محمدعلی نجفی: اعتراضات فرهنگیان به عملکرد فانی به حق بود
اما با وجود همه گمانهزنیها «حسن روحانی»، رئیسجمهوری،
«فخرالدین احمدی دانش آشتیانی» را بهعنوان گزینه پیشنهادیاش برای وزارت
آموزشوپرورش معرفی کرد.
نجفی حالا در گفتوگو با «شهروند» میگوید که
فانی نتوانست مجموعه دولت و حاکمیت و ارکان مدیریت کشوری را با
آموزشوپرورش همراه کند و از نظرش اعتراض فرهنگیان به عملکرد او درست است.
او درباره وضع آسیبهای اجتماعی و تنبیه بدنی در مدارس هم حرفهایی دارد
که در ادامه میخوانید.
آقای نجفی هر وقت صحبت از رفتن وزیر آموزشوپرورش و آمدن
یک وزیر جدید میشود، همه درباره کلیات بحث میکنند؛ حتی شما هم در مدتی که
آقای فانی از وزارت کنار گذاشته شد، فقط بر سر کلیات بحث کردید؛ ولی در
این میان موضوعات دیگری هم وجود دارد که انتقاد خیلیها را به عملکرد آقای
فانی و معاونانش در سه سال گذشته برانگیخته است؛ مثلا ما در چند سال اخیر
شاهد افزایش چشمگیر آسیبهای اجتماعی در مدارس و بهویژه مصرف موادمخدر
توسط دانشآموزان بودهایم ولی با وجود هشدارهای پیاپی ستاد مبارزه با
موادمخدر، واقعا تلاشی برای مقابله با این موضوع نشد و حتی هرگاه از آقای
فانی در اینباره میپرسیدیم، ایشان میگفت که دانشآموز معتاد وجود ندارد و
آنها جای دیگری معتاد میشوند! شما فکر میکنید آقای دانش آشتیانی در این
حوزه جسارت بیشتری خواهد داشت؟ و به نظر شما او باید در این مدت باقیمانده
چه کار مصداقی در اینباره کند؟
اولا بگویم که این معلوم است که دانشآموز معتاد داریم؛ اینکه آنها
کجا معتاد میشوند، فرقی نمیکند؛ به هر حال در این جامعه معتاد شدهاند؛
حالا یا در خانواده یا در محیط تفریح و بازی یا در مدرسه. به نظر من قدم
نخست در اینباره این است که آمار و اطلاعات درستی از وضع آسیبهای اجتماعی
در میان دانشآموزان داشته باشیم و با شفافیت کامل جامعه را به کمک
بطلبیم. اگر پدر و مادرها و کارشناسان مسائل اجتماعی کمک کنند و راههای
درستی برای برخورد با این آسیبها و ناهنجاریها اتخاذ کنیم، حتما موفق
میشیوم که حداقل آنها را کنترل کنیم. الان ما شاهدیم که روزبهروز دامنه
این آسیبها در حال گسترشیافتن هستند.
پس شما آسیبهای اجتماعی در میان دانشآموزان را در حال حاضر جدی میدانید؟
بله؛
حتما این موضوع جدی است. دانشآموزان گروه آسیبپذیر جامعهاند و اگر
برایشان برنامهریزی نکنیم و با صداقت با واقعیتها روبهرو نشویم،
آسیبپذیریشان بیشتر میشود. من معتقدم حتما باید با این موضوعات مواجه
شد. در برنامه آقای دانش آشتیانی هم این موضوع وجود دارد و امیدواریم
بتواند آنها را عملیاتی کند.
یکی دیگر از موضوعاتی که در سهسال گذشته انتقادات زیادی را
برانگیخت، موضوع تنبیههای بدنی در مدارس بود. ما شاهد بودیم که
چندینبارتنبیه بدنی اتفاق افتاد و در تیم قبلی آموزش و پرورش، برنامه
درستی برای برخورد با این موضوع تدوین نشد و حتی خیلی وقتها با تکذیب از
سوی آموزش و پرورش، در اینباره پنهانکاری شد. به نظر شما وقت آن نیست که
آییننامه جدیدی برای برخورد با این موضوع تدوین شود و برنامه غربالگری
روانی معلمان در بدو ورود به مدارس کلید بخورد؟
در حال حاضر
آییننامهای در اینباره وجود دارد و به نظرم نیازی به تدوین آییننامه
جدیدی نیست. ولی در کل باید بگویم که ما بالای ١٠٠هزار مدرسه داریم و باید
دید که در سال گذشته چه تعداد تنبیه بدنی در مدارس اتفاق افتاده است؟
این
دیگر مشخص است که تعداد این تنبیهها کم نبوده و حتی خیلی وقتها این
تنبیهها رسانهای نمیشود و پنهان میماند. به نظر شخص من که حتی یک مورد
تنبیه هم زیاد است و نمیشود گفت که چون مثلا تعداد تنبیهها کم بوده،
برنامهای برای آن نداشته باشیم.
