به مسابقه می‌آیند و بدتر از همه هنگامی که دست‏‌اندرکاران از آن‏ها می‌خواهند که شعارهای‌ فرهنگی سر دهند آن‏ها را به باد استهزاء می‌گیرند.

اما چند سال بعد و در سال 1366 موضوع پخش فوتبال از تلویزیون به مسئله ای مهم برای جامعه تبدیل می شود. از یک طرف جهانی شدن فوتبال و از طرف دیگر تمایل روزافزون نوجوانان و جوانان برای تماشای مسابقات فوتبال به‌ویژه مسابقات بین المللی و جهانی، زمینه را برای طرح موضوع پخش مسابقات فوتبال از تلویزیون فراهم می کند. امری که طبق پیش بینی با مخالفت های بسیاری روبرو می شود. شورت بازیکنان‌ فوتبال که پاهای آنان را به طور کامل نمی‌پوشاند، به بهانه ای برای تولید حساسیت های جدید تبدیل می شود. سرانجام، مسئلۀ پخش برنامه‌ها و مسابقات ورزشی، به رأی حضرت امام خمینی(ره) واگذار می­‌شود. ایشان در سال 1366 در فتوایی نه‌تنها پخش فیلم‌هایی را که‌ در آن زنان کاملاً پوشیده نباشند، بلکه پخش مسابقات ورزشی را مجاز دانستند. پس از این‌ فتوا بود که بر تعداد برنامه‌های ورزشی تلویزیون افزوده شد و در نهایت به تأسیس شبکۀ سوم سیما منجر شد.  

با اینکه از آن زمان مسابقات فوتبال به طور مرتب و طبق برنامه از پیش تعیین شده برگزار و از رسانه های جمعی پخش می شوند اما مسائل مذهبی همچنان در مواجه با فوتبال مهم و قابل تأمل جلوه می کنند. از این موارد می توان به مسئله برگزاری مسابقات فوتبال در ماه مبارک رمضان اشاره کرد. نامۀ مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس مبنی بر تعویق بازی‏‌های لیگ برتر در رمضان سال 91، زمینۀ روانه ‏شدن سیل استفتائات از مراجع معظم تقليد دربارۀ برگزاري این مسابقات را فراهم کرد. موضوعی که علی رغم هشدارها و توصیه‏‌های مراجع تقليد و طومارهای امضا شده بی نتیجه ماند و تنها به برگزاری مسابقات پس از زمان افطار بسنده شد. در اینجا بازخوانی یکی از استفتائاتِ  منتشر شده خالی از لطف نیست، به ویژه در جایی که می گوید؛ عده زيادي از جوانان را به جاي مساجد و جلسات قرآن، به ورزشگاه‏‌ها مي‏‌کشاند:

متأسفانه از چند سال پيش، با اين توجيهات که مسابقات ما بايد با تقويم‏‌هاي بين‏‌المللي و برنامه‏‌هاي کنفدراسيون فوتبال آسيا هماهنگ باشد، مسابقات ليگ برتر فوتبال در ماه مبارک رمضان انجام مي‏‌شود. اين کار نه تنها موجب شده است که بازيکنان مسلمانان، براي حفظ آمادگي بدني مجبور به روزه‏‌خواري در تمرينات شوند؛ بلکه عده زيادي از جوانان را پس از افطار، به جاي مساجد و جلسات قرآن، به ورزشگاه‏‌ها مي‏‌کشاند. اين در حالي است که در همين کشور همسايه ـ ترکيه ـ که داراي نظام لائيک نيز هست و فوتبال بين‏‌المللي‏‌تري از ما دارد، مسابقات فوتبال به احترام ماه مبارک رمضان تعطيل مي‏‌شود.

اما با این مرور کوتاه تاریخی اجازه دهید به روزگار حال بازگردیم. جایی که سایت خبری یالثارات در مورد بازی تیم‌های ملی ایران و کره جنوبی در شب تاسوعا هشدار می دهد:

نجابت و صبر مردم ولایت‌مدار و عاشق اهل بیت حدّی دارد، بیش از این حیثیت دینی و ولایی مردم را بازیچه خام اندیشی و بی‌تدبیری نکنند که ندامت و پشیمانی فردا بیهوده است و دست خشم و کیفر الهی چه بسا مجلس جشن و پایکوبی در شب عاشورا را محفل ماتم عزا کند.

اما نگرانی نهاد مذهب در مورد فوتبال تنها به کشورمان محدود نمی شود؛ مانوئل مونتالبان  نویسندۀ مشهور کاتالان، فوتبال را تنها مذهب خلق‏ شدۀ هزاره سوم می‌داند که با توجه به بحران‌ مذهب در غرب، رونق آن به شکل روزافزونی در حال افزایش است و این امر صدای روحانیون مسیحی و کلیساها را درآورده است. همزمانی برگزاری مسابقات ورزشی با آیین های مذهبی روزهای یکشنبه، زمینه کاهش قابل توجه کلیساروها در انگلستان و اسپانیا را فراهم نموده است. تغییر ساعت برگزاری آیین های مذهبی راهکاری است که بسیاری از کلیساها اجباراً به آن تن داده اند. پدر «ملوین خیمنس»، کشیش روحانی سن‏‌خوزه (پایتخت کاستاریکا) و رهبر کلیسای پروتستان این کشور معتقد است؛ فوتبال نه‏ تنها به کیش و آیین، بلکه به مهمترین مذهب آمریکای لاتین تبدیل شده است.

اما این تمام موضوع ارتباط فوتبال و مذهب نیست، این رابطه جنبه های مثبتی هم دارد؛ پائولو ماته‌ئی، روزنامه‌نگار ایتالیایی کتابی منتشر کرده است که در آن یکصد بازیکن فوتبال، از رونالدو تا باتیستوتا، از رابطۀ خود با خدا می گویند. فیلیپ تروسیه به همراه همسرش مسلمان می‌شود و به قول مطبوعات فرانسه؛ برای بازیکنانی چون زین‌‏الدین زیدان، تیری آنری، فرانک ریبری و نیکولا آنیلکا، نگاه داشت قلبیِ اسلام، مهمتر از پیروزی و کسب عنوان قهرمانی است. هنوز بسیاری از بازیکنان فوتبال در ایران پیش از آغاز مسابقه، به قرآن و ائمه اطهار تمسک می جویند و هنوز شعارهایی نظیر «یا علی مدد» در ورای شکست ها و پیروزی‌ها از سوی هواداران حفظ می شوند. چه بسیار نذرها که برای پیروزی در مسابقات فوتبال ادا می شود و چه بسیار شعار ورزشی که ریشه در شعارهای مذهبی هواداران دارد.

به هر ترتیب کارکردهای سیاسی فوتبال جهانی شده و قابلیت شگفت انگیز آن در تولید وهم و معنا برای تماشاگران و هواداران، اکثریت را بر آن داشته تا این ورزش را همان‏طور که هست بپذیرند و در مواردی نیز از آن برای گسترش اخلاق و فرهنگ مد نظر خود استفاده کنند. این پیشروی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز، به جایی رسیده است که تداخل زمان پخش فوتبال با اوقات شرعی اذان نیز مانع پخش آن نمی‏‌شود و گزارشگران، تنها با اشاره به زیرنویس، در بهترین حالت ثانیه‏‌هایی سکوت می‏‌کنند. «انفعال فرهنگی» در مقابل پدیده فوتبال، بهترین توصیف برای وضعیت امروز ماست. همیشه فوتبال راه خود را رفته و تنها زمانی مورد توجه و نقد جدی قرار گرفته که با یکی از آیین های مذهبی ما تداخل داشته است. هنوز فوتبال در چشم برخی ها توطئه استعماری است و برای کاهش نگرانی ها باید آن را تعطیل کرد. متأسفانه هنوز خیلی ها فوتبال را تنها یک سرگرمی ساده می پندارند و ظرفیت های فرهنگی آن را در حد شعاری درج شده بر روی پارچه تقلیل می دهند. نتیجه اینکه باید فوتبال را پذیرفت و به جای تقبیح و تهدید آن، برای بهره گیری از ظرفیت های عظیم آن برنامه ریزی کرد. فوتبال می تواند در خدمت فرهنگ اسلامی و شعائر دینی و به طور کلی فرهنگ جامعه نیز قرار گیرد، به شرط آنکه از زاویه دیگری به آن نگریسته شود؛ زاویه پذیرش و احترام.  

نظرات شما