درست است؛ به نظر من هم حتی یک مورد
تنبیه بدنی قابل قبول نیست و باید محکوم شود ولی نباید آن را عمده کنیم.
هرچیزی را باید به اندازه میزان مشکل بررسی کرد. من میگویم که در سال
گذشته اگر خیلی دست بالا بگیریم، ١٠٠ مورد تنبیه بدنی در مدارس ایران اتفاق
افتاده است و مطمئن باشید که بیشتر از این هم نیست؛ ١٠٠ مورد از ١٠٠هزار
کلاس یعنی یکهزارم، یعنی یک دهم درصد.
ولی در بین همین ١٠٠ موردی که شما میفرمایید، دانشآموزانی بودهاند که دست و پا و سرشان شکسته است. این چیز کمی نیست.
درست است. من گفتم که حتی یک موردش هم قابل قبول نیست. حتما باید سیستمی وجود داشته باشد که رابطه معلم و دانشآموز بهتر باشد.
چه سیستمی؟ این سیستم را بالاخره کی و کجا قرار است تدوین کند؟
ببینید
وقتی در یک خانواده هم تنبیه بدنی اتفاق میافتد، آن هم از نظر تربیتی
قابل قبول نیست ولی اتفاق میافتد. معلم هم مثل بقیه است، ممکن است در بعضی
موارد دچار اشتباه شود، تحت فشارهای داخلی یا بیرونی مدرسه باشد و عمل
اشتباهی را انجام دهد که البته باید محکوم شود. اما خب خیلی وقتها هم بوده
که معلمها از دانشآموزان کتک خوردهاند و آن هم باید محکوم شود.
درست است. ما آنها را هم پوشش رسانهای دادیم.
اگر
پوشش هم میدهید باید به اندازه خودش باشد و در اینباره بزرگنمایی نکنید.
یکی از مشکلات فضای رسانهای ما این است که متاسفانه درباره بعضی موضوعات
بزرگنمایی و از بعضی موضوعات هم عبور میکنند البته من معتقدم که اغراض
سیاسی پشت این مسائل است و من این را میفهمم. در هرصورت رسالت رسانهها
این است که واقعیت جامعه را مثل یک آیینه منعکس کنند و اینکه مسائلی را
بزرگ یا کوچک کنیم، درست نیست و برای موارد خاصی مورد استفاده قرار
میگیرد.
به موضوع آقای دانش آشتیانی برگردیم. فکر میکنید او در مجلس رأی اعتماد میگیرد؟
من
معتقدم که او قطعا بهعنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب میشود. من با
نمایندهها ارتباط دارم و مطمئنم که او در مجلس رأی میآورد. با صحبتهایی
هم که در چند روز آینده آقای دانش انجام خواهد داد، مطمئنا نظرات مثبتتری
هم به او جلب خواهد شد و من معتقدم که او نسبت به آموزش و پرورش صاحب بینش
است یعنی میداند که باید چهکار کند. هنر او این است که نکاتی که بهعنوان
باورها و سیاستهایشان در برنامهشان مطرح کردند، بتوانند عملیاتی کنند و
جامعه و معلمان را با این مجموعه عملیات همراه کنند. اگر او این هنر را
داشته باشد در ١٠ ماه آینده آن را نشان میدهد و انشاءالله چهارسال بعدی
هم وزیر میماند که این کار را انجام دهد.
فکر میکنید آقای فانی بیشتر چه ضعفی داشت که رئیسجمهوری در سال آخر دولت یازدهم او را کنار گذاشت؟
از
نظر من باید مدیریت آقای فانی بهعنوان یک مدیر بهطورکلی بررسی شود. من
معتقدم اعتراضی که فرهنگیان به عملکرد آقای فانی داشتند و دارند بحق است و
در مواردی او نتوانست دراینباره موفق باشد. او نتوانست مجموعه دولت،
حاکمیت و ارکان مدیریت کشوری را با آموزش و پرورش همراه کند. من فکر میکنم
در بخش مدیریت آموزش و پرورش باید تغییر و تحولات جدی اتفاق بیفتد که
تقسیم کار ملی در جهت توسعه تعلیم و تربیت صورت بگیرد. به هرحال در دولت،
یک ماه هم مدت زیادی است و اگر یک ماه هم به پایان عمر دولت باقی مانده
باشد و رئیسجمهوری احساس کند که باید تغییری در دولت ایجاد کند باید حتما
این کار را انجام دهد. یکی از دلایل اصلی تصمیم رئیسجمهوری برای کنار
گذاشتن آقای فانی این بود که احساس کردند مطالبه فرهنگیان، تغییر آقای فانی
است و فکر میکنند که با تغییر آقای فانی میشود خدمات بهتری به فرهنگیان
ارایه داد.